به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ براساس شواهد این تعداد دانشآموز تمام کودکانی نیستند که در سن مدرسه رفتن به سر میبرند. آمارها میگویند بهصورت تقریبی دو میلیون کودک قید تحصیل را زده و صبحها به جای رفتن به مدرسه راه دیگری را در پیش میگیرند.
در حال حاضر حدود ۱۳ میلیون دانشآموز در کشور وجود دارد، اما آمارها میگویند افزون بر 15 میلیون نفر در کشور در سن رفتن به مدرسه به سر میبرند. رقمی که 2 تا 5/2 میلیون نفر با آمار دانشآموزان فعلی اختلاف دارد. در واقع میتوان بهطور تقریبی گفت که امسال هم ۲ میلیون دانشآموز از تحصیل بازماندند.
با نگاهی گذرا به زندگی اغلب کودکان تارک از تحصیل به واقعیتهای تلخی میرسیم که از فقر و نداری حکایت دارد. فقر اقتصادی مانع و سد بزرگی در جهت پیشرفت تحصیلی به وجود میآورد که یکی از مهمترین پیامدهای آن کارکردن کودکان در خارج از خانه است که آنها از رفتن به مدرسه بازمیدارد و یا باعث حضور ناقص آنان در کلاس میشود.
فقر اقتصادی برخی از خانوارها و نیاز به نیروی کار کودک از دلایل عمده اشتغال کودکان در سنین پائین است. اشتغال اجباری از سر فقر که باعث افت تحصیلی و یا ترک تحصیل آنها میشود. این در حالی است که بر اساس ماده ۷۹ قانون کار جمهوری اسلامی ایران ، به کار گماردن افراد کمتر از ۱۵سال ممنوع است و کارفرمایانی که از آن تخلف کنند، باید مورد پیگرد قانونی قرار گیرند.
اگر از سنگاندازیهای آموزش و پرورش برای ثبتنام رایگان در مدارس دولتی و معضل کودکان کار که فقر آنها را به خیابانها کشانده بگذریم. روند پولی شدن آموزش مهمترین مسالهای است که کودکان را از چرخه تحصیل حذف کرده است. در روند پولی سازی آموزش، آموزش کالایی فرض میشود که در صورت توان مالی و قدرت خرید آن میتوان از آن استفاده کرد. روندی که یک سو به نابرابریهای اجتماعی دامن میزند و از سوی دیگر زمینهساز آسیبهای گسترده اجتماعی است.
بیشتربخوانید:دانشجویان سواد دارند یا توهم سواد دارند؟
در حالی که روند پولی شدن آموزش هر سال تعداد بیشتری از دانش آموزان را از درس و مدرسه جدا کرده و آنها را یا خانه نشین و یا به عنوان نیروی کار راهی مراکز کار میکند، که این روند نقض اصل 30 قانون اساسی در خصوص تحصیل رایگان است. سرباز زدن از اجرای قانون آموزش رایگان و اجباری تا انتهای دوره متوسطه توجیهپذیر نیست و این بخشی از وظایف دولتهاست که آموزش رایگان را تسهیل و تمهید کنند. هر دولتی که از اجرای این قانون کوتاهی کند به مصداق ماده ۵۷۰ قانون مجازات اسلامی قابل تعقیب کیفری است چرا که یک حق بنیادین مصرح در قانون اساسی را نقض کرده است»
چند وقت پیش «صدیقه پاکضمیر»، معلم و عضو کانون صنفی معلمان ایران در نشست «بررسی علل بیسوادی با توجه به نظام آموزش و پرورش» در این زمینه گفته است: «بررسی روند انتقال آموزش دولتی به بخش خصوصی طی دهههای گذشته نشان میدهد آن چه در ایران اتفاق افتاد بیش از آن که تابع یک روند خصوصیسازی واقعی به معنای انتقال مدیریت و مالکیت دولتی به بخش غیردولتی و بخش خصوصی باشد، بیشتر به معنای پولیشدن آموزش است. الگوی کالاییسازی آموزش در صدد آن است تا آموزش و برخورداری از آن را همانند دیگر کالاهای قابل خرید و فروش در بازار به نوعی «امتیاز» تبدیل کند، که فقط اقشار و طبقاتی از آن برخوردار میشوند که از توان مالی برای تهیه آن برخوردارند».
اما «مژگان باقری» آموزگار و فعال صنفی، نمایندگان مجلس را مقصر پولی شدن آموزش میداند. گفت: به نظر من اولین انگشت اتهام را باید به سمت نمایندگان مجلس گرفت که بدون توجه به اصل سی ام قانون اساسی، هر سال بودجه ای را برای آموزش و پرورش تصویب می کنند که در بهترین حالت فقط کفاف حقوق معلمین و یا هزینه های جاری آموزش و پرورش را می دهد. حتی همین حقوق هم حداقل دو برابر زیر خط فقر است.این نمایندگان به وزرایی رای اعتماد می دهند که کمترین چانه زنی را در بحث بودجه با مجلس نداشته باشند و با تمام سیاست های لیبرالیستی حاکمیت همسو و هماهنگ باشند.
