به گزارش خبرنگار فوتبال و فوتسال گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان، فضای التهابی فوتبال و برخی رشته های ورزشی این روزها یکی از مشکلات بزرگ ورزش کشور است و تلطیف فضای موجود در ورزش در بخشی عمده از آن به فرهنگ سازی مرتبط است.
رسانه های ورزشی با توجه به رسالت ذاتی خود در بحث انتقال فرهنگی به شکل سالم و معقول از نسلی به نسل دیگر در فضای موجود نقش عمده و به سزایی دارند.
مخاطبان رسانه ها پس از عبور از مرحله انتخاب هر کدام یکی از رسانه ها را به عنوان مرجع خود بر می گزینند و در نهایت اگر نگوئیم صد در صد اما غالبا آنها را الگوی رفتاری خود قرار می دهند و این اتفاق نقش مهم رسانه های ورزشی را در فضای این روز های ورزش و جامعه رسانه ای پر رنگ تر می کند.
در بحث ساختاری رسانه ها اهم از نوشتاری و دیداری سیاست های رسانه همانند دیگر بخش ها نقش به سزایی دارد اما در رسانه های جمعی تاثیر گذاری افراد بر زیر ساخت های مورد بحث نیاز به باز نگری دارد. در این راستا نادر فریاد شیران یکی از مربیان فوتبال پاسخگو سوالات ما در زمینه نقش رسانه ها و کاستی های موجود در اطلاع رسانی دقیق بود و بحث فساد و سلامت و نقش آنها در پیشبرد اهداف ورزشی تشریح شد.
آقای فریاد شیران آیا در کشور ما رسانه ها و برنامه های ورزشی پرطرفدار رسالت خود را انجام داده اند؟
در ساخت برنامه های ورزشی هدفی خاصی نداریم و مدتهاست که برنامه های ورزشی بیشتر برای پر کردن اوقات فراغت ساخته می شود درحالیکه اگر این برنامه ها بار فرهنگی و فنی برای مخاطبان نداشته باشد کارایی خاصی هم ندارد. در سطح اول فوتبال دنیا از بهترین کارشناسان و ستارگان تیم ها برای برنامه های ورزشی استفاده می کنند و این موضوع تاثیرگذار هم است اما اینکه ما حواشی را یک هفته روی هم تلنبار کنیم و مدت ها روی آن متمرکز شویم به جز ایجاد حاشیه برای فوتبال هیچ نکته دیگری ندارد. مگر اینکه شدت تخلف به شکلی باشد که بارها باید به آن پرداخت و روی آن کالبدشکافی کرد تا به نتیجه رسید. من عادل فردوسی پور را دوست دارم اما برنامه نود باید تغییر رویکرد می داد. مسائلی مانند فساد در فوتبال، دلالی تبانی، جادوگری، تخلف آکادمی ها جزء مباحثی بوده که برنامه ۹۰ یک بار به آنها پرداخته اما بدون اینکه به سرانجامی برساند رها کرده است. حس می کنم فردوسی پور به این دلیل به چنین مسائلی ورود می کرد که در زمان پخش آیتم های مربوط به این مسائل سوژه خاصی از بازی های لیگ برتر نداشت. خودم درباره بحث جادوگری ۴۵ دقیقه در برنامه ۹۰ حرف زدم اما بعد از آن برنامه اتفاق خاصی رخ نداد. اگر قرار است موضوعی را باز کنیم باید آن را به صورت مداوم پیگیری و تکرار کنیم. حرف های جدیدی بزنیم تا به نتیجه برسیم. حرف هایی که مطرح می کنیم ۲ حالت دارد. یا اینکه این حرف ها خلاف واقعیت است و در این صورت باید با من به دلیل اشاعه دروغ برخورد شود اما اگر مطالبم مستند و درست است و می خواهم در راستای سالم سازی فوتبال افراد متخلف را معرفی کنم باید صحبت هایم پیگیری شود. اگر این مسائلی که مطرح می کنیم منجر به نتیجه نشود ابتر می ماند. مانند این است که ویروسی را کشف کرده ام و می دانم پادزهرش چیست. پادزهر برخورد با ویروس فساد در فوتبال هم برخورد با عاملان آن است که باید رسانه ها از طریق پیگیری هایشان این افراد را از حضور در فوتبال محروم کنند. وقتی برخوردی با چنین افرادی نشود آنها واکسینه شده و حامی پیدا می کنند. به همین دلیل آدم های سالم از چرخه فوتبال ایران حذف خواهند شد. اکنون امثال ذوالفقارنسب، زادمهر، کربکندی، محمد مایلی کهن، غلامحسین پیروانی کجا هستند اما مربیانی را سراغ داریم که ۲۵ سال در فوتبال هستند اما دست آورد خاصی نداشتند. دلیل حضور این مربیان در فوتبال کشورمان هم این است که آنها تیم رسانه ای و حامیان قوی دارند.
