به گزارش خبرنگار اقتصاد و انرژی گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران سیاسی و اقتصادی از چین به عنوان بزرگ ترین و جدی ترین رقیب ایالات متحده یاد میکنند.
پیش از این نیز رقابت میان ابرقدرتهای جهانی مسبوق به سابقه بوده، رقابتی همچون منازعه میان اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا و حتی روسیه امروزی با ایالات متحده، همگی ریشه در تلاش برای گسترش نفوذ هر چه بیشتر در جهان دارد، البته این رقابت ها و منازعات هیچگاه در فاز جنگ مستقیم نظامی ظهور و بروز پیدا نکرده و عمدتا کشاکشها یا بهصورت جنگ سرد و یا نبردهای اقتصادی نمود پیدا کرده است.
در ارتباط با پکن و واشنگتن،رقابت دو کشور در قالب اقتصادی بهصورتی تنگاتنگ در حال استمرار است.
پایه اصلی این رقابت ها در هر دو کشور در چارچوب حمایت از کالای داخلی عملیاتی می شود که البته این شیوه، رویکردی غریب در رقابت های قدرت های بزرگ جهان به شمار نمی رود، سیاستی که با اِعمال تعرفه های سنگین در برابر واردات کالاهای خارجی از کشورهای طرف مقابل، در دستور کار قرار می گیرد.
اگرچه کلیت اقتصاد ایالات متحده، بر مبنای تجارت آزاد پیش می رود،اما در مواقع اضطراری به راحتی این ساز و کار رنگ می بازد و سیاست حمایت از کالای داخلی در اولویت قرار می گیرد، رویه ای که ایالات متحده در آن ید طولانی دارد.
آنچنان که گزارشهای موجود نشان میدهد در دهههای 1820 و 1930 میلادی رقم تعرفه واردات کالاها به ایالات متحده به بالاترین حد ممکن افزایش پیدا کرد.
ساز و کار مذکور موید این واقعیت است که حمایت از تولید داخلی، سیاستی رایج و تجربه شده به شمار میرود که در مواقع حساس و در تنگناهای اقتصادی، نقش بسیار موثری را در برون رفت از نارسایی ها و مشکلات اقتصادی ایفا میکند.
در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری ایالات متحده، دونالد ترامپ، امر مذکور را به عنوان یکی از شعارها و وعده های انتخاباتی خود در برابر پکن به عنوان رقیب قدرتمند اقتصادی واشنگتن مطرح کرد.
وعده اِعمالِ تعرفه های 45 درصدی بر کالاهای وارداتی از چین، نمونه ای از سیاست های حمایت از تولید داخلی در برابر رقیب محسوب می شد، دستورکاری که با پیروزی رئیس جمهور پرحاشیه آمریکا در مبارزات انتخاباتی و نشستن بر کرسی ریاست جمهوری ایالات متحده بر روی یک هزار و 300 قلم از کالاهای چینی لحاظ شد.
البته میزان تعرفه اِعمال شده بر روی کالاهای مذکور 25 درصدی برآوُرد شد،رقم و عددی که با توجه به ارزش 50 میلیارد دلاری کالای چینی قابل توجه به نظر می رسد.
البته چینی ها در قبال این تصمیم آمریکا سکوت نکردند و با سیاست مقابله به مثل، با اعمال تعرفه 25 درصدی بر بیش از صد قلم کالا و محصول آمریکایی به ارزش 50 میلیارد دلار این پیام را به سیاستمداران واشنگتن ارسال نمودند که به فراخور تصمیمات واشنگتن، با اتخاذ تدابیر لازم با آنها مقابله میکنند.
کم نیستند کارشناسان و تحلیلگرانی که معتقدند در این جنگ تعرفه ای، ترامپ بازنده خواد بود زیرا پکن با برخورداری از 3000 میلیارد دلار ذخیره ارزی، تاب و توان بسیاری در قبال آمریکا با 120 میلیارد دلار ذخیره ارزی خواهد داشت.
از دیگر سو، بدهی 20 هزار میلیارد دلاری ایلات متحده و کسری بودجه 2000 میلیارد دلاری واشنگتن از نقاط ضعف اساسی این کشور در حوزه اقتصادی به شمار می رود وبا توجه به خرید 1170 میلیارد دلار اوراق قرضه،پکن در برابر واشنگتن دست بسیار پُری خواهد داشت زیرا فروش اوراق مذکور به شدت ارزش دلار ایالات متحده و جایگاه ارز مذکور را در سطح جهان متزلزل خواهد کرد.
در حال حاضر، ترامپ دستور داده تا افزایش تعرفه بر روی 100 میلیارد دلار از کالاهای چینی مورد بررسی قرارگیرد، موضوعی که که البته فعلا در حد حرف مطرح شده، اما در صورت اجرایی شدن، مقابله به مثل چینی ها نه یک احتمال، بلکه یقینی قطعی و صد درصدی خواهد بود و به تبع تبعات و پیامدهای این رویارویی اقتصادی،بسیاری را نگران خواهد کرد و با عنایت به بزرگی و اقتدار اقتصادی چین،ریزش هر چه بیشتر آرای ترامپ در میان طرفدارانش دور از ذهن نخواهد بود، امری که به اعتقاد برخی تحلیلگران آمریکایی، انتخاب مجدد ترامپ برای دور دوم ریاست جمهوری در این کشور را در هاله ای از ابهام فرو خواهد بود ابهامی که در حال حاضر نیز احتمال آن کم و ضعیف به نظر نمیرسد.
