به گزارش خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، رهبر معظم انقلاب در 14 خرداد 97 در بیاناتشان به مناسبت سالگرد امام(ره) فرمودند: "امروز کسانی درصدد این هستند که یک شکل معیوب از برجام را بر کشور تحمیل کنند؛ دولتهای خارجی دنبال این هستند و یک عدهای در داخل تبلیغ میکنند که اگر این نشود، جنگ خواهد شد؛ نه آقا، این دروغ است.همچنین افزودند: از برخی حرفهای بعضی از دولتهای اروپایی اینجور برمی آید که اینها توقع دارند ملت ایران، هم تحریمها را تحمل کند و با تحریمها دستوپنجه نرم کند، و هم از فعالیت هستهای خود که نیاز قطعی آیندهی کشور است دست بکشد و این محدودیتهایی را که بر او تحمیل کردهاند ادامه بدهد. من به این دولتها میگویم بدانند که این خواب آشفته، تعبیر نخواهد شد؛ ملت ایران و دولت ایران، این را تحمل نخواهند کرد که هم تحریم باشند، هم در محدودیت هستهای و حبس هستهای قرار داشته باشند؛ این نخواهد شد،علاوه بر این تاکید کردند:سازمان انرژی هستهای موظف است سریعاً مقدمات و آمادگیهای لازم را برای رسیدن به ۱۹۰ هزار سو را -فعلاً در چهارچوب برجام- فراهم کند."
همین جمله آخر بیانات رهبر انقلاب کافی بود که "190 هزار سو "به عنوان پرکاربردترین تیتر در روزهای گذشته تبدیل شود. "تصمیم ایران برای رسیدن به غنی سازی با توان 190 هزار سو"،عنوان خبری بود که یک روز پس از بیانات رهبر انقلاب به تیتر یک خبرگزاری ها داخلی و خارجی تبدیل شد و پای رئیس سازمان انرژی اتمی را به نشستی خبری باز کرد تا به تشریح چگونگی دست یابی به چنین توانی بپردازد، اما این برای بار دوم بود که رهبری این موضوع را متذکر می شدند، اولینبار رهبر انقلاب در ۱۶ تیر سال ۹۳ در بحبوبه مذاکرات هستهای این موضوع را خاطر نشان کردند. در این میان نکته قابل توجه واکنش متفاوت طرف های برجامی و آمریکا نسبت به این تصمیم بود.
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در نشستی خبری، در پاسخ به سوالی درباره دستور مقام معظم رهبری برای تدارک حرکت به سمت غنیسازی صنعتی،گفت: «ما این گزارشها را دیدهایم. وزیر خارجه در سخنرانی به صراحت گفته است که ایران باید غنیسازی "اورانیوم"را متوقف کرده و از بازفرآوری پلوتونیوم خودداری کند. این کشور نباید مسیری به سمت "ساخت"سلاح اتمی داشته باشد.»؛ از سوی دیگر طرف های اروپایی نیز نظرات مختلفی داشتند که یکی از آنها «ژان ایو لودریان» وزیر خارجه فرانسه بود که در واکنش به تصمیم ایران برای بالا بردن درصد غنی سازی اورانیوم گفته است از این اقدام استقبال نمی کنیم،اما همچنان معتقدیم که این تصمیم در چارچوب برجام است.
علاوه بر این میخائیل اولیانوف نماینده دائم روسیه در آژانس بین المللی انرژی اتمی در واکنش به برنامه ایران برای افزایش توان غنی سازی اورانیوم اظهار کرد: تصمیم جدید ایران برای توسعه برنامه هستهای و دستیابی به ۱۹۰ هزار سو، کاملا در راستای توافق هستهای است و منافاتی با برجام ندارد و در نهایت مایا کوتسیانچیچ، سخنگوی فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز سه شنبه در واکنش به تصمیم جدید کشورمان برای بازنگری در ظرفیت تولید اورانیوم، ضمن تاکید بر اینکه بروکسل تصمیم مقامات ایرانی را در دست بررسی دارد، گفت: «ما تا زمانی که ایران به تعهدات خود در چارچوب توافق هستهای پایبند باشد به این توافقنامه وفادار خواهیم ماند.»
