به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ حجت الاسلام و المسلمین ابراهیم بهاری کارشناس علوم قرآنی گفت: غروب ۲۸ رجب که امام حسین (ع) مدینه را به مقصد مکه ترک کردند در اصل قیام ابی عبدالله (ع) آغاز شد. علت آن این است که بعد از مرگ معاویه در ۱۵ ماه رجب سال ۶۰ ، امام حسین(ع) در ۲۷ رجب به مدینه رسیدند و همزمان نامه ای از سوی یزید به حاکم مدینه رسید مبنی بر اینکه از امام حسین (ع) برای یزید بیعت بگیرد و اگر ایشان قبول نکرد سر از تن وی جدا کند.
وی در همین راستا افزود: حاکم مدینه امام حسین(ع) را خواست، احترامی برای ایشان قائل بود و نامه یزید را به ایشان داد. وقتی امام نامه را ملاحظه کردند فرمودند بیعت که در خفا انجام نمی شود اجازه بدهید من فکرهایم را انجام بدهم و اگر لازم شد بیعت می کنم و در میان جمع اعلام خواهم کرد. مروان ابن حکم به یزید گفت اگر حسین از این مکان بیرون رود تو دیگر به او دسترسی نخواهی داشت پس همین جا یا بیعت کند یا او را بکش.
حجت الاسلام و المسلمین بهاری توضیح داد: حضرت که از آنجا خارج شدند، تصمیم به خروج از مدینه گرفتند و شبانه شهر مدینه را ترک کردند و در وداعی که با پیغمبر(ص) در کنار مزار شریف نبوی انجام دادند عرض کردند یا رسول الله دارند کاری می کنند که من نتوانم در این شهر بمانم و دارند من را از این شهر آواره می کنند.
این کارشناس علوم قرآنی افزود: حضرت امام حسین(ع) با اهل و عیال خود شبانه از مدینه خارج شدند و به نیت عمره به سمت مکه حرکت کردند. امام در مکه حدود 4 ماه ماندند برای اینکه شاید این مسئله آرامشی پیدا کند و اگر آن حریم ها در مکه نمی شکست حضرت این شهر را ترک نمیکردند.
این کارشناس علوم قرآنی به کربلایی شدن امام شیعیان پرداخت و خاطرنشان کرد: حضرت ابا عبدالله(ع) برای اینکه خونی در آن مکان پاک ریخته نشود به همراه خانواده مکه را ترک کردند و قصه دردناک و جانکاه کربلا رقم خورد؛ اما کوفیان خلف وعده کردند و در آن امتحان رد شدند و حضرت امام حسین(ع) با وجود مبارکشان صحنه بی بدیل عاشورا را رقم زدند.
کارشناس علوم قرآنی گفت: امام حسین(ع) صفتهای ارزشمند بسیاری را در وجودشان به نهادینه دارند که بخشی از آنها، صفتهای اختصاصی و در اصطلاح اختصاصات حضرت اباعبدالله(ع) هستند.
یکی از آن صفات حمیده، صفت غیرت دین است و عدم تحمل بار ذلت اراذل و اوباش، وقتی از آن حضرت خواستند که حکم یزید و پسر زیاد را بپذیرد، حضرت فرمودند: «هرگز من دست ذلت به شما نمیدهم و مانند غلامان اقرار به گناه نمیکنم، خدا و رسول و اهل ایمان به آن راضی نیستند.»
تا جایی که گفتهاند: این حسین علیهالسلام بود که نپذیرفتن ظلم را سنت نهاد و همه کسانی که تن به ذلت نمیدهند به آن حضرت اقتدا میکنند.
امام حسین (ع) و شجاعت
در اینباره امام ویژگی خاصی دارند؛ از این رو گفتهاند: «شجاعت حسینی»؛ در روز عاشورا آنچنان شجاعتی از امام حسین (ع) بروز کرد، که از هیچکس سر نزده است؛ حتی از پدر بزرگوارش که به کرار معروف است و دیگرانی که به شجاعت شهرت دارند، چنین حالتی رخ نداد.
