نکته قابل توجه است این است که برخی از وزرای دولت به اندازه سن جوانان متولد دهه هفتاد؛ سابقه مدیریتی داشته و به همین بهانه راهی را برای جوانان نمی گشایند چرا که معتقد هستند آنان تجربه کافی را ندارند و عجیب آن است که آنان نیز در سنین جوانی به این مناصب رسیدهاند.
در دولت دوم حسن روحانی نیز تغییر محسوسی دیده نشد و حتی حضور آذری جهرمی در وزارت ارتباطات نیز نتوانست موج انتقادات علیه عدم جوانگرایی در دولت روحانی را خاموش کند. این در حالی است که جامعه جوان انتظار داشت با این انتصاب راه برای سایر جوانان نیز باز شود اما حواشی آقای وزیر جوان آنقدر زیاد بود و هست که حالا برخی معتقدند «وزیر پیر بی حاشیه بِه ز جوان پرحاشیه»!
جوانگرایی؛ وعده جامانده ای از روحانی
اوج توجه دولت روحانی به جوانان را میتوان در همین یک جمله معاون اول رئیس جمهور دریافت، همان روزی که گفت: «دهه شصتیها هرجا که پا میگذارند مشکل ایجاد میکنند.»
اظهارات آقای معاون اول درباره دهه شصتیها در حالی است که حسن روحانی در روزهای تبلیغاتی ریاست جمهوری بارها برضرورت بکارگیری جوانان در عرصههای مختلف تاکید کرد بود: «جوانها باید بیایند و مدیریتها را به عهده بگیرند. نسل جوان، مدیران آینده کشور هستند و لیاقتهای بسیار خوبی دارند. در هیأت وزیران هم هر کجا از نیروی جوانتر استفاده کردیم، نه تنها پشیمان نشدیم، بلکه راضی و خشنود هستیم. به خوبی و پرتلاش کار میکنند. البته یک جاهایی هست که تجربه و سابقه در یک شرایطی مورد نیاز باشد، اما همین مدیران هم باید مدیران جوان را سر کار بیاورند یعنی معاونین و مشاورینی که معرفی میکنند از نسل جوان باشند و از آنها استفاده کنیم.»
علی رغم این صحبت ها که اتفاقا مخاطب بایدهایش رئیس دولت و همکارانش است، شاهد اقدام عملی در جوانگرایی نبوده و نیستیم.
« آقاي روحاني پيگير وعده هاي خود در طول دوران انتخابات به مردم، زنان و جوانان هستند که حتما محقق شود و مهم ترين گره هاي انقلاب اسلامي به دست جوانان باز شد، موتور اصلاحات جوانان بودند. مسائلي که مسئولان و مردم را آزار مي دهد با اتکا به جوانان قابل حل است. به جهت سياست گذاري براي جوانان عقب هستيم و متاسفانه مديريت کشور تا حدي مسن شده است و شکاف نسلي در مديريت زياد شده و تا حدودي گرفتار پيري هستيم.»
اظهارات فوق ادبیات منتقدان دولت نیست؛ صحبت های معاون اول رئیس جمهور در نخستین همایش «جوانان, توسعه و تعالی»، کمی بعد از استقرار دولت دوازدهم در شهریور سال ۹۶ گفته شده که به صورت تلویحی به پیر شدن مدیریت کشور اذعان می کند. اما سوال اساسی این است که سیاست گذاریهایی را که جهانگیری نقد کرده، چه کسی باید اصلاح و درست کند؟ و اینکه این اتکا به جوانان باید دقیقا در کجای فضای مدیریتی انجام گیرد؟ و چه زمانی قرار است از تجربه بازگشایی گرههای انقلاب به دست جوانان استفاده شده و با تدبیرهای نو، امیدی برای جوانان کشور ایجاد شود.
جوانان؛ از بیتوجهی دولتمردان تا معجزه در دفاع مقدس
با توجه به فاصله ادعا تا عمل مقامات دولتی در استفاده از نیروی جوان به نظر میرسد نباید منتظر اتفاق ویژهای در مبحث جوان گرایی در این دولت بود. همانگونه که گفته شد در بحث جوانگرایی تجربیات واقعی دوران دفاع مقدس وجود دارد. وقتی نگاهی گذرا به تاریخ دفاع مقدس کنیم متوجه می شویم اکثریت قریب به اتفاق فرماندهان ارشد نظامی را جوانان تشکیل میدادند و در آن روزها توانستند عملیاتهای موفقی را رقم زده و باعث پیشبرد جنگ شوند که نشان میدهد روحیه جوانی میتواند با کمترین تجربه بهترین عملکردها را داشته باشد.
