به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مغز انسان همانند خود او حتی چندین برابر وی خارق العاده و پیچیده بوده و قدرتهای عجیبی و غریبی دارد.
قدرتهایی که حتی کامپیوترهای امروز نمیتوانند آنها را داشته باشند و یا حتی برخی از آنها را بدست بیاورند که در همین راستا باشگاه خبرنگاران جوان قصد دارد تا در این مطلب شما را با قدرتهای جادویی مغزتان آشنا نماید، پس پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.
از خصوصیات اصلی انسان، توانایی فوقالعادهی او در فکرکردن است؛ بهخصوص توانایی او در تفکر دربارهی نحوهی فکرکردن خود، شاید از بینظیرترین و انسانیترین ویژگیهای اوست. همانطور که انسان با افکار و اندیشههای خیالی و غیرمنطقی، مایهی اضطراب و نگرانی خود را فراهم میکند، از طریق تفکر صحیح و منطقی نیز میتواند خود را از شر ناراحتیهای خویش، رها سازد.
بیشتر بدانید: رازهای جالب و شگفتانگیز درباره مغزتان که شما از آن بیخبرید!
اکثر ما انسانها، اینگونه فکر میکنیم که تمام فعالیتهای فکری، محاسباتی، ادراکی و فرا حسی ما از طریق مغز انجام میشود. این تعریف کاملا درست نیست و البته کاملا غلط هم نیست.
مغز انسان تشکیل شده از آب و چربی است، همان طور که اطلاع داریم، آب دارای حافظه است، آب کلمات و انرژیهای مثبت و منفی را به خوبی درک میکند، نام خدا را از نام شیطان تشخیص میدهد و … در داخل قشر مغز انسان، نورونهایی وجود دارد، که شکل ظاهری آنها مانند ریشههای درخت است.
اصلیترین یاختههای عصبی هستند. این یاختهها وظیفه انتقال و دریافت دادههای عصبی را بردوش دارند. آنها این کار را از راه هدایت تکانههای الکتریکی انجام میدهند.
همانطور که مطالعه کردیم نورونهای یا رشتههای عصبی، مانند ریشههای درخت در لایه قشر مغز که از آب و چربی تشکیل شده است وجود دارند، این رشتهها پیامهای الکتریکی که در مغز تولید میشود را به دیگر نقاط بدن منتقل میکنند که باعث حرکت دستها، پاها و دیگر اعضای بدن میشود.
مغز و ذهن انسان، در تعامل به یک دیگر هستند، مبحث رو با مثالی آغاز میکنیم: مغز انسان رو همانند یک رادیو فرض کنید. ذهن انسان رو همانند یک آنتن رادیو. رادیو بدون آنتن کار نمیکند و همچنین آنتن هم بدون رادیو هیچ کارایی خاصی ندارد …
عدهای بر این باور هستند که مغز انسان همانند یک هارد دیسک کامپیوتر است. حال از شما این سوال رو دارم، آیا کامپیوتر خانگی شما که هزاران اطلاعات رو در خودش جای داده، آیا میتونه ایدهای جدید رو به شما ارائه کنه؟ آیا کامپوتر شما دارای سلیقه است؟ دارای احساسات و عواطف است؟ به طور حتم خیر.
بیشتر بدانید: چه عواملی مغز را تغییر میدهد؟
بلکه تنها از اطلاعاتی که در خود ذخیره کرده و یا برنامههایی که در حافظه اش تعریف شده میتونه استفاده کنه. اما ما انسانها در طول زندگی خود با مشاهده وقایع، تصمیمات متفاوتی میگیریم، هر یک دارای سلیقهای متفاوت هستیم، گه گاه ایدههایی رو ارائه میدیم که تا به حال کسی مانند اون ایده رو ارائه نکرده، خوابهایی از آینده رو مشاهده میکنیم که به حقیقت میپیونده و ... غیره.
