به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، مهدی محمدی در قامت کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی دیدگاه خود را درباره مکانیسم مالی اروپا ارائه کرده است، آنچه در ادامه میآید حاصل پرسشهای ما و پاسخهای این تحلیلگر است.
*آقای محمدی تحلیل شما درباره ثبت کانال ویژه تجارت با ایران چیست، آیا این مکانیسم مالی ابزاری برای باج گیری از جمهوری اسلامی است؟
آنچه که در حال حاضر اعلام شده به معنای عمل اروپا به وعده اش نیست. وعده اروپا این بود که ضررهای اقتصادی ایران را از برجام جبران کند، اما اکنون instex ثبت شده صرفا یک موسسه است که نمیدانیم اساسا کار خواهد کرد یا خیر و بویژه نمیدانیم در مقابل تحریمهای آمریکا کارآمد است یا خیر. هنوز هیچ جزئیاتی از محتوای instex هم منتشر نشده است. ضمن اینکه توجه کنید این موسسه تازه ثبت شده و هنوز آغار به کار نکرده. من فکر میکنم اروپاییها آغاز به کار آن را مشروط به شروطی مانند مذاکرات منطقهای و موشکی و تکمیل برنامه اقدام FATF خواهند کرد. بنابراین این مکانیسم میتواند خود ابزاری برای باج گیری جدید از ایران باشد.
جزئیات اجرایی از instex در دست نداریم. اطلاعات پراکنده میگوید این کانال مالی مثل یک صندوق عمل خواهد کرد که پول ناشی از فروش نفت و گاز ایران در آن ذخیره میشود و این پول برای پرداختهای مدنظر ایران استفاده میشود. از آنجا که این پرداخت مشمول معاملات دلاری نمیشود، مشمول کالاهای تحریمی آمریکا هم نمیشود و پول نقدی هم به ایران داده نمیشود.
بنابراین این مکانیسم در چارچوب تحریمهای آمریکا عمل خواهد کرد نه بیشتر و همانطور که اروپاییها خودشان هم اعلام کرده اند از کنار تحریم آن عبور میکند. از یک جنبه دیگر instex به عقیده من مکمل تحریمهای آمریکا هم هست.
*وزیر خارجه آلمان درباره ایجاد کانال ویژه اتحادیه اروپا با ایران گفته است: این اقدام نشان میدهد که وقتی دیگران دیدگاههای متفاوتی دارند، ما در اتحادیه اروپا میتوانیم به صورت راسخ و متحد راه خودمان را ارائه دهیم، منظور از این سخن چیست؟
اینکه اروپا واقعا بتواند مستقل از آمریکا عمل کند برای جهان خبر خوبی است، اما من به این امر کاملا مشکوکم. ۱- اهداف سیاسی اروپا علیه ایران مانند مخالفت با برنامه منطقهای ایران و حمایت از گروههای داخلی و خارجی که درپی آشوب در ایران هستند تفاوتی با آمریکا ندارد. ۲- اروپا حتی شرکتهای دولتی خود را ملزم به کار با ایران نکرده و صرفا میخواهد پرداختهای ایران را تسهیل کند در حالی که وقتی شرکتها با ایران کار نکنند و خرید و فروشی وجود نداشته باشد instex اساسا به کار نمیآید. ۳- اروپا به شدت به نظام مالی آمریکا وابسته است و نمیتواند خود را از سیطره سیستمهای مالی مرتبط با آمریکا نجات بدهد ۴- در این مکانیسم هیچ تضمینی وجود ندارد که اروپا از شرکتها و افرادی که با ایران کار کنند به طور جدی در مقابل تحریمهای آمریکا صیانت خواهد کرد.
