به گزارش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ همزمان با خجسته میلاد یازدهمین اختر تابناک امامت، امام حسن عسکری (ع)، شاعران بسیاری در کشورمان در مدح آن حضرت (ع) ابیاتی را سروده اند، که در زیر به تعدای از این اشعار اشاره خواهیم کرد.
شعر غلام رضا سازگار به مناسبت میلاد امام حسن عسکری (ع)
لشکر شادی گرفت ملک جهان را
کرد مسخّر همه کون و مکان را
برد به یک حمله دل پیر و جوان را
داد به جسم وجود روح و روان را
خیز و بپایش فدا کن سرو جان را
داری اگر کن نثار خوبتر از جان
وجد و سرور و شعف گشته عبادت
مهر فلک داده با خنده شهادت
آمده بر شیعیان دور سیادت
دور سیادت مگو صبح سعادت
صبح سعادت مگو روز ولادت
ولادت حجّت قادر منان
یازدهم اختر برج ولایت
ماه محمد جمال شمس هدایت
ابر کرم فلک جود بحر عنایت
قصّة فضل ورا نیست نهایت
کار نمیآید از شعر و حکایت
لال در اینجا بود منطق انسان
عروس زهرا حُدیث قرص قمر زاد
هشتم ماه ربیع پاک پسر زاد
بهر امام دهم نور بصر زاد
از شجر احمدی طرفه ثمر زاد
بلکه برای همه خلق پدر زاد
خلق به خاک درش در خط فرمان
او که به صلبش بود مصلح عالم
او که به خاکش بود چهرۀ آدم
او که ثنایش کنند آدم و خاتم
او که مدیحش بود ذکر دمادم
جنّت بی جلوهاش خانۀ ماتم
دوزخ در سایهاش روضۀ رضوان
اهل ولا سرخوش از ساغر اویند
خلق خدا جمله در محضر اویند
جن و ملک سر به سر عسگر اویند
پیر و جوان، چون گدا بر در اویند
خیل نبیّین ثنا گستر اویند
بلکه خدا وصف او گفته به قرآن
شعر اکبر لطیفیان به مناسبت میلاد امام حسن عسکری (ع)
ای حضرت معشوقای لیلاترینم
من از همه پروانهها شیدا ترینم
سنگ ملامت خوردۀ عشق تو هستم
یعنی میان عاشقان رسوا ترینم
تو آیههای مصحف پیغمبرانی
بهر تلاوت کردنت شیواترینم
ای کیسه بر دوش سحرهای محله
مرد کریم سامرا؛ آقاترینم
ما ریزه خوار دولت عشق تو هستیم
ای حضرت معشوقای لیلاترینم
اندازهی ما چشم تو دیوانه دارد
مجنون میان خانهی ما خانه دارد
تو آشنای کوچههای آسمانی
بالاتر از فهم اهالیِ جهانی
فهمیدن شأن و مقام تو محال است
تو سرّ الاسرار نهان، اندر نهانی
رد قدمهای همیشه جاری ات را
تا مرزهای بی نهایت میرسانی
وقتی که میآیی کنار جانمازت
دنبال خود خیلی ملک را میکشانی
تو ابتدا و انتها اصلاً نداری
مثل خدائی و همیشه جاودانی
ای روشنی مطلق شبهای تارم
پروردگار بی مثال هر چه دارم
شعر سید رضا موید به مناسبت میلاد امام حسن عسکری (ع)
یاری که از رخسار او، قدر ثُریّا بشکند
برخاست کز بالای او، مقدارطوبا بشکند
ازمشرق عشق و هنر، ت. ابیده خورشیدی دگر
ماهی که نورطلعتش، هرظلمتی را بشکند
آمد امام عسکری، باجلوههای داوری
کز او طلسم ساحری، در دست اعداء بشکند
نامش حَسن، رویش حَسن، فرزند چندین بت شکن
کاو همچو جَدّ خویشتن، سَدِّ ستمها بشکند
روشنگر راه بشر، در مَرتَبت هادی عَشَر
هر قدرتی را منطقش سرافکند پا بشکند
اینست فرزند نبی، کز شوکت میلاد او
آب از سماوه سر زند ایوان کسرا بشکند
این ست فرزند علی کز هیبت شمشیر او
امواج دلها میتپد افواج اعدا بشکند
سرها همه در بند او مهدی بُوَد فرزند او
کز عزم بی مانند او بُتهای دنیا بشکند
درجمع ارباب سخن، پیران ادیان و ملل
هرجاکه اولب وا کند بازار آنها بشکند
درمکتب تفسیر او بان ُطق عالمگیر او
دردست هردانشوری، ک. ِلک گُهرزا بشکند
تفسیرقرآنش ببین، میزان عرفانش ببین
حُکّام عصرخویش را با علم و تقوا بشکند
گراو نمیدادی تبر، درکف خلیل الله را
کی میتوانست آن نبی یکباره بُتها بشکند؟
گراونگفتی لاتَخَف، موسی کلیمُ الله را
میدیدی ازوحشت عصادردست موسابشکند
بشمارد ارنعمای خودبرانبیاءواولیاء
درزیربارمنَّتش پشت مسیحا بشکند
یارب مبادا تا به اوگردد زلیخا روبرو.
