به گزارش خبرنگار دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ پس از اعلام وجود تکفیریها و در سال 2013 بود که یک پیام صوتی تیتر اول خبرگزاری های جهان شد؛ پیامی که در آن ابوبکر البغدادی خلیفه خود خوانده داعش اعلام به تاسیس دولت اسلامی در عراق و شام کرد، خبری که حکایات از خونریزیهای بسیاری داشت؛ خونریزی هایی که البته نیازمند سلاح بود تا سر از تن جوانان،کودکان و زنان سوری و عراقی جدا کند؛ سلاح هایی که گرچه در ظاهر به اسم اسلام نشانه میرفتند، اما در واقعیت به دنبال ضربه زدن به اسلام بودند و از همان ابتدا این سوال پیش آمد که سلاح هایی که سینه و قلب مسلمانان را نشانه گرفته از کجا و به چه وسیله ای تامین میشود.
تاریخ نشان داده هر جا که مسئله تنشآفرینی، جنگ نیابتی و تامین سلاح برای کشتار و جنگ در میان باشد، نام آمریکا میدرخشد؛ آمریکایی که استراتژی آن ایجاد معمای امنیت و راه انداختن جنگ بین کشور ها و ایجاد گروه های تروریستی برای گرم کردن بازار تسلیحات خود است؛ اما رزمندگان جبهه مقاومت نشان دادند که گرچه آمریکا تامین کننده سلاح باشد؛ اما قدرت ایمان، سلاح ها را درهم میشکند.
در میان سلاحهای اهدایی آمریکا به داعش شاید گفت بیجیام-۷۱ تاو (BGM-71 TOW) ارزشمند ترین هدیه آمریکایی ها برای تروریستها بود؛ این موشک آمریکایی قابلیت پرتاب سطح به سطح و هوا به سطح را دارد که در اختیار گروه داعش قرار گرفته بود؛ ماجرا آنجا جالبتر میشود که داعش با انتشار عکس این موشک به داشتن آن افتخار می کرد. سازمان تحقیقاتی تسلیحات جنگی مستقر در لندن در همان سالهای اوج قدرت داعش در گزارشی اعلام کرد آمریکا برای گروه تروریستی داعش به کمک عربستان سعودی سلاح ارسال می کند.
اما از نمونه سلاح های ارسالی آمریکا به داعش میتوان به اسلحه M-16 ، موشک های «بی جی 9- 99 ملی» که ارتش آمریکا از رومانی خریداری کرده بود، توپ دوربرد برامز 155، زره پوش برای انتقال تروریست ها، مواد منفجره، هواپیماهای شناسایی، انواع بمب ها، دوربین، تفنگ تکتیرانداز و جلیقه های ضد گلوله اشاره کرد؛ سردمداران آمریکایی که داعیه مبارزه با داعش را داشتند در اصل تامین کنندگان سلاح این گروه تروریستی بودند.
آمریکایی ها در مواقعی با استفاده از هواپیماهای خود به گروه تروریستی داعش تسلیحات میرساندند که این امر چندین بار از سوی مقامات عراقی و سوری تایید شد؛ سردمداران کاخ سفید معمولا از دو روش برای ارسال سلاح به تروریست ها استفاده می کردند؛ سلاح ها یا از طریق هوایی و به وسیله هواپیماهای آمریکایی و انگلیسی و با چتر نجات انتقال داده می شد و یا از طریق مرز کشور ها همانند اردن به وسیله عربستان سعودی انجام می گرفت. آمریکا به وسیله شرکت های حمل و نقل تسلیحاتی؛ لوازم و تجهیزات مورد نیاز تروریست ها را به بندر عقبه اردن حمل میکرد و از آن طریق سلاح ها به مرزهای سوریه انتقال داده می شد و به دست تروریست ها میرسید.
در تامین تجهیزات گروههای تروریستی آمریکا تنها نبود و کشورهای اروپایی که بعد ها داعش دامن آن ها را سوزاند نیز به داعش و دیگر گروه های تروریستی همانند جبهه النصره کمک میکردند.
یک خبرنگار بلغاری با افشای خبری مبنی بر اینکه آمریکا، عربستان، امارات و برخی کشورهای دیگر با پوشش پروازهای دیپلماتیک برای گروه های تروریستی سلاح انتقال می دادند پرده از واقعیتی نهان برداشت، طبق افشاگری این خبرنگار، عربستان سعودی و امارات سلاح های سنگینی که از اروپای شرقی خریداری می کردند را به دست گروه های تروریستی می رساندند.
اما این پایان ماجرا نبود؛ داعش روز به روز ضعیف تر می شد و مناطقی را که در چند سال اخیر به اشغال خود در آورده بود را از دست داد، از موصل گرفته تا کرکوک از حلب تا بوکمال همگی به دست رزمندگان اسلام آزاد می شدند؛ اما نقش آمریکا در کمک به تروریست ها تنها به تامین سلاح خلاصه نمی شد، بلکه این کشور داعیه دار مبارزه با تروریست، به انتقال و فرار سرکرده های این گروه تروریستی از مناطقی که به وسیله نیروهای جبهه مقاومت محاصره میشد نیز کمک های بسیاری کرده و می کند.