حسین گروسی، نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، در تشریح ایده و رویکرد چین در مقابلة اقتصادی با ایالات متحده اظهار کرد: در واقع امر، سیاست پکن در این بخش، معطوف به اقتصاد مقاومتی با محوریت حمایت از کالا و تولیدات داخلی است.
وی افزود: البته چینی ها به یکباره به چنین جایگاه مقتدر و قدرتمندی نائل نشده اند و توانمندی فعلی این کشور در یک فرآیند چندین ساله شکل گرفته و امروز با این ابعاد گسترده ظهور و بروز پیدا کرده است.
عضو سابق کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی بیان کرد: ابتدا به ساکن، سیاستمداران چین تلاش کردند کمیّت و تعدد و تکثر تولیدات خود را افزایش دهند تا با توجه به جمعیت انبوهی که از آن برخوردار هستند کسی بیکار نماند.
وی افزود: ارتقای کیفی محصولات و همچنین کاهش قیمت تمام شده،گام بعدی پکن برای حصول توفیق در این عرصه به شمار میرود و البته تنزل حداکثری قیمت تمام شده مستلزم اتخاذ برخی تدابیر همچون کاهش سود بانکی و تزریق و هدایت هدفمند سرمایه گذاری ها بود که چینی ها این امر را به خوبی عملیاتی کردند.
عضو سابق کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی در ادامه گفت: یکی دیگر از تدابیر موفق چینی ها معطوف به این امر می شود که مردم را تشویق نمودند در خانه ها و منازل خود به فعالیت تولیدی مشغول شوند و با پیاده سازی و اجرای این دستورکار، دیگر احداث کارخانه برای تمامی جویندگان کار ضروری به نظر نمیرسید که البته طرح این موضوع به معنای عدم راه اندازی کارخانه در چین نیست، بلکه چینی ها از تمامی ظرفیت های خود اعم از صنایع کوچک، متوسط، سنگین و مشاغل خانگی برای تولید هر چه بیشتر بهره گرفتند و با عنایت به جمعیت انبوه این کشور، توانایی فراگیر و بالقوه ای برای این کشور بوجود آمد و در سایه همین رویکرد، در مقابله اقتصادی با آمریکا موفق عمل کردهاند.
گروسی گفت: تلاش وافر و فزاینده چینی ها برای حفظ ارز در داخل کِشورِ خودشان، از دیگر مولفه های تأثیرگذار در ارتقای توان اقتصادی چین در مواجهه با واشنگتن به شمار می رود و مجموعه این عوامل به مثابه حلقه های یک زنجیره،چین را به یکی از قدرتمندترین اقتصادهای جهان تبدیل کرده است.
معاون حقوقی و امور مجلس مناطق ویژه اقتصادی کشور در پاسخ به سئوال خبرنگار گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، مبنی بر اینکه آیا ایالات متحده در راستای حمایت از تولید داخلی به چنین هوشمندی نائل نشده که اینچنین در برابر چین دچار هزینه های سنگین شده، بیان کرد: طرح این موضوع به این معنا نیست که ایالات متحده به چنین مولفه ها و ارکان تأثیرگذاری واقف نیست اما نباید فراموش کرد که به هر ترتیب هزینه تولید در این کشور به مراتب بالاتر از چین است و از سوی دیگر جامعه آمریکا، مصرفگرا است و همین نارسایی ها باعث ضعف و شکست واشنگتن در نبرد اقتصادی در برابر چین شده است.
گزارشهای موجودِ رسانهها، از شبکه های اجتماعی فعال در چین نشان می دهد،اخیرا موجی از پیام های ملی گرایانه درچین با محوریت تحریم کالاهای آمریکایی و عدم خرید محصولات تولیدی ایالات متحده در کشور موسوم به اژدهای زرد کلید خورده، رویکردی که در صورت فراگیر شدن آن،قَطع به یقین خسارات زیادی را متوجه اقتصاد آمریکا خوهد کرد.
فارغ از سیاست های اقتصادی چین، بازار این کشور با بیش از یک میلیارد نفر جمعیت پتانسیلی است که در صورت لحاظ کردن عزم جدی برای تحریم و نخریدن یک یا چند کالا،برای کشور هدف خسارت بار خواهد بود و در حال حاضر این رویکرد در کشور مذکور در حال تقویت شدن است و استمرار آن نتایج ناخوشایندی را برای واشنگتن در پی خواهد داشت.
در تمامی این روشها، سیاست ها و رویکردها، رگهها ریشه های سیاست مبتنی بر اقتصاد مقاومتی ملموس و مشهود به نظر میرسد و این امر نشان می دهد با تکیه بر همین روش ها و راهکارها ، افق و چشم انداز تیره و تاری را در رقابت اقتصادی با واشنگتن، برای آمریکایی های ترسیم نمودند که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان در سال های آینده می تواند اقتصاد ایالات متحده را در عرصههای جهانی با چالش هایی عدیده همراه سازد.
گزارش از ناصر رمضانی
انتهای پیام/