به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان؛ محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان، در یادداشتی در روزنامه نیویورکتایمز به بدعهدی دولت آمریکا در قبال برجام و توافقنامههای بینالمللی دیگر پرداخت.
او در این یادداشت خود آورده است: دو سال پیش در وین، قبل از نتیجه دادن گفتگو و حصول توافقنامه هستهای با آمریکا، اتحادیه اروپا و پنج قدرت جهانی، من در توییتر در پیامی نوشتم که این توافقنامه تاریخی، «سقف نیست، بلکه بنیانی محکم است». متاسفانه در یازده ماه گذشته پاسخ به حسن نیت ایران، خشم و قهر دولت ترامپ بوده است.
اما غیرقابل اعتماد بودن آمریکا از تغییرات آب و هوایی گرفته تا قدس، به امری قابل پیشبینی تبدیل شده است. دغدغه اصلی ما اکنون هشدار دادن به کشورهای اروپایی به دامن نزدن به مسائل فراتر از حیطه توافق هستهای و همراه نشدن با کاخ سفید در این راستا است. به موازات آنکه توافق هستهای و خاورمیانه به سرنوشتی ناشناخته و خطرناک نزدیک میشود، لازم است که اروپا ما را همراهی کند تا اطمینان یابیم که تاریخ بار دیگر تکرار نخواهد شد.
بیش از یک دهه پیش از مذاکرات هستهای، که به توافق سال ۲۰۱۵ انجامید، ایران در حال انجام دادن مذاکراتی مشابه با انگلیس، فرانسه و آلمان بود. دیپلماتهای اروپایی به دنبال فشار آوردن به دولت جرج دبلیو بوش بودند تا بتوانند او را وادار به پذیرش گزینه دیپلماسی کنند. در این چارچوب، آنها از ما خواستند تا برای اعتمادسازی به طور موقت فعالیتهای مربوط به غنیسازی اورانیوم را متوقف کنیم. ما این امر را پذیرفتیم. اما آمریکاییها شرایط را سخت کردند و اروپاییها بار دیگر گام اشتباهی برداشتند. پس از دو سال مذاکره، و به سبب فشار آمریکا، ناگهان انگلیس، فرانسه و آلمان خواستار پایان تمامی فعالیتهای غنیسازی شدند. مذاکرات متوقف شد و اروپاییها در نهایت نه موفق به متوقف کردن برنامه هستهای ما شدند و نه توانستند واشنگتن را خشنود کنند.
گفتگوهای پراکندهای در سالهای بعد در جریان بود، تا در نهایت ما در سال ۲۰۱۳ پذیرفتیم تا بار دیگر برای مذاکره پشت میز بنشینیم و این بار به صورت مستقیم با آمریکا گفتگو کنیم. این بار ما علاوه بر گفتگوی مستقیم به تعداد سانتریفیوژهای خود افزوده بودیم و ۲۰ هزار در اختیار داشتیم، در حالی که در سال ۲۰۰۵ تنها ۲۰۰ سانتریفیوژ در اختیارمان بود. در این دور از مذاکرات دیگر حرفی از پایان یافتن غنی سازی در داخل خاک ایران درمیان نبود.
ظریف در ادامه یادداشت خود آورده است: توافق هستهای پیروزی نادر دیپلماسی بر تقابل بود. تضعیف این توافق یک اشتباه است. اروپا نباید به تصمیم واشنگتن برای تغییر تمرکز به یک بحران غیرضروری دیگر - چه مربوط به برنامه موشکی دفاعی ایران و یا نفوذ ما در غرب آسیا باشد - دامن بزند.
باید تأکید کنم قابلیتهای نظامی ایران در تطابق با قوانین بینالمللی و کاملا دفاعی است. موضع دفاعی ما از محاسبات دقیق ژئواستراتژیک و اعتقادات راسخ مذهبی و اخلاقی نشأت گرفته است. دکترین نظامی ما نیز مبتنی بر تجربه تاریخی است: طی جنگ ایران و عراق، صدام موشکهای ساخت شوروی را بر شهرهای ما میریخت، موشکهایی که برخی حاوی مواد شیمیایی بود که غرب در اختیار این کشور قرار داده بود. جهان در آن زمان نه تنها سکوت اختیار کرد که هیچ کشوری نیز حاضر نشد به ایران سلاح بفروشد تا حداقل ما بتوانیم جلوی این متجاوز بایستیم.
