به گزارش خبرنگار حوزه آموزش و پرورش گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ از قدیم گفتند «هرچقدر پول بدی آش میخوری» شاید این ضرب المثل در نگاه اول برای مراودات روزانه و خرید و فروش کالا کاربرد داشته باشد، اما این روزها میبینیم که برای آموزش هم این مثل مصداق پیدا کرده است.
کافی است تا از رتبه تک رقمی و برتر کنکور، مدرسه محل تحصیل شان را جویا شویم، اغلب یا نام مدرسهای خاص همچون نمونه دولتیهای معروف و تیزهوشان را میگویند یا اینکه یکی از مدارس غیر دولتی که اغلب اسم و رسم دار شده است، میشنویم.
کنکور که به تعبیر مسئولان آموزش و پرورش مافیایی وسیع دارد و بنا بر گفته سید محمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش فعلا توان مقابله با آن را ندارد، حالا بستری است تا بچه پولدارها و آنهایی که دل و توان پرداختهای چندین میلیون تومانی برای دوران مدرسه فرزندانشان دارند، گوی سبقت را از دیگران بربایند و کرسیهای دانشگاههای نامدار که محل اصلی رقابت داوطلبان کنکوری است، به تصاحب خود در آوردند.
علاوه بر کنکور اوضاع المپیادها و مسابقات معتبر علمی هم تفاوت چندانی با کنکور ندارد و دانش آموزان مدارس دولتی کمتر در این رقابتها خودنمایی نمیکنند و این درحالی است که سهم مدارس دولتی عادی بیش از سایر انواع مدارس است، اما این کمیت بالا دلیلی بر نامدار بودن و کیفیت بالای عملکرد نیست و همین موضوع آینده مدارس دولتی را روز به روز نگران کنندهتر میکند؛ مدارسی که باید بار اصلی پوشش تحصیلی دانش آموزان را بر دوش داشته باشند.
عدالت آموزشی مفهومی پر معناست که مسئولیتی بزرگ و حساس را برای متولیان نظام تعلیم و تربیت به دنبال دارد؛ مفهومی که با توجه به محدودیتهای آموزش و پرورش اوضاعش چندان خوب نیست و این شعار تا عمل مسیری طولانی را دارد.
با اجرایی شدن سند تحول بنیادین تحقق عدالت آموزشی گامهایی رو به جلو داشته است، اما هنوز تا رسیدن به نقطه قابل قبول فاصله دارد؛ کم و بیش از از گوشه و کنار کشور خبر موفقیت دانش آموزان شهرهای کوچک و محروم به گوش میرسد، اما در مقابل، ترک تحصیل کودکان کار در سن دانش آموزی هم در خیابانهای شهرها به چشم میخورد.
تنوع مدارس عاملی است تا این عدالت آموزشی همچنان به ثمر ننشیند و پولدار بودن و خرج کردن برگ برنده دانش آموزان باشد؛ از تخلفات و تخطیهای برخی مدارس غیردولتی و خاص که بگذریم گاه چنان خوراک آموزشی و بعضا فرهنگی در اختیار دانش آموز قرار میدهند که گویی آموزهها را به او تزریق میکنند و آنچنان نیروی انسانی در خدمت دانش آموز است که چارهای جز یاد گرفتن برای دانش آموز نمیگذارد؛ اوضاعی که در مدارس دولتی بسیار کمرنگ و حتی بیرنگ است.
وقتی نوبت به کنکور و مسابقات علمی میرسد این شکاف طبقاتی در دسترسی به منابع بیشتر خودنمایی میکند و نتیجه آن پیشی دانش آموزان شهرهای بزرگ و به عبارتی بهتر، دانش آموزان متمول شهرهای بزرگ در این رقابت هاست و حالا بماند که همین تبعیضهای آموزشی عطش مهاجرت را برای ساکنان شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ بیشتر میکند.
مهدی نوید ادهم دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش چندی پیش درباره عملکرد دانش آموزان مدارس دولتی در کنکور به خبرنگار حوزه آموزش و پرورش گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ گفته بود که تاثیر قطعی سوابق تحصیلی راهی برای اجرای بهتر عدالت آموزشی میشد که متاسفانه برخی مسئولان سنجش و مافیای کنکور اجازه اجرا به این طرح ندادند البته وی به این موضوع هم اشاره کرد که مدارس دولتی حد اولیه آمادگی برای کنکور را در اختیار دانش آموزان قرار میدهند.
