به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان، پایگاه اینترنتی نشنال اینترست در گزارشی تحت عنوان «روسیه امروز اتحاد جماهیر شوروی سابق نیست» نوشت: متاسفانه افکار عمومی آمریکا و سیاستمداران این کشور هر دو به شدت گرایش دارند تا روسیه امروز را با اتحاد جماهیر شوروی سابق مقایسه کنند و آنها را برابر نشان دهند. این عادت دیرینه اخیرا یک بار دیگر با واکنش رسانهها و محافل سیاسی به نشست دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین، سران آمریکا و روسیه، در هلسینکی فنلاند نمایان شد.
منتقدان ترامپ وی را به همنوایی با پوتین و حتی ارتکاب خیانت به علت برخورد ناکافی در دفاع از منافع آمریکا و نشان دادن اشتیاق بیش از اندازه به دوستی و مودت با رهبر روسیه متهم کردند. آنها رفتار ترامپ را به مثابه جرمی نابخشودنی قلمداد کردند؛ زیرا از دیدگاه آنان روسیه یک تهدید محض علیه آمریکا به شمار میرود. برخی از سیاستمداران آمریکایی با طرح اتهام دخالت روسیه در انتخابات سال ۲۰۱۶ ریاست جمهوری آمریکا، آن را به معنای حمله به آمریکا و به مثابه حمله پرل هاربر (حمله ناگهانی هواپیماهای جنگنده ژاپن به پایگاه دریایی آمریکا در پرل هاربر در سال ۱۹۴۱ میلادی) و حملات یازده سپتامبر قلمداد میکنند.
مخالفان میگویند رفتار ملتمسانه ترامپ در برابر پوتین در مقایسه با رفتار رئیسان جمهوری قبلی آمریکا در برخورد با تهدیدات کرملین علیه آمریکا و غرب بسیار شرمآور بوده است. مشکل اصلی در استناد به چنین مثالهایی این است که رئیسان جمهوری قبلی آمریکا با کشور متفاوتی غیر از روسیه امروز سرو کار داشتهاند: اتحاد جماهیر شوروی.
در ادامه این مطلب آمده است: افکار عمومی آمریکا و بسیاری از سیاستمداران این کشور به گونهای رفتار میکنند که گویی میان شوروی سابق و روسیه امروز تفاوتی وجود ندارد. بدتر از آن رهبران آمریکا خواهان توسل به همان نوع سیاستهای خصمانه و مصالحه ناپذیری هستند که واشنگتن برای مهار قدرت شوروی سابق بدان متوسل میشد. این یک لطمه بزرگ است که از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در پایان سال ۱۹۹۱، به گونهای فزاینده روابط آمریکا با روسیه را مسموم کرده است.
فلسفه سیاسی و اجتماعی این کشور در مقایسه با دوران شوروی بسیار فرق کرده است. در یک کلام اینکه روسیه امروز یک قدرت متعارف و تا حدودی محافظهکار است در حالی که اتحاد شوروی یک قدرت تمامیت خواه بود و این یک تفاوت چشمگیر و بزرگ است که لازم است سیاستمداران آمریکایی بدان توجه داشته باشند و این موضوع را در سیاستگذاریهای خود لحاظ کنند.
نشنال اینترست در ادامه نوشت: اتحاد جماهیر شوروی یک ابرقدرت جهانی با جاهطلبیهای جهانی به شمار میرفت که بخش عظیمی از شرق اروپا را در کنترل خود داشت و در اقصی نقاط جهان از کوبا گرفته تا ویتنام و آنگولا متحدانی برای خود دست و پا کرده بود. ولی روسیه امروز فقط یک قدرت منطقهای است با دسترسی بسیار محدود فرا منطقهای. اهداف و برنامههای کرملین امروز بر نفوذ بر کشورهای اطراف و تلاش برای مسدود کردن مسیر گسترش ناتو به سمت شرق و رخنه تحت امر آمریکا بر حوزه امنیتی روسیه محدود میشود. گرایشهای این رویکرد خیلی بیشتر از آنکه تهاجمی باشند دفاعی محسوب میشوند.
نشنال اینترست در ادامه مدعی شد: اتحاد شوروی سابق پس از آمریکا قدرت دوم اقتصادی جهان بود ولی اندازه اقتصاد روسیه امروز به اندازه اقتصاد کاناداست و دیگر حتی در فهرست ده اقتصاد نخست جهان به سختی جای میگیرد. روسیه امروز تنها سه چهارم مساحت اتحاد شوروی سابق و به سختی حدود نیمی از جمعیت آن را در اختیار دارد. همه اینها شواهدی است که ثابت میکند روسیه دیگر رقیبی معتبر برای آمریکا محسوب نمیشود و برای نظام دموکراتیک این کشور تهدید موجودیتی نیست. قدرت روسیه تنها سایهای از قدرت اتحاد شوروی است. تنها منبع نگرانی، زرادخانه هستهای بزرگ روسیه است که فکر توسل به آن نیز به مثابه نوعی خودکشی ملی خواهد بود و شواهدی وجود ندارد که پوتین و حامیانش در کرملین خواهان خودکشی سیاسی باشند.
از همه اینها گذشته منافع امنیتی روسیه در واقع با منافع امنیتی ملموس آمریکا از جمله در مبارزه با تروریسم و افراطگرایی گره خورده و همپوشانی پیدا کرده است و اگر رهبران آمریکا بر پیگیری سیاستهای تحریکآمیز مانند گسترش ناتو به سمت مرزهای روسیه و تضعیف متحدان روسیه در بالکان (صربستان) و در خاورمیانه (سوریه) و مستثنی ساختن مسکو از نهادهای اقتصادی بینالمللی مانند گروه هفت اصرار نورزند، دلایل چندانی برای برخورد و تضاد منافع حیاتی آمریکا و روسیه وجود نخواهد داشت.
نویسنده این مطلب در ادامه نوشت: بنابراین تاکید میشود ایجاد یک چرخش اساسی در سیاستهای آمریکا ضروری به نظر میرسد ولی تحقق این مهم قبل از هرچیز مستلزم ایجاد تغییر اساسی در روان شناسی ملی آمریکا خواهد بود. بیش از چهار دهه است که آمریکاییها اتحاد جماهیر شوروی را به دیده تهدیدی نابودگر برای امنیت ملی و ارزشهای مورد ستایش غرب یعنی آزادی و دموکراسی میبینند. متاسفانه پس از فروپاشی شوروی دیدگاه روانی آمریکاییها تغییر نکرده و هنوز هم بسیاری از آمریکاییها و رهبران سیاسی این کشور طوری رفتار میکنند که گویی با اتحاد جماهیر شوروی طرف هستند؛ و اگر رهبران آمریکا هم ذهنیت و هم سیاستهای خود را در قبال روسیه تغییر ندهند، باید گفت دورنمای ورود به یک جنگ فرسایشی یک احتمال واقعی خواهد بود.
انتهای پیام/