به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، اگر همیشه خود را آدم با استعدادی میدانستید، باید بدانید که درست فکر میکردید. تحقیقات جدید نشان میدهد ما تواناییهای خود را دست کم میگیریم و از قدرتهای عجیب و غریب خود کاملاً بی اطلاع هستیم. در ادامه به استعدادهای پنهانی میپردازیم که همگی از آنها برخوردار، اما بیخبریم و میخواهیم ببینیم چطور میتوانیم در زندگی روزمره این تواناییها را به کار بگیریم.
۱- صداها میتوانند روی روحیه ما تأثیر بگذارند
گروهی از دانشمندان فرانسوی تصمیم گرفتند بر روی تأثیر صداها روی روحیهی افراد تحقیق کنند. در این پژوهش، از شرکت کنندگان خواسته میشد یکی از کتابهای هاروکی موراکامی -نویسندهی مشهور ژاپنی- را با صدای بلند بخوانند و در این حین، صدای آنها ضبط میشد. بعد از آن، به کمک یک نرم افزار، حالتی ترسناک، شاد و غمگین به صدای آنها داده میشد. شرکت کنندگان از تغییری که روی صدایشان داده شده بود بی خبر بودند. وقتی صدای شرکت کنندگان برایشان پخش میشد، تنها تعداد کمی از آنها متوجه تغییر صدایشان میشدند. زمانی که از آنها پرسیده میشد هنگام شنیدن صدایشان چه احساسی داشتند، شرکت کنندگان به همان حسی اشاره میکردند که با استفاده از نرم افزار در صدای آنها ایجاد شده بود.
بیشتر بخوانید: این آدم ها عجیب ترین های جهان اند!
این تحقیق نشان میدهد که ما احساسات خود و دیگران را «می خوانیم» و صداهای معنی دار روی روحیهی ما تأثیر میگذارند. احتمالاً از این کشف میتوان برای درمان اختلالات روحی استفاده کرد. علاوه بر این، شاید بتوانیم با گوش دادن به صدای شاد خود، احساس غم را از خود دور کنیم.
۲- ما میتوانیم فقط با فکر کردن به قوی شدن، واقعاً قدرت پیدا کنیم
دانشمندان امریکایی دست به تحقیقی زدند که ثابت کرد بین سیستم عصبی بدن و قدرت عضلات آن، ارتباط مستقیمی وجود دارد. از شرکت کنندگان این پژوهش خواسته شد به مدت ۴ هفته نوعی مچ بند تنگ و محکم به دست خود ببندند. یک گروه از این شرکت کنندگان، ۵ روز در هفته، به مدت ۱۱ دقیقه تمرینات ذهنی انجام میدانند. آنها باید در حالی که بی حرکت بودند خودشان را در حال منقبض کردن عضلات شان تصور میکردند. اما گروه دیگر شرکت کنندگان زندگی عادی خود را داشتند.
وقتی مچ بندهای شرکت کنندگان را باز کردند، عضلات مچ دست گروهی که خود را در حال ورزش کردن تصور کرده بودند، دو برابر قویتر از گروه دیگر بود که این کار را انجام نداده بودند.
۳- ما چیزهایی را میتوانیم ببینیم که درکی از آنها نداریم
تصویر بالا: طوری که ما دنیا را میبینیم.
تصویر پایین: طوری که با عینک پولاروید دنیا را میبینیم. این نوع عینک تقریباً همهی نور منعکس شدهی خورشید را حذف میکند.
چشم انسان، علاوه بر رنگ و نور، میتواند پولاریزاسیون یا قطبش نور را هم تشخیص دهد. با این حال، بیشتر ما از این توانایی خود بی خبریم. تجربهی این ویژگی فقط در شرایط خاصی امکان پذیر است، یعنی مواقعی که به آسمان آبی، صفحهی نمایشگر کامپیوتر و انعکاس آب یا شیشه نگاه میکنیم. در اینگونه موارد، بخش زیادی از امواج نوری در یک جهت به جنب و جوش درمی آیند و در برابر چشمان ما پدیدار میشوند. به این حالت، اثر Haidinger’s brush گفته میشود.
به صفحهی سفید نمایشگر کامپیوتر، تلفن همراه یا تبلت نگاه کنید و سر خود را چند باری به سمت چپ و راست بچرخانید. خواهید دید که لکههای نسبتاً شفافی به رنگ زرد و آبی و شبیه به پاپیون روی صفحهی سفید رنگ ظاهر میشوند. با چند بار تمرین میتوانید این لکهها را در آسمان آبی هم ببینید. البته برای این کار باید پشت به خورشید بایستید.
تصویر شبیه سازی شدهای از اثر Haidinger’s brush
۴- با یک لبخند ساده عمر خود را طولانی کنید
در سال ۲۰۱۰، دانشمندان آمریکایی تصمیم گرفتند درمورد تأثیر خنده بر روی طول عمر انسان تحقیق کنند. در این پژوهش از کارتهایی استفاده شد که تصویر بازیکنان مشهور بیسبال روی آنها چاپ شده بود و تولید این کارتها به قبل از سال ۱۹۵۰ برمی گشت. محققان متوجه شدند بازیکنانی که در تصاویر کارتها لبخند به لب نداشتند حدود ۷۹/۲ سال، آنهایی که لبخند ملایمی به لب داشتند ۷۵ سال و کسانی که لبخند پهنی داشتند ۷۹/۹ سال عمر کرده بودند.