بیشر بخوانید: سهم سیاستهای آموزش و پرورش در رونق بازار مافیای کنکور
بارها و بارها کلاسهای خالی از معلم، دریافت اجباری وجه، نبود سرانه و فضای آموزشی نامناسب مدارس دولتی سوژه رسانه و نقل محافل بوده است و این موضوعات تضعیف مدارس دولتی را به ذهن متبادر میکند علاوه بر آن موفقیت قابل توجه مدارس غیردولتی یا خاص دولتی هم مزید بر علت است.
هرچند مدرسه فقط تحقق اهداف آموزشی نیست و باید پرورش را هم مورد توجه قرار داد، اما گاهی اوضاع مدارس دولتی عادی آنچنان وخیم است که نه خبری از آموزش درست و نه پرورش قابل قبول میشود البته این حکم قطعی برای تمام مدارس نیست، ولی شرایط مذکور هم کم نیستند.
مدیر یکی از دبیرستانهای پسرانه صاحب نام و نمونه دولتی شهر تهران که سال هاست دانش آموزانش در رتبههای قابل توجه میان همسالان خودشان قرار میگیرد درباره برنامه ریزی برای چنین دستاوردهایی به خبرنگار حوزه آموزش و پرورش گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ گفت: یکی از دلایل موفقیت دانش آموزان من در انواع مسابقات این است که تمام ابعاد تربیتی، ورزشی و فرهنگی را در مدرسه مورد توجه قرار میدهیم و در بین همکاران اعتقاد داریم که آورده مدرسه فقط نباید موفقیت در کنکور و المپیاد برای دانش آموزان باشد البته بیش از 87 رتبه زیر 1000 در مدرسه داشتیم هرچند امروز رفتاری در مدارس پاداش دارد که شهروند متعهد تربیت کند.
وی ادامه داد: مدارس دولتی در کشور جایگاه خاص خود را دارند و می بینیم که در کنکور داوطلبانی از مناطق محروم کشور موفق ظاهر شدند؛ به هر حال در هر کاری فعالیت های صادقانه نتایج قابل قبولی برای جامعه ذینفع دارد بر همین اساس مدارس دولتی حتی در سخت ترین شرایط با جلب اعتماد مردم میتوانند جایگاهشان را حفظ و حتی ارتقا دهند.
این مدیر دبیرستان که سکان یکی از موفقترین مدارس پایتخت را برعهده دارد درباره علت تضعیف مدارس دولتی اظهار کرد: بخش اصلی بهبود عملکرد، مدیریت مدارس است؛ اگر همکاران توانمند و با انگیزه در مدارس به کار گرفته شوند و سرانه به موقع داده شود، کارها با کیفیت بهتری پیش می رود؛ موضوع بعدی این است که مدارس دولتی دست بسته اند در حالی که مدارس غیردولتی قدرت مانور بیشتری در تامین نیروی انسانی و منابع مالی دارند بنابراین تفویض اختیار به مدارس دولتی می تواند در تقویت این مدارس اهمیت بسزایی داشته باشد.
وی افزود: هر روز نسبت به گذشته مدارس دولتی تقویت نمی شوند و یک علت این است که فرزندان اغلب مسئولان در مدارس غیردولتی تحصیل می کند پس با مدارس دولتی و چالش های آن آشنایی ندارند.
بیشتر بخوانید: فرهنگ سازمانی ما اجازه تفویض اختیار نمی دهد
نگرانی از پیشی گرفتن مدارس پولی در پشرفت نسبت به دانش آموزان دولتی وجود دارد و گاه می بینیم این مدارس شانه به شانه مدارس تیزهوشان حرکت می کنند؛ گویی میخواهند آنها را هم از راه بر درکنند و خودشان یکه تاز جریان های علمی شوند که البته تحقق این هدف ضربه مهلکی بر نظام تعلیم و تربیت است.
طاهره کردی مدیر دبیرستان فرزانگان یک پایتخت با رد این موضوع که غیردولتیها از تیزهوشان پیشی گرفته است به خبرنگار حوزه آموزش و پرورش گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ گفت: برخی مدارس غیردولتی نسبت به شرایط خودشن عملکرد قابل داشتند اما از مدارس سمپاد پیشی نگرفتند و مستندات نشان می دهد که دانش اموزان ما در هر عرصه ای که وارد شدند، موفق بودند و در کنکور هم 66 رتبه زیر 100 داشتیم.
وی ادامه داد: البته این واقعیت وجود دارد که مدارس ما نسبت به سایر مدارس تجهیزات آزمایشگاهی بهتری دارد اما برای دانش آموزانی که می خواهند در سطوح بین المللی افتخار آفرینی کنند، چندان تجهیزات قوی نداریم هرچند در حد وسع مالی کار میکنیم ولی باز هم با نقطه مطلوب فاصله داریم و امیدواریم مسئولان مربوطه به دانش آموزان نخبه کمک کنند.
