به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان ؛ در میان کوههای سر به فلک کشیده، در دل تاریکی شب و نیز در خس و خاشاک خشکیده سیستان، صدای همهمهای به گوش میرسد؛ دهها نفر لابه لای صخرهها و درختچهها مخفی شده اند؛ پاهایشان از خستگی رمق ندارد و دلهره تمام وجودشان را فرا گرفته است.
میان آنان افراد مختلف با سن و سال متفاوتی وجود دارد؛ از نوجوانان دوازده ساله گرفته تا افراد پنجاه ساله و بیشتر؛ که همه به دنبال زندگی بهتری با مشقت فراوان از مسیرهای صعب العبور مرزی گذشته و خود را به خاک ایران رسانده اند.
گاهی حدود ۲ تا ۳ روز پیاده روی میکنند تا بتوانند از راههای کوهستانی آن سوی مرز وارد خاک ایران شوند؛ با وجود آنکه افرادی به عنوان راهنما دارند، اما گاهی در مسیر گم میشوند.
قاچاق انسان و مهاجرت غیر قانونی افراد از جمله مشکلاتی است که از دیرباز در سیستان و بلوچستان وجود داشته است؛ با توجه به نبود ثبات کافی در کشورهای همجوار و نیز مشکلات کاری و درآمدی در این کشورها، افراد بسیاری قصد ورود غیر قانونی به ایران و زندگی در سایه آرامش موجود حتی با حداقل دستمزد را دارند.
در این میان، افرادی نیز هستند که از آب گل آلود ماهی میگیرند و با آشنایی که به برخی مناطق مرزی دارند، این قبیل اتباع خارجی را به صورت غیر قانونی وارد خاک ایران میکنند.
برخی افراد سودجو فعال در قاچاق انسان، پس از انتقال اتباع بیگانه غیرمجاز به داخل کشور، آنان را با خودروهای تیزرو سواری و وانت به استانهای داخلی انتقال میدهند که در این میان برخی رانندگان برای فرار از چنگ قانون با سرعت زیاد در جادههای اصلی و فرعی حرکت میکنند که در نهایت، منجر به حوادث جبران ناپذیری میشود.
برخی از این رانندگان در هر خودروی سواری گاهی تا ۲۰ نفر را سوار کرده و در جادهها به حرکت در میآیند.
تاکنون حوادث زیادی در جادههای سیستان و بلوچستان به ویژه شهرستانهای سراوان، سیب سوران، مهرستان، ایرانشهر، خاش و زاهدان اتفاق افتاده که عامل بیشتر آنها رانندگان خودروهای حامل اتباع بیگانه غیرمجاز و یا قاچاقچیان سوخت بودهاند.
میان قاچاقچیان انسان و کالا عبارتهای خاصی وجود دارد که یکی از آنها «بدوکی یا کوله بری» بوده و به معنای حمل و نقل کالا، اجناس و انسان به صورت غیر قانونی است.
مسیر قاچاق انسان از بخشهای مختلف سیستان و بلوچستان متفاوت است؛ معمولاً مهاجرانی که به صورت غیر قانونی از شمال استان وارد میشوند، مقصدشان بیشتر زاهدان و مشهد است و مهاجرانی که از مرزهای پاکستان وارد بلوچستان میشوند، بیشتر به سمت هرمزگان، یزد و کرمان میروند.
قاچاقچیان انسان پس از ورود این افراد مهاجر با خودروهای مختلف - که قبلاً بیشتر وانت بود و اینک خودروهای سواری- آنان را منتقل میکنند و کرایههای بسیار بالایی نیز میگیرند.
یکی از افرادی که پیشتر در کار قاچاق انسان بوده، گفت: مهاجران غیر قانونی در برخی مکانهای مشخص تجمع میکردند و ما با تعداد زیادی خودرو برای حمل آنان میرفتیم.
م. ص. ادامه داد: صندلیهای خودروی سواری را باز کرده و حدود ۱۵ تا ۲۰ نفر از مهاجران غیرقانونی را سوار میکردیم؛ به طوری که تعدادی از آنان در صندوق عقب خودرو جا میگرفتند.
وی افزود: برخی از آنان سفارشی بودند؛ به طور مثال فلان صاحب کار در یزد هزینه رفت و آمد وی را به شرط تحویل در محل کار پرداخت میکرد.
این راننده خودروی قاچاق انسان، تصریح کرد: مسیرهای عبور خودرو به گونهای بود که پاسگاهها و ایستهای انتظامی را دور میزدیم و بسیار خطرناک بود.
