یادداشت، سرمقاله، عناوین و گزارشات ویژه روزنامه های و جراید سراسر کشور بیستم و یکم آذر ماه به شرح زیر است:
شب انتخابات چادر نمیزنند
روزنامه کیهان در سرمقاله خود به قلم محمد ایمانی به بررسی و تحلیل ۱۱ مورد در باب انتخابات پرداخته و نوشته؛ 1-روز یکشنبه گذشته، اتفاق مبارکی در سپهر سیاست و تفکر عمومی رقم خورد؛ آقایان رئیسی، قالیباف، جلیلی و ضرغامی در چند دانشگاه در جمع دانشجویان و اساتید حضور پیدا کردند و به تبیین مسائل مهم کشور پرداختند که با استقبال هم مواجه شد. یکی از نیازهای مهم امروز، راه افتادن موج روشنگری و مطالبهگری آرمانهای انقلاب است.
۲- «اَلا تَرَونَ. آیا نمیبینید؟». این سؤال مهمی است که امیرمومنان و امام حسین علیهما السلام خطاب به مدعیان انقلابیگری مطرح کردهاند. امیر مومنان در نامه۶۲ نهجالبلاغه به مردم مصر هنگامی که مالک را بر ولایت آنها گماشت، نوشت: «من مشتاق دیدار خداوندم و پاداش نیکوی او را انتظار میکشم. ولکننی آسی اَن یَلیَ امر هذه الامهًًْ سفهاؤها و فجارها فیتخذوا مال الله دولا وعباده خولا و الصالحین حربا و الفاسقین حزبا. اما دریغم میآید که سرپرستی این امت به دست سفیهان و بدکاران آنان افتد، و مال خدا را میان خود دست به دست گردانند، و بندگان خدا را به بردگی بگیرند، و با صالحان بجنگند، و با فاسقان حزب تشکیل دهند». حضرت سپس فرمود: «الا ترون الی اطرافکم قد انتقصت... آیا نمیبینید به مرزهایتان دست انداختهاند (قلمرو شما رو به نقصان است) و شهرهایتان را اشغال و سرزمینهایتان را تصرف میکنند، و شهرهایتان در جنگ فرو رفته است؟ خدا شما را بیامرزد؛ به سوی جنگ با دشمنانتان حرکت کنید، در خانه نمانید، که به ستم گرفتار شوید و به ذلت بازگشته، پستترین چیز نصیب شما گردد».
۳- امیر مومنان (ع) همچنین در خطبه ۳۴ به هنگام بسیج مردم براى جنگ با شامیان، دغدغه مشابهی را بیان کردند: «تُکادُونَ وَ لا تَکیدُونَ، وَ تُنْتَقَصُ اَطْرافُکُمْ فَلا تَمْتَعِضُونَ، لا یُنامُ عَنْکُمْ وَ اَنْتُمْ فى غَفْلَهًْ ساهُونَ. غُلِبَ وَاللّهِ الْمُتَخاذِلُونَ. برای شما نقشه طراحی میکنند و شما نقشه نمیکشید. قلمرو و شهرهایتان به تصرف دشمن مى رود، به خشم نمىآیید. دیده دشمن بیدار است و شما در بىخبرى هستید. به خدا قسم شکست خوردند آنان که یکدیگر را خوار ساختند». مشابه همین فرمایش از امام حسین (ع) است که فرمود: «الا ترون اَنّ الحق لا یُعمَلُ به و انّ الباطل لا یتناهی عنه؟ لیرغب المومن فی لقاء الله محقّا. آیا نمیبینید به حق عمل نمیشود و باطل، نهی نمیگردد؟! (در چنین شرایطی) مومن، باید و سزاوار است آرزومند ملاقات پروردگار (جان فشانی) باشد».
۴- چهارده ماه دیگر، انتخابات مجلس برگزار میشود. اهمیت مجلس را میتوان در روند اتفاقات چند سال گذشته فهمید. اگر مجلس در تراز آرمان پیشرفت و عدالت باشد، برخی از ناکامیها و خسارتها پدید نمیآید. به یک معنا مجلس میتواند جلوتر و پیشروتر از دولت، خط شکن و خط اول دفاعی کشور باشد.
