به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، آیا تا به حال برای شما هم پیش آمده که ندانید در مقابل مرگ یک فرد چه عکس العملی از خود نشان دهید؟ تسکین دیگران در این شرایط، کار سادهای نیست، به خصوص اگر غم از دست دادن همسر باشد. ممکن است که شما از روی دلسوزی، جملاتی را به زبان آورید که نه تنها درد طرف مقابل را تسکین ندهد، بلکه بر داغ دلش نیز بیافزاید. از این رو بهتر است که نسبت به جملاتی که در این شرایط به زبان میآورید، محتاطتر باشید.
بیشتربخوانید : همسر عصبی خود را اینگونه شاد کنید
مطمئنا شما در زندگی تان تجربه از دست دادن اقوام یا دوستان تان را دارید، اما غم از دست دادن همسر چیزی نیست که بتوانید آن را با غمای دیگر مقایسه کنید؛ بنابراین شما نمیتوانید ذرهای از احساسات طرف مقابل تان را درک کنید. از این رو، بهتر است که جمله «من حس تو را درک میکنم» را به زبان نیاورید. زیرا نه تنها از غم او نمیکاهد، بلکه این حس را به او منتقل میکند که شما از غم او هیچ نمیدانید یا این که غم او را دست کم میگیرید.
مطمئنا فرد روبه روی شما، حتی قبل از این که همسرش را از دست دهد هم به فکر فرزندانش بود. او هر روز صبح بیدار میشد، صبحانه آنها را آمده میکرد، آنها را به مدرسه میفرستاد و به بیان دیگر، هر کاری که از دستش بر میآمد برای فرزندانش انجام میداد. در حقیقت، او این حس مسئولیت را نه تنها در نبود همسر، بلکه در حضور او هم نسبت به فرزندانش داشت؛ بنابراین بود و نبود همسرش تغییری بر رفتار و احساسات او ایجاد نخواهد کرد. پس بهتر است که این جمله را به یک زن بیوه که مادر یک یا چند فرزند است، نیز نگویید، زیرا او همسرش را از دست داده، نه مسئولیت پذیری اش را نسبت به فرزندانش.
تصور کنید که هر اتفاقی حکمتی دارد و مرگ همسر هم جزوی از آن است. فرض کنید که طرف مقابل تان پس از سالها به این نتیجه برسد، اما با هم اینها، بیان این جمله در حال حاضر درست نیست، زیرا نه تنها غم او را تسکین نمیدهد، بلکه او را عصبانیتر نیز میکند. در واقع با شنیدن این جمله از دهان شما، او با خودش فکر میکند که چرا باید این غم را تحمل کند یا این که پشت این اتفاق چه حکمتی نهفته است که او باید تقاص اش را پس بدهد.
اگر شما به یک زن بیوه بگویید که «تو لحظات خوبی را با همسرت گذرانده ای»، در واقع او را به یاد خاطرات خوبی که با همسرش داشت، میاندازید. همین یادآوری بر غم او خواهد افزود. فکر این که او خاطرات خوب زیادی را با همسرش داشته و حال مجبور است که تمام آن روزها را بدون او بگذراند، نه تنها چیزی از غم اش کم نمیکند، بلکه داغ بیشتری را نیز بر دلش میگذارد.
او اکنون در جای بهتری ست
این جمله هم جزو آن جملاتی ست که بر غم زنی که همسر خود را از دست داده میافزاید. در واقع شما با گفتن این جمله این پیام را منتقل میکنید که او در کنار خانواده اش خوش نبوده است. این جمله شما هزاران فکر را در سر طرف مقابل ایجاد میکند: «مگر من چه کرده ام که او اکنون در جای بهتری ست؟»، «من که برای او چیزی کم نگذاشتم»، «چرا او پس از جدایی از خانواده اش باید خوشحال باشد؟»، «چه جایی بهتر از کنار خانواده بودن برای اوست؟» ... سوالات این چنینی تنها به طرف مقابل تان عذاب وجدان میدهد، بنابراین بهتر است که آن را نیز به زبان نیاورید.
