به گزارشگروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، تحریمهای آمریکا علیه ایران [۱] بلافاصله پس از انقلاب اسلامی، به بهانه گروگانگیری در سفارت ایالات متحده در تهران، آغاز شد. از آن زمان، هر رئیسجمهوری که مستأجر کاخ سفید شده، به هر بهانهای کمپین تحریمها علیه ایران را تشدید کرده است. تحریمها [۲] که بعضی از آنها یکجانبه [۳] و بعضی از آنها نتیجه اِعمال نفوذ واشینگتن در نهادهای بینالمللی از جمله سازمان ملل بودهاند [۴] ، به دلایلی علیه تهران تحمیل شدهاند که مهمترین آنها استقلال در سیاست داخلی و خارجی، تقویت قدرت و نفوذ منطقهای و بینالمللی، و پیشرفت جمهوری اسلامی در زمینههای مختلف از جمله نظامی و هستهای بوده است.
البته آمریکاییها برای متقاعد کردن دنیا به همراهی با تحریمهای ضد ایرانی باید توجیههای «همهپسند» ی را برای آنها ارائه میداد. به این ترتیب، مثلاً تحریم ایران پس از انقلاب اسلامی، تحریم به خاطر گروگانگیری در سفارت آمریکا، مجازات ایران پس از حمله عراق، تحریم به خاطر «حمایت ایران از تروریسم»، و تحریم تهران به خاطر پیشرفت در حوزه اتمی، تحریم به خاطر «تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هستهای» توصیف میشود.
به طور خاص طی دو دولت اخیر آمریکا سیاست این کشور در تحریم ایران به شکل جالبی دچار «خودمفتضحسازی» شده است. مشرق پیش از این طی گزارشی درباره جنگ تجاری آمریکا و چین، درباره سیاست «امتیاز صفر» واشینگتن در برخورد با دشمنان و رقبایش توضیح داده است (از اینجا بخوانید). این سیاست تحریم، فشار و امتیازگیری، در مورد ایران، به شکلی پیاده شده است که اگر منحصربهفرد نباشد، قطعاً کمسابقه است: دولت اوباما با وعده و وعید، مذاکرهکنندگان ایران را پای میز مذاکره کشاند و نشاند؛ بیش از یک سال مذاکره نهایتاً به امضای برجام منجر شد و فارغ از نقاط ضعف و قوت این توافق، علاوه بر امضاءکنندگان، جامعه جهانی خوشحال از حلوفصل یک «بحران اتمی»، متعهد شد که به مفاد این توافق پایبند باشد.
فیل ترامپ یاد کودتا در ایران کرده است
در حالی که اوباما به بهانه «توافق هستهای» جلو آمده بود، ترامپ به سادگی زیر این توافق زد و اکنون میگوید ایرانیها دوباره باید به میز مذاکره برگردند تا «توافق بهتر» ی حاصل شود که طبق انتظار ترامپ باید نه فقط یک توافق هستهای بلکه یک «توافق هستهای، موشکی، حقوق بشری، منطقهای، …» باشد. البته همین توافق هم قطعاً هدف نهایی آمریکاییها را تأمین نخواهد کرد و اگر ایران به همین توافق هم تن بدهد، واشینگتن به بهانه دیگری تلاش خواهد کرد تا گام بعدی را بردارد. اگرچه واشینگتن سالهای سال است که بهترین گزینه برای مقابله با ایران را سیاست «تغییر رژیم» میداند، اما دولت اوباما در موضعگیریهای خود این مسئله را انکار میکرد. با این وجود، کابینه ترامپ و از جمله جان بولتون، مشاور امنیت ملی وی [و «رودی جولیانی» وکیل شخصی ترامپ]، صراحتاً از تغییر رژیم در ایران صحبت و حتی با گروههای تروریستیای مانند مجاهدین خلق همکاری میکنند که درون ایران ذرهای مقبولیت یا مشروعیت ندارند.