۵- رهبر انقلاب ۱۶ خرداد ۱۳۹۵ در دیدار رئیسو نمایندگان مجلس فرمودند: «اوّل انقلاب، آنوقتی که صحبت انتخاب رئیس جمهور بود و مدام نامزدهای مختلف مطرح میشدند، بنده و یک نفر دیگر از دوستانمان از تهران رفتیم قم خدمت امام... امام فرموده بودند که معمّمین مطرح نشوند، نامزد نشوند برای ریاستجمهوری؛ ما رفته بودیم با امام بحث کنیم، محاجّه کنیم که این منع را شما بردارید تا آقای بهشتی را ما مطرح کنیم؛ به نظر ما بهتر از همه، شهید بهشتی (رضواناللهتعالیعلیه) بود؛ یک قدری گفتیم و شنفتیم و ایشان یک چیزهایی گفت، ما یک چیزهایی گفتیم؛ بعد ایشان به ما گفتند شما بروید مجلس را نگه دارید؛ بروید دنبال مجلس؛ آنوقت هنوز انتخابات مجلس [برگزار]نشده بود؛ گفتند بروید سراغ مجلس، مجلس مهم است. توصیهشان به ما -به من و آن دوستمان- این [بود]؛ یعنی روی مسئله دولت اصرار نکنید؛ مجلس از نظر ایشان مهمتر از دولت و قوّه مجریّه بود».
۶- طیف نیروهای انقلابی، متاسفانه اهتمام و تدبیر کافی نسبت به انتخابات مجلس دهم در زمستان 94 نداشتند و نتوانستند از ظرفیتهای خود استفاده کنند. حتی پس از انتخابات، در حفظ انسجام نمایندگان همسو اهتمام کافی صورت نگرفت.
۷- فراتر از مسئله انتخابات با همه اهمیتش، دهها چالش یا فرصت و ظرفیت عمل وجود دارد که حلقههای سیاسی ما کمتر میل یا توجه به ضرورت ورود و موضعگیری درباره آنها را دارند. یعنی اگر موسم انتخابات نباشد، آیا نباید خبری از برخی تشکلهای منسوب به جبهه انقلاب بشنویم؟! اگر درباره مسائل مهم مردم و نظام حرف نداشته باشیم و صراحت و مطالبه به خرج ندهیم، اصلا به چه کار میآییم و چرا باید انتظار داشته باشیم مردم و نیروهای انقلابی در انتخابات متوجه ما شوند؟
۸- فراتر از ضرورت تقریب و تفاهم میان گروهها برای حرکت جبههای، بسیاری از تشکلها، منفردا هم کم تحرک هستند؛ حتی با همان فهم خود که مثلا باید انقلابیتر موضع بگیرند یا مصلحتاندیشانهتر؛ سراغ حزباللهیها بروند یا طبقه متوسط. اصلا در عرصه افکار عمومی نیستند تا ببینیم اولویتبندیشان کدام است؛ ولو فُرادا.
۹- خداوند در آیه ۴۶ سوره سبأ میفرماید «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَهًْ أَن تَقُومُوا لِلهِ مَثْنَى وَفُرَادَى». جبههسازی بسیار مهم است. اما اولویتدارتر از آن، این است که هر فرد یا هر حلقه و تشکلی پای دفاع از ارزشهای انقلاب و رهبر شجاع و حکیمی بیاید که بهواسطه رزمندگان پا به رکاب و موقعیت شناس، با موفقیت به قلب راهبرد خاورمیانه جدید دشمن زده، پیش رفته و جنگ مهیب دشمن را مغلوبه کرده است.
10- وقتی به فصل انتخابات برسیم و بخواهیم فهرست انتخاباتی تدارک کنیم، آیا فقط میخواهیم قدرت و مناصب را در اختیار بگیریم تا اغیار نباشند، یا برای تامین کرامتآمیز معاش و معاد مردم و پیشرفت معطوف به رشد فضایل اخلاقی و احکام اسلامی، نقشه و راهبرد و برنامه داریم؟ این پرسش مهمی است و سزاوار است جریان برای آن برنامهریزی کند، در غیر این صورت عدم ورود یا ورود در انتخابات، توفیر چندانی نمیکند. نکته بعدی، اهمیت زیرسازی افکارعمومی و تعمیق تحلیل و تفکر در میان عامه مردم است.