محدودیتهای مالی و نیروی انسانی آموزش و پرورش به تدریج اوضاع مدارس دولتی را رو به افول میبرد و این موضوع موفقیت بچه پولدارها را رقم می زند؛ این در حالی است که اصل ۳۰ قانون اساسی خدشه دار میشود؛ حال باید دید ربودن گوی سبقت بچه پولدارها از عموم جامعه چقدر برای مسئولان حوزه آموزش کشور مهم تلقی میشود و برای تقویت مدارس دولتی گام بر میدارند یا خیر؟
مدارس غیردولتی که اغلب زیر تیغ تیز منتقدان قرار میگیرد و گاه حساب و کتاب دریافتی های آنها مشخص نیست، در میدان عمل گویا موفق تر از دولتی ها بودند و همین عامل نگرانی کوچ آموزش و پرورش به سمت خصوصی شدن را دوچندان می کند که به تبع آن بر نرخ پوشش تحصیلی اثر منفی خواهد داشت.
انتهای پیام/
اولین مورد در مورد پایتخت و مدارس تیزهوشان تهران من واقعا خیلی ناراحتم که نمیتونم توی مدارسی که توی تهران هست درس بخونم واقعا به نظرم نه تنها از نظر آموزشی بلکه از همه نظر توجه خیلی کمی به شهر های دیگه غیر از تهران میشه مخصوصا ارومیه که توی یک استان مرزی قرار گرفته به نظرم سطح تدریس همتوی مدارس ارومیه حتی تیزهوشان خیلی پایینه از طرفی هم میدونید که پسرا چقدر معلمای بهتری نسبت به ما دارن و حتی رتبه های بالای کنکور هم اکثرا پسر هستند و در مورد مدارس غیردولتی هم که خیلی چیزا رو توضیح دادید ولی در کل میخواستم بگم من خیلی ناراضیم از جایی که دارم توش زندگی میکنم از مدرسه ای که توش درس میخونم با معلم هایی که مدارس تهران دارن اگه ما کل سال رو ۲۴ ساعته هم درس بخونیم نمیتونیم به پای اونا برسیم و این خیلی بده که فقط مدارس تهران و شهر هایی مثلمشهد و اصفهان مهم هستند و واقعا مسخره اس که هیچ وقت ما اینجا هرچقدرم که جون بکنیم حتی اگه تلاشمون یا استعدادمون یا هوشمون از کسایی که توی مدارس تهران و... هستند بیشتر باشه باز هم نمیتونیم به جایی برسیم من همیشه آرزو دارم بتونم توی یه دانشگاه خوب خارج از کشور درس بخونم تا بتونم یکبار هم که شده عدالت آموزشی رو با چشمای خودم در اون دانشگاه ها ببینم ولی با این وضعیت فقط میتونم آرزو کنم که زودتر بمیرم
راهکار حل مسئله ی شهریه ی مدارس، تعطیل کردن و سنگ اندازی جلوی مدارس خوب کشور نیست.
اگر دولت می تواند شهریه این مدارس را بدهد بدون آنکه مدیریت آن را عوض کند (مانند کاری که با حلی ۱ انجام شد که به خاطر عدم ثبات مدیریت توانایی مدرسه کاهش یافته است) شهریه ی این مدارس را دولت بدهد ولی اگر نمی توانند این مدارس را تعطیل نکنند.
توی کشوری که سیاستهای سرمایه داری رو پیش گرفته فرقی نمکینه اقتصاد، معیشت مردم،آموزش و...
توی کشوری که سیاستهای سرمایه داری رو پیش گرفته فرقی نمکینه اقتصاد، معیشت مردم،آموزش و...
ولی هنوزم اگه کسی واقعا درس خون باشه بدون پول هم میتونه پیشرفت کنه
مدرسه دولتی درس می دهم
سرانه و کمک سرانه خربی نیست
منطقه ای هستم که اولیا به مدرسه کمک نمی کنن چون مشکل مالی دارن
فعالیت اموزشی با هزاران بدبختی پیش میره
در جایی که مردم کمک می کنن تونستیم کارهایی بکنیم
بدون پول نمیشه کار کرد
دقیقا همین طوری .بچه ای که روز 10 ساعت درس میحونه با بچه ای که روزی 1 ساعت درس میخونه برابرند بعضی ها هم انواع درصدها را دارند اصلا درس نمیخونن .برای تمام کتاب های درسی باید برای هرکتاب چند کتاب کمک امزشی بگیره و گرنه معلم به بچه سخت میگیره عینا الان برای من پیش اومد