ما درس خود را آموخته ایم. ما موشکهایمان را تنها به عنوان ابزار دفاعی موثر توسعه دادهایم و افزایش دقت موشکها به جای برد آنها به ما این امکان را داده است تا بتوانیم برای دفاع از خود، در صورت لزوم، مناطق مورد نظر را با دقت هدف بگیریم. سلاحهای هستهای نیازی به داشتن دقت بالا ندارند، اما سلاحهای مرسوم و متداول به داشتن دقت بالا نیازمندند.
تعهد ما به دفاع از خود یک شعار نیست. ما موشکهایمان را صرفا در برابر تعداد معدودی از دشمنان شرورمان مستقر کردهایم: رژیم صدام و متحدان تروریستش و داعش؛ و حملات ما صرفا پاسخی به کشتار بیرحمانه ایرانیها از سوی آنها بوده است. هیچ دولتی در ایران، مردم این کشور را بیدفاع نخواهد گذاشت. جامعه بینالمللی و به ویژه اروپا باید این را بدانند و در عوض تلاشهایشان را برای مقابله با تهدیدات واقعی جهان نظیر جنگهایی که غرب آسیا را در بر گرفته متمرکز کنند.
ایران از اینکه توانسته تا رهبری تلاشها برای پایان دادن به خونریزی در سوریه را به عهده بگیرد، مفتخر است. در سال ۲۰۱۳ من برنامهای برای پایان دادن به درگیریها در آن کشور، از طریق برقراری آتشبس، تشکیل دولت وحدت ملی، اصلاح قانون اساسی و برگزاری انتخابات آزاد و منصفانه ارائه دادم. اما این برنامه با گوشهای ناشنوا روبرو شد. با این حال ما هنوز به تلاش هایمان ادامه میدهیم. در ماه گذشته، حسن روحانی، رئیس جمهور ما، به همراه همتایان روس و ترکیهای خود گامی مهم برای رسیدن به صلح در اجلاس سوچی در روسیه برداشت. بر این اساس شرایط برای ارسال کمکهای بیشتر، تنشزدایی و برگزاری کنگره مردمی سوریه فراهم میشود.
درباره یمن نیز، در آوریل ۲۰۱۵، تنها دو هفته پس از آنکه عربستان سعودی کارزار بمبارانهای سنگدلانه گونه خود را آغاز کرد، ایران برنامهای برای آتشبس فوری و ارسال کمکهای انسانی به همراه برقراری مذاکرات ملی برای تشکیل دولت فراگیر را پیشنهاد داد. اما بانیان بحران انسانی، به همراه متحدان غربیشان راه جنگ را برگزیدند.
به موازات آنکه ایران و همپیمانانش در تلاش برای خاموش کردن آتش هستند، تعداد آتشافروزان در منطقه ما به طور سرسامآوری افزایش مییابد. اما با این حال، و علیرغم تمامی این مشکلات بزرگ، بازیگران و تاثیرگذاران اصلی همچنان تمایلی به مواخذه کردن این آتش افروزان ندارند.
وزیر خارجه کشورمان در انتهای یادداشت خود آورده است: ما از طرفهای مسئول میخواهیم تا ضرورت نگاه به آینده را درک کنند و اجازه دهند تا امید را در یک چشمانداز مشترک از آیندهای صلحآمیزتر پیدا کنیم و به اندازه کافی شجاعت داشته باشیم تا اقداماتی محسوس صورت دهیم تا این امر تحقق یابد. در سال ۲۰۱۵ میلادی، من پیشنهادی برای برگزاری اجلاس گفتوگوهای منطقهای ارائه کردم، به عنوان راهی که ایران و همسایگانش را گردهم آورد تا در جهت صلح همکاری کنند. ما امیدواریم که بازیگران مسئول خارج از غرب آسیا تلاشهایشان را بر مجبور کردن متحدان خود در منطقه برای جدی گرفتن پیشنهاد ما متمرکز کنند. ما معتقدیم که این پیشنهاد میتواند شروع خوبی باشد و یک بار دیگر تمام همسایگانمان را دعوت میکنیم تا در این طرح شرکت کنند.
انتهای پیام/