پس در نتیجه: مغز انسان تنها یک کامپیوتر یا هارد دیسک نیست، بلکه در کنار حافظهای که در خود داره، یک رادیو هم هست که توسط آنتن، اطلاعاتی نو، جدید و تازه رو دریافت میکنه. به تعریف دیگر، مغز تجربیات رو ثبت میکند، اما ذهن، تجربه میکند. ذهن یک شعور زنده است که تکامل مییابد و تکامل را دریافت مینماید. زمانی که به موضوعی فکر میکنید، ذهن شما درست مانند رادیویی است که در حال جستجو برای دریافت سیگنال آنتن دهی بهتر است، همچنین اطلاعات ذخیره شده در قشر مغز را نیز جستجو میکند تا از تلفیق این دو، یک نتیجه گیری را حاصل کند.
حال با این مقدمه به مبحث قدرتهای شگفت مغز میپردازیم.
اگر مغز انسان اندیشه تولید میکند و این افکار نتیجه اطلاعات انبار شده در حافظه انسان باشد، چگونه ممکن است که فکر تازهای به ذهن کسی برسد؟ افکار جدید از ذهن میآیند نه از مغز. اصلیترین افکار جدید را الهام مینامند؛ و دیدن چیزی جدید در مورد خود را بصیرت مینامند.
گاهی ما در طول زندگی خود با موانعی رو به رو میشیم، با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنیم، ناگهان ایدهای به ذهنمان میرسد، یا کلامی رو دریافت میکنیم و در دل ایمان داریم که این ایده یا کلام درست است و آن را عملی میکنیم. بعد از انجام این کار خواهیم دید از لحاظ مادی یا معنوی ارتقاء پیدا کردیم. در نتیجه الهام یک پیام ذهنی یا کلامی برای پیشرفت انسانها است. اختراع برق، اختراع ماشین بخار، کشف جاذبه زمین، همه اینها را میتوان یک الهام نامید.
هر یک از ما انسانها دارای افکار و اخلاق خوب و بدی هستیم. اما به کرار دیدیم که برخی از انسانها در دیدن مشکلات و ضعفهای خود ناتوان هستند. این افراد بصیرت را ندارند یا بصیرت را گم کرده اند. یک رایانه شخصی، صبح زمانی که شروع به کار میکند به این فکر نمیکند که چطور امروز را بهتر از دیروز کار کند و بیاندیشد. اما آیا خود شما هم مانند یک رایانه فکر میکنید؟ جواب این سوال با شماست. زمانی که شما تصمیم میگیرید بهتر از این باشید، اخلاقهای بد خود را تکرار نکنید و به سمت خوبیها پیش برید یعنی شما از ذهن خود، بصیرت را دریافت کرده اید. بصیرت نیز یک نوع الهام از خدا برای شماست. الهام و بصیرت را باید جستجو کرد و سپس در انتظار طلوعشان نشست.
بعضی وقتها پیش اومده که خواستیم به کسی تلفن بزنیم، به محض تلفن کردن طرف مقابل گفته که اتفاقا همین الان میخواستم بهت تلفن کنم، یا همین الان تو فکرت بودم. این اتفاق رو ما تله پاتی مینامیم. اما اگر به این موضوع از نظر علمی نگاه کنیم چه اتفاقی خواهد افتاد؟
دانشمندان این موضوع رو بر روی فرزندان دو قلوی بسیاری انجام دادند که در لحظهی تولد این فرزندان رو از هم جدا کردند، زمانی که فرزندان بزرگ شدند، با اینکه در خانوادههای متفاوت و مکان متفاوتی بزرگ شده بودند، اما بیش از ۵۰ درصد علاقهها و افکار اونها با هم مشابهها بوده. بسیار مشاهده کردیم که در زمانهایی، به ناگه، دلشورهای شدید بهمون دست میده، این اتفاق بیشتر در مادرها اتفاق میفته، مادر به یکباره میگه، دلشوره دارم، بچم، زنگ بزن بچم ببین کجاست، تماس که میگیریم متوجه میشیم اتفاقی برای شخص مورد نظر افتاده. عجیب اینکه مادر چطور این اتفاق رو حس کرده!
