به گزارش خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان،29 امین سالگرد رحلت امام انقلاب را در حالی پشت سر می گذاریم که منطقه غرب آسیا درگیر بحران های متعدد است و در دوران نقاهت پسا داعش به سر می برد. در شرایط کنونی برخی کشورهای عرب و مسلمان منطقه دچار تنش های شدید برای قدرت طلبی شده اند و کاری که خودشان با برادران مسلمان می کنند شاید هیچ دشمن خارجی نمیتوانست چنین دستورالعملی را برای آنها طرح ریزی کند. موشک هایی که در کارخانه های اسلحه سازی غرب ساخته می شوند به جای هدف گیری دشمن اصلی، رویای کودکانِ یمن و سوریه را هدف قرار داده است. نزدیک به هفت سال است که دمشق در آتش خیانت و تزویر برخی دولتها می سوزد، سه سال است که خانه های کودکان و زنان یمنی نردبان ترقی ولیعهد جوان و ناپخته سعودی شده است و رژیم صهیونیستی کم کم در دل کاخ نشینان ریاض جا باز کرده است.
اما همه قصه به همین جا ختم نمی شود در آن سوی داستان غرب آسیا؛ بخش های شیرین و دلچسبی نیز وجود دارد. پیروزی بر داعش یکی از مواردی است که باید به آن اشاره کرد، گروهی از کشورهای غربی همچون آمریکا که زمان پیروزی بر آنها را ده سال عنوان کرده بودند به لطف رشادت و ایستادگی سربازان جبهه مقاومت به تاریخ پیوستند. بخش جذاب دیگری که باید به آن اشاره کرد مربوط به اوج گیری موشک هایی است که خواب خوش را از چشمان شهرک نشینان صهیونیست ربوده است و کار به جایی رسیده که هلی کوپتر های چند هزار دلاری اسرائیل تنها با موشک های صد دلاری ساقط می شوند و در نهایت این پهپادهای مقاومت هستند که گنبد آهنین را به حبابی برای اوج گیری بدل کرده اند. اگر چنین اتفاق هایی هفتاد سال پیش رخ می داد مطمئنا حالا مسجد القصی به عنوان دومین مقصد مسلمانان پس از حج بود.
بنابراین این سوال پیش می آید که چرا بعد از هفتاد سال چنین تحول عمیقی در توانمندی و بینش مردم غرب آسیا رخ داده است؟ کدام رخ داد و حادثه چنین اعتماد به نفسی را به جوهر وجود جوانان از مدیترانه تا خلیج فارس بخشیده است؟ شاید جواب سوالمان را در انقلاب سال پنجاه و هفت ایران بتوانیم پیدا کنیم، جایی که معمار یک انقلاب اسلامی و مردمی، توانست خیزش عظیمی در برابر استکبار و ظلم را در منطقه ایجاد کند. این حرکت به قدری اهمیت پیدا کرده است که امروزه مرزهای دنیا را در نوردیده و به عنوان یک منبع فکری برای مستضعفان جهان بدل شده است.کلید رمز این اتفاق مهم مفهومی است تحت عنوان "مقاومت"، راهبردی که نه تنها در دنیای واقعی کارساز بوده؛ بلکه در فضای تئوریکی و دانشگاهی نیز رسوخ کرده و عده ای را ملزم به تفکر و تامل کرده است.
با توجه به تحولات گسترده و عمیقی که در جهان امروز رخ داده ، دیگر مانند گذشته نمی توان از قدرت در معنای متعارف سخن به میان آورد امروزه دیگر قدرت فقط در بُعد نظامی و سخت خلاصه نمی شود ما با دنیایی روبرو هستیم که قدرت در ابعاد مختلف و شکل های متنوع خود را نشان می دهد. همچنین دیگر مانند گذشته نمی توان قدرت را منحصرا برای دولت های بزرگ تعریف کرد، با توجه به گستردگی تحولات و ارتباطات جهانی هر کشوری می تواند به ایفای نقش بپردازد و این دقیقا برعکس همان چیزی است که در دهه های گذشته شاهد آن بودیم. روند تحولات در نظام بین الملل به گونه ای است که نمی توان همه چیز را متعین و ثابت دانست. نمونه این مسئله را می توان در شکل گیری گروه هایی دانست که به جای دولت بازیگری می کنند و یا کشورهای کوچکی که در برابر برادر بزرگتر خود قد اعلم می کنند. با این تفاسیرمیتوان مقاومت در برابر دشمن در عین نداشتن قدرت متقارن یکی از جلوه های تحول در سیاست جهانی دانست. در جایی که قدرت متقارن و هم وزن با دشمن وجود ندارد این مقاومت است که می تواند به عنوان یک راهبرد سیاست خارجی مورد توجه قرار بگیرد، هسته اصلی تفکر امام نیز بر همین بنیاد بنا نهاده شده است و ایستادگی و مقاومت را کلید حل مشکل می دانند.
الگوی ایستادگی و مقاومت در مقابل سازش و وادادگی، از شاخصههای اصلی مکتب امام خمینی (ره) است. حضرت امام در این باره فرمودهاند: «موسی شبانی بیش نبود و سالها شبانی میکرد، آنروز که برای مبارزه با فرعون مأمور شد یاور و پشتیبانی نداشت، ولی بر اثر لیاقت ذاتی و ایستادگی خود با یک عصا اساس حکومت فرعون را برچید.» و یا در مورد پیامبر اعظم میفرمایند: «پیغمبر اکرم (ص) وقتی که به رسالت مبعوث شد و شروع به تبلیغ کرد یک طفل ۸ساله ویک زن ۴۰ ساله به او ایمان آوردند جز این دو نفر کسی را نداشت و همه میدانند که چقدر آن حضرت را اذیت کردند و کارشکنیها و مخالفتها نمودند لیکن مأیوس نشد و نفرمود: کسی ندارم، ایستادگی کرد و با روحی و عزمی قوی از هیچ رسالت را به اینجا رسانید.».