رهبر انقلاب از سالها قبل بارها نسبت به برنامههای دشمن برای براندازی در کشور روشنگری کرده و اخیراً نیز با آخته شدن شمشیر ترامپ، درباره احتمال اجرای نقشههای پیچیده علیه ایران طی سال آینده و سالهای آتی هشدار دادند. با واضحتر شدن نقشههای دولت آمریکا علیه تهران، اکنون کارشناسان بینالمللی نیز بیش از پیش به تلاشهای واشینگتن در جهت براندازی در ایران اشاره میکنند و حتی برخی معتقدند کاخ سفید، در دوران ترامپ بیش از هر دوران دیگری، به دنبال اجرای یک کودتا به سبک کودتای ۲۸ مرداد در ایران خواهد بود. از جمله، اندیشکده انگلیسی «میدلایستآی» اخیراً نقشههای دولت ترامپ را با نقشههای سیآیای و دولت وقت آمریکا برای اجرای موفقیتآمیز کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ مقایسه کرده است.
«سینا طوسی» محقق «شورای ملی ایرانیان آمریکا» (که خودش یکی از سازمانهای معارض با جمهوری اسلامی است) در گزارشی با عنوان «ترامپ دارد نقشه کودتای ۱۹۵۳ علیه ایران را احیا میکند. این نقشه دو بار جواب نخواهد داد» بررسی کرده است که چگونه سیاستهای آمریکا و به ویژه دولت ترامپ علیه جمهوری اسلامی، یادآور همان سیاستهایی است که «هری ترومن» و «دوایت آیزنهاور» پیش از کودتای سال ۱۳۳۲ علیه دولت محمد مصدق در پیش گرفته بودند. آنچه در ادامه میآید، ترجمه گزارش اندیشکده میدلایستآی تحت این عنوان است: «ترامپ دارد نقشه کودتای سال ۱۹۵۳ را علیه ایران احیا [و بازآفرینی] میکند. این نقشه دو بار جواب نخواهد داد [۵] ».
طوسی گزارش خود را اینگونه آغاز میکند:
جان بولتون، مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ، اعلام کرده هدف از کمپین «فشار حداکثری» آمریکا علیه ایران آن است که «آنها را آنقدر فشار بدهیم تا استخوانهایشان خرد شود [۶] ؛ کاخ سفید میگوید هدفش «خشکاندن درآمدهای رژیم ایران» است [۷] ؛ و مقامات دولت ترامپ [به استثنای افرادی مانند بولتون و جولیانی] میگویند فقط به دنبال «تغییر رفتار» ایران هستند [۸] . این در حالی است که به اعتقاد جان کری، وزیر خارجه سابق آمریکا، دولت ترامپ «دارد سیاست تغییر رژیم را دنبال میکند [۹] .»
اندیشکده میدلایستآی در ادامه توضیح میدهد:
در ارزیابی سیاست دولت ترامپ در قبال ایران، کودتای آمریکای-انگلیسی سال ۱۹۵۳ علیه دولت محمد مصدق، نخستوزیر ایران، یک مثال تاریخی موازی [و مشابه است که بررسی آن] مفید است. یکی از مشخصههای رویکرد آمریکا نسبت به مصدق، جنگ اقتصادی و استفاده از قوه قهریه دیکتاتورگونهای بود که بیشباهت به استراتژی امروز دولت ترامپ [مقابل جمهوری اسلامی] نبود. باید توجه داشت که سرنگونی مصدق یک رخداد ناگهانی نبود، بلکه پس از اِعمال تحریم نفتی، انجام اقدامات مخفیانه و ایجاد هماهنگی نزدیک میان قدرتهای خارجی [و تشکیل اتحاد علیه دولت وقت ایران] بود.