تجربهی جالب دیگر دانشمندان این بود که، مادری رو از فرزند خود جدا کرده و چندین کیلومتر دورتر از مادر نگه داشته اند. درست در زمانی که بچه شروع به گریه کردن میکنه، ترشح شیر در سینههای مادر نیز دیده میشد. این امر، به علت وحدت ذهن مادر و ذهن فرزند با یکدیگر است؛ که پیغامهایی رو به یکدیگر ارسال و دریافت میکنند. از این رو است که میگیم ذهن یک گیرنده دارای شعور، درک و تکامل است.
ادراک فرا حسی همان طور که از نامش پیداست، یعنی درک کردن چیزی فراتر از حسهای پنجگانه. به عنوان مثال: در حال راز و نیاز با خدای خود هستید ناگهان دچار شعف و سرور میشوید. یا بالعکس میل به گریه و سجده به انسان دست میدهد.
بیشتر بدانید: ۱۰ حیوان باهوش جهان را بشناسیم
همان طور که اطلاع داریم، به طور مدام اطلاعات و هدایتها و در یک جمله نور الهی سراسر در حال جاری شدن بر تمام هستی است. همان طور که در بالا گفته شد، اگر خود را آماده کنیم و در انتظار طلوع بنشینیم این اطلاعات را دریافت میکنیم. به عنوان مثال اختراع همزمان دو دانشمند به نامهای لایپنیتز و نیوتون که به یک اختراع در یک زمان مشابه دست یافتن، در حالی که کیلومترها از هم فاصله داشتند، یکی از مثالهای مشهور باشد. در یک معنی شاید این جمله که ایدههایی در ((هوا)) است، درست باشد. جالب اینکه این هشیاری دریافت، تنها در انسانها وجود ندارد، بلکه گیاهان نیز هم این خاصیت را دارا هستند، به عنوان مثال طبق تحقیق دانشمندان گیاه شناسی، در جنگلها، زمانی که درختان مورد استفاده بی رویه حیوانات قرار میگیرند، بعضی از درختان صمغهایی را برای دفاع از خود در برگها ترشح میکنند که باعث میشود از این استفاده بی رویه در امان باشند. این پدیده را نیز نمیتوان چیزی جز یک شعور و علم الهی که در لحظهی لازم وارد عمل میشود نام گذاری کرد.
در مبحث جهان بینی از منظر علمی ما این رو میخونیم که رویدادها با هیچ نیروی بیرونی سازمان نیافته اند، اما مبحث تصادف و اتفاق چیز دیگری رو عنوان میکنه، تا به حال پیش اومده کسی رو ببینید و فکر کنید که این آدم را چندین ساله که میشناسید؟ یا تا به حال اتفاق افتاده که دچار مشکل شدید و یا نیاز به کمک شخصی دارید، در همین حین است که با کسی آشنا میشید که تنها اون شخص میتونه مشکل شما رو حل کنه؟ یا زمانی که کسی در آخرین دقیقه تصمیم میگرد سوار هواپیما نشود و بعد آن هواپیما سقوط میکند؟ با مشاهده این وقایع به این نتیجه میرسیم که چیزی بیش از موضوع جهان بینی یا اتفاق و تصادف در این رویدادها دخیل هستند.
چه چیزی باعث میشود که انسانی درست در لحظهی نیاز به انسان کمک کند؟ برای پاسخ به این سوال، سَری به ژنتیکهای انسان میزنیم. بدن شما تشکیل شده از میلیاردها سلول است که در داخل هر سلول یک دی انای DNA وجود دارد.