خارج شدن برخی برنامه های ورزشی از روحیات ورزشی و پرداختن به فضاهایی که ارتباط به ورزش ندارد چه ضرری به ورزش می زند؟
فوتبال ایران به صورت کلی در سال های اخیر از لحاظ سازماندهی باشگاهی ورشکسته است. رسانه ملی به علاقه مندی مردم به فوتبال کمک کرده است اما منفعتی از آن نبرده است. یکی از دلایل چنین امری هم این است که افراد بی کفایت و غیر متخصص به تمام ارکان فوتبال وارد شده اند. همین وضعیت فوتبال تهران را ببینید. فوتبال این شهر ستون فوتبال پایه ایران بوده اما ببینید چند بازیکن تهرانی در سال های اخیر از طریق پایه به پرسپولیس و استقلال رسیده اند. بیش از ۴۰ تا ۵۰ تیم تهرانی دیگر وجود ندارند. پاس، راه آهن، نفت، صبا، شاهین، دارایی، هما، تهرانجوان، ایرانجوان در طول سال های متمادی به دلیل بی کفایتی آقایان از بین رفته اند و فوتبالمان ورشکسته شده است. اگر حمایت های دولت و پول مردم نبود مدت ها پیش کرکره فوتبال ایران پایین می آمد. فوتبال ایران دیگر مولد نیست و تنها شهرستانی ها که از کمترین امکانات بیشترین بهره را می برند همچنان سر پا هستند اما در تهران با بیش ترین امکانات بازدهی مان بسیار ضعیف است. در چنین وضعیتی باید برنامه های ورزشی پرمخاطبی مانند ۹۰ هم تغییر رویکرد بدهند و ساختارشان اصلاح شود. بارها گفته ام اختلاف بین مدیران شبکه ها با تهیه کنندگان یک بحث خانوادگی است و به امثال من ارتباطی ندارد. باید رسانه کنار فوتبال و ورزش باشد چراکه رسانه ها به عنوان بال هر پدیده ای می توانند به پرواز آن کمک کنند اما اگر این بال ها بیش از حد قدرت بگیرند باید قیچی شوند.
در سال های اخیر تخلفاتی در برخی برنامه های ورزشی وجود داشته آیا مورد خاصی در ذهن شماست؟
من در کل عملکرد برنامه ۹۰ را مثبت ارزیابی می کنم اما عادل فردوسی پور بارها از افراد مختلف جانبداری کرده است. به صورت مثال در ماجرای قرارداد شخصی کارلوس کی روش با وحید جعفری، نماینده شرکت آل اشپورت در خاورمیانه فردوسی پور به صراحت اعلام می کند ۲ آدم عاقل و بالغ قراردادی به میزان ۱۰۰ هزار دلار امضاء کرده اند تا کار خلاف کی روش را توجیه کند. هرکسی به فردی علاقه دارد و کی روش هم به عنوان رفیق عادل فردوسی پور برای من قابل احترام است اما دیگر چه توجیهی دارد که علی کفاشیان در جایگاه رئیس فدراسیون فوتبال به جای مواخذه کی روش زیر این قرارداد را به عنوان شاهد امضاء کند؟ وقتی فردوسی پور این موضوع را تائید می کند حتی اگر در این تخلف نقشی نداشته باشد از آن جانبداری کرده است. تخلف های فردوسی پور در حد همین حمایت ها است. به محمود شیعی، مدیرعامل باشگاه پیکان و عضو هیئت رئیسه فدراسیون هم گفتم درباره یکی از مربیان سابق این تیم گزارش تخلفات زیادی به ما رسیده اما همین مربی در برخی برنامه ها به راحتی کارشناسی می کند. اگر از حضور اینگونه افراد در برنامه های ورزشی جلوگیری نکنیم قدرت پیدا می کنند و همین قدرت به افراد سالم جامعه آسیب می زند.
