سیدحمیدرضا برقعی همزمان به مناسبت شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها سروده‌ای را به ام الشهدا تقدیم کرده است.

شعر سید حمید رضا برقعی در رثای حضرت زهرا (س)به گزارش حوزه قرآن و عترت  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، سیدحمیدرضا برقعی شاعر کشورمان در سالروز شهادت حضرت زهرا (س) غزلی را به ساحت ایشان تقدیم کرده است.

در لغت معنی شبح یعنی
سایه ای در خیال می آید
یا به تعبیر دیگری انگار
ابر روی هلال می آید
سایه ای مانده بود از مادر

وقت برخاستن نشست ، نشست
عرق سرد روی پیشانی
اشک امانم نمی دهد که پر است
مو به مو قصه از پریشانی
شانه ازدست مادرم افتاد

قصه آتش شد آن زمانی که
ریخت آوار شهر بر سر ما
همه شهر آمدند آن روز
طرف خانهء محقر ما
هیزم آنقدر هم نیاز نبود

قاریان ، عالمان ، مسلمانان
سوختند آیه های کوثر را
با وضو آمدند مردم شهر
با وضو می زدند مادر را
کارشان قربه الی الله است

مادر من خودش یدالله است
کارشان را پراز مخاطره کرد
دست انداخت دور شال پدر
کار را یک غریبه یکسره کرد
نام آن مرد را نمی گویم

روز آخر امیدوارم کرد
روز آخر بلند شد از جا
شستشو کرد، گرد گیری کرد
سخت مشغول کار شد اما...
چادر از صورتش کنار نرفت

تا بگیرد امانت خود را
دست پیغمبر آمد از دل خاک
پدر خاک آب شد از شرم
رد شد آن شب سکوتش از افلاک
همه دلواپس پدر بودیم

غسل از زیر پیرهن سخت است
غرق در خون شود کفن سخت است
جان خود را به خاک دادن بعد
دست ها را به هم زدن سخت است
پدرم خویش را به خاک سپرد

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
فاطمه ولی شیرین
۱۰:۵۸ ۰۹ آذر ۱۴۰۰
خیلی قشنگ بود
آخرین اخبار