DNA در انسان، درون هستهی سلول باقی میماند و ۹۹% موارد اولیه ژنتیکی دی ان دی در حالت غیر فعال و خنثی قرار دارد تا زمانی که زمانی که بازگشایی و تقسیم و یا ساخت سلول دیگری نیاز باشد … دی انای انسان که غیر فعال نیز هست، چطور میداند در زمان مناسب باید زنده و فعال شود؟
برای افتادن دندانهای شیری یک کودک و جانشین شدن دندانیهای دائمی، DNA باید دربارهی گذشت زمان خیلی چیزها بداند. همین مساله در باب هر فرآیندی در داخل بدن انسان صادق است. هر سلول در بدن انسان به وضوح میداند که خود را چگونه تغذیه کند، یک سلول نهایتا تا سه روز عمر میکند، سلول زمانی که به زوال نزدیک میشود DNA موجود در سلول خود را فعال میکند تا سلول دیگری تولید شود. حال به این قضیه از ابعاد بالاتری نگاه کنید … اگر من و شما هر یک خود را یک سلول در این افرینش تصور کنیم چه؟ با کمی بینش و بصیرت در خواهیم یافت زمانی که در کوچکترین عضو بدن یعنی سلول؛ همه چیز به درستی و در زمان مناسب انجام میشود، پس برای ما هم میتواند به همین شکل باشد، هر چیزی در زمان مناسب به دست ما خواهد رسید، البته به این شرط که ما زمان خود را با زمان محیط پیرامون هماهنگ کنیم. این یعنی همزمانی. همزمانی ما با محیط پیرامون اشاره به همان آگاهی ما از علت حضور در دنیا دارد، زیرا یک سلول میداند چه وظیفهای در دنیا دارد، ما نیز باید بدانیم چه وظیفهای داریم؛ و همان طور که گفته شد، اگر ما خود را آماده نگه داریم، هر چیز در زمان مناسب به دست ما خواهد رسید.
با این دسته از افراد، روانشناسان بیشتر آشنا هستند، انسانهایی که دچار چند شخصیتی هستند، الان خوب هستند، ساعتی بعد دیوانه، ساعتی بعد ایثارگر، ساعتی بعد غمگین و افسرده هستند.
به تعاریف زیر دقت کنید.
بیشتر بدانید: خواص درمانی بستنی + صورات غلط پیرامون بستنی
زمانی که یک قانون پایان میپذیرد، قانون دیگری ظاهر میشود، ما این رفتار رو در سلولهای بدن نیز شاهد هستیم، سلول در مغز، شاید در تمامی عمر زنده بماند، اما همان سلول در بدن انسان، سه روز عمر میکند. همان سلول هنگامی که در اسپرم مرد وجود دارد، در داخل کمر، به بقای زندگی خود و دیگر اسپرمها کمک میکند، اما زمانی که وارد رحم زن میشود تمام تلاش خود را انجام میدهد تا از دیگر اسپرمها سبقت بگیرد تا به تخمدان برسد و زندگی دیگر سلولها برایش ارزشی ندارد. در انسانهای چند شخصیتی نیز همین روال وجود دارد. انسان چند شخصیتی دارای ثبات اخلاقی نیست و مکانهای مختلف رفتاریهای متفاوتی را از خود نشان میدهد، در هر شخصیت چنان ایفای نقش میکند که گویا تا چند دقیقه قبل شخص دیگری نبوده است. افراد چند شخصیتی، قبول ندارند که دچار توهم میشوند یا اینکه چندین شخصیت را دارا هستند، بلکه خود را یک انسان با ثبات فرض میکنند. انسان چند شخصیتی یک بازیگر ماهر است که نمیتواند ببیند توهم، توهم است.
مغز از انجام کارهای هوشمندانه خسته نمیشود، اما به گفتهی روانشناسان و پزشکان، از میزان تمرکز و فعالیت آن ممکن است کم شود. تحقیقات اخیر نشان داده جایی که شما بتوانید صدای امواج را بشنوید، نسیم دریا را حس کنید، طیفهایی از رنگ آبی را ببینید و ماسههای گرم را حس کنید، مغزتان میتواند بهتر کار کند. به همین دلیل است که ما قدرت خود را در کنار دریاها و اقیانوسها زودتر بازیابی میکنیم.
بیشتر بدانید: مهم ترین و شگفت انگیز ترین خواص زیتون برای سلامتی
نمک درمانی یا هالو تراپی کنید. در جنگل قدم بزنید، به شهرهای ساحلی سفر کنید و بیمحابا با پاهای برهنه روی ماسهها قدم بزنید. سعی کنید در هر فرصتی که برایتان پیش آمد به ساحل بروید.