بیشتر بخوانید:آیا کانال مالی ایران و اروپا تاثیری بر بازار ارز دارد؟
*گفته میشود آمریکا انتظار ندارد SPV یا همان سازوکار مالی ایران و اروپا تاثیری بر کارزا اعمال فشار حداکثری علیه ایران داشته باشد، دیدگاه شما در این باره چیست؟
من فکر میکنم از چند جنبه این سازوکار جدید نه تنها تحریمهای امریکا را تضعیف نمیکند بلکه مکمل آن هم هست. اولا اصلیترین هدف آمریکا گرفتن اختیار پولهای ایران از ایران و به دست گرفتن مدیریت پولهای ایران است و instex کمک موثری به این موضوع میکند. ثانیا این سازوکار هویت مشتریان ایران را برای آمریکا آشکار و تحریم آنها را تسهیل میکند ثالثا این سازوکار خود به ابزاری برای فشار به ایران به منظور پذیرش نهایی CFT و پالرمو تبدیل خواهد شد. رابعا اروپاییها از همین حالا دارند تلاش میکنند آغاز به کار واقعی instex را مشروط به آغاز مذاکرات منطقهای ایران کنند. این نشان میدهد اروپا در فشار به ایران برای مجبور کردن آن به مذاکرات منطقهای که یکی از اصلیترین هدفهای آمریکاست کاملا با آن همراه است.
*در بیانیه وزرای خارجه سه کشور اروپایی برای ثبت کانال ویژه تجارت با ایران گفته شده؛ «ابزار پشتیبان مبادلات تجاری» با تمرکز بر روی ضروریترین بخشها برای مردم ایران - از قبیل: اقلام دارویی، کالاهای پزشکی و کالاهای کشاورزی و غذایی- از تجارت مشروع با ایران حمایت خواهد کرد. ابزار پتشیبان تجارت مالی در دراز مدت قصد دارد به روی فعالان اقتصادی از کشورهای جهان سوم که مایل به تجارت با ایران هستند گشوده شود و سه کشور اروپایی کماکان نحوه دستیابی به این هدف را بررسی میکنند. آیا میتوانیم امیدوار باشیم که از طریق این کانال مسئله تجارت مشروع با ایران در حوزههای یاد شده در مقام عمل محقق شود؟
وقتی اروپاییها از تجارت مشروع سخن میگویند منظورشان در واقع همان خرید غذا، دارو و تجهیزات پزشکی از سوی ایران در ازای فروش نفت است. این عملا همان نفت در برابر غذاست. تازه همین هم تضمین شده نیست. ضمن اینکه غذا و دارو اساسا از سوی آمریکا هم تحریم نشده و بنابراین اساسا معنی ندارد که اروپا برای همکاری درباره مسئلهای که اصلا تحریم نیست تا این حد وقت ایران را تلف کرده باشد. بنابراین میبینید که مکانیسم جدید نه تنها تحریمهای آمریکا را تضعیف نمیکند بلکه کاملا در چارچوب آن عمل میکند.
*دربخش دیگری از این بیانیه آمده است: فعالیت ابزار پشتیبان مبادلات تجاری، منطبق با بالاترین معیارهای بینالمللی در زمینه مبارزه با پولشویی، مبارزه با تأمین مالی تروریستی (AML/CFT) و تبعیت از تحریمهای اتحادیه اروپا و سازمان ملل خواهد بود. در همین راستا، سه کشور اروپایی از ایران انتظار دارند فوراً تمامی عناصر برنامه اقدام FATF را اجرا کند، تحلیل شما در این باره چیست؟
این همان نکتهای است که عرض کردم. اروپا میخواهد instex را به ابزاری برای تحمیل کاملا برنامه اقدام FATF به این تبدیل کند. در واقع مکانیسم جدید را ثبت کرده اند، اما اجرایی شدن آن را مشروط کرده اند به گرفتن چند امتیاز از ایران. در حالی که این بی معنی است. اینها یک طرف پول نفت است و طرف دیگر غذا، دارو و تجهیزات پزشکی بنابراین اساسا ریسک پولشویی و تامین مالی تروریسم وجود ندارد. ضمن اینکه لابد اروپاییها از این به بعد میخواهند یک مکانیسم بازرسی هم ایجاد کنند که تضمین کند وقتی ایران میگوید مثلا از فلان کشور گندم خریده ام واقعا گندم خریده باشد نه چیز دیگر!