چون قیمت یوسف دگرپیش زلیخا بشکند
ای کعبهءا ُمّیددل،ای روی تو خورشید دل
از بارش سنگ فِتَن تاکی سر ما بشکند؟
دل برشما بستیم ما برعهد خود هستیم ما
عهد میان ما و تو یارب مبادا بشکند
تا سر نَهَم بر پای تو دارم سر سودای تو
تا منزل عشقت شود خواهم دلم تا بشکند
من با همه آلودگی، بردرگهت روکرده ام
مگذاردر پای دلم، خارتَمنّا بشکند
آمد"مؤید"سوی تو شاید ببیند روی تو
امروز بشکست ازغمت، مگذار فردا بشکند
شعر کمیل کاشانی به مناسبت میلاد امام حسن عسکری (ع)
زمین چشم تماشا شد امام عسگری آمد
بهشت آرزوها شد امام عسگری آمد
هوای سامره گلپوش از عطر نفسهایش
گل ایمان شکوفا شد امام عسگری آمد
سروش هاتف غیبی بشارت داد «هادی» را
گره از کار دل وا شد امام عسگری آمد
حسن خویش حسن رویش حسن بویش حسن مویش
تمام حسن پیدا شد امام عسگری آمد
چنان پیچید در صبح ازل گلبوی لبخندش
که عقل از شوق، شیدا شد امام عسگری آمد
صفا دارد سرور اهل دل در عالم معنا
بساط سور بر پا شد امام عسگری آمد
تجلی کرد در برق نگاهش هیبت حیدر
طلوع مهر زهرا شد امام عسگری آمد
صدای پای او در کوچه باغ زندگی پیچید
حضورش عالم آرا شد امام عسگری آمد
زمان، امشب «کمیل» از شوق سر از پای نشناسد
که خلقت باز معنا شد امام عسگری آمد
شعر وحید قاسمی به مناسبت میلاد امام حسن عسکری (ع)
السلام علیک یا ساقی
گوشه چشمی، خراب آمده ام
اشک هایم دخیل دامنتان
زائر بارگاه میکده ام
دارم اذن دخول میخوانمهای و هوی مرا نگاه نکن
به دلم دست رد نزن امشب
روزگار مرا سیاه نکن
به سبوخانهی نگاهت من
یازده جام میبدهکارم
چوب خطِ مرا نگاه نکن
آمدم باز نسیه بردارم
در حجاز خمار چشمانت
باغ انگور عسکری داری
باده ات کهنه کار میخواهد!
عدهای خاص مشتری داری
«بسم رب الشراب»؛ مینوشم
چه شرابی! سرت سلامت باد
همه جا را بهشت میبینم
باغت آباد، خانه ات آباد
شعر جواد پرچمی به مناسبت میلاد امام حسن عسکری (ع)
پَرِ شکسته به بالا نمیرسد هرگز
تلاش میکند، اما نمیرسد هرگز
کبوتری که هوایی نشد در این وادی
به آسمان تمنا نمیرسد هرگز
اگر اجازه نیاید که تا ابد معشوق
به سوی خانه لیلا نمیرسد هرگز
چنان مقام به عشاق میدهد الله
به فکر مردم دنیا نمیرسد هرگز
مقام و سلطنت و پادشاهی عالم
به پای رعیتی ما نمیرسد هرگز
و بی ولای تو و خانواده ات آقا
کسی به عالم معنا نمیرسد هرگز
بدون گوشهی چشم تو شیعه در محشر
به خاک بوسی زهرا نمیرسد هرگز
مسیح آل محمد، مسیح زهرایی
به گرد پای تو عیسی نمیرسد هرگز
پَرَم به شوق هوای تو وا شده آقا
کبوتر تو به سویت رها شده آقا
زمان مستی ما انتها ندارد که
مریض عشق تو بودن دوا ندارد که
بهشتِ من تویی آقا، بهشت را چه کنم
بهشت بی گُلِ رویت صفا ندارد که
نمیدهم به بهشت خدا حریم تو را
بهشت قد حریم تو جا ندارد که
فدای بنده نوازی و مهربانی تو
سرای لطف تو شاه و گدا ندارد که
کجاست حاتم طایی ببیند اینجا را
کسی شبیه تو دست عطا ندارد که
سرای توست پذیرای آرزومندان
کسی به قدر تو حاجت روا ندارد که
میان این همه القاب نیک هیچ اسمی
صفای کنیه ابن الرضا ندارد که
تویی که آینه حی ذوالمَنَنت خوانم
عزیز قلب رضایی تو را حسن خوانم
شعر رضا رسولی به مناسبت میلاد امام حسن عسکری (ع)
تو آسمونا به پاس هلهله
شده ولوله
داره ولیمه میده خود فاطمه
لطف الهی در کمونه
دل میخونه
میلاد بابای صاحب زمونه
سر زد ماه دلبری - میخونن حور و پری
مولا یا حسن عسکری
یا امام عسکری – مولا یا حسن عسکری
پیچیده توی کل دنیا
