کاظم احمد زاده در ماه مبارک رمضان  ناخودآگاه در ذهن خیلی‌هایمان خاطرات رمضان‌های کودکی زنده می‌شود. خاطرات روز‌هایی که هنوز به سن تکلیف نرسیده بودیم، اما پا به پای مادر و پدر سحر‌ها از خواب بیدار می‌شدیم و سر سفره رمضان همراهی‌شان می‌کردیم. خاطرات شیرین روزه‌های موسوم به کله‌گنجشکی که طعمشان هنوز یادمان هست.


به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، بوی نان تازه و حلیم و عطر آش و شیرینی و خرما. در کنار همه این حس‌های خوب و دوست‌داشتنی، اما قدیمی، نام تعدادی برنامه و چندتایی چهره هم در ذهنمان تداعی می‌شود رمضان‌هایی که در آن‌ها هنوز ساخت سریال‌های نمایشی مرسوم نشده بود و تلویزیون با برنامه‌های تولیدی و جنگ‌های گوناگونش می‌کوشید مخاطبان را جذب کند. یکی از شناخته‌شده‌ترین این چهره‌های برای ما، کاظم احمدزاده است که تصویرش را تا همین دو سه سال قبل، با برنامه شبانگاهی و ماه رمضانی «جشن رمضان» داشتیم. جشن رمضان که از روز‌های شروع حیات خود با مشارکت کمیته امداد امام خمینی (ره) تولید می‌شود، برنامه‌ای است که همسو با حال و هوای ویژه این ماه تلاش می‌کند در دستگیری از نیازمندان و رسیدگی به احوال آنان سهمی ادا کند و نگاه‌ها را در ماه صیام به آن سو بچرخاند. احمدزاده البته از یکی دو سال پیش به این سو، با برنامه‌ای تازه به نام «شهر عزیز» مهمان لحظات افطار خانواده‌هاست. برنامه‌ای که در شهر مشهد و از حرم رضوی روانه آنتن می‌شود و حال و هوای لحظات قبل از افطار و سفره‌های اکرام آستان امام رضا (ع) را به تصویر می‌کشد. احمدزاده در آستانه آغاز ماه مبارک رمضان، در گفت‌وگویی صریح با جام‌جم از ساختار برنامه‌های رمضانی و خاطرات مربوط به سال‌های اجرای جشن رمضان سخن می‌گوید.

وقتی نام ماه مبارک رمضان در تلویزیون و برنامه‌های ویژه این ماه به میان می‌آید، بیشتر مخاطبان در وهله نخست به یاد شما می‌افتند و چهره‌تان را به یاد می‌آورند؛ از اجرای جشن رمضان در سال‌های دور گرفته تا شهر عزیز که در این سال‌ها از شهر مشهد تولید و روانه آنتن می‌شود. اجرای این دست برنامه‌ها برای خودتان چه حس و حالی دارد؟ دلیل این‌که به اجرای برنامه‌های رمضانی تا این حد اقبال نشان می‌دهید، چیست؟

خب این دست برنامه‌ها، خاص هستند. البته در همین ابتدای مصاحبه لازم می‌بینم در مورد جشن رمضان توضیحی بدهم. ساختار این برنامه با همه برنامه‌هایی که در سطح رسانه ساخته می‌شود، تفاوت‌های اساسی دارد و به نوعی به آیین رسانه‌ای در ماه رمضان تبدیل شده است. امسال فکر می‌کنم بیستمین سالی است که قرار است این برنامه روانه آنتن بشود؛ هرچند سه سالی هست که دیگر خودم اجرای این برنامه را به عهده ندارم و این بحثی دیگر است.

اصلا ساخت جشن رمضان دقیقا از چه سالی شروع شد؟ طرح و ایده آن از چه کسی بود؟

دقیقا ۲۱ سال پیش شروع شد. طرح و ایده‌اش را هم من و نورالدین سبحانی با حمایت بهروز مفید (مدیر وقت شبکه پنج سیما) پیش بردیم. از یک سال بعد هم تولید برنامه را شخصا به عهده گرفتم.