طیف سنی فرماندهان دفاع مقدس حدودا بین ۲۰ تا ۳۰ سال بود. به عنوان نمونه شهید حسن باقری که یکی از نوابغ جنگ بود که فقط ۲۴ سال در زمان شهادتش داشت و از این نمونهها بسیار در آن دوران یافت خواهد شد.
نمونه های دیگر شهید محمد ابراهیم همت و جاوید الاثر حاج احمد متوسلیان هستند. این دو فرماندهان لشگر 27 محمدرسول الله که عملیات های بزرگی از جمله «الی بیت المقدس» که به فتح خرمشهر انجامید و خیبر در جزیره مجنون را با موفقیت فرماندهی کردند.
مهدی و محمد باکری؛ محمد بروجردی؛ محمود کاوه و خیل عظیم دیگری از فرماندهان هشت سال جنگ تحمیلی را جوانان تشکیل میدادند. جوانانی که یک روز به آنها اعتماد شد و با دست خالی مقابل تهدیدهای نظامی دشمن ایستادند. اما امروز و درجنگ سنگین اقتصادی، کسی نیست که به طیف جوان جامعه اعتماد کند؛ همان جوانانی که اتفاقا در سایه همین بیاعتمادی و بیتوجهی قلههای رفیع علمی و پژوهشی را فتح کردهاند.
به گواه آمارهای بین المللی, جوانان ایرانی پس از دوران دفاع مقدس حتی در سایه بیتوجهیها و کم برخورداری از امکانات لازم نیز خوش درخشیدند. آنان در عرصه های علمی دستاورد های سطح بالایی را داشتند و در مسابقات نیز همیشه مدعی بوده و بارها افتخار آفریدند و این تلاش و افتخار رکن اساسی ژن برتر جوان ایرانی بوده است که از جمله آن می توان به مدالهای طلا یا نقره المپیادهای دانشجویی جهانی طی دو یا سه دهه گذشته اشاره کرد اما این تمام افتخارات نیست چرا که در عرصه ورزشی نیز جوانان ایرانی در برخی از رشته ها جزو مدعیان اول دنیا به حساب می آیند.
نمونه های بسیار زیادی را از جوانان موفق ایرانی می توان نام برد، شهید مصطفی احمدی روشن از آن دست جوانان است. در سال ۸۹ آمریکا به کمک رژیم صهیونیستی اقدام به طراحی ویروسی نرم افزاری به نام استاکس نت کرد. این ویروس سبب افزایش تعداد چرخش سانتریفیوژها و منفجرشدن دستگاه ها شده و می توانست فجایع زیست محیطی بسیاری را برای کشور ایجاد کند، شهید مصطفی احمدی روشن با همکاری کارشناسان جوان سازمان انرژی اتمی توانستند این ویروس را شناسایی و از بین ببرند، جالب است بدانید برای طراحی این ویروس هزینه های بسیاری با کمک دانشمندان هسته ای انجام شده بود که جوانان ایرانی توانستند قدرت علمی خود را به رخ جهانیان بکشانند.
نام جوانان ایرانی در عرصه های مختلف ورزشی، هنری، اقتصادی در عرصه بین المللی زبانزد شده است. که ذکر نام آنان در این گزارش نمیگنجد.
برخی از کارشناسان معتقدند اگر هم جوانگرایی در مناصب دولتی انجام شده برای ژنهای خوب وابسته به مقامات بوده و نوعی قبیلهگرایی را در مدیریت کشور ایجاد کرده است.
هرچند دولت روحانی کمتر از دو سال فرصت دارد تا به وعده جوانگرایی جامه عمل بپوشاند اما براستی مردم باید به تحقق این وعده امید داشته باشند؟ قول و قراری که طی حدود شش سال گذشته عملی نشده، در دو سال باقیمانده از عمر دولت دوزادهم محقق خواهد شد؟! به بیانی دیگر آیا جوانسازی در دولت روحانی به جوانان بدون رانت یا نسبت سیاسی و خانوادگی خاصی خواهد رسید یا شاهد حضور بیشتر ژنهایی که خود را خوب می خوانند، در کشور خواهیم بود؟
انتهای پیام/
قبلا وقتش نبود؟
بشین تا عمل کنه