تو آسمونها
بوی اسپندی که دود کرده زهرا
بارون بهاری میباره
دل بی قراره
محو روی آقامن ماه و ستاره
مرغ دل هواییه - موسم گداییه
دلهامون سامراییه
یا امام عسکری - مولا یا حسن عسکری
دلا دیگه دور از محن شد
غم ریشه کن شد
دوباره فاطمه صاحب حسن شد
شده از قدومش چراغون
آیینه بندون
حور و ملائک هستن چه حیرون
وقت شور و شادیه - ذکر هر منادیه
میلاد ابن الهادیه
یا امام عسکری – مولا یا حسن عسکری
شعر قاسم نعمتی به مناسبت میلاد امام حسن عسکری (ع)
آسمان در طلوع یک خورشید
میکند روزهای خود تمدید
این چه نوریست در افق پیدا
این چه نوریست نور عشق و امید
در سحر جلوه اش که میگوید
نور او فاطمیست بی تردید
در میان سکوت سرد حجاز
گوش دل یک صدای ناز شنید
خبری آمد از سرادق عرش
گل بریزید فاطمه خندید
پدرش دور خانه میگردد
بر لبش ان یکاد یا توحید
چشم در چشم کودکش دائم
مینماید خدای خود تمحید
تا که دستی برد به گیسویش
هر چه دلداده را کند تهدید
دیدگان حدیث روشن شد
تا که نور جمال او را دید
جبرئیل آمد و تبرک کرد
بال خود را به صورتش مالید
مثل گردونۀ زمین و زمان
با ملائک به دور او چرخید
او که باشد امیر انس و جان
سومین نسل حضرت سلطان
شعر محمود ژولیده به مناسبت میلاد امام حسن عسکری (ع)
مهربانا مهربانی کردهای
خشت و گل را آسمانی کردهای
حکمت از دل دُرفشانی میکند
با قلم قلبم تبانی میکند
چشم صحرا را مزیّن کردهای
نور زهرا را مُبیَّن کردهای
نُه فلک مجذوب یک دلدار ماند
هفت اقلیم از هبوط یار ماند
آن زمانی که نه گِل نه آب بود
با تو نَه خورشید نَه مهتاب بود
دستِ ذاتت هستِ مسطور آفرید
از صفاتت چارده نور آفرید
چار و دَه مبهوت یکدیگر شدند
عَلَّم الاَسماء را از بَر شدند
نور واحد چارده تقسیم شد
سال و ماه و هفتهها ترسیم شد.
چون نظر کردند بر حالات خویش
ذات را دیدند در مرآت خویش
تا مهّی، هفته، از اِعراب یافت
قصّة سبع مثانی باب یافت
تا دل افتد روز و شب در دامشان
ثبت شد ساعات هم بر نامشان
بوی گلهای معطّر میوزد
شنبهها عطر محمد میرسد
یاس و سُنبل هدیة یکشنبه هاست
عطر زهرا و علی در جان ماست
گُل کند در هر دوشنبه نور عین
گاه از نور حسن گاهی حسین
هر سه شنبه میوزد عطر سه گل
سین و یاء و صاد اندر هر سُبُل
چهار شنبه موسوی گردد فضا
از رضا و باب و دو ابن الرضا
میشود لبتر ز. جام عسگری
هر شب جمعه به نام عسگری
ذکر آب و ذکر باد و ذکر خاک
یا امام عسگری روحی فداک
دوستان محتاج لبخند تو اَند
جمع موجودات در بند تو اَند
شعر غلامرضا سازگار به مناسبت میلاد امام حسن عسکری (ع)
ای قبله حرم، حرمِ سامرای تو
بیت الولای دل حرم با صفای تو
قرآن یگانه دفتر مدح و ثنای تو
روح ملک کبوتر صحن و سرای تو
آیینۀ جمال خداوند سرمدی
فرزند پاک چار علی، سه محمدی
رضوان بدان جلال و شرف سائل درت
خورشید سجده برده به صحن مطهرت
روح رضاست در نفس روح پرورت
نامت حسن نه بلکه حسن پای تا سرت
میراث زهد و نور هدایت ز. هادیت
علم امام هشتم و جود جوادیت
معصوم سیزده، ولی الله ذوالمنن
ابن الرضای سومی و دومین حسن
گل ریزد از بهشت به خاکت چمن چمن
شرمنده در ثنای تو از کوچکی سخن
دُر کلام و لعل لب گوهری کجا
وصف ابا محمدنِ العسگری کجا
انوار ده امام درخشد ز. روی تو
یادآور رسول خدا خُلق و خوی تو
زیباترین دعای ملک گفتگوی تو
مسجود جنّ و انس بُود خاک کوی تو
بحری که در صدف، دُر جان پَروَرد تویی
در دامنش امام زمان پرورد تویی
انتهای پیام/
بسته شعری ویژه ولادت امام حسن عسکری (ع)