به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در حالی که قرار است تحریمهای ایران در بخش انرژی از یکشنبه هفته آینده چهارم نوامبر (13 آبان) به اجرا گذاشته شوند، در کاخ سفید یعنی همان جایی که خروج آمریکا از برجام در آن اعلام شد، نسبت به این تحریمها و شدت اجرای آن، اختلاف نظر وجود دارد. مایک پمپئو وزیر خارجه و جان بولتون مشاور امنیت ملی خواستار اعمال تحریمها به شدیدترین شکل ممکن هستند.
در مقابل تفکر این دو مقام آمریکایی که مشاوران اصلی ترامپ در خروج از توافق هستهای با ایران (برجام) بودند، استیون منوشین وزیر خزانهداری آمریکا قرار دارد که معتقد به اعمال محتاطانهتر تحریمهاست. او بیش از هر چیز نگران اثرگذاری آخرین ابزار آمریکا برای مقابله با ایران است و اگر این ابزار برندگی لازم را نداشته باشد، سازمان تحریمها دچار فروپاشی خواهد شد. منوشین همان نگرانیای را دارد که سالها قبل باراک اوباما داشت و بر اساس آن به دنبال مذاکره و توافق با ایران بود.
با ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید، رئیسجمهور جمهوریخواه آمریکا با شعار «اول آمریکا»، بسیاری از معاهدهها و توافقات بینالمللی همچون معاهده آب و هوایی پاریس را به صورت یکجانبه ملغی کرد. او از برخی توافقات بینالمللی از جمله نفتا خارج شد تا مکزیک و کانادا را ناچار به تغییر و اصلاح آن به نفع آمریکا کند.
ترامپ در توافق هستهای با ایران (برجام) با وجود وعده انتخاباتی مبنیبر پاره کردن برجام، حاضر به این کار نشد و در چند نوبت خواستار اصلاح این توافق و توسعه آن به فعالیتهای منطقهای، موشکی و مادامالعمر کردن محدودیتهای هستهای شد. عدم پذیرش این محدودیتها از سوی ایران باعث شد او در اردیبهشت 97 از برجام خارج شود و اعلام کند که ظرف 6 ماهه آینده (13آبان) تمامی تحریمهای یکجانبه علیه تهران اجرایی میشوند. ترامپ و مقامات کاخ سفید مدعی بودند شیوهای را برای فشار بر ایران طراحی کردهاند که خواهد توانست صادرات نفت ایران را به صفر بشکه در روز برساند.
مقامات آمریکایی با سفرهای متعدد به آسیا تلاش کردند سایر کشورهای جهان را به توقف خرید نفت ایران و پایان دادن به مبادلات اقتصادی با تهران ترغیب یا آنان را با تهدید به اعمال جریمههای مالی متقاعد کنند.
آیا واقعا آمریکا میتوانست یا میتواند ایران را از بازار انرژی جهان حذف کند؟ در دو سال گذشته دونالد ترامپ با تصمیمات غیرقابل پیشبینیاش و فشارهای عمدتا اقتصادی توانسته بود برخی توافقات بینالمللی همچون پیمان نفتا را دچار تغییر به نفع آمریکا کند. او در برجام هم این استراتژی را در نظر گرفت و با دادن فرصت 6 ماهه به ایران و اعلام آمادگی برای مذاکره، خود را آماده توافقی تازه با ایران بر اساس مطالبات سهگانهاش کرده بود.
بیشتربخوانید:تبعات بحران خاشقجی برای ترامپ/ شکاف در دیوار تحریم نفتی ایران
اما تصمیمگیری در ایران درباره تغییر برجام، موضوعی خارج از اختیارات دولت بود و با وجود درخواستهای جریانهای غربزده و حامی دولت، در راس نظام با مذاکره مجدد بر سر برجام مخالفت شد. این مخالفت تمامی طراحیهای پنهان خروج از برجام را دچار تغییر کرد. آمریکاییها انتظار داشتند طراحی این سناریو که با مشورت جریانهای اپوزیسیون صورت گرفته بود، جواب دهد و ایران ناچار به مذاکره مجدد با آمریکا بر سر برجام جدید شود، اما این اتفاق هیچگاه نیفتاد.
جدا از مخالفت ایران با مذاکره مجدد و با وجود تلاش آمریکا برای منزوی کردن ایران و تعیین ضربالاجل برای کشورها، برخی کشورها نشان دادهاند که در مقابل خواسته آمریکا ایستادهاند. تقریبا هیچیک از کشورهای خریدار نفت ایران امکان همراهی با آمریکا برای تحریم نفتی تهران را حداقل در کوتاهمدت نداشته و ندارند. چین و هند بهعنوان اولین و دومین خریدار نفت ایران با وجود هشدارهای آمریکا حاضر به همراهی با این کشور برای تحریم نفتی ایران نشدهاند.
هند حتی بهتازگی اعلام کرد که توافقی را برای خرید نفت از ایران بعد از مهلت 4 نوامبر امضا کرده است. چین در حال حاضر روزانه ۶۵۰ هزار بشکه و هند روزانه ۵۵۰ هزار بشکه از ایران نفت خام، خریداری میکنند. کرهجنوبی سومین خریدار نفت ایران و سایر خریداران نفت ایران نیز حاضر به صفر رساندن خرید نفت از ایران نیستند. این کشورها برای تداوم خرید نفت از ایران دلایل خود را دارند.