شاید با خودتان فکر کنید که هیچ دلیلی برای شاد بودن وجود ندارد، اما این توجیه خوبی نیست. بین لبخند زدن و روحیهی افراد ارتباط وجود دارد: حتی اگر مجبور به لبخند زدن شوید، به تدریج حال بهتری پیدا خواهید کرد.
علاوه بر این، لبخند ما میتواند روی دیگران هم تأثیر بگذارد. اگر در برابر یک شخص اخمو لبخند بزنید، حالت عبوس او از بین میرود. لبخند مسری است، به همین دلیل کنترل عضلات صورت خود را از دست میدهیم و ما هم لبخند میزنیم. به علاوه شخصی که لبخند به لب دارد، جذابتر و حرفه ایتر به نظر میرسد.
۵- ما میتوانیم دمای بدن خود را تغییر دهیم
راهبان بودایی تمرینات مخصوصی به نام یوگای تومو دارند که با استفاده از آن میتوانند دمای بدن خود را بالا ببرند. در سال ۱۹۸۱، دانشمندان آمریکایی پی بردند کسانی که این تمرینات را یاد گرفته بودند قادر بودند دمای انگشتان دست و پای خود را به اندازهی ۸/۳ درجهی سانتیگراد بالا ببرند.
۶- ما بیشتر از چهار مزه را میتوانیم احساس میکنیم
همهی ما چهار مزهی اصلی را که شیرینی، شوری، ترشی و تلخی هستند میشناسیم. با این حال، در دههی ۱۹۸۰، جامعهی علمی به وجود مزهی پنجمی به نام اومامی (در زبان ژاپنی به معنای خوب و خوشمزه) پی برد. این مزه را دانشمندان ژاپنی کشف کردند. اومامی در مورد مزهی مواد غذایی پروتئینی مثل گوشت قرمز، ماهی و سوپ گوشت قرمز یا ماهی به کار میرود.
امروزه دانشمندان به دنبال کشف گیرندههای چشایی دیگری هستند. شاید یک روز معلوم شود که ما میتوانیم مزهی کلسیم، کربن دی اکسید، آب تمیز، چربیها و فلزات را هم تشخیص دهیم. این دانش میتواند به ما در مقابله با چاقی و دیگر مشکلات کمک کند.
ما مزهی هر چیزی را طبق قواعدی احساس میکنیم که آگاهی از آنها برای همهی ما لازم است:
مزهی یک مادهی غذایی را زمانی میتوانیم به خوبی احساس کنیم که هم دما با دمای دهان مان باشد.
ما به مزههای شیرین و شور زودتر از مزههای دیگر اعتیاد پیدا میکنیم؛ بنابراین اگر قند و نمک زیاد مصرف کینم، به تدریج دیگر مزهی آنها را تشخیص نمیدهیم. به علاوه، اعتیاد به قند باعث میشود، مزههای دیگر را بیشتر احساس کنیم.
اعتیاد به مزهی تلخ موجب میشود مزههای ترش و شور را بیشتر احساس کنیم.
۷- گوش موسیقی را دوران بزرگسالی هم میتوان تقویت کرد
گوش موسیقی یا ابسولوت (Absolute pitch) پدیدهای نادر به شمار میرود. کسانی که از این توانایی برخوردارند میتوانند هنگام شنیدن یک موسیقی، نتها و آکوردهای آن را به طور دقیق نام ببرند و آهنگها را تنها بعد از شنیدن شان عیناً بنوازند. در گذشته تصور میشد بهتر آن است که این توانایی را در دوران کودکی تقویت کرد. اما تحقیقات دانشمندان آمریکایی نشان داده است که افراد بزرگسال هم میتوانند گوش موسیقی خود را تقویت کنند و آن را تقریباً به طور کامل رشد دهند.
در جریان آزمایشات این دانشمندان از افراد شرکت کننده که تحصیلات پایهای موسیقی داشتند خواسته شد موسیقیای که برایشان پخش میشد را بنوازند و نتهای آن را نام ببرند. در مرحلهی دوم آزمایش، افراد شرکت کننده باید سعی میکردند که دوباره نتها را تشخیص دهند، با این تفاوت که این بار درست یا غلط بودن تشخیص شان به آنها اعلام میشد و آنها اجازه داشتند که دوباره به موسیقی مورد نظر گوش دهند. بعد از چند ماه، آزمایش دوباره تکرار شد. محققان متوجه شدند که با وجود گذشت زمان، شرکت کنندگان تواناییهای خود را از دست نداده بودند و میتوانستند نتهای یک موسیقی را تشخیص دهند. این تحقیق ثابت میکند که گوش موسیقی یا ابسولوت یک توانایی اکتسابی است.
منبع: روزیاتو
انتهای پیام/