ببخشید.جواب سوالاتون چه شد؟ساعت از 17 گذشت

ببخشید.جواب سوالاتون چه شد؟ساعت از 17 گذشت

سلام علیکم.برادرم 31سالشه.چندسالیه که متوجه شده غده توی سرش داره البته بامصرف قرص داستینکس رشدش رومهارکرده.خیلی کم توقع وعصبی شده.توی یک حال خوبه یک آن باکوچکترین خطای اطرافیان عصبی میشه طوریکه حتی دخترکوچیکش رو خیلی بد کتک میزنه.
تحمل هیچ کس رونداره. مدام ازین واون دلخورمیشه ومدت زیادی رو غرمیزنه وگلایه میکنه.خیلی تنش داره.دیگه احترام کسی رونگه نمیداره.این درحالیه که همه قبول دارن قبلا صبروحوصله ش زیاد بوده

شب ها هنگام خواب دو دستم از مچ به پایین دچار بی حسی و گزگز میشه تا جایی که بیدار میشم و می بینم دستم به این حالت دچار شده که با صاف کردن مچ دست این حالت کم کم از بین میره , یه مچ بند آتل دار خریدم دیگه دچار نمیشم به این حالت شبها ولی چرا باید دستم اینطوری بشه ؟ و آیا این علامت بیماری ای دیگه است 33 سالم هست و یک ماهی هست به این حالت دچار شدم

سلام.من پسری 28 ساله ام.از دوران ابتدایی تاکنون سردرد هایی دارم مخصوصا زیر ابروها تا پشت سرم تیر میکشه و هنگام سردرد عرق سرد میکنم و سردرد ها یک طرفه است یا چپ یا راست.
در ضمن عدم تعادلی هم در هنگام راه رفتن دارم.مثلا لی لی نمی تونم راه برم یا روی یک خط صاف نمی تونم راه برم.پای راستم هنگام راه رفتن انگار باز تر از پای چپم است. عدم تعادلم به حدی است که یک سینی چای مخصوصا در جمع نمی تونم تعارف کنم و لرزش دست میگیرم و دست و پامو گم میکنم و میفتم.از رانندگی با موتور و ماشین میترسم چون تعادل ندارم. گاها حس میکنم دچار دوبینی میشم. سال 95 رفتم پیش متخصص مغزو اعصاب و سی تی اسکن مغز گرفت گفت مخچه ام کوچک شده و جینسینگ و ویتامین b و e بهم داد گفت یک ماه دیگه بیا.ولی ترسیدم و نرفتم.هنگام صحبت کردن اغلب من من میکنم و تپق میزنم . در جمع صحبت کنم لرزش صدا دارم. در جمع خیلی دست و پامو گم میکنم. خیلی وقتا احساس خستگی هم دارم.
لطفا بفرمایید دقیقا مشگل من چیه و آیا راه علاجی هم هست؟ چه داروهایی استفاده کنم؟ممنون از پاسخگویی شما

سلام،من وقتی میخوام درجمع صحبت کنم دچار استرس و لرزش صدا میشم . از سخن گفتن درجمع یا سخنرانی وحشت دارم.

چرا همیشه به مرگ اطرافیانم فکر میکنم. واین فکر همیشه من و ازار میدهد. دچار حمله پانیک ام میشم. خیلی سخته. به نظر شما چه کارهای باعث سریع تر شدن روند بهبودی من میشود.

سلام همسرم رابطه اش با مردم و همسایه ها بسیار خوب روابط عمومی بالا خوش برخورد طوری که خیلی ها دوست دارند با ایشان هم صحبت بشوند ولی در عوض با خانواده آشنایان علی الخصوص دختر بزرگم اصلا رابطه خوبی نداره مدام به بهانه مختلف گیر میده بعضی روزها بارها مورد ضرب وشتم قرار میده طوری که فصل امتحانات اصلا وقتی برای درس خواندن برایش نگذاشته بود مدام خانه دعوا درگیری بود بعضا حتی تهمت به وی میزد همین برخورد کمترش با پسرم داشت البته زمانی که با دخترم درگیر بود با پسرم ارتباط خوبی داشت با من که شوهرش بودم از اولش درگیر بود الان کمتر شده بیشتر با دخترم درگیره بعضی مواقع درگیری بحدی شدید میشه که صدای همسایع در میاد لطف کنید هم من که شوهرشم هم دخترم را راهنمایی کنید ما پند ساکن هستیم

سلام من بعضی وقتی دچار اضطراب میشم بطوریکه فکر میکنم اتفاق ناگواری برای بدنم رخ میده لطفا کمکم کنید