۱۱- برای موفقیت در انتخابات، یا باید به کارهای عوامفریبانه و کمزحمت که عادت معمول برخی حلقههای سیاسی قدرتزده است، رو کرد؛ و یا اینکه زحمت تلاش و خدمتگزاری و تدبیر مشکلات عمومی و بسیج ظرفیتهای معطل پیشرفت و عدالت را بهجان خرید. مومن به کار ماندگار همت میکند و به تعبیر پیامبر اعظم (ص)، رحمت و لطف خداوند، شامل آنهاست که کار را محکم و استوار انجام دهند؛ «رحمالله أمرأ عمل عملا فأتقنه (فأحکمه)».
ارز پایین آمد، قیمتها نه
یادداشت روزنامه آرمان به قلم حیدر مستخدمین حسینی اقتصاددان و استاد دانشگاه به چرایی عدم کاهش قیمت اجناس با وجود کاهش قیمت ارز پرداخته و نوشته؛ ابهام لایحه بودجه تا آنجایی که ارقام منتشر شده، ۲۰ میلیارد دلار درآمد ارزی است که ۱۴ میلیارد دلار مربوط به کالاهای اساسی با نرخ ۴۲۰۰ تومان است درحالی که متوسط نرخ محاسباتی در بودجه ۵۸۰۰ پیش بینی شده که مفهومش چندان روشن نیست. در صورتی که اگر درآمد حاصل از فروش نفت ضربدر نرخی که داده شده و میزان بشکه نفتی که باید تولید شود مورد ارزیابی قرار گیرد به طور متوسط ۵۸۰۰ تومان باشد، ۱۴ میلیارد دلار آن بحث مربوط به کالاهای اساسی و مجموعهای که تحت عنوان یارانهها باید پرداخت شود، میباشد که ظاهرا مغایرتی وجود دارد که احتمالا جایی در بودجه دیده شده و هنوز از آن مطلع نیستیم.
در این صورت ارائه تحلیل و قضاوت تا حدودی زود است. اکنون با این دادهها نمیتوان تحلیل واقع بینانهای ارائه داد و اینطور به نظر میرسد که نرخ ارز باید بالاتر از رقمی باشد که اکنون در بودجه هست. اما چون سازوکارهای افزایش نرخ ارز خود را در تورم نشان میدهد و این اتفاق از اواخر سال ۹۶ شروع شد و بعد هم در نیمه اول سال ۹۷ در فروردین ماه ۴۲۰۰ تومان اعلام شد، آثار تورمی این افزایش تقریبا روی همه کالاها ماندگار شد و قیمتها نیز افزایش یافت. حتی تاثیرات تورمی روی اجاره مسکن هم نمایان شد و روی کالاهای اساسی و مجموعه کالاها اثرگذار بود. درواقع استارت نگاه تورمی ناشی از افزایش نرخ ارز از چند ماه پیش زده شد و ادامه خواهد داشت.
نکته اینجاست که بحث تورم آنی اتفاق نمیافتد و در یک مقطع زمانی خود را تخلیه میکند و اکنون تخلیه آثار تورمی در اقتصاد ما شروع شده و روندش ادامه خواهد داشت. تورم آثار خود را گذاشته، همانطور که تورم نقطه به نقطه افزایش پیدا کرده و تورم از ابتدای سال تا پایان آبان ماه نسبت به هشت ماه سال قبل افزایش پیدا کرده و این روند تا پایان سال نیز ادامه دارد. دیده شدن رقم ۵۸۰۰ تومان در بودجه به دلیل آثار تورمی ناشی از بحث مربوط به افزایش نرخ ارز و نقدینگی است که شکل گرفته و در اقتصاد بوده است. رقمی که زیر قیمت نرخ نیمایی است، آثار تورمی هم در این مدت شکل گرفته و دیگر به آن میزان نخواهد بود. دولت دو وظیفه اصلی و کلیدی بر عهده دارد که یکی سیاستگذاری است و دیگری نظارت، اما متاسفانه در حوزه سیاستگذاری مربوط به نرخ ارز در فروردین ماه سال جاری با اعلام نرخ ۴۲۰۰ مرتکب اشتباه شد و نکته مهمتر بحث نظارت است که صورت نگرفت.