نویسنده گزارش درباره تحریمهای اقتصادی علیه دولت مصدق توضیح میدهد:
رسانههای غربی، مصدق را طی دوره نخستوزیریاش، به عنوان یک تهدید بزرگ امنیتی [علیه دنیا] ترسیم و دائماً او را «متعصب و افراطی»، «دیکتاتور» و «بیمیل به شنیدن حکم منطق و عقل سلیم» توصیف میکردند. جرم بزرگ مصدق، صدور فرمان محول شدن [اختیارات و منافع] «شرکت نفت ایران و انگلیس» به شرکت ملی نفت ایران بعد از آن بود که مذاکرات برای انتقال بدون دردسر [این اختیارات و منافع] به شکست انجامید؛ «شرکت نفت ایران و انگلیس» که اکنون «بریتیشپترولیوم» نام دارد، تا پیش از این انتقال، کنترل منابع نفتی ایران را به دست داشت. انگلیس در واکنش به این اقدام مصدق، صادرات نفت ایران را سد و تحریمهای شدید اقتصادی علیه ایران وضع کرد که از جمله آنها، چنانکه «مارک گازیوروسکی» مورخ [و کارشناس روابط آمریکا و ایران] مینویسد، تحریم «صادرات تجهیزات فرآوری آهن، فولاد، شکر و نفت از انگلیس به ایران [۱۰] » بود؛ تحریمهایی که به اعتقاد گازیوروسکی ناقض یادداشت تفاهم میان دو دولت بودند.
تحریمهای نفتی: از دولت مصدق تا جمهوری اسلامی
کارشناس اندیشکده میدلایستآی هدف از اِعمال تحریمها علیه مصدق را نیز اینگونه ارزیابی میکند:
این تحریمها با هدف تخریب پایگاه حمایتی مصدق و فراهم آوردن امکان سرنگونی نهایی او اِعمال شدند. اقدام به «اُتانازی» [یا همان قتل از روی شفقت، و منظور، کودتا علیه دولت مصدق]، ماه آگوست سال ۱۹۵۳ پس از آن رخ داد که تظاهرکنندگان طرفدار سلطنت که توسط سیآیای سازماندهیشده بودند، به خانه مصدق حمله کردند؛ در نتیجه این حمله، یک درگیری ۹ ساعته به وجود آمد که در آن حدود ۳۰۰ نفر کشته شدند. فردای آن روز، مصدق خود را تسلیم «فضلالله زاهدی»، ژنرال بازنشسته ارتش و مهره سیآیای، کرد و قدرت به سرعت به محمدرضا پهلوی بازگردانده شد. محمدرضا شاه نیز دیکتاتوریای را بنیان گذاشت که ۲۵ سال به طول انجامید.
اندیشکده انگلیسی میدلایستآی سپس در مقایسه تحریمهای اقتصادی و نفتی علیه دولت محمد مصدق با تحریمهای امروز علیه جمهوری اسلامی مینویسد:
امروز هم دولت ترامپ به دنبال آن است که صادرات نفت ایران را مسدود کند. چنانکه «برایان هوک» نماینده ویژه وزارت خارجه آمریکا در امور ایران [و مدیر «گروه اقدام ایران»] میگوید: «به نظر من، هدف ما در حال حاضر این است که ایران را از درآمد موردنیازش محروم کنیم؛ ۸۰ درصد از درآمدهای مالیاتی این کشور از طریق صادرات نفت حاصل میشود [۱۱] .» واقعیت این است که بر اساس اکثر تخمینها، صادرات نفت ایران چیزی حدود ۳۰ درصد [۱۲] از درآمد دولت این کشور را تأمین میکند [۱۳] ، اما هدفگذاری هوک برای محروم کردن ایران از درآمدهایش، انعکاسی از [آرمانهای دولت ترامپ برای برگرداندن ایران به] دوران مصدق است که دیگر گذشته.
طوسی یکی از شباهتهای عجیب میان تحریمهای نفتی ایران در دوره مصدق و تحریمهای نفتی کنونی علیه جمهوری اسلامی را روش جایگزینی نفت ایران در بازار جهانی میداند:
در حالی که دولت ترامپ امروز دارد به عربستان و سایر صادرکنندگان نفت فشار میآورد تا تولید نفت خود را به منظور جبران کاهش صادرات ایران افزایش بدهند، طی دوره مصدق، این خود آمریکاییها بودند که به انگلیس برای پیدا کردن جایگزین برای نفت ایران کمک میکردند. چنانکه گازیوروسکی توضیح میدهد: «مقامات آمریکا نقشهای برای کاهش تأثیر محاصره نفتی انگلیس [علیه ایران] روی متحدان خود کشیده بودند. در قالب این طرح، از کمپانیهای نفتی آمریکایی خواسته شد تا نفت خود را به طور داوطلبانه در اختیار متحدانی بگذارند که از این محاصره متضرر شده بودند.»