هر وقت که نتوانستید از پس کار سختی بربیایید یا باید تصمیم دشواری بگیرید نقاشی بکشید. نقاشی کشیدن باعث فعال سازی هر دو نیمکرهی مغز شده و سریعتر میتوانید به راه حل برسید. مطالعات نشان داده بچهها اگر در دفترشان نقاشی کنند یا حتی خط خطی کنند، ریاضی را بهتر یاد میگیرند و اطلاعات را سریعتر به خاطر میسپارند. پس ۱۰ تا ۲۰ دقیقه نقاشی کنید، از دست غیر مسلط خود استفاده کنید. مثلا اگر چپ دست هستید از دست راست خود استفاده کنید. سعی کنید هر روز این کار را انجام دهید تا در عرض فقط یک ماه اثر آن را ببینید.
تاب بازی در دوران کودکی، رشد قسمتهایی از مغز را که مربوط به حرف زدن و پردازش اطلاعات است تقویت میکند. تاب خوردن در هر سنی، دهلیز داخلی گوش را با بهبود مهارتهای جهت یابی فضایی تقویت میکند. این حقیقت را فضانوردان تائید کردهاند. دو تا سه بار در هفته، ۱۵ تا ۲۰ دقیقه تاب بازی کنید و چرخ و فلک بازی را هم فراموش نکنید.
در میان افرادی که مجبورند اندامهای حسی خاصی را بیشتر به کار ببرند چیزی به نام حس ششم وجود دارد. مثلا افراد نابینا میتوانند با تمرکز روی حسهای شنوایی، بویایی و گیرندههای لمسی خود، فضای اطرافشان را حس کنند. مغز آنها برای عملکرد درست، بر اساس اطلاعات دریافتی، نقشهی خاصی میچیند. چند بار در هفته تمرینهای خاصی انجام دهید مثلا عقب عقب راه بروید.
مغز حین تمرینات سخت بدنی بهتر کار میکند. هنگام تمرینات ِ. سراسر بدن، هورمونهای مسئول حافظه، تحلیل مهارتهای جدید و نگهداری نرونها تولید میشوند. مثلا در آزمایشی، افراد باید مسائلی را حل میکردند. در زمان استراحت، گروه A. تمرینات کششی انجام داد در حالیکه گروه B. فقط استراحت کرد. نتایج نشان داد گروهی که استراحت کرده بود، از پس حل مسائل برنیامد. نکتهی مهم این است که سلامتی خود را حین تمرین و ورزش به خطر نیندازید. بازیکنان راگبی معمولا اختلالات مغزی دارند که علت آن آسیبهای مکرر سر است که حین مسابقات روی میدهد. پس تنها به شطرنج و جدول اکتفا نکنید. شنا کنید، برقصید و یوگا تمرین کنید تا تمام بدنتان رشد کند.
شیر، منع مصرفهای زیادی دارد. مصرف سایر فرآوردههای لبنی برای مغز و بدن بسیار بهتر از شیر است. چاقی باعث تخریب کانالهای عصبی شده و قند و چربیهای ترانس منجر به التهاب میشوند. در نتیجه مغز سراغ کارهایی میرود که انرژی کمتری نیاز دارند و افسردگی به وجود میآید. کم غذایی نیز میتواند مغز را از حالت تعادل خارج کند؛ چون تمام انرژی خود را صرف پیدا کردن غذا میکند و میتواند باعث حساس شدن و پرخاشگری فرد شود.
بیشتر بدانید: عجیبترین و ترسناکترین حقایق درباره محیط پیرامونتان که شما را به وحشت میاندازد!
طول عمر مغز کوتاه شده و ریسک اختلالات مغزی افزایش مییابد. ماههای چرب، مغزها، میوهها و سبزیها را وارد رژیم غذایی هر روز خود کنید.