آیا به راستی زمان، غم از دست دادن همسر را کم میکند؟ خیر. کاری که زمان انجام میدهد این است که تنها به آن فرد میآموزد که چگونه بدون شریک زندگی اش زندگی کند، اما هیچگاه منجر به فراموشی یاد و خاطرات او نمیشود. حتی اگر هزار سال هم بگذرد، باز هم زمانی که او به همسر از دست رفته اش فکر میکند، ناراحت و غمگین میشود. او از شنیدن این که با گذشت زمان همسرش را فراموش خواهد کرد، خوشحال نخواهد شد، بنابراین بهتر است که غم او را نادیده نگیرید و این جمله را بیان نکنید.
احتمالا زمانی که شما زن جوانی را میبینید که همسر خود را از دست داده، اولین چیزی که به ذهن تان میرسد این است که او جوان است و هنوز فرصتهای زیادی دارد، اما حتی اگر چنین فکری به سرتان زد، بهتر است که آن را به زبان نیاورید. او طلاق نگرفته، او به دلخواه خودش نخواسته که از همسرش جدا شود، بنابراین او نمیتواند نبود همسرش را به شکل یک فرصت برای پیدا کردن مرد دیگری، نگاه کند.
کسی که همسر خود را به تازگی از دست داده، به سختی از دیگران درخواست کمک میکند. از این رو نباید به او بگویید که هر وقت نیاز به کمک داشتی، به من بگو. شما خودتان باید حواس تان به او باشد. به عنوان مثال به خانه اش بروید، برای او غذا ببرید و اگر کاری مانند خرید داشت برایش انجام دهید. یادتان باشد، او درد سنگینی را تحمل میکند، سعی کنید که تنهایش نگذارید، حتی اگر خودش اینگونه خواست. برایش حرف بزنید و او را نیز وادار به حرف زدن کنید تا کمی پیش شما دردودل کند. اگر به راستی دوستش دارید، حال زمانی ست که باید به او ثابت کنید.
منبع: برترین ها
انتهای پیام/
منم داغ خانمم رو دیدم و خیلی از اینجور حرفها اذیتم میکردن و میکنن.
آنقدر داغ همسفر خوب سخته که نمیدونه آدم چی بگه. منم داغ دیده خانمم هستم...
به شما صبر
همه کسانی که من وهمسرم همیشه برای کمک درخدمتشان بودیم،دراین چندماه ،هیچ خبری ازمن وفرزندانم نگرفتند.خانواده همسرم ازروزی که اوفوت کرده،مَشغول حساب وکتاب اموال من!!!! هستند.خودم مانده ام وفرزندانم وداغ جگرسوزی که هرگز خاموش نخواهد شد.
ازروزی که همسرم رفت،ماشین وهمه وسایل برقی خانه مان شروع به خراب شدن کرده اند!!اول یک دل سیر برای تنهایی خودم وبچه هایم گریه میکنم وبعد ازتوی اینترنت یک تعمیر کارپیدا میکنم!! یعنی اینقدر بیچاره شده ام.
بارفتن همسرم،من وفرزندانم رانیز فراموش کردند.یادش بخیر.چه آرزوهایی برای زندگی مان داشتیم.دست خیرش به همه می رسید.غریبه وآشنا هم برایش فرقی نداشت وحالا نزدیکان خودش وخودم، من وفرزندانم رارهاکرده اند انگار می ترسند به مانزدیک شوند ....
یاد ایامی که ماهم روزگاری داشتیم.....
خانم های عزیزی که مثل من درجوانی،همسرتان راازدست داده اید واین متن رامی خوانید،کم کم همه ازدور وبرتان پراکنده میشوند.خودتان می مانید وخودتان.حتی بعدها اگربخواهید بااطرافیانتان درمورد داغ همسرتان صحبت کنید تاآرام شوید، نمی توانید.خدایا چه کردی بازندگی وآرزوهای من.
ای کاش اطرافیان درچنین شرایطی از هوش گفتاری ورفتاری بالایی برخورداربودند. من خودم چندماهیست که همسرعزیزم رو ازدست دادم، واقعاً دراین مدت نه خودم ونه فرزندانم که کودک هستن به شکل درست وصحیح درک نشدیم تنها نصیحت ودعوت به فراموشی غم خود شده ایم.