جنگ روانی و عملیاتهای خرابکارانه آمریکایی-صهیونیستی-عربی علیه ایران
کارشناس شورای ملی ایرانیان آمریکا در ادامه گزارش خود به جنبههای جنگ روانی کمپین آمریکایی-انگلیسی علیه دولت مصدق نیز اشاره و آن را با جنگ نرم امروز دولت ترامپ علیه جمهوری اسلامی مقایسه میکند:
«اروند آبراهامیان» تاریخدان [و کارشناس مسائل ایران]، یادآور میشود که یکی دیگر از مشخصههای کودتای ۲۸ مرداد، «جنگ روانی» توسط سیآیای، از جمله با «استخدام مزدور برای ضربوجرح معترضان و روزنامهفروشان [و نسبت دادن خشونتها به دولت مصدق] و همچنین توسل به «قلمهای مسموم، اتهامات شخصی و شایعهپراکنی» [۱۴] » بود. امروز نیز، به گفته مقامات آمریکایی، دولت ترامپ [با حمایت جان بولتون، مشاور امنیت ملی، و مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا] «با استفاده از سخنرانیها و ارتباطات آنلاین، حملهای را با هدف ایجاد آشوب و تحت فشار قرار دادن دولت ایران آغاز کرده است [۱۵] .»
سربازان شاه در حال تعقیب مردم در جریان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
سینا طوسی درباره سیاستهای مشابه آمریکا در ایجاد ائتلاف بینالمللی در دهه ۵۰ میلادی علیه دولت مصدق و اکنون مقابل جمهوری اسلامی، توضیح میدهد:
گزارشها حکایت از آن دارد که کاخ سفید با همکاری اسرائیل، کارگروهی را تشکیل داده که تمرکزش روی «اقدامات داخلی با هدف تحریک اعتراضات در داخل ایران» است [۱۶] . در حالی که کودتای سال ۱۹۵۳ با همکاری نزدیک میان دولتهای آمریکا و انگلیس شکل گرفت، سیاست ضد ایرانی کاخ سفید در دوره ترامپ از نزدیک با اسرائیل، عربستان و امارات هماهنگ میشود. ماه ژوئن سال ۲۰۱۸ یکی از مشاوران ارشد ترامپ به [مجله آمریکایی] «نیویورکر» گفت درباره تشکیل یک «اتحاد استراتژیک» میان اسرائیل، عربستان و امارات با دولت ترامپ گفت: «ایران دلیل همه این اتفاقاتی است که دارد رخ میدهد [۱۷] .»
نشست ریاض و پیشنهاد ترور مقامات ارشد ایران با بودجه سعودی
در ادامه آمده است:
ریشههای این اتحاد ضد ایرانی به تلاشهای «جورج نادر [۱۸] » و «جوئل زامل» برمیگردد؛ نادر واسطه «محمد بن زائد» [ولیعهد ابوظبی، نایب فرمانده کل قوای امارات و عملاً همهکاره این کشور]، و زامل «استراتژیست رسانههای اجتماعی» اسرائیل و فردی است که نیویورکتایمز او را «دارای روابط عمیق با سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل» توصیف میکند [۱۹] . پس از انتخاب ترامپ به عنوان رئیسجمهور آمریکا، نادر [که تا کنون مرتکب جرایمی نظیر تجاوز جنسی به کودکان و حمل فیلمهای مستهجن کودکان شده است] و زامل با همکاری نزدیک با دولت آمریکا در جهت ایجاد یک سیاست مقابلهای جدید علیه ایران تلاش کردند. طی نشستی در ماه ژانویه سال ۲۰۱۷ در نیویورک میان مقامات دولت ترامپ، نادر، زامل و «احمد عسیری»، فرمانده سعودی، بر سر «یک استراتژی چندجانبه برای فرسایش و نهایتاً پایان دادن به رژیم کنونی ایران، از جمله با تاکتیکهای اقتصادی، اطلاعاتی و نظامی برای تضعیف دولت در تهران» با یکدیگر بحث و گفتوگو کردند [۲۰] .