یکی دیگر از مسائلی که در بیانیه مورد اشاره قرار گرفته این است که سه کشور اروپایی بار دیگر تأکید میکنند که تلاشها برای محافظت از مفاد اقتصادی مندرج در برجام، به اجرای کامل تعهدات مرتبط هستهای از سوی ایران، از جمله همکاریهای کامل و به موقع با آژانس بینالمللی انرژی اتمی مشروط است.
اروپا میداند ایران آماده از سر گیری برخی فعالیتهای هستهای است. من فکر میکنم آنها واقعا نگران این هستند که ما از تعهدات برجامی خود خارج شویم. ایران باید از این نگرانی اروپا استفاده کند. اگر ایران چند تعهد خود را متوقف کند اروپا از توافق خارج نمیشود، چون برجام را واقعا میخواهد، اما در عوض مجبور میشود به تعهدات اقتصادی خود به ایران با دقت بیشتری عمل کند. گامهای اخیر سازمان انرژی اتمی، اگر نمایشی نباشد در مسیر صحیح است.
*محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه پس از اعلام ساز و کار مالی ویژه اروپا با ایران در صفحه توئیتر خود نوشته است، گام اول بسیار پر تاخیر در اجرای تعهدات می ۲۰۱۸ اعضای اروپایی برجام برای حفظ برجام با تضمین بهره مندی ایرانیان از مزایای این توافق پس از اعمال مجدد تحریم غیرقانونی آمریکا استقبال میکند. ما برای تعامل سازنده با اروپا با شرایط برابر و احترام متقابل آماده هستیم. در این زمینه هم دیدگاه خود را ارائه بفرمایید؟
جمله آقای ظریف نگران کننده است. وقتی ایشان از تعامل سازنده با اروپا حرف میزند باید روشن کند منظورش چیست. اگر منظور همان مذاکرات منطقهای باشد که اروپا میخواهد این خسارت محض برای ایران است. من نگران هستم آقایان پس پرده قولهایی درباره مذاکرات موشکی و منطقهای داده باشند. دولت باید در این زمینه تضمینهای شفافی بدهد.
سید یاسر جبرائیلی، عضو هیئت علمی پژوهشکده حکمت گفت: پیش بینی میکنم دور جدیدی از فشار بر ایران از طرف اروپاییها برای اجرای استانداردهای FATF و برای محدود کردن برنامه موشکی ایران شروع شود، یعنی همان مسئلهای که آمریکا به دنبالش بود بنابراین باید بدانیم که سیاست اروپاییها از آمریکا جدا نیست.
«سه کشور آلمان، فرانسه و انگلیس روز پنجشنبه رسما اعلام کردند که کانال ویژه تجارت اروپا و ایران ثبت شده است. این کانال ویژه دو شعبه در ایران و اروپا خواهد داشت و قرار است به عنوان یک نهاد واسط برای تسویه حساب شرکتهای بدهکار و بستانکار در دو طرف عمل کند. به عنوان نمونه یک شرکت اروپایی بدهکار به ایران، بدهی خود را به INSTEX پرداخت میکند و INSTEX هم به نمایندگی از ایران این پول را در قالب انتقال وجه یا تخصیص اعتبار، به شرکتهایی منتقل میکند که به ایران کالا صادر کرده و طلبکار هستند.» این موضوع بهانهای شد تا با سید یاسر جبرائیلی عضو هیئت علمی پژوهشکده حکمت گفتوگویی داشته باشیم. هم اکنون این مصاحبه را از نظر میگذرانید.
