به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از تبریز،هیچکدام از رسوم چهارشنبه سوری که ما برگزار میکنیم شباهتی به آئین سنتی ایرانیها ندارد، نیاکان ما در چهارشنبه آخر سال، فال میگرفتند، قصه میگفتند، آتش روشن کرده و از روی آن میپریدند، اما دیگر خبری از آتش زدن خار و پریدن از روی آن نیست و جایش را به ترقه داده و محلهها را به میدان جنگ تبدیل کرده است، آیا دیگر وقت آن نرسیده که آتش بس کنیم؟
اما در کتابهای تاریخی، فرهنگ کهن و غنی ایرانیان به گونه دیگری معرفی شده، آنها با الهام گرفتن از طبیعت و منش انسانی، به بهترین شکل ممکن، جشن برگزار کرده و دور هم شادی میکردند بدون اینکه کوچکترین خطری آنها را تهدید کند.
ایرانیان قدیم، جشنهای متفاوتی را برگزار میکردند، طول سال پر از جشنهای خاص و متناسب با نام ماه بود، آنها بهانههای کوچکی برای شادمانیهای بزرگ داشتند مثلاً جشن «سیر سوران» که در آن سیر میخوردند! اما ما امروز آن را به دردسرهای عظیم تبدیل کردهایم.
در تقویم قدیم ایرانیان، هر سال ۱۲ ماه و هر ماه ۳۰ روز تمام داشت، ۳۰ روز ماه هر یک نام داشت، هر ۱۲ ماه هم، نامی داشت که در نامهای سی گانه روزها تکرار میشد و هرگاه که نام روز و ماه یکی میشد آن روز را جشن میگرفتند؛ در این دوره برای روشنی و آتش، نور و خورشید احترام و تقدس زیادی قائل بودند، چرا که نور را مظهر زندگی و رویش، پاکی و تجلی وجودی خداوند میدانستند.
وقتی پای خاطرات پدربزرگها و مادربزرگها مینشینیم تازه متوجه میشویم که این چهارشنبه سوری چه بلایی بر سر فرهنگ و تمدن ما آورده و تقریباً تمام رسوم و آداب و سنت ما را آتش زده است؛ تنها تحفهای که از چهارشبه سوری به ما میرسد، ترس و وحشت و آتش و دود و خون است.
البته رسانهها نیز در این بین، کم مقصر نیستند، رسانهها به ویژه رسانه ملی به جای احیا کردن فرهنگ و رسوم نیاکان، منتظر میمانند تا گزارشی از چهارشنبه سوری تهیه کرده و تعداد جان باختگان را منتشر کنند و با نصیحت به نسل جوان، آنها را به دوری از این خطرات، تشویق میکنند، اما جایگزینی برای آن معرفی نمیکنند! گزارشگران به جای رفتن به جمع پدربزرگها و مادربزرگها و دور هم نشینیهای زیر کرسی و… به بیمارستانها میروند و حتی از میزان خسارتها و تعداد مصدومان چهارشنبه سوری گزارش زنده میدهند!
اگر سالها پیش، جمع شدن دوستان و فامیل دور هم، مراسم قاشق زنی و روشن کردن بوتههای کوچک آتش و پریدن از روی آن، به شبهای چهارشنبه سوری شور و حال خاصی میداد، اما سال هاست که صدای آئین چهارشنبه سوری با وجود صداهای مهیب انفجار نارنجکهای دست ساز و ترقه در کوچه و خیابان شنیده نمیشود.
امروزه مراسم چهارشنبه سوری به انحراف کشیده شده و به یکی از ناآرامترین شبها تبدیل شده و در واقع، رسم چهارشنبه سوری تحریف شده است.
چهارشنبه سوری یکی از رسم و رسوم و سنت قدیمی ایرانیان است؛ اما این رسم در بین ما ایرانیان رنگ باخته است، امروز دیگر کسی از روی آتش نمیپرد جشن کهن را صداها و انفجارهایی به محاصره در آوردهاند که گاهی جان عزیزان مان را میگیرند؛ چهارشنبه سوری دیگر سفیر شادی نیست.