«جورج نادر» (چپ) در کنار محمد بن سلمان ولیعهد سعودی؛ نادر بارها مرتکب تجاوز جنسی به کودکان شده است
«جورج نادر» (چپ) در کنار دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا؛ نادر را واسطه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و واشینگتن میدانند
طوسی تصریح میکند:
لازم به ذکر است که عسیری [سخنگوی سابق ائتلاف سعودی در جنگ یمن] یکی از محرم رازهای سابق محمد بن سلمان، شاهزاده سعودی، است که جایگاهش تا معاونت وزارت اطلاعات سعودی نیز ارتقا پیدا کرده بود، اما پس از ماجرای قتل جمال خاشقجی [خبرنگار منتقد سعودی] برکنار شد [۲۱] . گزارشها حاکی از آن است که طی نشستی در ماه مارس سال ۲۰۱۷ در ریاض، جایی که عسیری هم حضور داشت، از نادر و زامل سؤال شده است که آیا «[تمایل و] علاقهای به کشتن مقامات ارشد ایرانی» به عنوان بخشی از یک عملیات خرابکارانه اقتصادی و سیاسی با تأمین بودجه سعودیها دارند یا خیر [۲۲] .
توهمات وزیر خارجه آمریکا درباره ایران
اندیشکده میدلایستآی درباره پیششرطهای باورنکردنی مایک پمپئو برای بازگشت آمریکا به توافق هستهای مینویسد:
علاوه بر تاکتیکهای تنبیه دستهجمعی [و تحریمهای ضدایرانی] دولت آمریکا، ۱۲ خواسته مایک پمپئو [۲۳] ، وزیر خارجه ترامپ، از ایران نیز یادآور ماهیت زیادهخواهانه و غیرقابلقبول خواستههایی است که درباره نفت ایران از مصدق شده بود. خواستههای پمپئو عملاً به معنای اقدام یکجانبه ایران در خلع سلاح و کنار گذاشتن ابزارهای اصلیای است که این کشور برای تأمین امنیت ملی خود به آنها نیازمند است. از جمله این خواستهها، رها کردن برنامه موشکهای بالستیک و نفوذ منطقهای است، در حالی که رهبران ایران این ابزارها را ضامن نفوذ استراتژیک عمیق و حیاتی به منظور جلوگیری از تجاوز خارجی میدانند [۲۴] . صرفنظر از اینکه اهداف ایران چیست، داشتن این انتظار از تهران که در مقابل یک جبهه متحد، شامل دولت ترامپ و متحدان منطقهایش (که تمایل خود را برای جنگ آمریکا با ایران هم مخفی نمیکنند [۲۵] ) از منافع امنیتی اصلی خود را کوتاه بیاید، صرفاً یک توهم است. مقامات ارشد سابق دستگاه امنیت ملی آمریکا ماه سپتامبر سال ۲۰۱۸ طی نامهای اذعان کردند که خواستههای پمپئو تنها دو گزینه را برای ایران باقی میگذارد: «تسلیم یا جنگ [۲۶] ».
نویسنده گزارش پیامدهای کودتای ۲۸ مرداد برای ایران و آمریکا را اینگونه برمیشمارد:
کودتای سال ۱۹۵۳، حرکت ایران به سمت حکومتی دموکراتیکتر [از زمان شاه] و استقلال [و رهایی] از توطئههای خارجی را معکوس کرد. مهمترین پیامد این کودتا برای خود آمریکاییها این بود که کودتای ۲۸ مرداد [مردم ایران را از واشینگتن، متنفر و] زمینه را برای قیام جنبش اسلامی آیتالله خمینی آماده کرد. چنانکه آبراهامیان تأکید میکند، پس از این کودتا، «ایرانیها دیگر امپریالیسم و دشمن اصلی خود را تنها انگلیس نمیدیدند، بلکه همکاری محرمانه انگلیس با آمریکا را مقصر میدانستند [۲۷] .» امروز، دولت ترامپ بار دیگر وسوسه شده تا در امور داخلی ایران دخالت کند. از آنجایی که مردم ایران دارند تلاش خود برای رسیدن به آزادی و عدالت بیشتر را ادامه میدهند، خطرات رویکرد ترامپ در قبال این کشور، از برخی جهات خطرناکتر از کودتای سال ۱۹۵۳ است. درست همانگونه که کودتای ۲۸ مرداد یک رژیم مستبد را روی کار آورد و زمینه را برای انتقامجویی [و دشمنی ایرانیها با آمریکا] آماده کرد، طرحهای ترامپ و محمد بن سلمان نیز بعید است منجر به ثبات بیشتر یا تغییرات مسالمتآمیز دموکراتیک در ایران شود؛ تغییراتی که صرفاً مردم ایران با فشار آوردن و هدایت دولت این کشور در جهت آرمانهایشان میتوانند آنها را به وجود بیاورند.