حداقل در بحث مربوط به خودرو هیچ مقامی مسئولیت افزایش قیمت را برعهده نمیگیرد و معلوم نیست آیا مدیران ایران خودرو دست به افزایش زده اند یا از جایی مجوز گرفتهاند؟ تنها گروهی از سازمان تعزیرات آن را خلاف قانون میدانند و سازمان حمایت هم به نوعی همین را تائید کرده که مجوز افزایش قیمت را از سازمان حمایت نگرفته اند. همینطور شرکتهای لبنیاتی که سرخود قیمتها را افزایش داده و به رغم اینکه برخی جریمه هم شدهاند، ولی قیمت لبنیات کاهش نیافته و تداوم افزایشی برای بسیاری از کالاها در بازار حاکم است.
علت اصلی این است که سازمانهایی که مسئولیت نظارت بر قیمتها را برعهده دارند، هیچ مسئولتیی را نپذیرفتند و دقیقا کوتاهی دولت منجر به افزایش قیمتها شده است. از طرفی نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد، بحث اعتماد است. وقتی اعتماد جامعه نسبت به دولت و برنامه هایش تضعیف شود، بعضا احساس میکنند در آینده دوباره قیمتها افزایش مییابد و به همین دلیل دیگر قیمتها را پایین نمیآورد. نظارت هم که ضعیف است و این دو دست به دست هم میدهد که از یک ثباتی برخوردار نباشیم.
چرا مسئولان زیاد حرف می زنند؟
مسعود پیرهادی هم در سرمقاله روزنامه رسالت با انتقاد از برخی مسئولانی که فقط وعده میدهند و حرف میزنند، نوشته؛ اگر گذرتان به ادارهها و سازمانها افتاده باشد حتما مشاهده کرده اید که پشت هر میز در هر اتاق یک نفر نشسته و عنوان مسئولیت او در جلوی میز، «کارشناس» است. اصل مسئله همینجاست در ادارات و سازمانهای ما همه کارشناسند و کمتر کسی کننده کار است؛ اشتباه نشود؛ قصدم نقد از نظام اداری نیست؛ بحث بر سر آن است که بسیاری از ما، چون کمتر کار میکنیم فرصت داریم به هر زمینه و بحثی ورود پیدا کنیم. فی الواقع اگر مسئولی را دیدید که در بسیاری از زمینههای نامرتبط با موضوع کارش اظهار نظر میکند، بدانید احتمالا در حوزه خود بسیار کم کار است؛ چرا؟ بخوانید: ۱. معاون وزیر خارجه و عضو ارشد تیم مذاکره کننده هسته ای.در مسئله قطع همکاری یک بازیکن فوتبال با باشگاه پرسپولیس اظهار نظر میکند، اما پس از خروج رسمی ایالات متحده از برجام، تا هفتهها سکوت میکندو در رسانهها ظاهر نمیشود. یک مسئول نظامی به بحثهایتاریخی و فنی میپردازد و مواضعش از اقتصاد و صادرات خودرو گرفته تا کوروش و جایگاهش را شاملمیشود، اما عملکرد خود او در تشکیلات زیرمجموعه اشزیر سؤال است و بسیاری از ظرفیتهای آنجا را معطل نگه میدارد. یک رئیس جمهور سابق، فرصت دارد مرتبا در باب همه امور از انسان کامل و مهدویت گرفته تا تخصصیترین مباحث علوم انسانی سخنرانی کند، اما فرصت ندارد در برخی جلسات مهم یا شوراهای عالی شرکت کند. یکی از شهرداران تهران که عمر مسئولیتش هم چند ماه بیشتر نبود، مرتبا به همه غیر از اطرافیانش حمله میکند و آنها را ناکارآمد مینامد، اما نمیداند یکی از خطوط مترو که در مورد آن دهها مصاحبه کرده، قرار است کدام نقطه را به کجا وصل کند.