با توجه به مقدمه ذکر شده، دو سوال ذهن هر کسی را که اخبار برجامی را دنبال می کند به خود درگیر می کند، اولین سوال این است که این تصمیم ایران در روزهای آتی چه ثاتیر عملی بر رفتار اروپایی ها خواهد داشت؟ و همچنین چرا رهبر انقلاب بر 190 هزار سو تاکید کرده اند؟
نزدیک به دو ماه است که برجام روزهای سختی را پشت سر می گذارد و در واقع با خروج آمریکا از این توافق سراشیبی تندی برای مذاکره و گفت و گو ایجاد شد.دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا همان طور که در دوران مبارزات انتخاباتی خود وعده داده بود و برجام را یک توافق ناقص می دانست،پس از بهانه جویی های مختلف سرانجام از پشت میز مذاکره برخاست و اعلام کرد که دیگر نسبت به تعهدات خود در برجام احساس مسئولیتی ندارد و هم چنین فرمان بازگشت تحریم ها را در دو دوره 90 و 120 روزه صادر کرد. این حرکت کاخ سفید از سوی اروپا و دو کشور چین و روسیه مورد انتقاد قرار گرفت و پس از آن علاوه بر تورهای برجامی محمد جواد ظریف، نشست هایی با عنوان "کمیسیون مشترک بدون آمریکا "در وین برگزار شد و طرفین بر ادامه حیات برجام تاکید و نسبت به سازوکارهای تحریم های ایالات متحده همفکری کردند،اما یک روی سکه شامل چنین اظهار نظرها و رفت و آمد های دیپلماتیک میشد،روی دیگر آن مربوط به مصاحبه های صریح مقامات اروپایی نظیر مرکل است که اظهار کرده بود باید با واقعیت نسبت به تحریم های آمریکا برخورد شود، همچنین وزیر خارجه کشورمان نیز در گفت و گویی اعلام کرد ما به دنبال خیال بافی نیستیم و مکرون هم تاکید کرده بود اروپا با آمریکا به خاطر ایران وارد جنگ اقتصادی نمی شود.
اگر تمام این اظهار نظرها و آمد و شدهای چند هفته پس از خروج آمریکا از برجام را مورد بررسی قرار دهیم و مانند قطعه های پازل کنار هم بچنینم، متوجه خواهیم شد که میز برجام از تعادل خارج شده و علنا با خروج آمریکا با توجه به تعهداتی که در این توافق پذیرفته بود یک پای میز مذاکره شکسته است. از آنجاییکه پیش از حصول برجام اکثر تحریم ها هستهای از سوی ایالات متحده وضع شده بود و پس از آن با رفتن پرونده ایران به ذیل بند هفتم منشور سازمان ملل متحد تحریم های شورای امنیت نیز بر گرده اقتصادی ایران تحمیل شد.تعهدات برجامی آمریکا در لغو تحریم های هستهای یکی از ستون های اصلی برجام بود،لذا با خروج این کشور از توافق هستهای میز مذاکره یک توازن خود را از دست داد.
در کنار برخی دیدگاهها مبنی بر اینکه اروپا ادامه دهنده برجام خواهد بود و به سبب اهمیت هویت سیاسی خود هم که شد در برابر واشنگتن خواهد ایستاد،بودند تحلیلگرانی که گفتند اروپا و آمریکا تقسیم کاری بین خود ترتیب داده اند و اروپایی ها می خواهند جای خالی آمریکا را با تعهد بیشتر ایران پرکنند همچنین این تحلیل گران تاکید کردند نفوذ منطقه ای و توان دفاعی ایران در برنامه موشکی دو موضوعی است که محور بروکسل - واشنگتن را در یک نقطه به یکدیگر وصل می کند.با تمام این وجود؛ آنچه که در چهره برجام پسا خروج نمایان شده این است که این توافق تعادل و توازن خود را از دست دادهاست و اگر روال به همین ترتیب پیش برود برجام نیمه جان جز هزینه چیز دیگری برای تهران دربر ندارد. در این میان تنها راهی که می توانست تعادل را به مذاکره برجامی بازگرداند کاهش سنگینی آن سوی میز بود تا با سبک شدن بار، نقطه صقل میز مذاکره جابه جا شود و در جایی دیگر به تعادل برسد. لذا بهترین راهکار می توانست این باشد که ایران به تناسب تعهدات از بین رفته در برجام از سوی آمریکا از حجم تعهدات خود بکاهد تا توازن برقرار شود،بنابراین می توان گفت این تصمیم ایران در وهله اول تا حدودی تعادل و توازن را در مناسبات آتی میان ایران و کشورهای برجامی فراهم می کند و مانع از این امر می شود که با هزینه ایران پایه شکسته میز ترمیم شود،به همین دلیل این موضوع تا حدودی با عث تغییر در معادلات کشورهای باقیمانده توافق، در فضای پسا خروج می شود.
می توان گفت تصمیم ایران برای رسیدن به توان 190 هزار سو احتمالا یک هشدار اساسی به اروپایی می دهد که تهران به هر قیمتی در برجام باقی نخواهد ماند. آماده کردن زمینه غنی سازی اورانیوم با توان 190 هزار سو آنهم در چارچوب برجام علاوه بر اینکه پایبندی ایران را همچنان به تعهدات بین المللی تایید می کند، می تواند از عزم جدی ایران برای بازگشت بر روند گذشته نیز خبر بدهد.همچنین تکلیف طرف مقابل را مبنی بر زیاده خواهی های بیشتر روشن می کند، لذا می توان انتظار داشت پس از این اروپایی ها با حساسیت بیشتری در ارتباط با برجام برخورد کنند. علاوه بر این در روند های آتی مذاکرات بین ایران و طرف های باقی مانده در برجام، طرف ایرانی می توانند در کمیسیون های مشترک و نشستهای مختلف برای رایزنی با هدف ادامه حیات برجام پیش شرط های راهبردی تری برای مذاکره با اروپا بر روی میز بگذارند،زیرا طرف مقابل می داند فناوری هستهای در ایران بومی است و هر زمان بخواهد می تواند کلید آن را روشن کند.