از دیدگاه امام (ره)، اسلامی ناب و حقیقی است که در برابر ظالمان سر خم نکند و بر پایهی مبارزه با مستکبران بنا شده باشد، در همین رابطه امام در پاسخ به این سؤال که «دشمنان ما و جهانخواران تا کى و تا کجا ما را تحمل مىکنند و تا چه مرزى استقلال و آزادى ما را قبول دارند؟» بیان میدارد:" سازش با مستکبران جز با عدول ما از هویت اسلامیمان امکانپذیر نیست. به یقین، آنان مرزى جز عدول از همهی هویت ها و ارزشهاى معنوى و الهی مان نمی شناسند. "در همین رابطه باید گفت ایستادگی و مقاومت به قدری از دیدگاه حضرت امام اهمیت دارد که او هرگز به مذاکره با دشمنان اسلام نیز اعتقاد نداشتند، معمار کبیر انقلاب در بخشی از بیانات خود در این باره اظهار کرده اند: آنروزی که آمریکا از ما تعریف کند باید عزا گرفت، آن روز که کارتر و ریگان (رؤسای جمهور آمریکا) از ما تعریف کنند معلوم میشود که در ما اشکالی پیدا شده است. به همین دلیل برخی این خصوصیت ستیزه جویانه با آمریکا را یکی از راهبردهای سیاست خارجی امام می دانند.
لذا با توجه به اهمیت مقاومت و روحیه ضد استکباری حضرت امام نهضت های آزادی بخش همواره جایگاه ویژه ای را در تفکر امام به خود اختصاص داده اند. از نظر امام، نهضتهایی رهایی بخش هستند که برای رهایی از چنگال ظالمان و کشورهای استکباری و نظامهای وابسته و ظالم مبارزه میکنند و دراین میان اصل، مبارزه با ظلم است، به همین دلیل مرز شناخت نهضت آزادی بخش از دید امام، تلاش برای بدست آوردن استقلال و آزادی و مبارزه با ظلم و ستم و قیام برای نجات کشور است.
در سال های اخیر مهم ترین سکانس "مقاومت" پیروزی بر داعش است؛ سال گذشته با اتمام عملیات آزادسازی بوکمال آخرین پناهگاه داعش درهم شکست و غرب آسیا یکی از مهلک ترین بحران های خود را پشت سر گذاشت. می توان گفت این پیروزی بزرگ، حاصل اندیشه و گفتمان ناب امام خمینی و الگوی ایستادگی و پایداری در برابر دشمنان بوده است. زیرا محور مقاومت با تمام وجود ایستادگی و پایداری را مشی کار خود قرار داد. پیروزی های بی نظیر در سوریه و عراق این نکته را برای همگان روشن کرد که امروز مدل مقاومت در منطقه، تامین کننده امنیت است. کاری که سربازان حزب الله در سوریه و عراق انجام دادند سلاح های مدرن غربی نتوانستند حتی به گردپای آنها برسند. لذا باید بر این گفته صحه گذاشت که نسخهای جز ایستادگی و مقاومت، نمیتواند دشمن را به شکست بکشاند و نقشههای او را نقش بر آب نماید.
مقاومت نه تنها خود را در مبارزه با داعش نشان داده است؛ بلکه بخش اعظم درخشش گفتمان مقاومت در مواجه با دشمن اول و آخر اسلام یعنی رژیم صهیونیستی نمود پیدا کرده است، موجودیتی که روزی به عنوان ارتش شکست ناپذیر شناخته می شد حالا از هراس پهپادها و موشک های مقاومت خواب آسوده ندارد. این همان چیزی که مقاومت بر آن تاکید دارد، یعنی بدون توجه بر قدرت نامتقارن دشمن باید مبارزه را تا آخرین نفس ادامه داد.
با توجه به مطالبی که ذکر شد باید گفت مهم ترین میراث معمار کبیر انقلاب برای مردم غرب آسیا همین روحیه مقاومت و ایستادگی است. امام انقلاب با شکل دادن به گفتمان مقاومت و ترغیب مستضعفان جهان برای ایستادگی در برابر ظالم نه تنها نقشه راهی را در سیاست خارجی و زندگس سیاسی به آنها بخشید، بلکه روشنگری مهمی را نیز برای مردم جهان داشت، امروزه نه تنها در منطقه بلکه در سراسر جهان امام امت ما را به عنوان یک رهبر پیش رو در راه مبارزه با مستکبران و استعمارگران می شناسند بلکه امام خمینی راه مبارزه و ایستادگی را به مردم آموختند و به آنها گوشزد کردند اگر ادامه حیات برایشان مهم است باید پایداری کنند.
رهبر کبیر انقلاب در سخنرانی های خود به قدری اعتماد به نفس و عزت نفس را جرعه جرعه به ملت خود و مردم منطقه نوشاندند که امروز پشت میزنشینان از رویارویی با آنها عاجزند. به همین دلیل باید از امام خمینی(ره) به عنوان رهبر عصر یاد کرد؛ شخصیتی که منحصر به یک دوران و زمان نیست و می داند که دَرِ سیاست بر کدام پاشنه می چرخد. بنابراین مهم ترین میراث امام حداقل در بعد روابط خارجی دولت ها در همین مفهوم "مقاومت" تجلی پیدا کرده است.
انتهای پیام/