وی اضافه کرد: خودروها با سرعت بسیار زیادی حرکت میکنند؛ به طوری که هر گاه خودرویی منحرف شود، حتماً تعدادی از سرنشینان آن فوت میکنند.
یکی از ساکنان شهرستان سراوان در گفت: وگو با خبرنگار ایرنا اظهار کرد: در مرزهای این منطقه، به رغم تمام تدابیری که اندیشیده شده، مسیرهای صعب العبوری وجود دارد و بیشتر مهاجران از این مناطق عبور میکنند.
«نعیم رحمانی» ادامه داد: همیشه اخبار تصادف خودروهای «بدوکی» در این منطقه به گوش میرسد و معمولاً در هر تصادف، تعدادی کشته و زخمی میشوند.
وی افزود: خودروهای بدوکی معمولاً کرایهای چند برابر از مهاجران میگیرند و حتی آنان را کتک میزنند.
این شهروند سراوانی خاطرنشان کرد: برخی قاچاقچیان به مهاجران غیر قانونی فشارهای زیادی میآورند و گاهی نه تنها آنان را به مقصد نمیرسانند، بلکه از آنها اخاذی کرده و رهایشان میکنند.
بیشتر بدوکیها یا قاچاقچیان نیز مدعی اند که، چون شغل و کار مناسبی در شهر و روستایشان نیست، به اجبار به این کار غیر قانونی رو آورده اند و برخی از آنان نیز فقط راننده هستند و دستمزد ناچیزی میگیرند، اما در نهایت کار آنان سبب معضلات و مخاطرات بسیاری میشود که هم به جامعه ضرر میرساند و هم جان خودشان را به خطر میاندازد.
«شیر محمد بدخشان» مهاجر جوان پاکستانی به خبرنگار ایرنا گفت: شبانه از کوههای جالق به همراه گروهی چهل نفره و با راهنمای ایرانی وارد خاک ایران شدیم.
وی که در کمپ نگهداری مهاجران غیر قانونی حضور داشت، درباره نحوه مهاجرت به ایران افزود: بیش از ۴۸ ساعت پیاده روی کردیم تا به جایی که از قبل برایمان مشخص کرده بودند رسیدیم؛ بچههای کوچک و افراد مسن نیز در گروه بودند و برخی از آنان دیگر توان راه رفتن نداشتند.
این مهاجر پاکستانی ادامه داد: وقتی به مکان مورد نظر رسیدیم تنها یک تویوتا وانت و یک پژو منتظر ما بودند که به دلیل کمبود جا و اجبار، من و سه نفر دیگر وارد صندوق عقب پژو شدیم؛ خودرو حدود دو یا سه ساعت در حرکت بود و من نمیتوانستم دیگر نفس بکشم که ناگهان ضربه شدید به خودرو وارد آمد و من برای چند لحظه بیهوش شدم.
بدخشان اظهار کرد: گرمای آتش درون خودرو را حس کردم و به هوش آمدم؛ تمام افراد درون صندوق عقب فوت کرده بودند و تنها من زنده ماندم، اما نمیتوانستم خودم را از میان اجساد رها کنم تا اینکه مردم در صندوق را باز کردند و من جان سالم به در بردم.
وی افزود: پس از آن، چند روزی بیمارستان بودم و حدود یک ماه است که در کمپ اقامت دارم تا به پاکستان برگردم.
این مهاجر پاکستانی ادامه داد: من برای کار به ایران آمده بودم و تمام سرمایه زندگی خودم و پدرم را خرج کردم تا بتوانم در اینجا کار کنم و برای خانواده ام پول بفرستم، اما نشد.
او تصریح کرد: شاید بتوانم روزی به صورت قانونی به ایران بیایم و کار کنم، اما دیگر هرگز به صورت قاچاقی وارد ایران نمیشوم.
یک تبعه افغان نیز تعریف میکرد؛ هنگامی که سوار یک وانت بوده و پلیس آنها را تعقیب میکرده، خود را از وانت به بیرون پرت کرده که این امر سبب قطع دست چپش شده بود.
این مهاجران غیر قانونی به دنبال یافتن فردایی بهتر برای خود و خانواده شان عازم سفر مرگ میشوند و از محبوس شدن در صندوق عقب و یا هر بلایی که سرشان بیاید نمیهراسند، آنان نیز میخواهند روزگار خوشی داشته باشند، اما فراموش میکنند که ممکن است در این راه زندگی و جان خود را به هیچ و پوچ از دست بدهند.
منبع ایرنا
انتهای پیام /پ