اما با شکست داعش و دیگر مزدوران وابسته به آمریکا، به مرور زمان گستاخی آمریکاییها بیشتر شد تا جایی که بارها مواضع ارتش سوریه و عراق را بمباران کرد؛ به گونه ای که بارها فرودگاه شعیرات در جنوب شرق استان حمص که نیروهای سوری و روسی در آن مستقر بودند را بمباران کرد؛ همچنین طبق اسنادی که از دستگیری در نبردهای دیرالزور به دست آمد؛ آمریکا در نبرد دیرالزور دخالت بسیار داشت و به تروریست ها کمک های تسلیحاتی می کرد.
پس از شکستهای بسیار آمریکا در راهبردهای خود مثل جنگ های مستقیم و نیابتی، این بار آنها رو به سیاست دیگری غیر از جنگ آوردند. تجزیه و یا تخریب از درون سیاستی بود که به وسیله مسعود بارزانی در کردستان عراق انجام شد تا حواس ها را کمی از تروریست ها در عراق منحرف کند تا داعشی که در مرز نابودی بود با تجهیز قوا بتواند دوباره قد علم کند، گرچه آمریکاهایی در اظهارات خود از این طرح حمایت های چندانی نکردند، اما در پشت پرده واقعیت های دیگری در جریان بود ؛ واقعیت هایی که اگر اتفاق می افتاد خطر آن کم تر از خطر داعش نبود.
حمایت های نظامی از گروه تروریستی داعش تنها به آمریکا ختم نشد، بلکه رژیم صهیونیستی که بیشترین منفعت را از حضور داعش در کشور های اسلامی می برد نیز به طور کامل از این گروه حمایت های نظامی و مالی انجام میداد و این حمایت ها نیز حتی به مداوای تروریست ها در بیمارستان های مناظق فلسطین اشغالی منجر شد؛ همچنین رژیم صهیونیستی در منطقه جولان با تروریست ها بسیار هماهنگ بوده و در حملات به آن ها کمک های لجستیکی می کرد.
علاوه بر آن دبیرکل اتحادیه ملت های عرب در اظهاراتی از نقش رژیم صهیونیستی در کمک تسلیحاتی به داعش پرده برداشت و اعلام کرد دستگاه اطلاعاتی اسرائیل با کمک دیگر کشور های اتحادیه ( کشور های عربی مرتجع حاشیه خلیج فارس) به رساندن تسلیحات به داعش کمک می کنند.
روزنامه هاآرتص اسرائیل وابسته به رژیم صهیونیستی از کمک بیش از 32 میلیون دلاری اسرائیلی ها تنها در یک سال به تروریستها خبر داد، این روزنامه در ادامه از تامین هزینه درمانی تروریست ها به وسیله کشورهای مرتجع منطقه مثل عربستان و امارات پرده برداشت؛ همچنین نیروهای امنیتی عراق و سوریه در بسیاری از کشفیات خود که از مناطق آزاد شده به دست می آوردند سلاح هایی را کشف میکردند که ساخت رژیم صهیونیستی بود.
اما نقش کشورهای عربی به ویژه عربستان را نباید در قضیه داعش نادیده گرفت؛ کشوری که حمایت های مالی و ایدئولوژیکی بسیاری از این گروه تروریستی میکرد و با خرید سلاح از آمریکا و اروپا داعش را به سلاح و ادوات نظامی تجهیز میکرد. مفتی های وهابی مستقر در عربستان که از جیب آلسعود تغذیه می کنند با فتواهایی ضد اسلامی و ضد انسانی خود بیش از پیش به گستاخ شدن این گروه تروریستی کمک می کردند، گستاخیای که سرانجام باعث هلاکت داعش شد.
در پایان باید گفت که برای آمریکا و رژیم صهیونیستی بسیار مطلوب بود که قدرت این گروه تروریستی روز به روز اضافه تر شود، زیرا که توجهات از مسئله فلسطین برداشته و بسوی خطر داعش معطوف میشد؛ خطری که اگر هوشیاری محور مقاومت و مرجعیت وجود نداشت، قطعا گرفتاریهای بیشتری به بار میآورد. کشور های مرتجع منطقه همانند عربستان و امارات نیز بسیار مایل بودند تا قدرت جبهه مقاومت در درگیری با داعش تضعیف شود؛ اما جبهه مقاومت نشان داد اگر پشتیبان یک گروه قدرت پوشالی آمریکا هم باشد، باز هم هیچ غلطی نمی توان در برابر ایمان جبهه حق انجام داد.
امروز بعد از 7 سال ترقه بازی در نقاط مختلف عراق و سوریه دیگر داعش پایگاه و سرزمینی برای حکمرانی ندارد، اما همچنان تفکر داعش وجود دارد و رزمندگان مقاومت با رصد عناصر باقیمانده و فراری این گروه تروریستی تکفیری باید مانع قدرت گیری دوباره آن ها شوند، زیرا که سردمداران کاخ سفید از ضربه زدن به جبهه مقاومت هیچگاه دست بردار نیستند و اگر دیروز آتش فتنه داعش و بارزانی را روشن کردند، امروز نیز به دنبال فتنه جدیدی در منطقه هستند تا افکار عمومی از مسئله نخست مسلمین یعنی قدس شریف منحرف شود.
انتهای پیام/