اما در پاسخ به سوال دوم و اهمیت 190 هزار سو در بیانات رهبر انقلاب باید گفت، این دومینباری است که رهبر انقلاب دسترسی به ۱۹۰ هزار سو را گوشزد می کند. مقام معظم رهبری در آن زمان گفتند: «مسئولان ما میگویند ما به ۱۹۰ هزار سو احتیاج داریم. ممکن است این نیاز مال امسال و دو سال دیگر و پنج سال دیگر نباشد، اما این نیاز قطعی کشور است، خب، باید نیاز کشور تأمین شود». با مطرح شدن چنین موضع گیری از سوی رهبر انقلاب در آن دوره، نقشه راه شفاف تری برای مذاکره کنندگان فراهم شد، چراکه در آن زمان روند مذاکره با تعلل و تمدید های پی در پی روبرو شده بود؛ سرانجام با حصول برجام قرار بر این شد برنامه هستهای در بازه زمانی ۷، ۱۰ و ۲۵ ساله تا رسیدن به بند غروب برجام، برای تولید ۱۹۰ هزار سو توان غنیسازی اورانیوم،ادامه داشته باشد،این امر بدین معنا بود که ما با حرکتی آرام تر و طولانی مدت باید به توان 190 هزار سو می رسیدیم،تا سوخت راکتور اتمی بوشهر را تامین کنیم.زیرا طبق برآوردها برای تولید سالانه هزار مگاوات برق در نیروگاه اتمی بوشهر، در حدود ۵۰ تن اورانیوم غنی شده به میزان سه ممیز ۶۷ صدم درصد مورد نیاز است.
از سوی دیگر روسیه طبق تعهدی که تا سال 2021 دارد سوخت راکتور بوشهر را تامین می کند، بنابراین ایران از سال 2021 به بعد اگر بخواهد سوخت هسته ای بوشهر را خودش تامین کند به چنین میزان از اورانیوم غنی شده نیاز دارد؛لذا با توجه با عهدشکنی آمریکا و خروج این کشور از توافق هستهای و مبهم بودن فردای برجام به نظر می رسد تذکر دوباره مقام معظم رهبری مبنی بر فراهمکردن آمادگیهای لازم برای رسیدن به ۱۹۰ هزار سو در راستای آینده نگری است.زیرا فضای بین الملل هر چند هم که با مذاکره و لبخند شیرین شود با پیش بینی نا پذیر بودن تلخ و غافلگیر کننده است؛حتی در عرصه سیاست خارجی نیز برای پیش بینی رفتار طرف مقابل باید درصدی را به غافلگیری آنهم از نوع راهبردی اختصاص داد.
با توجه به اینکه رهبر انقلاب قید "در چارچوب برجام" را برای فراهم کردن زمینه توان 190 هزار سو برای غنی سازی مطرح کردند؛ این موضوع نشان می دهد ایران همچنان تلاش می کند بدون فراهم کردن بهانه برای طرف مقابل بازی را به پیش ببرد و در عین حال زمان را فشرده تر کند. اینکه ما می خواهیم زمینه 190 هزار سو از هم اکنون فراهم شود، نشان می دهد از این پس زمان مهم ترین مولفه در برجام است. تاکید متوهمانه ترامپ بر حذف بند غروب از برجام و مادالعمر شدن محدودیت های هسته ای برای ایران، با این دستور از سوی رهبری پاسخ قاطعی دریافت کرد، تا جاییکه زمینه هر نوع بازگشت برای آمریکا به بن بست منتهی شد، زیرا به نظر می رسید واشنگتن می خواهد اروپا را برای تامین خواستههایش و عملیاتی کردن شروط مورد نظر خود مامور فراهم کردن میز جدید مذاکره با ایران کند. لذا پیام رهبری نهِ قاطعی به اروپا در این زمینه داد. همچنین زمان در محدودیت های اعمال شده بر برنامه هستهای ایران نیز نقش مهمی را ایفا می کند، در واقع با دستور رهبر انقلاب مشخص شد ایران هرگاه ضرورتی را تشخیص دهد با توجه منافع ملی خود اقدام می کند.
بنابراین عنصر زمان یکی از مهم ترین پارامترها در برجام است زیرا هم محدودیت های اعمال شده بر برنامه هستهای ایران در برجام را تحت تاثیر قرار می دهد و هم اولتیماتوم مناسب به طرف های باقیمانده می دهد که باید سریعا جبهه و موضع خود را مشخص کنند؛ در نتیجه باید از این پس منتظر پیش شرط هایی از سوی ایران با تاکید بر عنصر زمان باشیم.
انتهای پیام/
گزارش از مریم پیک آذر