درباره برنامه ۹۰ نظرتان چیست؟ شما هم معتقدید این برنامه از روال ورزشی خارج شده بود؟
تمام افراد تحت تاثیر علاقه شان به یک جریان خاص برخی مواقع کاری را انجام می دهند و این به نظر من شایسته و زیبنده برنامه ورزشی نیست. تخصص ما در فوتبال است مگر اینکه در حین اجرای برنامه حادثه ای پیش بیاید و موفقیت فوق العاده قابل ذکری رخ بدهد که با خوشحالی یا ناراحتی تمام مردم از آن موفقیت و حادثه آنها را انعکاس بدهیم. پرداختن به برخی مسائل فرهنگی و اجتماعی در برنامه نود که اختصاصا یک برنامه فوتبالی است چه لزومی دارد؟ اگر یک بار در برنامه های فرهنگی و هنری مانند برنامه هفت موفقیت های فوتبال را بولد کردند برنامه سازان ورزشی ما هم حق دارند به بخش های غیرفوتبالی اهمیت بدهند اما آنها چنین کاری انجام نمی دهند و اشتباه بزرگ عادل در برنامه نود همین بود.
آیا موافق پرداختن به موضوعات تخصصی در برنامه های مختلف و رسانه های مربوطه به موضوعات اقتصادی، اجتماعی، ورزشی، سیاسی و غیره هستید؟
اصولا هر برنامه ای باید به حوزه ای بپردازد که برای آن ساخته شده و پرداختن به سایر حوزه ها توجیهی ندارد.
آیا تغییرات در تهیه کنندگی برنامه های ورزشی پس از سال ها مفید واقع می شود؟
این موضوع در حوزه اختیارات من نیست اما می دانم تغییر افراد لزوما به معنی پیشرفت یا پسرفت نیست و ما همیشه در حال تست و ارزیابی عملکردها هستیم. روزی که برنامه ۹۰ کلید خورد کسی تصور می کرد تا این اندازه پرمخاطب شود؟ تردید ندارم که فردوسی پور جزء بهترین مجریان و برنامه سازان کشورمان است اما او هم باید تحت ضوابط مدیران صدا و سیما قرار بگیرد. این موضوع طبیعی است. همه ما مسئولی داریم که او هم باید به مسئول بالاتر از خودش جواب بدهد. هر سازمانی حتی سازمانی خصوصی باید تابع مقررات و تشکیلات باشد. و فرصتی که اکنون در اختیار نیروهای جوان تر از عادل قرار گرفته خوب است.
حاشیه های ورزش در سال های اخیر از برخی برنامه های پر طرفدار مثل ۹۰ بیرون آمد. دلیل چیست؟
حاشیه همیشه جذاب است و همه آن را دوست داریم اما باید اهم فی الاهم کنیم. اگر کل برنامه روی پخش آیتم های حاشیه ای متمرکز شده باشد طییعی است خود آن برنامه هم دچار حاشیه می شود. اعتقاد دارم به جای پرداختن به حواشی باید بیشتر بحث های فنی انجام شده و از جریان سالم فوتبال حمایت شود. نباید حاشیه را تبدیل به اصل کنیم. حواشی باید گوشه و کنار برنامه بوده و جای اصلی ترین زمان و آیتم های برنامه را نگیرد.
