به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ روزنامه حمایت در یادداشت امروز خود به قلم «هادی سید افقهی» نوشت:
طبل توخالی آمریکا، فرانسه و انگلیس برای حمله نظامی به سوریه، درست زمانی به صدا در آمد که پوزه دست پروردگان تروریست جبهه غربی، عبری، عربی در غوطه شرقی - یکی از دژهای امن تکفیریها – به خاک مالیده شد و لذا پدرخوانده آنها برای دلجویی و روحیه بخشی، با غریو و هیاهو وارد گود شد و نمایشی مضحک از موشکپرانی که به هر چیزی جز «پاسخ دردناک» شباهت داشت را به روی صحنه برد.
این در حالی است که «خطای راهبردی» آمریکا و همپیمانانش در حمله اخیر، از نقطه صفر تصمیمگیری «دونالد ترامپ»، مبنی بر بهاصطلاح «پاسخ دندانشکن» به سناریوی حمله شیمیایی ارتش سوریه در غوطه شرقی کلید خورد. کلیددار خودشیفته کاخ سفید، از طریق بالا بردن سقف انتظارات اعراب جاهلی عصر حاضر و همه دلدادگان به فرعون زمان، با این ادعا که بشار اسد، بهای سنگینی را بابت این حمله خواهد پرداخت، اولین گل به خودی را در زمینبازی جنگ لفظی وارد دروازه کرد!
با این اتخاذ این سیاست نابخردانه، موضع شرکای آمریکا نیز از فاز تهاجمی وارد مرحله انفعالی شد، چراکه اصل موضوع (حمله شیمیایی) در پردهای از ابهام قرار داشت و دارد و هنوز از سوی مراجع رسمی بینالمللی از قبیل: «سازمان ملل» و «سازمان منع گسترش سلاحهای شیمیایی»، مهر «تائید شد» نخورده است.
فرانسه و انگلیس در گام نخست، برخورد تشکیکی را در پیش گرفتند؛ بهگونهای که «امانوئل ماکرون»، رئیسجمهور فرانسه، سخن از اثباتنشدن موضوع به میان آورد، ولی با چرب شدن سبیل مستأجر کاخ الیزه بهوسیله دلارهای نفتی قارونهای عربستان و فشاری که لابی صهیونیستی بر دولت و پارلمان فرانسه وارد کرد، آخرالامر تمکین کرد و پذیرفت که در این حمله جنایتکارانه، شریک قدارهکش آمریکایی باشد.
«ترزا می» هم به همین وضعیت انفعالی دچار شد و درحالیکه در پارلمان معارضینی داشت که اصرار بر کسب مجوز قانونی برای هرگونه مداخله نظامی داشتند، بیاعتنا به فشارهای داخلی، دست مشارکت بهسوی ترامپ دراز کرد. وقتی فضا سنگین شد و روسیه و ایران هم در برابر عربدهکشی غرب، مواضع تهدیدآمیز، مستحکم و شفافی را اتخاذ کردند و از جانب ضلع سوم این ماجرا، یعنی دولت سوریه هم وعده مقاومت، ایستادگی و پاسخ متقابل داده شد، رئیسجمهور آمریکا با بلندگوی توییتری خود، تهدیدات خفیفتری را جار زد و ادعا کرد که از زمان حمله، چیزی نگفته و منظورش «یک ضربه» (One Shoot) بوده است! همین عقبنشینی کافی بود تا دیگ خشم صهیونیستها و پدرجد تروریستها به جوش آید، چون ازنظر بن سلمان، قرار نبود ترامپ برای ادامه حضور آمریکا در سوریه، ۴ میلیارد دلار برای سعودیها فاکتور کند و سر و ته قصه را با «یک ضربه» هم آورد! پشت پرده، مشاورین ترامپ و اعضای کنگره نیز به ترامپ فشار میآوردند که دست از این گندهگوییها بردارد و فکر حمله را از سرش بیرون کند.
استدلالشان هم این بود که هرگونه حمله، کل منطقه، بلکه تمام جهان را ممکن است به چالش بکشد. آلمان، ایتالیا، اسپانیا، کانادا و دیگر کشورهای غربی هم تکلیفشان را با این حمله روشن کردند و «نه» آوردند. بنابراین، آمریکا با ارتکاب این خطای محاسباتی که از یکسو، سقف انتظارات همه کشورهای همپیمانش را در خصوص یک حمله همهجانبه، شدید و گسترده افزایش داد و از سوی دیگر، باعث آمادگی سوریه، ایران و روسیه در پاسخگویی متقابل شد، در بنبست انجام یک حمله نمایشی گرفتار آمد. درست است که این حمله، خساراتی را بر جای گذاشت، ولی حتی یک جانباخته هم نداشت.