۲. ایرادی ندارد که یک مسئول روابط بین الملل کمی هم به علت علاقه شخصی اخبار ورزشی را دنبال کند یا اینکه یک مسئول نظامی و فرهنگی، مسائل اقتصادی را دنبال کند خیلی هم خوب است، اما مشکل چیست؟ خیلی از مسئولان به این دلیل فرصت دارند به تخریب قبلیهایا دیگران بپردازند که خیلی روی کار خود متمرکز نمیشوند. حالا امروز که متاسفانه رسم شده و اصلا به یک سیاق مدیریتی تبدیل شده است که هر مدیر جدید به همراه تیم کاری اش، ابتدا ۱۰۰ روز روی اشکالات گذشته متمرکز شود و چه بسا اشکال تراشی هم کند و گزارش ۱۰۰ روزه بدهد؛ گزارشی که از سر اطلاع رسانی و شفاف سازی نیست؛ چه اینکه همان مسئول ماهها و سالها از مسئولیت خودش میگذرد و در بسیاری از زمینهها یک بار هم از عملکرد خود گزارشی به مردم ارائه نکرده است.
۳. از یک مسئول میپرسید چرا وعده هایت محقق نشده، جواب میدهد، چون نهادهای موازی دخالت میکنند. میپرسی چرا کارخانهها در حال تعطیلی است و هر روز عدهای از کارگران بیکار میشوند. میگوید چرا با کنسرتها مخالفت میشود. میپرسی چرا اصلاح نظام بانکی انجام نشده، میگوید هنرمند ارزشی و غیر ارزشی نداریم. میپرسی چرا گذرنامه ایرانی آنطور که میگفتی عزت نیافته و باز به جای جواب حرفهای بی ربط میشنوی؛ اگرچه وقتی چنین رویکردی از جانب رؤسای قوا و مسئولان عالی اتخاذ میشود بیشتر به چشم میآید، اما در مورد بسیاری از مسئولان سطوح میانی هم وضع به همین منوال است. از باب مثال، اصلا چرا به مسئله کنسرت میپردازند؟ آیا کنسرت مسئله عموم مردم است؟ کافی است سری به یکی ازسایتهای فروش آنلاین بلیت کنسرت بزنید تا قیمتها دستتان بیاید؛ قیمت بلیت یک کنسرت در شهر تهران برای هر نفر به طور میانگین چیزی بین ۵۰ تا ۲۰۰ هزار تومان است یعنی یک خانواده ۴ نفره باید چیزی بین ۲۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان بپردازد تا یک شب کنسرت بروند؛ این در حالی است که حقوق پایه وزارت کار در سال ۹۷، یک میلیون و صد و چهارده هزار تومان است. شما قضاوت کنید، بیکاری مسئله چند درصد خانواده هاست و کنسرت مسئله چند درصد! منظور این نیست که مسئول به کنسرت و موضوعات مشابه نپردازد بلکه اولویتش برای پرداختن به مسائل برگرفته از دغدغههای اصلی مردم باشد و به هر چیزی به اندازه اهمیتش وزن دهد و اگر یک دقیقه به کنسرت میپردازد، ۱۰ ساعت روی اشتغال جوانان وقت بگذارد.
۴. مسئولی ابتدا اعلام میکند که مسکن مهر را ادامه خواهد داد و پروژهها به سرعت تکمیل خواهد شد، اما چون انگیزه و توان کار ندارد، پروژهها یا متوقف اند و یا به کندی پیش میروند. پس از چند ماه که در مورد علت این سستی پرسیده میشود، میگوید، چون مسکن مهر، «مزخرف» است. چند ماه بعد که در برابر خبرنگاران قرار میگیرد و از او در مورد جایگزین میپرسند، از طرحی به نام مسکن اجتماعی میگوید و نهایتا پس از ۵ سال وزارت او با استعفا پایان مییابد، اما نه مسکن مهر چنان که باید کامل شده و نه مسکن اجتماعی، گلی به سر مردم زده است. جالبتر آنکه پس از دوره وزارت او و اتلاف چند سال وقت و سرمایه کشور، وزیر جدید هم اعلام میکند که مسکن مهر دوباره راه خواهد افتاد.