آیا طولانی بودن مدیریت در اینگونه برنامه ها باعث حاشیه ها و فساد احتمالی می شود؟
تردید ندارم حضور طولانی مدت در هر بخشی امکان دارد زمینه های فساد را به وجود بیاورد اما به هیچ وجه به این موضوع معتقد نیستم که برای مدیریت و اجرای یک برنامه محدودیت زمانی ایجاد کنیم.هرکس عملکرد خوبی دارد باید تا جاییکه توان دارد برنامه اجرا کند و این موضوع هیچ مشکلی ندارد چراکه مردم او را می خواهند. عادل فردوسی پور هم باید از جانبداری های غیرمنصفانه دست بکشد. یادم می آید یکی از مجریان قدیمی برنامه های ورزشی بیشتر مواقع مقام های مسئول را به برنامه می آورد و از عملکردشان تعریف و تمجید می کرد اما باید به مخالفان آنها هم اجازه صحبت می داد. عادل فردوسی پور باید در ایده هایش بازنگری بکند چراکه تداوم برنامه ۹۰ هم برای صدا و سیما خوب است و هم برای مردم و فردوسی پور. با این وجود عادل باید از استفاده از آدم های محدودی که سالیان سال کنار او حضور دارند دست بردارد. قرار نیست آنها تا قیامت کنار فردوسی پور باشند. اگر این افراد می توانستند کمک حال برنامه ای مانند ۹۰ باشند خوب بود اما اگر مفید نیستند فردوسی پور باید آنها را کنار بگذارد و خودشان هم تابع باشند. در این میان برخی ها کاسه داغ تر از آش شده اند و دنبال جو سازی هستند. فکر می کنم برنامه های دیگری هم می توانند در قالبی مانند ۹۰ فعالیت کنند. همین الان صدا و سیما برنامه های متنوعی روی آنتن فرستاده اما به دلیل اینکه آنها تاکنون جا نیفتاده اند و برخی افراد هم مدام علیه برنامه های جدید تبلیغ منفی می کنند مدتی طول می کشد تا این برنامه ها در جذب مخاطب موفق شوند. در کل امیدوارم با مدیریت درست بهترین تصمیم از سوی مسئولان سازمان صدا و سیما اتخاذ شود.
حلقه مفقوده رسانه های ورزشی در کشور ما چیست؟
حلقه مفقوده برنامه های ورزشی تکریم پیشکسوتان و یاد نکردن از آنها است. شاید تنها رسانه های ما در حد چند خط یا پخش آیتم چند دقیقه به پیشکسوتان توجه کنند و در بیشتر مواقع تا فردی نمیرد کسی به یادش نمی افتد. البته وقتی فدراسیون فوتبال به عنوان متولی اصلی و پدر فوتبال ایران افتخار می کند کمیته پیشکسوتانش را منحل کرده است و حرمت ریش سفیدها را نگه نمی دارد دیگر نباید از برنامه ها و رسانه های ورزشی انتظار خاصی داشت. البته از آنجاییکه صدا و سیما می تواند الگوهای رفتاری مناسب را ترویج دهد باید در برنامه هایش به پیشکسوتان تمام رشته ها توجه کند. اگر ۵۰۰ میلیون تومان از ۵۰ میلیاردی که برای یک باشگاه در طول سال برای بازیکنانش هزینه می کند به پیشکسوتان اختصاص بدهد چه اتفاقی می افتد اما عقل مدیرانی که سابقه ای در ورزش ندارند به این چیزها نمی رسد.
افرادی که به واسطه رسانه و یا برنامه خاصی مشهور شدند می توانند در برنامه ریزی و حتی نتایج ورزش با استفاده از ابزار رسانه تاثیر گذار باشند؟
تاثیر رسانه ها در تبلیغات و جلوه گری آنها است. به صورت مثال اگر بازیکنی ۵۰ کیلو وزن داشته باشد برخی رسانه ها او را فردی ۷۰ کیلویی جا می اندازند. برخی مواقع هم آنها از فردی که موفقیت آنچنانی ندارد به شکل عجیبی حمایت و طرفداری می کنند اما برای ثابت شدن اینکه رسانه ها در نتیجه بازی ها تاثیرگذار هستند نیاز به ورود نهادهای نظارتی و امنیتی است که من حس می کنم آنها نمی خواهند یا برایشان اهمیتی ندارد که وارد چنین مسائلی شوند. برخی مسائل مثل روز روشن است. اگر نهادهای ذی ربط به این موضوع که یک مسئول برای کسب کرسی چه لابی هایی به کار گرفته ورود کنند متوجه واقعیت های زیادی می شوند.
راه مبارزه با این پدیده چیست؟
تنها راه این موضوع برخورد با متخلفان است و همه می دانیم چه افرادی چه کارهایی انجام می دهند. آقای سلطانی فر، رفیق عزیز من که اکنون وزارت ورزش را در اختیار دارید تنها ۲ سال به پایان دولت زمان باقی مانده است. نمی خواهید با متخلفان برخورد کنید؟ فوتبال ایران با کمک و همیاری رسانه ها می تواند از این مسائل پاک شود.
انتهای پیام/