به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از کرمانشاه از همان زمان که متولد شدم به جای دیدن لبخند مادر و یا نگاه گرم پدر، جز سایهای مبهم از آنها چیزی ندیدم. آن زمان که راه رفتن آموختم بازجز نور سفید، چیزی ندیدم وهرجا که روزنهای از نور و روشنایی بود به همان سمت جذب میشدم و حرکت میکردم.
هنگامی که همگام با دیگر کودکان روانه بازی میشدم با عبور از علفزارهای روستا و لمس گلها با سرانگشتانم، میفهمیدم که لاله واژگون قرمز است و برگهای گل بابونه باریک و نازک.»
این جملات بخشی از خاطرات کودکی ناهید است، بانویی که نابینای مادرزاد است و زندگیاش مملو از فراز و نشیبهایی برای آموختن و یاددادن.
«ناهید شیخه پور» روشن دل کرمانشاهی از توابع روستای شاهینی است. وی که اکنون 47 سال دارد بانویی کارآفرین است که با چشمانی بسته و دستانی توانمند چرخه اقتصاد زندگی خود و بانوان روستا را به حرکت در آورده است و برای اقتصاد آینده این روستا برنامهها در دست دارد و درصدد است با اجرای ایده خود برای 150 بانوی روستا اشتغال آفرینی کند.
این بانوی کارآفرین از آموزش هنر صنایع دستی و اشتغال زایی در این زمینه برای 15 تا 20 بانوی روستای شاهینی خبر داد و اظهار کرد: تصمیم گرفته ام آموخته هایم را در خدمت بانوان روستا قرار دهم تا بتوانم به اقتصاد خانواده آنها کمک کنم.
وی به گوشهای دیگر از خاطرات کودکی خود اشاره کرد و گفت: کودکی تلخ مزاج بودم و از اینکه میدیدم دیگر زنان روستا برایم دل میسوزانند نارحت میشدم.
شیخهپور ادامه داد: هیچگاه نتوانستم قبول کنم که از نعمت دیدن محروم شده ام. به همین دلیل همپای دیگر دختران روستا بازی میکردم و با وجود زمین خوردنهای بسیار باز هم بلند میشدم و از درد میخندیدم.
گستره بینایی ناهید در کودکی تنها به سایهای از اجسام و روزنهای از روشنایی منتهی میشد و به همین دلیل والدین او در 5 سالگی متوجه آسیب شبکیه چشم وی شدند و مراجعه به پزشک و انجام درمانهایی مقطعی هم نتیجهبخش نبود و اکنون ناهید به دلیل خشک شدن شبکیه، بینایی خود را کاملا از دست داده است.
شیخه پور افزود: پدر و مادرم ازدواج فامیلی داشتند و با وجود داشتن 2 خواهر و 4 برادر، تنها من به این مشکل دچار شدم و آنقدر غرور داشتم که نمیتوانستم این مشکل را بپذیرم.
این بانوی روشن دل در زمینه چگونگی تحصیل در روستا گفت: سرانجام به 6 سالگی رسیدم. دختر دایی هایم به مدرسه میرفتند و من هم خیال رسیدن به این آرزو را داشتم. به دلیل همین اشتیاق مادرم برایم کیفی پارچهای دوخت و تعدادی کاغذ سفید در آن قرار داد تا مدتی دلخوش شوم و بر سفیدی کاغذ خطهایی کج و مبهم بکشم.
وی گفت: رادیو مونس نابینایان است. هنگامی که 15 سال داشتم از طریق همین برنامه رادیویی متوجه شدم که نابینایان هم میتوانند با خط بریل، بخوانند و بنویسند. بنابراین از سوی کسی نامهای نوشتم و از همان برنامه خواستم تا به من یاری رساند.
شیخه پور در آن زمان براساس جواب کتبی برنامه رادیویی برای آموختن سواد به مرکز نابینایان شهید «صالح آبادی» کرمانشاه معرفی شد و با وجود مشکلات رفت و آمد و دوری از خانواده توانست تا مقطع راهنمایی ادامه دهد و پس از آن از طریق آموزش از راه دور مدرک دیپلم خود را دریافت کند.
وی با اشاره اینکه انسانی که با خواندن و نوشتن بیگانه است نمیتواند به راحتی زندگی کند اظهار کرد: از سالهای 74 تا 84 وقفهای در تحصیلم ایجاد شد و به خواست خودم از کلاسهای هنری و کشاورزی جهاد کشاورزی استان استفاده کردم و با خیاطی، گلسازی، قالی بافی و پرورش قارچ آشنا شدم.
وی در پاسخ به این سوال که کارآفرینی را از کجا آغاز کردید، گفت:طی یک هفته قالی بافی را آموختم و در کنار قالی بافان بینا قرار گرفتم و نخستین قالی خود را در ابعاد یک در یک و نیم متر با طرح لچک ترنج 3 ماه به پایان رساندم.
ناهید پس از گذراندن دورههای آموزشی و کسب مدرک فنی و حرفهای تمایل دارد قالی بافی را به صورتی حرفهای بیاموزد و آموزش دهد و اکنون برای آموزش قالی بافی به هنرجویان درصدد رفتن به تهران به صورتی مقطعی است.
این بانوی روشن دل کرمانشاهی به همین تواناییها بسنده نکرده و به عنوان کارشناس زعفران از سال 90 طرح احداث کارگاه بستهبندی و تولید زعفران را پیشنهاد داده که مورد استقبال قرار گرفته است.
ناهید با اشاره اینکه اکنون کار ساخت این کارگاه هنوز به اتمام رسیده اظهار کرد: به همراه دوستانم در روستای شاهینی به کشت زعفران در 3 هکتار اقدام کردهایم که پس از راهاندازی این کارگاه، بستهبندی محصول 50 هکتار از زمینهای کشت زعفران منطقه کرمانشاه را انجام میدهیم و برای 150 نفر اشتغال زایی میکنیم.
وی براساس مطالعات انجام شده و با توجه به خشکسالیهای اخیرکشت زعفران را به دلیل نیاز اندک به آب در این منطقه مناسب دانست و از حمایتهای جهادکشاورزی، انجمن نابینایان ایران، بهزیستی استان و کشور برای همکاری با گروهش قدردانی کرد.
شیخه پور از بازپرداخت وام به عنوان مشکلی بزرگ یاد کرد و افزود: برای بازپرداخت وام مشکل داریم و از ادارات مربوطه تقاضا دارم تا زمانی که به تولید نرسیدهایم به ما فشار وارد نکنند و نگذارند شکست بخوریم.
وی با تأکید براینکه با وجود چشمانی نابینا تاکنون طعم شکست را تجربه نکرده و انگیزه و توکلش را از دست نداده است گفت: همواره چشمان خدا محافظم بوده و با آنها دیدهام و راه را برایم روشن ساخته است.
ناهید شیخه پور علاوه بر اشتغال زایی، بانویی قلم به دست است که بارها دلنوشتههایش درجشنوارههای مختلف مطرح شده و رتبه کسب کرده است، این بانو که راهی دشوار را طی کرده باور دارد که با حمایتهای بیشتر میتواند به اوج موفقیت دست یابد. وی تنها اندکی بیشتر حمایت و توجه میخواهد.
انتهای پیام/ز