به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، «سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان سعودی فرمان فوری تغییر در کابینه را صادر کرد. به موجب این تغییرات، عادل الجبیر وزیر خارجه سعودی برکنار شد. الجبیر وزیر مشاور دولت در امور خارجه تعیین شده است. الجبیر از آوریل ۲۰۱۵ سه ماه پس از به قدرت رسیدن محمد بن سلمان سلمان وزیر خارجه بود.
«ابراهیم العساف» وزیر امور خارجه جدید عربستان سعودی شد. وزیر خارجه جدید عربستان سعودی، یک سال پیش جزء بازداشتیهای بنسلمان در هتل «ریتز کارلتون» بود. او از ژانویه ۲۰۱۸ آزاد و به کار خود بازگشته بود.
«محمد بن نواف بن عبدالعزیز آل سعود»، سفیر ریاض در لندن از سمت خود برکنار شد.
به موجب این فرمان، «عبدالله بن بندر بن عبدالعزیز» نیز به عنوان وزیر گارد ملی عربستان سعودی و «ترکی بن عبدالله الشبانه» به عنوان وزیر اطلاع رسانی منصوب شده اند.
همچنین «فیصل بن خالد» برکنار و به جای وی «ترکی بن طلال» به عنوان امیر منطقه عسیر معرفی شده است.
«سلطان بن سلمان بن عبدالعزیز» که از ریاست هیئت گردشگری و میراث ملی کنار گذاشته شده است به ریاست هیئت تازه تاسیس موسوم به «هیئت فضا» منصوب شده است.
«ترکی آل الشیخ» رئیس هیئت عمومی ورزش نیز برکنار شده است. وی که دست راست ولیعهد بود به سمت مدیر کلی «هیئت ترفیه» (تفریح و سرگرمی) منصوب شده است.
این تغییرات حاوی نکاتی چند است:
۱-قتل خاشقجی کار را به زمزمههای تغییر بن سلمان نیز کشاند. سنای امریکا اخیرا متعاقب گزارش «جینا هاسپل» رئیس سازمان سیا، «محمد بن سلمان» را مسئول قتل خاشقجی معرفی کرد. باب کورکر، رئیس جمهوریخواه کمیته روابط خارجی سنا، در پایان این جلسه به خبرنگاران گفت: به باور او اگر ولیعهد سعودی محاکمه شود ظرف «حدود ۳۰ دقیقه» هیات منصفه او را گناهکار اعلام خواهد کرد.
سناتور لیندسی گراهام هم پس از نشست با مدیر سیا گفت: «احتمال آن صفر است» که محمد بن سلمان در قتل خاشقجی مشارکت نداشته باشد.
وی افزود: «باید خیلی کور بود که به این نتیجه نرسید این (قتل) از سوی افرادی اجرا و سازماندهی شد که تحت فرماندهی محمد بن سلمان بودند». گراهام به طعنه گفت: «دود تفنگی وجود ندارد، دود اره است».
اشاره وی به گزارش مقامهای ترکیه است که میگویند این روزنامهنگار منتقد سعودی پس از شکنجه و به قتل رسیدن در کنسولگری عربستان در استانبول، با اره قطعه قطعه شده بود.
سناتور دموکرات باب منندز که خواستار واکنش قوی ایالات متحده به قتل خاشقجی است نیز گفت: نظری که من قبلا داشتم بیشتر تقویت شد.
تلاش مخالفان ترامپ برای چنین اقداماتی علیه عربستان از این جهت است که آنها میدانند در صورت خدشه وارد شدن به روابط ترامپ با عربستان، بسیاری از اهداف اقتصادی که ترامپ در سر میپروراند به خیالی تبدیل میشود. در واقع رابطه با عربستان و پولهای این کشور برای ترامپ حکم مرگ و زندگی را دارد. از اینرو بود که دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا در مصاحبه با رویترز گفت که علیرغم ارزیابی سازمان اطلاعات مرکزی (سیا) مبنی بر دخالت ولیعهد سعودی در قتل جمال خاشقجی روزنامهنگار عربستانی، وی همچنان در کنار محمد بن سلمان خواهد ایستاد
۲-محمد بن سلمان با شروع اصلاحات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، خود را تبدیل به قهرمانی نزد غربیها کرده بود. بسیاری از مقامات و تحلیل گران غربی «محمد بن سلمان» را در قامت قهرمانی میدیدند که توانایی تغیییرات ساختاری در حوزههای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی سعودی را دارد. اصلاحات بن سلمان توانسته بود جوانان سعودی را با خود همراه کند و تا حدی مقابل دکترینهای سنتی «آل شیخ» بایستد و راهی جز تسلیم برای آنها مقابل ولیعهد باقی نگذاشته بود. از رهگذر همین نگاه مثبت به اصلاحات بن سلمان، او توانست مخالفان خود را در بازجوییهای مشهور هتل «ریتز کارلتون» قلع و قمع کند.
