به گزارش خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگارن جوان، مایک پمپئو وزیر خارجه کنونی ایالات متحد آمریکا و رئیس سابق سازمان سیا روز گذشته در اظهاراتی گستاخانه کشورمان را آماج انواع اتهام زنی ها قرار داد و در پس صحبت هایش ایران را به اعمال شدید ترین تحریم ها تهدید کرد. این در حالی است که دونالد ترامپ همزمان با اعلام خروج آمریکا از برجام دستور بازگشت تحریم ها را نیز علیه ایران به امضا رساند.
در حالی که پیش از این تحریم های مربوط به هسته ای به واسطه مذاکرات صورت گرفته در قالب برجام به حالت تعلیق درآمد و قرار بر این شد رئیس جمهور آمریکا در یک مدت 120 روزه تعلیق آنها را تمدید کند؛ اما با خروج آمریکا از توافق هسته ای چند جانبه بسیاری از بندهای آن رسمیت خود را از دست دادند و تحریم ها با دستور کاخ سفید طی یک مدت 90 تا 180 روزه به حالت اولیه و پیش از امضای توافق هستهای بازگشت.
هر چند چنین صحبت هایی برای ما تازگی ندارد و چهل سال است که با طعم تحریم و تهدید چرخ های اقتصاد کشورمان می چرخد، اما بد نیست به همین بهانه نگاهی به تحریم های بیندازیم که دوباره به خانه اول باز می گردند و به این پرسش پاسخ بدهیم که هدف از بازگشت تحریم ها و ایجاد فضای رعب و حشت توسط ایالات متحده آمریکا چیست؟ آیا می توان چنین موضع گیری های تند و تلخ از جانب آمریکا را بهانه ای برای تحریک اروپایی ها بدانیم تا آنها زمینه حضور آمریکا را دوباره در میز مذاکره فراهم کنند و امتیازات دلخواه گرفته شود؟
با خروج آمریکا از برجام، ترامپ یک یادداشت امنیت ملی را نیز امضاء کرد که وزیر خارجه و خزانه داری را موظف میکرد تا بلافاصله برای اعمال مجدد همه تحریمهای لغو شده یا برداشته شده به موجب برجام آماده شوند؛ این اقدامات باید در زودترین زمان ممکن، که بیش از ۱۸۰ روز بعد از امضای این یادداشت نخواهد بود، انجام شود. به همین منظور، وزارت خارجه و خزانه داری امریکا اقدامات لازم را در جهت ایجاد دو بازه زمانی 90 و180 روزه برای خاتمه دادن به فعالیتهای مرتبط با ایران که مبتنی بر معافیتهای تحریمی در برجام است را انجام خواهند داد، در همین راستا طبق انتظار دفتر کنترل داراییهای خارجی ( OFAC) آمریکا پس از 4 نوامبر 2018 همه تحریمهای هستهای لغو شده به موجب برجام را مجددا برقرار و از اثر اجرایی کامل برخوردار می شوند.
همچنین اشخاصی که بر اساس معافیت های تحریمی حاصل از برجام مبادرت به فعالیت های اقتصادی با ایران کرده بودند، موظف هستند، اقدامات لازم در جهت خاتمه این فعالیتها را تا تاریخ 6 آگوست 2018 (15 مرداد 97) یا 4 نوامبر (13 آبان 97) همین سال انجام دهند؛ زیرا در غیر اینصورت در معرض تحریمها یا اقدامات اجرایی طبق قانون ایالات متحده امریکا قرار می گیرند. این اقدام آمریکا نشان می دهد که تحریم های ثانویه نیز همراه با خروج آمریکا از برجام بازگشتند زیرا با وابستگی که در اقتصاد جهانی وجود دارد و شرکت های چند ملیتی که دارای فعالیت های فرا مرزی و فرا منطقه ای هستند،این تحریم ها عملا مسیر تعاملات اقتصادی با ایران را مختل می کند.
پس از پایان دوره 90 روزه در 6 آگوست 2018 ، دولت ایالات متحده آمریکا تحریم های ذیل را اعمال خواهد کرد:
1 . تحریم خرید یا تحصیل اسکناس های دلار آمریکا توسط دولت ایران.
2 . تحریم تجارت طلا یا فلزات گرانبها توسط ایران.
3 . تحریم فروش مستقیم و غیرمستقیم، تهیه یا انتقال فلزات گرافیتی، خام و نیم خام به / یا از ایران مانند آلومینیوم، استیل، زغال سنگ و نرم افزارهای فرایندهای خالص سازی صنعتی.
4 . تحریم معاملات عمده خرید یا فروش ریال ایران و یا نگهداری از وجوه عمده یا حساب های ارزی ریالی خارج از قلمروی ایران.
5 . تحریم خرید، پذیره نویسی یا تسهیل انتشار اوراق قرضه دولتی ایران.
6 . تحریم بخش خودروسازی ایران.
علاوه بر این دولت ایالات متحده آمریکا مبادرت به لغو مجوزهای برجامی نیز خواهد کرد که می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
1 . واردات فرش و مواد غذایی ایران به ایالات متحده و برخی از تبادلات مالی مرتبط با مجوزهای عمومی مطابق با " مقررات تحریم و معاملات ایرانیان ".
2 . اقدامات تعهد شده تحت مجوزهای خاص برای فعالیت های مرتبط با صادرات و یا صادرات مجدد هواپیمای مسافربری، تجاری و قطعات و خدمات مرتبط به ایران".
3 . فعالیت های تعهد شده در ارتباط با قراردادهای احتمالی برای اقدامات واجد شرایط به منظور صدور مجوز تحت بیانیه های مزبور.