امام حسین (ع) و عبادت
عبادت امام نیز حالت خاصی دارد که از زمانی که در شکم مادر بودند، مادر از ایشان ذکر و تسبیح میشنید ، تا زمانی که سر مبارکشان بر نیزهها رفت، ادامه داشت.[۳] این ویژگی علاوه بر آن چیزی است که وقتی به امام سجاد (ع) گفته شد چقدر فرزندان پدرت اندک است، فرمودند: «در شگفتم چگونه کسی که در هر شب هزار رکعت نماز میخواند، فرزندی داشته باشد.»
امام حسین (ع) و رعایت حقوق
«عبدالرحمن سلمی» به یکی از فرزندان حضرت، سوره حمد را تعلیم نمود پس آن حضرت هزار دینار و هزار حله به او عطا نمود و دهان او را پر نمود از در و فرمود: «حق او زیادهتر از این است.»
این حسین علیهالسلام بود که نپذیرفتن ظلم را سنت نهاد و همه کسانی که تن به ذلت نمیدهند به آن حضرت اقتدا میکنند.
حیا از صفات بارز امام حسین (ع)
امام حسین (ع) هنگام بخشش به سائل دچار شرم و حیا میشدند و بر او رقت میکردند. حکایت یک عرب بادیهنشین که از امام حسین (ع) ضمن خواندن ابیاتی درخواستی کرد، از آن جمله است. حضرت وارد خانه شدند و چهار هزار درهم در عبایشان پیچیدند و آن را به خاطر شرم و حیا از سائل از شکاف در خانه به او دادند و گفتند: «بگیر، من از تو معذرت میخواهم که اگر در آینده مال و ثروتی به دست آوردیم، ابر رحمت ما بر تو خواهد بارید؛ اما چه کنم که زمانه متحول است و ما از مال و دنیا اندکی داریم.»[۵]
نمونه دیگر اینکه امام به سائلی هزار درهم دادند. سائل آن را گرفت و شروع به شمارش آن کرد. خازن آن حضرت به او گفت: «مگر چیزی فروختهای که بهای آن را با دقت میشماری؟» گفت: «بله، آبروی خود را دادهام.» امام فرمود: «سه هزار به او بدهید. هزار برای اینکه سائل است. هزار درهم برای آبرویش و هزار هم برای اینکه نزد ما آمده.»
نمونه سوم؛ شخصی نامهای به امام داد. امام حسین (ع) قبل از خواندن آن فرمودند: «خواستهات برآمده است.» کسی از امام پرسید: «آیا ملاحظه فرمودید در نامه چه نوشته است؟» امام فرمود: «خداوند از انتظار او در نزد من به مقداری که نامه را بخوانم، سؤال خواهد کرد.»
این صفت خاص در امام به حدی بود که حتی وقتی میخواست به جاهلی هم مطلبی را بیاموزد، از او شرم میکرد. در روایت است که امام پیرمردی را دید که وضو را بخوبی بلد نیست، امام خواست به او یاد بدهد، اما از اینکه او تحقیر شود، حیا میکرد. به او فرمود: «من و برادرم نزد تو وضو میگیریم، آنگاه تو بگو وضوی کدامیک بهتر است.» امام حسن (ع) و امام حسین (ع) وضو گرفتند و آن مرد صحرانشین گفت: «هر دوی شما خوب وضو میگیرید، اما این من هستم که وضو گرفتن را بلد نبودم.»
رقت قلب امام حسین (ع) بر اهل هموم و غموم
امام نسبت به گرفتاران و اهل غم، رقت خاصی داشتند. روزی بر «اسامهبنزید» که در حال احتضار بود، وارد شدند، چون حضرت را دید آهی کشید و اظهار غم و اندوه کرد، امام علت را جویا شد، اسامه گفت: «شصت هزار درهم بدهی دارم.» امام فرمود: «دین تو را ادا میکنم.» گفت: «دوست دارم مدیون نمیرم.» امام دستور داد مال را حاضر کردند و قبل از آنکه اسامه جان سپارد، آن را به طلبکارانش پرداخت کرد.
امام و اعطای صدقات
صفت دیگر، صدقه پنهانی دادن است، چنان که منقول است بعد از شهادت، در پشت آن سرور اثر پینهها دیدند، از حضرت سجاد (ع) سؤال نمودند، حضرت فرمود: «این اثر آن باری است که شبها به دوش میگرفت و از برای ایتام و بیوهزنان میبرد.»
منبع: میزان/ پایگاه تصصی امام حسین (ع)
انتهای پیام/