وقتی پای خاطرات پدربزرگها و مادربزرگها مینشینیم تازه متوجه میشویم که این چهارشنبه سوری چه بلایی بر سر فرهنگ و تمدن ما آورده و تقریباً تمام رسوم و آداب و سنت ما را آتش زده تنها تحفهای که از چهارشبه سوری به ما میرسد، ترس و وحشت و آتش و دود و خون است
با این جشن قدیمی میتوان طور دیگری کنار آمد؛ مثلاً میشود بوته آتشی افروخت و با شوق از روی آن پرید و چیزی خواند: " چهارشنبه سوری میکنیم، دل رو بلوری میکنیم… گل چهارشنبه سوری، درد و بلا رو ببری…" میشود با یک خیز بلند از روی آتش پرید و خواند: " سرخی آتش مال ما… زردی مال شما…"
در همین آذربایجان ما، مردم در چهارشنبه آخر سال، آئینهایی را برگزار میکردند که به «آخیر چارشنبه» یعنی چهارشنبه آخر معروف است؛ به اعتقاد قدیمیها، عدد چهار، اصل و ریشه طبیعت جاودانه است، لذا اولین چهارشنبه را منسوب به باد میدانستند و اعتقاد داشتند در آن روز باد خواهد وزید، دومین چهارشنبه منسوب به خاک، سومین چهارشنبه به آتش و چهارمین چهارشنبه به آب بود که معتقدند بودند در این زمان از یخ بستن خاک کاسته شده و زمین نفس میکشد.
مطابق سنت قدیمی مردم آذربایجان، چهارشنبه هفته اول اسفند ماه را «چیله قووان» یعنی هفتهای که چله زمستان را فراری میدهد یا «یالانچی چارشنبه» یعنی چهارشنبه دروغین مینامیدند و با آئینهایی پایان فصل زمستان را جشن میگرفتند.
چهارشنبه هفته دوم اسفند ماه موسوم به «کوله چارشنبه» یعنی چهارشنبه کوتوله بود و سومین چهارشنبه نیز «موشتولوقچی چارشنبه» یعنی چهارشنبه پیام آور نامیده میشد و چهارشنبه آخر را «آخیر چارشنبه» میگفتند.
ابوالفضل پوریوسف که دوران کودکی و نوجوانی اش را در یکی از روستاهای مرند سپری کرده، با اشاره به برخی رسم و رسوم پایانی سال در این روستا میگوید: «چهارشنبه آخر سال، پسران جوان یا نوجوان شالی برداشته و از سوراخ بالای بام خانه که برای تعویض هوا و خارج شدن دود تنور تعبیه شده بود، شال خود را پایین میانداختند، صاحبخانه نیز به فراخور حال خود، مقداری آجیل، شیرینی یا تخم مرغ رنگی در گوشه شال میبست تا پسر آن را بالا بکشد؛ چنانچه پسر، خواهان دختر خانواده بود، شال را بالا نمیکشید، اگر خانواده دختر راضی بود، نشانهای از دختر را به شال میبست.»
وی تاکید میکند: «رسم شال اندازی در بیشتر نقاط آذربایجان رایج بود، اما امروزه دیگر خبری از این رسم نیست».
اما لیلا غفاری که چهارشنبه آخر سال را در کنار فرزندان و نوههایش سپری میکند به آداب زنان در سالهای نه چندان دور اشاره میکند و میگوید: «صبح آخرین چهارشنبه سال، زنان بر سر رود یا چشمه رفته، کوزهها را پر از آب میکردند، آنها زودتر ازهمه از روی آب میپریدند، گاه دامها را برای گذشتن از آب به سرچشمه یا رود میبردند، از آبی که از آنجا آورده بودند، برای خمیر کردن، روشن کردن سماور و یا پختن غذا استفاده میکردند.»
وی ادامه میدهد: «از جمله مراسم دیگری که در این روز معمول بود، فرستادن خوانچهای از میوه و شیرینی برای عروس خانواده بود، در شب چله نیز خوانچهای نظیر همین فرستاده میشد؛ خوردن هفت دانه روغنی، شیرینی یا غله نیز از مراسم رایج مربوط به چهارشنبه سوری در آذربایجان شرقی بود».
آذربایجانیها برای پریدن از روی آتش هم شعر خاص خود را دارند که به معنی آرزوی بخت گشایی و سلامتی است: «آتیل باتیل چارشنبه / بختیم آچیل چارشنبه» و «دردیم، بلام بو اوددا قالسین / باش آغریم، دیش آغریم بوردا قالسین».