لذا افرادی که با توجه به تخفیف های تحریمی در چنین اقداماتی حضور و فعالیت داشته اند باید در جهت خاتمه این فعالیت ها تا تاریخ 6 اگوست 2018 اقدام کنند.
در 4 نوامبر 2018 نیز باید منتظر بازگشت تحریم های دیگری باشیم که باید به موارد ذیل باید اشاره کرد:
1 . تحریم متصدیان بنادر ایران و بخش کشتیرانی و کشتی سازی ایران از جمله خطوط کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران، کشتیرانی خط جنوب ایران و شرکت های تابعه آنها.
2 . تحریم معاملات نفتی با شرکت هایی همچون شرکت ملی نفت ایران، شرکت بازرگانی نفت ایران و شرکت ملی نفتکش ایران ؛ از جمله خرید نفت، فرآورده های نفتی و یا محصولات پتروشیمی از ایران.
3 . تحریم معاملات موسسات مالی خارجی با بانک مرکزی ایران و موسسات مالی ایرانی مشمول ماده 1245 قانون " اختیارات دفاع ملی سال مالی 2012".
4 . تحریم ارائه خدمات ویژه ارسال پیام های مالی به بانک مرکزی ایران و موسسات مالی ایرانی طبق قانون "تحریم های جامع ایران و عدم سرمایه گذاری" مصوب 2010.
5 . تحریم ارائه خدمات تضمینی، بیمه و بیمه اتکایی و...
6 . تحریم بخش انرژی ایران.
متعاقب بازگشت این تحریمها نیز در تاریخ 5 نوامبر 2018 دولت ایالات متحده مجوز فعالیت های شرکت های خارجی تحت کنترل یا مالکیت اشخاص آمریکایی با دولت ایران یا اشخاصی که در قلمروی دولت ایران اند را لغو خواهد کرد. همچنین مانند مورد قبلی افرادی که براساس تخفیف برجامی در فعالیت های فوق الذکر حضور داشتند باید تا تاریخ 5 نوامبر 2018 به اقدامات خود پایان دهند، تا در معرض تحریم های امریکا قرار نگیرند.
این روند در کنار صحبت های اخیر وزیر خارجه آمریکا مبنی بر اعمال شدیدترین تحریم ها علیه ایران نشان می دهد که برجام فقط قسمتی از طرح بزرگ آمریکا برای مقابله با کشورمان است. پمپئو در گستاخی باور نکردنی اعلام کرده است: تحریمها «فشار مالی بیسابقهای» به ایران وارد خواهند کرد و در حالیکه کشورمان را با فراکنی به عنوان بزرگترین حامی تروریسم در جهان توصیف کرد، افزود: «ایران پول کافی برای هر دو کار نخواهد داشت».
وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا نیز ادعا کرد: ایران زیر فشار این تحریمها «برای زنده نگاه داشتن اقتصاد خود با چالشهای بزرگی روبرو خواهد شد» و ناگزیر می شود بین حفظ اقتصاد خود و یا حمایت از تروریستها و گروههای شورشی (به گفته پمپئو ) در کشورهایی مثل لبنان، سوریه، عراق و یمن که آن را «به هدر دادن ثروت گرانب ها برای جنگ در خارج» توصیف کرد یکی را انتخاب کند. زیرا ایران پول کافی برای هر دو کار را نخواهد داشت.طنز ماجرا در اینجا بود که وی ادعا کرد: ایران از پول نقدی که پس از لغو تحریمها به دست آورده به عنوان «یک گنج جدید» برای حمایت از آن گروهها استفاده کرده است.
این موضع گیری نشان می دهد درد آمریکا و اروپا در بحث ایران یکی است و هر دو بر مناسبات منطقه ای ایران عنوان "نفوذ" را انتخاب کردهاند، لذا تقسیم کار جالبی در دو سوی اقیانوس اطلس رخ داده است.
با توجه به مواردی که گفته شد به نظر می رسد تنها هدف آمریکا از ایجاد یک فضای هراس آلود و ابهام آمیز در حوزه اقتصادی این است که میخواهد با فشار بیشتر اروپایی ها را برای قبولاندن محدودیت های گسترده تر نسبت به ایران تحریک کند، زیرا با فضای تحریمی که کاخ سفید به راه انداخته است به نظر می رسد به دنبال ایجاد زمینه هموارتر برای امتیاز گیری از ایران است، اما این بار با دست بروکسل نشینان. همچنین می توان این فرض را نیز مطرح کرد که کاخ سفید با این سناریویی که در پیش گرفتهاست تلاش می کند به دوستان اروپایی خود بقبولاند در میز مذاکره جدیدی که تدارک می بینید من هم باید حضور داشته باشم.
تیم فکری ترامپ بازی را به سمت صفر و یک پیش برده است، احتمالا آنها با این تفکر جلو آمده اند که اگر فضا را ملتهب و جنگ افروزانه جلوه دهند ایران بازهم در آن سوی میدان با اروپایی ها کنار خواهد آمد و خواستههای مورد نظر آنها که همگی در آن اجماع دارند، دست یافتنی خواهد شد. همان سیاست چماق و هویج که اینبار هویچ در دستان اروپا و چماق در دستان آمریکاست. تقسیم کاری که صورت گرفته منطقی به نظر می رسد، آمریکا تلاش می کند میز مذاکره ایران با اروپایی ها را از دور مدیریت و کنترل کند تا به غیر از برجام مفاد دیگر را نیز روی میز مذاکره آورده شود.
گزارش از مریم پیک آذر
انتهای پیام/
مرگ بر امریکا
وابسته بودن به دشمنان هیچ فایده ای ندارد
لطفا از کارهایی که برای اقتصاد مقاومتی شده بگویید و تولیدات داخلی را معرفی کنید تا مردم بخرند.