در انتهای گزارش میدلایستآی، درباره بیفایده و حتی خطرناک بودن هرگونه اقدام دولت ترامپ در جهت کودتا در ایران میخوانیم:
شرایط منطقهای و بینالمللی امروز نیز تفاوتهای چشمگیری با شرایط سال ۱۹۵۳ دارد. چنانکه آبراهامیان مینویسد، کودتای ۲۸ مرداد اقدامی «امپریالیستی در کشوری نیمهاستعماری [۲۸] » بود. در عصر پسااستعمار کنونی و با توجه به نظم جهانی جدیدی که به طور فزایندهای چندقطبی است، آمریکا توانایی کمتری برای تهدید یا بیثبات کردن یک کشورِ در حال توسعه دارد. ایران نه تنها میتواند از طریق شبکه نیروهای نیابتی منطقهای و ظرفیتهای نامتقارن نظامیاش، هزینههای تخاصم علیه خود را افزایش بدهد، بلکه بقیه جامعه بینالمللی (یعنی اروپا، روسیه و چین) نیز اکنون به شدت با سیاستهای ترامپ درباره ایران مخالف هستند. دولت آمریکا اکنون با تلاش برای تضعیف و منزوی کردن ایران، و در اتحاد با اسرائیل، امارات و عربستان، دارد امنیت و ثبات منطقهای و بینالمللی را تهدید میکند.
[۱] A summary of sanctions against Iran Link
[۲] Iran Sanctions Link
[۳] United States sanctions against Iran Link
[۴] Sanctions against Iran Link
[۵] Trump is reviving the 1953 coup plan against Iran. It won't work twice Link
[۶] U.S. to step up sanctions on Iran, 'squeeze them until the pips squeak' Link
[۷] White House Vows 'Relentless Pressure' Unless Iran Changes 'Revolutionary Course' Link
[۸] Pompeo said he expects sanctions will change Iranian government’s behavior Link
[۹] Kerry: Trump administration 'pursuing a policy of regime change' in Iran Link
[۱۰] The 1953 Coup D'etat in Iran Link
[۱۱] Trump administration restores Iran sanctions, critic says policy has ‘proven track record of failure’ Link
[۱۲] Iran’s Economic Outlook- July 2016 Link
[۱۳] Here is what #Iran's government revenue actually looks like on an inflation adjusted basis… Link
[۱۴] New Revelations Of The US In Iran Link
[۱۵] U.S. launches campaign to erode support for Iran's leaders Link
[۱۶] Scoop: U.S. and Israel formed joint team to internally pressure Iran regime Link
[۱۷] Donald Trump’s New World Order Link
[۱۸] George Nader (businessman) Link
[۱۹] Saudis Close to Crown Prince Discussed Killing Other Enemies a Year Before Khashoggi’s Death Link
[۲۰] Saudi Spy Met With Team Trump About Taking Down Iran Link
[۲۱] Who is Ahmed al-Asiri, the sacked Saudi intelligence official? Link
[۲۲] منبع شماره ۱۹
[۲۳] Mike Pompeo speech: What are the 12 demands given to Iran? Link
[۲۴] Iran's Foreign Policy Strategy after Saddam Link
[۲۵] John Kerry: Middle East leaders wanted us to bomb Iran Link
[۲۶] Assessing the Trump Administration’s Iran Strategy Link
[۲۷] A History of Modern Iran Link
[۲۸] منبع شماره ۱۴
منبع:مشرق
انتهای پیام/