*آقای جبرائیلی اروپا رسما ثبت کانال ویژه تجارت با ایران را اعلام کرده است، آیا میتوانیم بگوییم این کانال دستاوردی برای جمهوری اسلامی ایران دارد؟
ببینید جمهوری اسلامی ایران توافق نامه هستهای را امضا کرد به این دلیل که بنا بود در ازای تعطیلی بخش قابل توجهی از صنعت هستهای ایران، تحریمهایی که در دو حوزه مشخص وضع شده بود، برداشته شوند. یک حوزه مربوط به فروش نفت و مشتقات نفتی ایران بود و حوزه دیگر به مبادلات مالی ارتباط داشت. هرچند در زمانی که دولت اوباما هم بر سرکار بود این تعهدات نصفه نیمه اجرایی شد، یعنی ایران توانست نفت بیشتری بفروشد، اما همچنان در انجام مبادلات مالی و دسترسی کامل به پول نفت دچار مشکل بود، اما پس از خروج ترامپ از برجام، فروش نفت ایران کاهش پیدا کرد و مبادلات بانکی هم دچار مشکلات بیشتری شد. در واقع با خروج آمریکا از برجام از نظر تحریمها به وضعیت قبل از برجام بازگشتیم. جمهوری اسلامی اعلام کرده بود که ما اگر منافعی از برجام نداشته باشیم از برجام خارج خواهیم شد. اما اروپاییها گفتند خروج آمریکا را حبران میکنند. وعده اروپاییها برای جبران خروج آمریکا از برجام به اندازهای توسط جریان مذاکره طلب در ایران برجسته شد که آن را تا سطح شکاف میان دو سوی آتلانتیک و انزوای بین المللی آمریکا ارتقا دادند. اما جبران خروج آمریکا از برجام توسط اروپا بدین معنی است که مکانیسمی ایجاد شود تا اشخص حقیقی و حقوقی اروپایی به تحریمهای آمریکا در مراودات اقتصادی خود با ایران بی اعتنایی کنند.
اروپاییها ابتدا دولت ما را با «قوانین مسدودساز» سرکار گذاشتند. وقتی ۱۶ مرداد این قوانین اجرایی شد، مشخص شد که این ساز و کار به هیچ وجه قصد مقابله با تحریمهای آمریکا را ندارد، بلکه هدف آن محافظت از شرکتهای اروپایی است که در حوزه «اقلام غیرتحریمی» با ایران تجارت دارند. در بیانیهای که ۱۵ مردادماه به مناسبت اجرای این «قوانین مسدودساز» از سوی خانم موگرینی و وزیران خارجه تروئیکای اروپایی صادر شد، تصریح شده بود که «اعضای باقیمانده برجام، متعهد شدهاند کانالهای مالی موثر با ایران و ادامه صادرات نفت و گاز ایران را حفظ کرده و تداوم بخشند». اما ماهها گذشت، صادرات نفت ایران به دوره قبل از برجام و بلکه کمتر از آن رسید، اما خبری از اجرای تعهد اروپاییها نشد.
اروپاییها در ماههای اخیر سخن از سیستمی به نام spv به میان آوردند که قرار بود صادرات نفت را تداوم بخشید و مبادلات مالی را برقرار سازد. بهانه اروپاییها این بود که شرکتهای خصوصی اروپایی از ترس تحریمهای آمریکا با ایران تجارت نمیکنند. کاری که SPV باید انجام میداد این بود که واسطه تجارت میان اروپا و ایران میشد. یعنی از محل داراییهای دولتهای اروپایی، از یک طرف اقلام تحریمی (از جمله نفت) را از ایران خریداری میکرد و به خریداران اروپایی میفروخت، از طرف دیگر اقلام تحریمی را از فروشندگان اروپایی تهیه میکرد و به ایران میفروخت. این مکانیسم، میتوانست خروج آمریکا را از برجام را بی اثر ساخته و شرکتهای خصوصی اروپایی را نیز از تحریمهای و جریمههای آمریکا مصون کند. اما پس از ۹ ماه کش و قوس و معطل نگه داشتن اقتصاد ایران و صرف وقت و هزینه دستگاه سیاست خارجی ما برای مذاکره با اروپایی ها، شاهد راه اندازی سامانه INSTEX هستیم که به صراحت اعلام شده است فقط در حوزه غذا و دارو و تجهیزات پزشکی، یعنی اقلام غیرتحریمی، عمل خواهد کرد. یعنی خبری از خرید نفت ایران نیست، خبری از صادرات اقلام تحریمی نظیر قطعات خودرو و هواپیما و... به ایران نیست، خبری از ادامه همکاری شرکتهای اروپایی با ایران هم نیست. سامانه INSTEX در واقع یک وجه دیگر از قوانین مسدودساز هستند. آن قوانین برای محافظت از شرکتهای اروپایی در حوزه اقلام غیرتحریمی بود، این سامانه مربوط به مبادلات مالی اقلام غیرتحریمی است. در واقع اروپا هم در قوانین مسدودساز و هم در INSTEX منافع خودش را دنبال کرده است. خلاصه این است که اروپا برخلاف وعدههایی که داده بود و برخلاف تبلیغات جریان لیبرال در ایران، قصد مقابله با تحریمهای آمریکا را ندارد.