بعضی از روستاییان نیز در آذربایجان اسپند دود کرده و در ۲ طرف در خانه میریزند تا اهل خانه از چشم حسود و بیگانه در امان باشند، در برخی روستاهای منطقه هنوز رسم رفتن به سر چشمه و آب تازه آوردن باقی است، در گذشته نه چندان دور برای این روز مردم لباسهایتر و تمیز و تازه خود را میپوشیدند و کوزه تازهای که در بین اقلام خرید چهارشنبه قرار داشت از آب تازه پر میکردند و چایی صبحانه روز چهارشنبه شأن از همان آب تهیه میشد.
اما میرهدایت سید مرندی، مورخ و دکترای تاریخ، با تشریح رسم و رسوم مردم مرند در چهارشنبههای آخر سال گفت: «تا ۳۰ یا ۴۰ سال قبل در شهر مرند چهارشنبه پایانی سال، آتش روشن میکردند و هرکدام از چهارشنبهها نیز اسم خاصی داشت مثل یالانچی چرشنبه، کوله چرشنبه و….
وی افزود: «مردم مرند یک رسم منحصر به فرد داشتند و آن اینکه آخیرچرشنبه را دو روز میگرفتند یکی آخرین سه شنبه سال را که متعلق به مرندیها بود و روستاییان حق آمدن به شهر و بازار را نداشتند و دیگری خودچهارشنبه که به «کددیلر چرشنبه سی» معروف بود و مرندیها برای خرید به بازار نمیرفتند.»
این مورخ مرندی افزود: «یک مورد خاصی نیز که فقط در مرند جاری بود و من آن را در سال ۱۳۶۰ در کتاب «آذربایجان صحیفه لری» تألیف مرحوم جاوید نوشتهام این بود که چندروز مانده به عید افرادی صورتشان را سیاه کرده و بر سر قیفهای کاغذی گذاشته و بر سرکوی و برزن رقص و پایکوبی و شادی میآفریدند و تا از رهگذر پولی نمیگرفتند رهایش نمیکردند.»
سید مرندی ادامه داد: «حاجی فیروزهای مرندی قیشدان چیخدیلار میخواندند: قیشدان چیخدیق یازه گیردیخ / بیرپول وئرین کؤینک آلاخ / کؤینک آلاخ؟ / کیمدن آلاخ؟ / کیمدن آللاخ؟ / حاجیدان آلاخ- هوجودان آلاخ.»
میبینید که تمامی این رسم و رسومها که در این مجال به برخی از آنها اشاره شد، چقدر شادی آور و روحیه بخش است و برخلاف چهارشنبه سوری امروز ما، هیچ آتش بازی و خطر و سوختگی و… مشاهده نمیشود که مهمترین خصلت آن، جمع شدن اعضای خانواده و فامیل دور هم است.
امروزه پریدن از روی آتشهای غول پیکر و استفاده از مواد محترقه در چهارشنبه آخر سال به مسأله و دغدغهای بزرگ برای خانوادهها تبدیل شده و پایان سال و آغاز سال دردناکی را برای آنان رقم زده است.
مهمترین علت وجود برخی معضلات ناشی از چهارشنبه سوری، آگاهی نداشتن مردم و کمبود فضاهای فرهنگی تفریحی است؛ نوجوانان و جوانان باید انرژی خود را تخلیه کنند، اما وقتی مکان تفریحی و یا سرگرمیهایی برای آنها تعبیه نشود، انباشت هیجان آنها رفته رفته خطرناک میشود.
نهادهای فرهنگی مثل شهرداری و سایر نهادها با تعیین و معرفی مراکز و پارکهای معین برای برگزاری جشن چهارشنبه سوری، با برنامه ریزی یک جنگ شادی، موقعیت مناسبی برای خانوادهها فراهم کنند تا در کنار فرزندان خود چند ساعت شاد و سرگرم باشند.
نیروی انتظامی هم باید با قاطعیت با سازندگان و عرضه کنندگان اقلام غیراستاندارد که خیابانها را به میادین جنگ تبدیل میکنند برخورد کرده و آنها را به مجازات برساند؛ همچنین نهادهای مسئول با تولید و عرضه اقلام استاندارد ضمن اینکه از ورود اقلام تقلبی و خطرناک و خروج ارز جلوگیری میکنند، موقعیت مناسبی برای استفاده از اقلام ایمن فراهم سازند.
از طرفی خانوادهها و صداوسیما هر روز خطرات رفتارهای پرخطر را به نوجوان و جوانان یادآوری نمایند و در کنار آن رسم و رسوم گذشته را تبینن کنند تا امسال کم خطرترین، آرامترین و شادترین چهارشنبه سوری را در کنار هم سپری کنیم.
خبرگزاری مهر
انتهای پیام/ش