از موج‌های مثبتی که این برنامه به راه انداخت و در خاطرتان مانده است برایمان بگویید.

ببینید، برای مثال بحثی، چون آزادی زندانیان یکی از محصولات برنامه جشن رمضان بود. بحث کودکان در شیرخوارگاه‌هایی، چون آمنه، خانواده‌های فقیر و درگیر مشکلات مالی و... هم از جمله موج‌های خوب این برنامه بود. با این حال اصلی‌ترینشان همان آزادی زندانیان بود که موجب تغییر قانون در ساختار قوه قضاییه هم شد.

کمی هم عقب‌تر برویم. در رسانه‌ها نوشته شده که گویا شما تحصیلات حوزوی دارید؛ درست است؟

به آن صورت نه. فقط الفبایش را بلدم.

چه شد که وارد حوزه اجرا و سازمان صدا و سیما شدید؟ از ابتدا علاقه‌تان به اجرای همین دست برنامه‌های مذهبی و معارفی‌محور بود؟

من سبک اجرای خودم را مذهبی نمی‌دانم. به نوعی می‌شود گفت که تنها مجری دوگانه‌سوز سازمان من هستم. هم می‌خندانم و هم می‌گریانم. هم برنامه شاد اجرا کرده‌ام، هم برنامه جدی و این خط‌کشی‌هایی را که بین برنامه‌های گوناگون مطرح می‌شود دوست ندارم. اعتقاد من این است که دین ما یک دین اجتماعی است و جدا کردن برنامه‌های معارفی از برنامه‌های دیگر را قبول ندارم. اگر برنامه ما دینی است، برنامه‌های دیگر غیردینی هستند؟!

هربار که چنین موضوعی مطرح می‌شود در مقابلش موضع می‌گیرم. برای مثال برنامه «سمت خدا» هم برنامه معارفی نیست؛ بلکه یک برنامه اجتماعی محسوب می‌شود.

البته نمی‌توان این قضیه را نادیده گرفت که درون‌مایه‌های معارفی پررنگی دارد...

این نوعی بازی کردن با کلمات است. فرض کنید به جای یکی از کارشناسان روحانی برنامه یک کارشناس جامعه یا روان‌شناسی بگذاریم. او هم همین حرف‌ها را می‌گوید.

همه توقع دارند که مجری‌های برنامه‌های این‌چنینی مجری‌هایی اتو کشیده باشند و صاف بنشینند؛ اما من این قواعد را شکستم و موقع اجرای برنامه، حتی روی پشت‌بام حرم سیدالشهدا (ع) هم صاف و غیرمعمولی نمی‌ایستم! من اعتقادی به اجرا کردن ندارم و معتقدم جلوی دوربین زندگی می‌کنم. در زندگی واقعی‌ام هم همین‌گونه‌ام و هم گریه می‌کنم و هم می‌خندم.

در برنامه‌های جنگ‌گونه‌ای که در این سال‌ها در شبکه‌های مختلف اجرا کرده‌اید، همیشه در کنار جدیت و موقر بودن شما مجری دیگری هم حضور داشته که حضوری پرشورتر داشته و شیطنت‌های تصویری می‌کرده. مردم هم این ساختار را دوست داشتند. این قالب اجرای دو نفری میان شما و مجری‌های دیگر چطور شکل گرفت؟

البته همه اجرا‌های من چنین نبوده و اجرا‌های تکی هم در برنامه‌ها داشته‌ام. فقط دو بار در کنار مجریان دیگر اجرا می‌کردم. در دوره‌ای هم هومن حاجی‌عبداللهی به عنوان مهمان به برنامه‌مان اضافه شد. حضور این مجریان به منزله نوعی تقابل اشک‌ها و لبخند‌ها در برنامه بود و با توجه به این‌که موضوعات تلخی، چون فقر و... را مطرح می‌کردیم، نیاز بود که کس دیگری هم حضور داشته باشد و با شوخی‌هایش مردم را بخنداند؛ ولی الان در جشن رمضان اشکی وجود ندارد؛ همه‌اش لبخند است!

منبع:جام جم

انتهای پیام/

مصاحبه ای جالب و خواندنی با کاظم احمدزاده

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.