نزدیک 10سال یابیشتراست دچاراضطراب ووسواس فکری هستم متاسفانه 2سالی هم هست دچارحملات عصبی می شوم البته 2ماهی قرص مصرف کردم ولی چون به شدت خواب آلودوبنگ می شدم دیگه مصرف نکردم الان بزرگترین مشکلم سبکی سرواحساس بی هوش است که حتی بعضی مواقع ازابتداصبح تاآخرشب ادامه پیدا میکنه لرزش دست هم دارم واقعا سخته لطفا راهنمایی کنید

سلام ، روحيه حساس دارم و مى دانم كه كمال گرا هم هستم ، ازمدتها پيش احساس پوچى مى كنم و در برخورد با وقايع اجتماعى اغلب گوشه گير شده و به شدت افسرده شده ام، ديگر از دنيا و زندگى و خانواده وحتى خواب هم لذتى نمى برم، سرخورده و بلاتكليف شده ام ، افكار مزاحم و وبه نوعى انتقال افكار اطرافيان به ذهنم كه برايم ثابت شده هم هست بسيار آزارم مى دهد ، در يك كلام عاجز شده ام ، اگر راهى مى دانيد كه همه چيز برايم عادى باشد و به قولى بيخيال شوم لطفاً لطفاً لطفاً كمكم كنيد

با سلام
دو سال پیش بود که بخاطر برخی علایم (گیج در سر ،حالت تهوع، بی حوصلگی ، وسواس فکری و استرس زیاد) توسط روانپزشکی تحت معالجه قرار گرفتم و ایشون تشخیص افسردگی و استرس واسم دادن و برام قرص آسنترا تجویز‌کردن که تو سه هفته اول واقعا اثرشو دیدم و تا الان هم واقعا عالی عمل کرده منتهی یک روانشناس بهم گفت که اگر رواندرمانی رو شروع کنی میتونه جای دارودرمانی رو بگیره منم به مدت یکسال رواندرمانی رو تو مرکز بهداشت دانشگاهمون انجام دادم که به خیلیی چیزا پی بردم اینکه پنیک بودم و کمتر شد و دچار دو تا از طرحواره ها هستم اما چون امسال فارغ التحصیل شدم دیگه نتونستم ادامه بدم به نظر شما واسه مشکلاتی که ریشه در گذشته داره و زندگی الان منو درگیر کرده باید چیکار کنم ؟؟؟ (طرحواره های من یکی رهاشدگی هست و یکی عزت نفس پایین)

سلام
بنده سی ساله هستم و مشکل سابقه حملات پانیک دارم.
مشکل الان من اینه که تو خونه فشار خونم 11 هست و جاهای شلوغ یا مطب فشارم رو 18 میاد. از نظر قلب و مغز و اعصاب هیچ مشکلی ندارم.
4 سال هم دارو(سیتالوپرام و کلونازپام) مصرف کردم و پانیکم خوب شد ولی فشار خون بیرون از خانه خوب نشد..و الان هیچ دارویی مصرف نمیکنم.
آیا این قبیل فشار خون به سلامتی من صدمه میزنه؟ یا چیز مهمی نیست؟

با عرض سلام و خسته نباشید
من هیچ نظر مخالفی را حتی اگه درست باشه نمیپذیرم و حتی باعث آشفتی و بهم ریختگی من میشه و با کوچک ترین صدا آشفته میشم و هرکاری انجام بدم سریع دچار پشیمانی میشم و باعث میشه که همیشه ناراحت باشم و خودرو سرزنش کنم همیشه استرس دارم و دچار سردرگمی هستم ود در کل تعادل روحی مناسبی ندارم و دچار وسواس هستم احساس میکنم هر کی حرف میزنه در باره من حرف میزنه و ناامید میشم

با عرض سلام و ادب خدمت شما عزیزان ؛
حقیقتش فکرم شدیدا زیاد شده که هر چ تلاش میکنم که مثل بعضی ها که در صد فکری شان از خودم کمتر نمی تونم به اون حد برسم و واقعا تو درس خوندنم خیلی برام مشکل ساز شده و پاره وقت طور ی بهم میشه که فکرم خیلی به جای بیراهه میره واقعا کمکم کنید تودرسم لنگ میزنم بابت فکر