*این سامانه INSTEX میتواند در زمینه خرید نفت از ایران موثر واقع شود و تحریمهای آمریکا را بی اثر کند؟
این سامانه INSTEX تحقیقا هیچ است یعنی هیچ اتفاق جدیدی نیفتاده است. به این دلیل که ما در حوزه تجارت اقلام غیرتحریمی با اروپا نه پیش از برجام مشکلی داشتیم و در ۹ ماه گذشته که آمریکا از برجام خارج شده، این تجارت متوقف شده است. براساس آمار گمرک که در سایت اتاق بازرگانی با جزییات موجود است، از اردیبهشت تا آذرماه، ما از شرکتهای اروپایی اقلام غیرتحریمی وارد کردهایم. ما از شرکت انگلیسی کنجاله سویا و ذرت دامی وارد کردهایم. بنابراین ما در این حوزه محدودیتی نداشتهایم که در حال حاضر INSTEX بخواهد این محدودیت را بردارد. قبل از برجام نیز هیچ محدودیتی نداشتیم. قبل از انعقاد برجام هیچ محدودیتی در خرید اقلام غیرتحریمی وجود نداشت. سال ۱۳۹۱ که اوج تحریم هاست، براساس آمار رسمی گمرک ما اقلام متنوعی از کشورهای اروپایی وارد کردهایم. به عنوان مثال از طریق بندر شهید رجایی از کشور آلمان، از گندم تا کره بسته بندی شده تا گوشت تا کاغذ تا اتوی برقی و برخی ماشین آلات ساده وارد کردهایم. بنابراین قبل از برجام مشکلی در حوزه مبادلات تجاری غیرتحریمی با اروپاییها نداشتیم. اروپاییها باید مکانیسمی برای تجارت اقلام تحریمی طراحی میکردند، اما اکنون میگویند قرار نیست تحریمهای آمریکا دور زده شود و از عبارت تجارت مشروع استفاده میکنند. منظور از این تجارت مشروع این است که کالاهای تجارت تحت تحریمهای آمریکا نباشد. برای اقلام غیرتحریمی نیازی به INSTEX نبوده و نیست.
نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که ریچارد نفیو که معمار تحریمهای ایران در وزارت خزانه داری آمریکا بوده، جزوهای را با نام هنر تحریمها منتشر و در آنجا سخنان بسیار قابل تاملی را مطرح کرد. او میگوید در سال ۹۱ که شدیدترین تحریمها علیه ایران وضع شد، ایران توانست از طوفان تحریمها بگریزد و اقتصاد ایران در مسیر صحیحی قرار گرفت. ما متاسفانه پس از برجام از این مسیر صحیح که عبارت بود از مقاوم سازی اقتصاد، خارج شدیم. به خیال اینکه شوکهای خارجی پایان یافته است، ادغام هرچه بیشتر اقتصاد در نظم غربی را دنبال کردیم، دشمن هم به این تغییر ریل از مقاوم سازی به ادغام سازی در اقتصاد جهانی کمک کرد، در حالی که معتقد بود ادغام هرچه بیشتر ایران در نظم اقتصادی غربی ضریب آسیب پذیری ما را افزایش میدهد و راحتتر میتواند شوکهای بعدی را به اقتصاد ما وارد سازد. این است که متاسفانه امروز بعد از چندسال شاهد این وضعیت هستیم.