۱ روسیه، عربستان، عراق و ایران کشورهای عمده صادرکننده نفت و اتحادیه اروپا، چین، هند، ژاپن و چند کشور دیگر نیز از عمده خریداران نفت هستند. با توجه به اینکه تعداد کشورهای تولیدکننده عمده نفت و همچنین واردکنندگان آن محدودند، به این کالای اقتصادی ماهیتی سیاسی و استراتژیک داده است. در چنین وضعیتی هم کشورهای صادرکننده و هم واردکننده سعی میکنند بازارهای فروش و خرید خود را متنوع سازند تا از وابستگی و اتکای خود به یک کشور بکاهند.
برای مثال در اوج تحریم نفت ایران در دوره قبل چین و هند به واردات خود از ایران ادامه دادند، زیرا برای جایگزینی نفت ایران باید به سمت کشور عربستان سعودی، امارات و کویت؛ یعنی کشورهایی میرفتند که متحد سیاسی آمریکا محسوب میشوند. این مساله بر میزان آسیبپذیری چین در برابر آمریکا بسیار اثرگذار بود و اگر ریاض با فشار آمریکا صادراتش به چین را کاهش میداد، اقتصاد این کشور بهسرعت تحت تاثیر قرار میگرفت. همین مشکل نیز باعث شده چین با وجود تحریمهای سنگین آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران در آن دوران، زیر بار تحریم نفت ایران نرود.
۲ جدای از این مساله، امکان تولید مازاد نفت از سوی متحدان آمریکا در منطقه وجود ندارد. سعودیها سال 90 و با تحریم انرژی ایران، افزایش برداشت از منابع نفتی خود را آغاز و تلاش کردند با تولید مازاد، جایگزین ایران شوند. اما در دور جدید تحریمها، ترامپ از ریاض خواسته است کمبود نفت ایران در بازار را جبران کند.
بهتازگی محمد بنسلمان، ولیعهد جوان و بیتجربه سعودی مدعی شده که میتواند به ازای هر بشکه کمبود نفت ایران، دو بشکه نفت روانه بازار کند اما با توجه به وضعیت چاههای نفتی این کشور و خطرات تولید مازاد بر بازدهی چاههای نفتی، به نظر میرسد ادعای بنسلمان تنها یک اظهارنظر رسانهای در همراهی با سناریوی ترامپ علیه ایران بوده است. بهویژه اینکه اکنون با قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار منتقد بنسلمان، ریاض در شرایط بسیار دشوار و نگرانکنندهای قرار گرفته است.
۳ تصمیم تحریم نفتی ایران از چند هفته پیش در بازار انرژی آمریکا خود را نشان داده و قیمت بنزین بیش از 60 درصد افزایش پیدا کرده است. این افزایش قیمت در سه سال گذشته بیسابقه است و میتواند در انتخابات میاندورهای آمریکا که قرار است در ماه جاری برگزار شود، تاثیر خود را بگذارد و جمهوریخواهان را از قدرت دور کند.
درباره افزایش قیمت و تاثیرگذاری آن در نتیجه انتخابات همین بس که ترامپ چند روز مانده به انتخابات میاندورهای، دستور کاهش قیمت دارو را در آمریکا داده است؛ دستوری که به اعتقاد بسیاری برای اثرگذاری بر انتخابات است. اما بهطور حتم، بازار انرژی بخش بزرگتری از جامعه آمریکا را درگیر خود کرده است و این نیز یکی از نگرانیهای اصلی ترامپ در چند ماه گذشته بوده تا بارها از متحدان جنوب خلیج فارسیاش بخواهد قیمت نفت را پایین بیاورند.
۴ اما در این جنگ تحریمی، ایران دستبسته و نظارهگر نیست. تنها ابزار فشار آمریکا این است که مانع از فروش نفت ایران به دلار شود. علاوهبر این پرداختهای نفتی نمیتوانند در شبکههای مالی تحت کنترل آمریکا وارد شوند. این یعنی دولت آمریکا نمیتواند تجارت نفت را متوقف کند و فقط میتواند کشورها را در صورت استفاده از دلار و سازوکارهای مالی این کشور در معاملات نفتی خود تحریم کند.
ایران نمیتواند صادرات نفت خود را با دلار آمریکا انجام دهد ولی این امکان را دارد که با ارزهای ملی کشورها معامله کند. ایران میتواند در ازای فروش نفت به چین، از این کشور یوآن و در ازای فروش نفت به هند، از دهلی نو روپیه دریافت کند. این همان چیزی است که دولت هند درباره آن با دیگر کشورهای جهان مذاکره میکند. این اقدام به معنای کنار گذاشتن دلار آمریکا از بخشی از بازار انرژی خواهد شد که به هیچوجه به نفع واشنگتن نیست.