۳-با به قدرت رسیدن ملک سلمان و ولایتعهدی «محمد بن سلمان» عربستان سیاست محافظه کارانه خود در سیاست خارجی که سیاست سنتی این کشور از رهگذر قرائت دینی بود را کنار گذاشت و دست به ماجراجوییهای مستقیم در کشورهای منطقه از جمله حمله به یمن، مداخله در سوریه و ... زد. این سیاستها نتوانست خواستههای سعودی را محقق کند و از رهگذر قتل خاشقجی دامنه مانور عربستان در یمن محدود شد و متعاقب مصوبه سنا، کمک واشنگتن به ریاض در خصوص یمن قطع شد و عربستان را پای میز مذاکره در استکهلم سوئد کشاند. تغییر «عادل الجبیر» و جایگزین کردن او با «ابراهیم العساف» که دانش آموخته دکتری اقتصاد است و جزو بازداشتیهای هتل «ریتز کارلتون» است به معنای بی نتیجه بودن سیاست خارجی ماجراجویانه و امنیتی است و احتمالا تمرکز بر امور اقتصادی در راستای اصلاحات مد نظر بن سلمان است.
۳-تغییرات صورت گرفته در کابینه سعودی میتواند به منظور کاستن از فشارهای ناشی از قتل خاشقجی باشد تا مهره اصلی سعودی «محمد بن سلمان» در قدرت بماند.
۴-سیاست خارجی ماجراجویانه سعودی منجر به افزایش اختلافات با قطر، کویت، جنگ سوریه و جنگ یمن و تشدید اختلافات با ایران شد. عربستان همچنین نتوانست عرصه لبنان و عراق آنگونه که مد نظرش بود به دست آورد و بازداشت سعد حریری در عربستان نیز حتی باعث انتقاد برخی اعضای جریان المستقبل لبنان وابسته به سعودی شد و نسبت به نقش عربستان در امور لبنان از سوی دوستان ریاض تردید وارد شد.
۵-بی اعتمادی امریکا به مدیریت مسائل منطقه ای. اختلاف با قطر برای امریکا هم قابل تحمل نبود و طرح ناتوی عربی به رهبری آمریکا نشان از نوعی بی اعتمادی امریکا به عربستان در حل و فصل مسائل منطقه داشت. طرح بحث ناتوی عربی به رهبری آمریکا نشان از این داشت که ملک سلمان و ولیعهد جوان نتوانسته اند مسائل منطقه را خوب مدیریت کنند و برای همین خود آمریکا دست به کار شد تا با اعمال نظم دستوری از بالا ابتکار عمل را در دست گیرد.
۶-تحولات منطقه و لزوم بازسازی سوریه و عراق از جمله اهداف تغییر در رویکرد سیاست خارجی تهاجمی و ماجراجویانه سعودی میتواند باشد. گروه بین المللی بحران در گزارشی مطول، به ریاض پیشنهاد میکند تنها راه نفوذ در عراق راهکار اقتصادی و سرمایه گذاری در این کشور و مشارکت در طرحهای زیر بنایی و اقتصادی است. این گروه به ریاض پیشنهاد میکند از درگیری با ایران در عراق بپرهیزد چرا که نخواهد توانست نفوذ ایران در عراق را داشته باشد. چند روز پیش نیز متعاقب خروج نیروهای امریکایی از سوریه؛ ترامپ اعلام کرد عربستان بازسازی سوریه را انجام خواهد داد. این حرف نشان از این دارد که نفشی سعودی در دوران کنونی و در مرحله پساجنگ در این کشورها باید تغییر کند و گذار به سیاست خارجی اقتصاد محور باید در اولویت باشد.
۷-نشست اخیر عربستان با کشورهای حوزه دریای سرخ نشان از این دارد ریاض نیازمند بلوک بندیهای جدید در نتیجه تضعیف ائتلافهای موجود در منطقه خلیج فارس دارد. از رهگذر سیاستهای تهاجمی و «نگاه از بالا» سعودی کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله قطر، عمان و حتی کویت خواهان ایفای نقش مستقل از ریاض برآمده اند؛ لذا سیاست خارجی تهاجمی ریاض باعث گسلهای جدی در میان ائتلافهای قدیمی و سوق دادن کشورهایی، چون قطر به سمت ترکیه و ایران شده است.
منبع: مهر
انتهای پیام/
آیا سیاست خارجی تهاجمی و ماجراجویانه سعودی مرده است؟