سلام ، روحيه حساس دارم و مى دانم كه كمال گرا هم هستم ، ازمدتها پيش احساس پوچى مى كنم و در برخورد با وقايع اجتماعى اغلب گوشه گير شده و به شدت افسرده شده ام، ديگر از دنيا و زندگى و خانواده وحتى خواب هم لذتى نمى برم، سرخورده و بلاتكليف شده ام ، افكار مزاحم و وبه نوعى انتقال افكار اطرافيان به ذهنم كه برايم ثابت شده هم هست بسيار آزارم مى دهد ، در يك كلام عاجز شده ام ، اگر راهى مى دانيد كه همه چيز برايم عادى باشد و به قولى بيخيال شوم لطفاً لطفاً لطفاً كمكم كنيد

سلام ، روحيه حساس دارم و مى دانم كه كمال گرا هم هستم ، ازمدتها پيش احساس پوچى مى كنم و در برخورد با وقايع اجتماعى اغلب گوشه گير شده و به شدت افسرده شده ام، ديگر از دنيا و زندگى و خانواده وحتى خواب هم لذتى نمى برم، سرخورده و بلاتكليف شده ام ، افكار مزاحم و وبه نوعى انتقال افكار اطرافيان به ذهنم كه برايم ثابت شده هم هست بسيار آزارم مى دهد ، در يك كلام عاجز شده ام ، اگر راهى مى دانيد كه همه چيز برايم عادى باشد و به قولى بيخيال شوم لطفاً لطفاً لطفاً كمكم كنيد

دلیل استرس وبی حسی کل بدن بعد از مصرف قرص سیتالو پرام چیست آیاادامه مصرف قرص مشکلی نداره .با تشکر

با سلام و احترام؛
آیا مصرف داروی دپاکین 500 بصورت شبی نصف بر روی حافظه، توجه و یادگیری تاثیرگذار است؟

علت اینکه تمام ذهنمان را افکار مزاحم پر کرده و نتوانیم تمرکز کنیم و هر کاری کنیم هم آن فکر ها از ذهنمان بیرون نروند چیست ؟

سلام.مادر من ناگهان دلشوره میگیره احساس ترس میکنه و طپش قلب میگیره پشت سرش خیلی درد میکنه .با کوچک ترین صدا هم میترسه ... عرق که میکنه هم سردر شدید پشت سرش میگیره ... دکتر قلب هم گفته قلبش مشکلی نداره اینها علائم چی هستند ؟

با سلام و خسته نباشید.من زمانی که نور مکان یا صدایی زیاد میشه زود واکنش نشون میدم یا وقتی که عصبی میشم احساس میکنم قندم افت کرده و شروع به خوردن میکنم یا وقتی که دستم خیلی کوچیک بریده میشه احساس ضعف تاری دید ویا اگه ایستاده هم باشم از حال میرم کم خونی هم انقدر قابل توجه نیست بعضی اوقات هم قسمت سمت چپم مخصوصا دست چپم تیر میکشد و درد دارد .نوار قلب هم گرفتم گفت مشکلی دیده میشه پس اکو و عکس پرتو نگاری هسته ایی هم انجام دادم خدا رو شکر گفتن مشکلی نداری امکان داره همه ی این مواردی که ذکر کردم از ضعف اعصاب و استرس باشه و اینکه اگه از اعصاب باشه راه درمانش چی میتونه باشه باسپاس فراوان(سن 24)

سلام خدمت استاد گرامی،
اینجانب۴۰ ساله ، مدتی است چه در خواب و چه در بیداری کلا در حالت درازکش ، دست و پایم از درون دچارلرزش و پرش میشود همراه با احساس سرمای شدید که احساس میکنم باعث تحریک اعصاب میشود ، و گاها در خواب دچار پرش شدید پا و بدن میشوم که چندین بار به فاصله چند دقیقه از هم تکرار میشود (مثل ماهی که از آب بیرون افتاده باشد) ، میشود لطفا راهنمایی بفرمائید .
متشکرم

سلام خدمت استاد گرامی،
اینجانب۴۰ ساله ، مدتی است چه در خواب و چه در بیداری کلا در حالت درازکش ، دست و پایم از درون دچارلرزش و پرش میشود همراه با احساس سرمای شدید که احساس میکنم باعث تحریک اعصاب میشود ، و گاها در خواب دچار پرش شدید پا و بدن میشوم که چندین بار به فاصله چند دقیقه از هم تکرار میشود (مثل ماهی که از آب بیرون افتاده باشد) ، میشود لطفا راهنمایی بفرمائید .
متشکرم

علت هجوم افکار مزاحم چیست ؟ ، صحبتهای دیگران که ظاهرا در حال بدگویی از ما هستند و بذهن خطور میکند ، افسردگی ارثی قابل درمان کامل هست ؟