۵ در حال حاضر نزدیک به 40 درصد از معاملات جهان به دلار و حدود 30 درصد معاملات به یورو انجام میشود. اغلب این معاملات دلاری در بخشهای مهمی چون نفت انجام میگیرد و ریاض و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس تاکید دارند پرداخت به دلار انجام شود.
اگر سیاست تحریم ایران ادامه پیدا کند و کشورهای مهم خریدار نفت ایران (ژاپن، هند، روسیه، چین و اتحادیه اروپا) تصمیم بگیرند که سازوکار جایگزینی را برای انجام معاملات خود پیدا کنند و پرداختهایشان را در خارج از سامانه سوئیفت انجام دهند، فشار زیادی بر آمریکا وارد خواهد شد و این کشور باید عواقب خطرناکی را تحمل کند.
اگر دلار کمتر در عرضه جهانی استفاده شود کسری بودجه آمریکا جبران نخواهد شد و تورم در داخل آمریکا افزایش خواهد یافت. این امر میتواند بهضرر اهداف دولت ترامپ یا هر دولت دیگری تمام شود که متحدانش را وادار به یافتن نظامهای بانکداری جایگزین کند.
۶ ترامپ از هر توافقی که گمان میکند به نفع آمریکا نیست خارج شده است. او جنگ اقتصادی چندجانبهای را علیه متحدان و شرکای اقتصادیاش آغاز کرده و با اعمال نظام سنگین تعرفهای، بهویژه در برابر چین، به دنبال تحمیل اراده واشنگتن بر کشورهاست. حالا متحدان اقتصادی سابق او به دنبال راهکارهایی هستند که کمتر از تصمیمات اینچنینی ترامپ آسیب ببینند؛ یکی از این راهکارها، حذف دلار از مبادلات مالی است.
چین، ترکیه، ایران، ژاپن و روسیه ازجمله کشورهایی هستند که به دنبال جایگزینی ارزهای ملی به جای دلار در مبادلات اقتصادیشان هستند. چین و روسیه از سال آینده میلادی مبادلات اقتصادی با ارزهای ملی را آغاز خواهند کرد. بر اساس توافق بانکهای مرکزی فیلیپین و چین، حدود 15 بانک دو کشور نیز سیستم مبادلات ارزی مستقیم بر پایه رنمینبی ( ارز چین) و پزو (ارز فیلیپین) ایجاد میکنند که در راستای مقابله با جنگ تجاری آمریکا و حذف دلار از معاملات دوجانبه، ارزیابی شده است.
در همین راستا، روزگذشته چین و ژاپن در پکن و در جریان سفر شینزو آبه، نخستوزیر ژاپن به چین قرارداد سوآپ ارز ملی را به ارزش ۳۰ میلیارد دلار و به مدت سه سال امضا کردهاند. این قرارداد اجازه میدهد ارزهای محلی بین دو بانک مرکزی ژاپن و چین به مبلغ 200 میلیارد یوان یا 4/3 تریلیون ین (30 میلیارد دلار) به مدت سه سال مبادله شود. این توافق شامل سازوکار تبادل مستقیم ارزی بین دو کشور است که بر اساس آن، چین و ژاپن میتوانند تا سقف معادل ٣٠ میلیارد دلار به مبادله موعددار پول ملی ژاپن (ین) و پول ملی چین (یوآن) مبادرت کنند.
۷ شاید همین نگرانیها نیز باعثشده دولت آمریکا در آستانه اجرایی شدن تحریمها علیه ایران، در حال تلاش برای تصمیمگیری بر سر مسالهای است که بر میزان اعمال فشار روی ایران اثرگذار است. روزنامه «والاستریتژورنال» نوشته مقامهای دولت ترامپ در حال بحث بر سر این هستند که تا چه اندازه کشورهای اروپایی را برای خارج کردن ایران از سامانه «سوئیفت» تحت فشار قرار دهند. طبق این گزارش، سخنانی که اخیرا استیون منوشین، وزیر خزانهداری آمریکا مطرح کرده بیانگر این است که آمریکا ممکن است سامانه پیامرسان مالی، موسوم به سوئیفت را برای قطع ارتباط با بانکهای ایرانی تحت فشار قرار ندهد.
به گفته منابع آگاه منوشین به دولتهای خارجی گفته آمریکا احتمالا موضعی با تقابلجویی کمتر اتخاذ خواهد کرد. به گزارش «فارس»، «والاستریتژورنال» نوشته منوشین در مصاحبهای با این روزنامه در هفته جاری نظر خودش را مبنی بر نگه داشتن احتمالی برخی بانکهای ایرانی در سوئیفت اعلام کرد، اگرچه احتمال خارج کردن ایران از آن را هم منتفی نکرد.
وی گفت: «هدف ما این است که اطمینان حاصل کنیم موسسات مالی وارد مبادلاتی که غیرقانونی هستند، نمیشوند. خزانهداری آمریکا رایزنیهای بسیار تخصصی با سوئیفت دارد. من از تمامی ابزارهایی که در اختیار دارم برای تضمین اینکه مبادلات غیرقانونی انجام نمیشوند، استفاده خواهم کرد. مبادلات کالاهای انسانی مجاز خواهد بود.»
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/