با آنهمه ادعا و تهدید، فقط دو کشور که آنها هم از سر اجبار به مهلکه آمده بودند، با آمریکا همراه شدند تا مثلاً اقتدارشان را به نمایش بگذارند. ۱۱۰ موشک شلیک کردند که ۷۵ درصد موشکها قبل از اصابت به اهدافشان، با پدافند فوقالعاده سوریه رهگیری و منهدم شدند و جالب اینکه بعد از اتمام این آتشبازی، بلافاصله «جیمز متیس»، وزیر دفاع آمریکا در معیت «جوزف دانفورد»، رئیس ستاد مشترک ارتش در کنفرانسی مشترک اعلام کرد که آمریکا برای انجام حملات بیشتر، برنامهریزی نکرده است!
این نکته که شبیخون آمریکا و شرکا، کاملاً نمایشی، بسیار محتاطانه و بزدلانه صورت گرفت، در میان غالب ناظران جهانی، امری روشن علیه است و با توجه به عدول خفتبار از افق حمله به کاخ ریاست جمهوری، وزارت دفاع، سازمان امنیت، فرودگاهها و پایگاههای نظامی باید گفت که یک آبروریزی بزرگ را برای طراحانش رقم زد و اصلاً در حد و قواره هجمهای با مختصات ترسیمی کاخ سفید و متحدانش نمیگنجید.
از طرفی، اجماع نظامی پاریس، واشنگتن و لندن، به همان اندازه که روحیه همبستگی و حمیت مردم سوریه را در قبال هر نوع تجاوز خارجی به نقطهجوش رساند، به همان میزان هم به عزم دولت این کشور در دفاع از عزت و شرف ملی، حضور مقتدرانه و شجاعانه در میادین نظامی و سیاسی و حراست از دستاوردهای طلایی همچون پاکسازی کامل غوطه شرقی، افزود. هنوز شعلههای آتشباری هواپیماها و ناوهای غربی فروکش نکرده بود که دمشقیها در حمایت از دولت مشروع سوریه، به خیابانها و میادین ریختند، با مشتهای گرهکرده علیه این تجاوز آشکار شعار سر دادند و شخص رئیسجمهور «بشار اسد» هم در کمال طمأنینه و آرامش بر سر کار خود حاضر شد.
این تحولات که دومینویی از اتفاقات کاملاً متضاد با آنچه غرب در سر میپروراند را در پی داشت، حتی خمیرمایه استهزاء رژیم صهیونیستی، رسانههای آمریکایی و تروریستهای اجارهای را هم فراهم کرد. روزنامه «یدیعوت آحارونوت»، موشکهای «پیشرفته» و «هوشمند» آمریکا را با این منطق که «تأثیر آنها صفر بود»، به سخره گرفت و مطبوعات منصف آمریکایی هم سیلی از انتقادات را روانه کاخ سفید کردند. ترامپ فکر میکرد که این عملیات به فروکش کردن فشارهای داخلی ناشی از پرونده رسواییهای اخلاقی، مالی، دخالت روسیه در انتخابات و دهها مورد مشابه میانجامد و از وی یک قهرمان میسازد، ولی اینگونه نشد و موجی از نکوهشهای داخلی و خارجی را متوجه وی و همپالکیهایش کرد؛ و بالاخره باید گفت، مدعیان قانون مداری و آقایی بر دنیا با این حمله، تمام قوانین و مقررات بینالمللی را، زیرا گذاشتند و به سبک استدلالهای سخیفشان در حمله به عراق، حتی منتظر نتایج تحقیقات هیئت تحقیق و تفحص سازمان ملل نماندند، چراکه از نتیجه منفی تحقیقات برضد تروریستهای جیش الاسلام مطمئن بودند و لذا برای حفظ آبروی پوشالی خود، دست به عملیات پیشدستانه زدند.
بهترین توصیف در خصوص این حمله را روز گذشته، مقام معظم رهبری ارائه فرمودند که آن را برابر با «جنایت» دانستند؛ تعبیری که میتواند مبدأ اقامه دعوا در مجامعی همچون «دیوان کیفری بین المللی» از این اقدام متناقض با تمام معیارها و موازین بینالمللی باشد. ازاینرو، هجمه اخیر جنایتکاران بینالمللی، نهتنها پاشنه تحولات را به سمت دلخواه آنان نچرخاند، بلکه قوام جبهه مقاومت و رسوایی مضاعفی را برایشان به ارمغان آورد.
منبع: روزنامه حمایت
انتهای پیام/