دختران سهم زیادی را از کودکان بازمانده از تحصیل به خود اختصاص دادهاند. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان فقر فرهنگی دست در دست فقر اقتصادی گذاشته و دختران را از کلاسهای درس خانه نشین کرده یا آنان را راهی خانه بخت کرده است.
اما چرا آمار ترک تحصیل دختران بالاست؟ پراکندگی و مسافت طولانی روستاها، فقر فرهنگی، ازدواج زودهنگام دختران، مشکلات مالی و .. از عواملی است که باعث میشود دختران آمار بالاتری از محرومیت تحصیلی و در کنار آن، افزایش آسیبهای اجتماعی را داشته باشند. موضوع ازدواج زود هنگام و یا به عبارت دیگر ازدواج کودکان خود زمینهساز آسیبهای اجتماعی زیادی است که شرح آن در این مقال نمیگنجد.
باقری تاثیر روند پولی سازی یا همان کالایی شدن آموزش را بیشتر از مسائل فرهنگی در ترک تحصیل دختران موثر دانست و در این زمینه افزود: تجربه شخصی من می گوید امروزه بیشتر خانواده ها در مناطق روستایی و محروم، دخترانشان را بیشتر به دلیلی مشکلات مالی مجبور به ازدواج می کنند و دلایل فرهنگی در درجه دوم اهمیت قرار دارد.
این فعال صنفی معلمی به تاثیر مشکلات اقتصادی در ترک تحصیل دانش آموزان اشاره کرد و افزود مشکلات اقتصادی و معیشتی تاثیر بسیار شدیدی در خلق این وضعیت دارند. چرا که با توجه به وضعیت وخیم اقتصادی، اولین چیزی که از سبد کالای خانواده های کم درآمد حذف می شود کالای فرهنگی خواهد بود.
وی افزود: ما هر روز بیش از روز پیش شاهد ورشکستگی کارخانه ها و کارگاهها و در نتیجه تعدیل نیرو هستیم. کارگران اخراج شده کسانی هستند که حتی پیش از اخراج برای تامین هزینه های آموزشی فرزندانشان مشکلات جدی داشتند و بعد از اخراج به احتمال بسیار زیاد، امکان تحصیل فرزندانشان به شدت کم و یا حتی غیر ممکن می شود بنابراین با این روند فعلی اقتصاد، ما شاهد افزایش بازماندگان از تحصیل خواهیم بود.
«اللهیار ترکمن»، معاونت مالی وزارت آموزش و پرورش پارسال اعلام کرد: «اگر ما بتوانیم سرانه دانش آموزی به مبلغ 68000 تومان به مدارس پرداخت کنیم دیگر نیازی به پرداخت شهریه از سوی اولیا نخواهد بود.»
مژگان باقری در واکنش به صحبتهای ترکمن گفت: به نظر من، بیان این عدد نشان دهنده عمق بی اطلاعی وی از هزینه های سرسام آور مدارس است ، اما نشان دهنده این مطلب است که بودجه وزارت آموزش و پرورش چنان فاجعه آمیز است که حتی توان پرداخت چنین مبلغ ناچیزی را هم ندارد.
این نشان دهنده نگاه نئو لیبرالیستی به مساله بسیار مهم آموزش است. یعنی حتی در کشورهایی که اقتصاد لیبرالیستی دارند دولت خود را موظف می داند آموزش و بهداشت را از دسترس سرمایه داران و سودجویان دور نگه دارد.
تا این نگاه تغییر نکند ما همچنان شاهد جا ماندن اقشار آسیب پذیر جامعه از قطار فرهنگ هستیم که این مساله پیامدها و تبعات بسیار ناگواری از نظر فردی و اجتماعی خواهد داشت. علاوه بر مشکلات اقتصادی، ضعف تخصصی مدیریتی سیستم آموزشی ایران نیز یکی از عوامل اصلی ترک تحصیل دانشآموزان تلقی میشود. متولیان آموزش و پرورش ایران تا کنون بارها در دورههای مختلف اعلام کردهاند که سیستم آموزشی در ایران نیازمند بازنگری و اصلاحات بنیادین است.
سالهاست از لزوم ایجاد برخی تغییرات در سیستم آموزش و پرورش صحبت میشود؛ اما تاکنون تدبیر راهگشایی اندیشیده نشده است. مشکلات آموزش و پرورش را نمیشود چند روزه حل کرد بنابراین هر روز فرصتی است که از دست میرود و این فرصت سوزی سال به سال به آمار کودکان بازمانده از تحصیل اضافه میکند.
منبع: همدلی
انتهای پیام/