علیاکبر والایی، نویسنده در گفتوگو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ از انتشار مجدد رمان «خلوت مدیر» به همت انتشارات بهنشر خبر داد و اظهار کرد: این رمان بار نخست به همت انتشارات نیستان در ۳۲۷ صفحه منتشر شده بود.
وی درباره دلیل تغییر ناشر کتاب «خلوت مدیر» گفت: ناشر کتاب به دلیل کمکاری در معرفی کتاب و توزیع نامناسب آن تغییر کرد.
این نویسنده اظهار داشت: موضوع رمان «خلوت مدیر» درباره انقلاب اسلامی است و فضای داستانش به سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷ برمیگردد. جلد اول رمان «خلوت مدیر» با پیروزی انقلاب به پایان میرسد. البته در همین جلد، کتاب یک رمان کامل است.
والایی افزود: داستان رمان «خلوت مدیر» با روایت اول شخص من راوی از نگاه یک مدیر مدرسه روایت میشود که به فضای به شدت فساد آلود فرهنگ و اخلاق جامعه در آن سالها میپردازد. در اصل فضای مدرسه که داستان در آن اتفاق میافتد، نمادی از فضای بیرونی جامعه قبل از انقلاب است، که به شدت فسادآلود و غیرقابل تحمل بود.
وی تشریح کرد: داستانی که در رمان «خلوت مدیر» روایت میشود، دقیقا به عنصر فساد و نقش آن در فروپاشی حکومت پهلوی اشاره کرده است.
این نویسنده ادامه داد: هماکنون بر روی رمانی کار میکنم که با موضوع طنز سیاسی نوشته میشود. البته این کتاب هنوز جای کار بسیاری دارد. عنوان کتابی که بر روی آن کار میکنم هنوز قطعی نشده است.
والایی خاطرنشان کرد: در کنار رمان «خلوت مدیر»، مجموعه داستان «روشنای خاموش» زیر چاپ انتشارات «بهنشر» است. این کتاب به موضوع جنگ میپردازد.
در بخشی از کتاب «خلوت مدیر» میخوانیم: «من خودم را بهتر از هر کس دیگری میشناختم. میدانستم همچین آدم تحفهای نیستم که سزاوار همچون تعارفها و ادا و اصول باشم. فکر کردم مردک من را خر گیر آورده. لابد کاسهای زیر نیم کاسه است که آنطور گرم تحویلم گرفته. سابقه دو ساله مدیر مدرسه بودن، همچین چیز دندانگیری نیست که لازم به آن همه تظاهر به ارادت و شایستگی و کفایت و تعارفات مزخرف باشد. از طرفی، این مدرسه عتیقه هم که نمیدانم طرف کدام قبرستانی است، بدجوری باید دیدنی باشد. برگهی نشانی محل را که متصدی بخش در کارگزینی رویش را سیاه کرده بود، به دست راننده تاکسی سپردم و خودم را رها کردم به روی صندلی.
تمام حواسم رفت به مدرسهای که تا ساعتی دیگر واردش میشدم. فکر کردم با دو هفتهای که از شروع سال تحصیلی گذشته است، مدرسه بدون مدیر چه شکلی باید باشد. یقین داشتم که در این ساعت، بچهها سر کلاسهایشان هستند و دبیرها داخل کلاسها به قاعده زور میزنند. یکی تو سر خود میزنند و دو تا تو سر بچههای مردم و ناظم مدرسه هم در نبود مدیر، الآن همه کاره است و امر و نهی و تعیین تکلیف و لابد برای خودش شاهی میکند.»
انتهای پیام/