*آیا با توجه به مطالباتی که اروپاییها در جریان اعلام INSTEX مطرح کرده اند، میتوانیم بگوییم دور تازهای از اعمال فشار توسط اروپاییها علیه ایران آغاز شده است؟
من پیش بینی میکنم دور جدیدی از فشار بر ایران از طرف اروپاییها برای اجرای استانداردهای FATF و برای محدود کردن برنامه موشکی ایران شروع شود، یعنی همان مسئلهای که آمریکا به دنبالش بود. باید بدانیم که سیاست اروپاییها از آمریکا جدا نبوده و نیست. متاسفانه دولت این شعار بیمحل را داد که اروپا در مقابل آمریکا ایستاده و آمریکا منزوی شده است. اما این سامانه INSTEX نشان داد که نه تنها شکافی بیان اروپا و آمریکا ایجاد نشده بلکه سیاست اروپا از آمریکا به هیچ وجه جدا نیست و ما باید در رفتارمان با اروپاییها تجدیدنظر کنیم. خوشبختانه مجمع تشخیص مصلحت نظام علی رغم فشارهایی که متوجه آن بود، هوشمندی کرد و در تصویب الحاق به پالرمو و CFT عجله نکرد تا مشت اروپاییها برای ما باز شود. امروز مشخص شده است اروپاییهایی که برای اجرای استانداردهای FATF به ایران فشار میآوردند، به هیچ وجه قصد مقابله با تحریمهای آمریکا را ندارند. چنانکه رهبر حکیم انقلاب فرمودهاند، نباید به اروپاییها امیدوار بود. سهم اروپاییها از تجارت خارجی ایران صرفا ۲۰ درصد است که شامل اقلامی است که حتما در خارج از اروپا قابل تهیه است. چرا باید این ۲۰ درصد قابل جبران، همه ظرفیت سیاست خارجی ما را اشغال کند و ماهها ما در چین که شریک اصلی تجاری ماست و هم در گذشته به تحریمهای آمریکا بی اعتنایی کرده و هم امروز خواهد کرد و خودش با آمریکا درگیر است، سفیر نداشته باشیم؟
مقام معظم رهبری خردادماه ۱۳۹۷ شروطی را برای ادامه برجام با اروپا معین کردند، این شروط عبارتند از: «اروپا یک قطعنامه علیه نقض ۲۲۳۱ علیه آمریکا صادر کند» یعنی اروپا باید قطعنامهای صادر میکرد و نقض این قطعنامه توسط آمریکا را محکوم میکرد که این کار را نکرده است. مقام معظم رهبری فرمودند: «اروپا باید متعهد شود که بحث موشکی و منطقهای جمهوری اسلامی را مطرح نکند» و «اروپا باید با هرگونه تحریم جمهوری اسلامی مقابله کند» و «دربرابر تحریمهای آمریکا بایستد» و «اروپا باید فروش کامل نفت ایران را تضمین کند» و بانکهای اروپایی باید تجارت را با جمهوری اسلامی تضمین کنند» و رهبری در پایان هشدار داده اند که «اگر اروپاییها در پاسخگویی به مطالبات ما تعلل کردند، حق ایران برای آغاز فعالیتهای هستهای محفوظ است و وقتی دیدیم برجام فایدهای ندارد یکی از راه هایش این است که برویم سراغ بازیافت فعالیتهای تعطیل شده».
ببینید ما صنعت هستهای را تعطیل نکرده ایم تا از شرکتهای اروپایی کنجاله سویا و ذرت دامی و گندم و اتوی برقی وارد کنیم. ما این محدودیتها را در صنعت هستهای خود پذیرفتیم به خاطر اینکه تحریمهایی که وضع شده بود برداشته شود، اما متاسفانه این تحریمها برداشته نشد و رهبر انقلاب هم فرمودند که اگر ما در برجام پس از خروج آمریکا ماندیم به این دلیل بودیم که گفتیم شاید منافع ما با اروپاییها تامین شود. اروپاییها نشان دادند که قصد تامین منافع ما را ندارند و به نظرم باید منتظر ماند که جمهوری اسامی مقتدرانه مانند سال ۸۴ در پاسخ به این بدعهدی اروپاییها که یک بار در تاریخ برنامه هستهای ایران سابقه دارد، فعالیتهای هستهای خودش را از سر بگیرد.
منبع:روزنامه رسالت
انتهای پیام/