تقریبا هر مهارتی را میتوان در بزرگسالی یاد گرفت. مثلا بسیاری از جراحان بعد از ۳۰ سالگی شروع میکنند به یادگیری نواختن ویولون تا مهارتهای حرکتی خود را تقویت کنند. بعضی از افراد در مشاغل خاص، بازیهای ویدیویی انجام میدهند تا سرعت واکنش، منطق و تصمیم به رفتاری مناسب در ماموریتی خاص در آنها تقویت شود. از انجام کاری که زمانی در دوران کودکی آرزویش را داشتید نترسید. مهارتهای جدید، راههای عصبی جدیدی درست میکنند که جلوی پیری مغز را میگیرد. پس نگران سن و سالتان نباشید.
خوشبینها راحتتر با شکست و ناکامی کنار میآیند و زودتر هم به هدف میرسند. اما بدبینها و آنهایی که مدام نگرانند بیشتر دچار بیماریهای قلبی و سرطان میشوند. حتی اگر نگرش شما نسبت به زندگی تحت تاثیر ژنهایتان است، تجربیاتی که خودتان در زندگی کسب میکنید میتواند از شما آدم دیگری بسازد. به همین دلیل است که روانشناسان مدام توصیه میکنند خوشبین باشید و مثبت فکر کنید. راههای گوناگون و واقعا متنوعی برای کنترل اضطراب و تصحیح نگاهتان به دنیا وجود دارد، دنبال آنها بروید و یاد بگیرید چگونه متفاوت فکر کنید.
درک اساسی ریاضی، یک غریزه است. ریاضی مهارت مهمی برای بقاست. مثلا انسان اولیه باید میتوانست تعداد افراد در قبیلهی دشمن را مشخص کند. توانایی انجام ریاضیات در افراد، متفاوت است، اما حتی در بزرگسالی هم میتوان آن را تقویت کرد. تقویت مهارت ریاضی بر عملکرد حافظه تاثیر میگذارد و برای کارهای خلاقانه مفید است. با چیزهای ساده شروع کنید؛ مسائل سادهی ریاضی را حل کنید، محاسبات روزمره را ذهنی انجام دهید و سراغ ماشین حساب نروید.
کافئین عملکرد مغز را تقویت میکند و میتواند ناهنجاریهای حافظه که مرتبط با سالخوردگی هستند را به تاخیر بیندازد، اما مجبور نیستید مدام قهوه بنوشید. شما میتوانید حافظهی خود را با خواندن کتابهای زیاد تقویت کنید و سطح اطلاعات خود را بالا ببرید.
ببینید: ترفند خلاقانه ژاپنیها برای عمل ضرب اعداد
هر هفته حداقل یک تا دو کتاب در ژانرهای گوناگون بخوانید. کتابهای قدیمی را دوباره بخوانید و اطلاعات آن را بازیابی کنید. اگر برای یک مدت طولانی از اطلاعاتی که در مغزتان دارید استفاده نکنید، مغز آنها را از حافظه پاک خواهد کرد.
تحریک الکتریکی مغز چیزی است که برای دانشمندان، ورزشکارانی خاص و آنهایی که میخواهند از یک آسیب مغزی یا سکتهی مغزی ریکاوری شوند کاربرد دارد. این درمان، تمرکز را تقویت کرده، تفکر منطقی را رشد میدهد، سرعت عکس العمل را زیاد میکند، حافظهی کلامی را تقویت میکند و تصویر سازی و تجسم را برمیانگیزاند. مثلا در مطالعهای هیچ یک از افراد نتوانستند یکی از مسائل سخت منطق را حل کند، اما بعد از تحریک الکتریکی مغز، ۴۰ درصدشان توانستند به جواب درست برسند. شما فقط بعد از مشورت با پزشک و تجویز او میتوانید این شیوه را به کار ببرید.
انتهای پیام/
فقط یه سوال؟
مغز میتونه ظرف بزنه یا مثلاً تلقین ظریف کنه؟
موفق و سربلند باشید
این پیج بهترین پیج بود که تا بحال خوندم راستی اولین پیج بود که تا اخر خوندم:)