۵. آری، درست متوجه شده اید؛ رک و راستش این است که مسئولان خیلی انتقاد میکنند، قبلیها را تخریب میکنند، تقصیر را به گردن دیگران میاندازند و از هر دری حرف میزنند، چون کار نمیکنند. مشکل اصلی چیست؟ مشکل نه قبلی هایند، نه دیگران، نه حتی تحریمها و دشمنان و نه هیچ چیز دیگر؛ مشکل، کار است و کار است و کار!
ضرورتهای SPV
مرتضی عزتی عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس در یادداشتی در روزنامه ایران با توجه به مهلت اروپا برای تصویب ساختار مالی ویژه ایران اشاره کرده و نوشته؛ در تمام کشورها صنایع کوچک و اس. ام. ایهایی نقش فعالانهای در اقتصاد کشور دارند و میتوانند یکی از اهرمهای توسعهای کشورشان باشند، اما در ایران بیش از حد نیاز صنایع کوچک فعال شدند. فعالیت صنایع کوچک زمانی که وسیع میشود نمیتواند کمککننده اقتصاد باشد و حتی در برخی از موارد سبب بروز معضلهایی میشود. در بیشتر نقاط دنیا، صنایع بزرگ محور توسعه هستند و صنایع کوچک از آثار انتشار آنها بهرهمند میشوند.
یکی از دلایلی که باعث میشود تعداد قابل توجهی صنایع کوچک ورشکسته شوند، تعدد آنهاست. این حوزه بخش قابل توجهی از تسهیلات را از آن خود کرده است، اما توانایی بازپرداخت را ندارد. طی سالهای اخیر صنایع کوچک زیادی ورشکسته شدند، ولی تعداد صنایع کوچک نسبت به حجم و مقیاس اقتصاد بیشتر است از اینرو کشور بایستی به سمت رشد و توسعه بنگاههای بزرگ برود. با توجه به این توضیحات در جلسهای که اقتصاددانان شب دوشنبه با رئیس کل بانک مرکزی داشتند موضوع صنایع کوچک و توسعه آنها به واسطه SPV).SPV سیستم اروپایی جایگزین سوئیفت است که قرار بود پس از اینکه تحریمهای امریکا در ۱۳ آبان اجرایی شد، به تداوم مبادلات بانکی ایران کمک کند) مطرح شد.
در این جلسه برخی از اقتصاددانان با توسعه دوباره صنایع کوچک مخالف بودند و میگفتند، توسعه صنایع بزرگ در مقطع فعلی مهمتر است. با این اوصاف دولت و اتاق بازرگانی در حال پیگیری اجرا شدن SPV است و مذاکرات برای اجرایی شدن این مهم ادامه دارد. با اجرایی شدن SPV با کشورهایی که امکان مبادله کالا داریم میتوان از تسهیلات آنها استفاده کرد. بهنظر میرسد کشورهایی، چون چین و هند در سرلیست باشند و معلوم نیست کشورهای اروپایی چه شرایطی خواهند داشت. اگر اروپاییها هم به SPV بپیوندند میتوان از سیستم مالی اروپایی هم در قالب سازوکارهای تعریف شده استفاده کرد. البته این امر موضوع جدیدی نیست و خیلی از کشورها در قالبهای تعریف از سیستم مالی اروپا استفاده میکنند. ما اکنون مشکل مبادلات را داریم که بواسطه تحریم برای کشورمان ایجاد شده است. با فعال شدن SPV میتوان تحریمها را کم اثر کرد. البته در این روش هزینه مبادلات کالا افزایش پیدا میکند، ولی میتوان تولید را حفظ کرد. به هر ترتیب باید منتظر ماند و دید که طی هفتههای آینده اروپاییها به سمت تأیید و اجرایی شدن SPV میروند؟
انتهای پیام/
پاینده و سربلند و پیروز و سرفراز وشاد باشید