به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مرگ، واژه سه حرفهای است که اکثر انسان ها از مواجه شدن با آن می ترسند، البته نه ترس از سر دوری و کنده شدن از دنیای مادی، بلکه این ترس از سر مواجه شدن با اعمالی است که خواسته و ناخواسته آن را انجام دادیم و بدون نگاهی به دستورات الهی پیش رفته ایم. مرگ و فرشته مرگ عزرائیل دو عنوانی است که اکثر اوقات در برخورد با این الحان به اصطلاح زبانمان را گاز می گیریم و همیشه مرگ را برای هیچ از اطرافیان، عزیزان و ... نمی خواهیم.
مرگ نام انتقالی معنوی از دنیای مادی به برزخ است، که اصولا ترس خاصی در مواجه با آن وجود دارد، از اینرو درباره چرایی ترسیدن از مرگ را در زیر بیشتر میخوانیم:
چرا را از مرگ می ترسیم؟
* امام حسن (علیه السلام) فرمودند: شما دنیاتان را آباد کردید و آخرتتان را خراب کردید و این است که دوست ندارید از آبادانی به خرابی بروید.
*همچنین از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فردی خدمت ابوذر غفاری رحمة الله علیه رفت و گفت: چرا ما از
مرگ خوشمان نمىآید؟ گفت، چون شما دنیا را آباد و آخرت را خراب کردید به همین دلیل دوست ندارید از آبادانی به خرابی بروید.
*از پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) نقل شده که فرمود: گناهانت را کم کن تا مرگ بر تو آسان بشود و در بخش دوم روایت مىفرمایند: مالت را جلوتر از خودت بفرست تا ملحق شدن به مال برایت راحت و میسر باشد.
*نکته قابل تامل در مرگ آن است که گناه دنیا را آباد نمىکند بلکه دنیا را فاسد مىکند. امکان ندارد که انسان از طریق گناه بتواند دنیایش خوش باشد. گناه هم دنیا را ویران مىکند هم آخرت را؛ اما مال و ثروت زیادی که انسان جمع مىکند و قبل از خودش نمىفرستد. از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که شخصی خدمت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) رسید وعرض کرد که من مرگ را دوست ندارم، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: آیا مال داری؟ گفت: بله. فرمود:آیا این مال را فرستادی؟ گفت: نه؛ فرمود: به همین دلیل است که مرگ را دوست نداری. چون انسان دوست دارد همراه مالش باشد وقتی مال اینجاست نمىخواهد از مالش جدا بشود و جای دیگری برود. اما اگرمالش را فرستاده باشد دوست دارد پیش مالش برود وهمراه آن باشد.
*امام (علیه السلام) فرمود: علت اینکه شما از مرگ مىترسید و نگرانید این است که حقیقت مرگ را نمىشناسید. اگر از حقیقت مرگ آگاهی داشتید هرگز این اتفاق نمىافتاد.
*امام هادی (علیه السلام) فرمودند: به محمد بن علی بن موسی امام نهم (علیه السلام) گفته شد چرا مسلمانها از مرگ نگرانند؟ حضرت فرمود: چون مرگ را نمىشناسند و اگر حقیقت مرگ را مىشناختند و از اولیای خدا و دوستان خدا هم بودند مرگ را دوست مىداشتند و مىدانستند که آخرت برایشان خیلی بهتر از دنیاست.
*البته یکی از علت های هراس از مرگ را میتوانیم وابستگی به خانواده و فرزندان بدانیم، گاهی انسان مال دارد، ولی وابسته نیست. زن و بچه را دوست دارد، اما وابسته به آن نیست. اشکالی ندارد که انسان شدیدا به فرزندانش محبت کند. یکی از ابعاد وجودی انسان کامل عاطفه است و اینکه بچه هایش را دوست داشته باشد، به همسرش علاقه داشته باشد. این علاقه و عاطفه جزء کمال انسان و جزء وجود انسان محسوب مىشود. این علاقهها انسان را از لقاء خدا جدا نمىکند. پس آنچه که سبب ترس از مرگ است وابستگی وعدم تمایل به جدا شدن از دنیا و زن و بچه و ... است.
پاسخ ائمه اطهار(ع) درباره ترس از مرگ
- شخصی به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) عرض کرد: چرا من مرگ را دوست ندارم؟
- حضرت فرمودند: آیا از مال دنیا بهرهمند هستی؟
- شخص عرض کرد: بلی.
- فرمودند: آیا آن را پیش از خود فرستادهای (در راه خدا انفاق کردهای)
- عرض کرد: نه!
- فرمودند: به همین دلیل مرگ را دوست نمیداری (زیرا دوست نداری تو را از مال و ثروت جدا سازند).
* اما شخص دیگری از امام حسن (علیه السلام) پرسید: چرا ما از مرگ بدمان میآید؟
- فرمودند: زیرا شما دنیای تان را آباد و آخرت تان را ویران ساخته اید؛ از این رو دل تان نمیخواهد از جای آباد به ویرانه منتقل شوید.
- از امام محمد جواد (علیه السلام) پرسیدند: چرا مسلمانها مرگ را اکراه دارند؟
- حضرت فرمودند: زیرا مرگ را نمیشناسند. اگر آنها از دوستان خدا بودند، مرگ را دوست میداشتند و میدانستند که سرای آخرت برای آنها بهتر از دنیا است، سپس فرمودند: آنها مانند کودکی هستند که مریض است؛ ولی دارویی که به سود او است نمیخورد و از دارو بدش میآید؛ ولی شخص عاقل و دانا آن را با کمال میل میخورد؛ زیرا از نفع و سود آن اطلاع دارد.
- سوگند به کسی که محمد را به رسالت برگزید! هرکس خود را برای مردن آماده سازد برای او سود مردن از نفع آن دوا بهتر و بیشتر است اگر آنها مرگ را شناخته بودند و این که آنها را به سوی نعمت ابدی و سعادت همیشگی میکشاند، آن را دوست میداشتند و در انتظارش مینشستند.
* همچنین در مورد حقیقت مرگ از حضرت سوال شد؛ حضرت فرمودند: مرگ، همان خوابی است که هر شب به سراغ تان میآید، تنها کمی طولانیتر است و قیامت از آن خواب بیدار میشوید. همان گونه که در خواب انواع خوشحالی و ناراحتیها را ملاحظه میکنید، مرگ نیز همان گونه است، پس خود را برای مرگ آماده کنید.
انتهای پیام/
کس نامد از آن جهان که پرسم از وی
احوال مسافران عالم چون شد
من خانه فقر هستم با خودتان گنج بیاورید
من خانه ترس هستم با خودتان انیس بیاورید
من خانه مارها و عقرب ها هستم با خودتان پادزهر بیاورید
من خانه تاریکی ها هستم با خودتان روشنایی بیاورید
خانه ریگ ها و خاک ها هستم با خودتان فرش بیاورید
و حالا منظور از گنج، انیس، پادزهر، روشنایی و فرش چیست؟
گنج : لا اله الا الله _ انیس : تلاوت قرآن _ پادزهر: صدقه و خیرات
چراغ : نماز و نماز شب __ فرش: عمل صالح