نور ولادت حضرت ختمی مرتبت، چراغ راه هدايت و الماس درخشنده اسلام،حضرت محمد مصطفی (ص) امروز،بر تمامی جهان اسلام تابيد.

به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از مشهد؛  پيامبر(ص)،سازنده جاويدان راه انبياء و آغاز گر زنجيره  ولايت  اين روزها نگين درخشنده  مدينه النبی در ميان شور زائران انرژی بخش شريان های شهر شده است و نوای محمد(ص)  ، زمزمه  زير لب مسلمانان جهان است.

الماس مدينه النبي ،پاكی مطلق را فرياد می زند.  امروز روز تابش نور است،نوری از معراج، نوری كه خورشيد اسلام شد و روشنی راه گم شدگان.

او آمد تا اشرف شود بر مخلوقات عالم. او آمد تا رنگ جهالت را از من تاريك وجود انسان پاك سازد.

او آمد تا روح هارا زينت بخشد ،روح هزاران انسان نامرئی، انسان هايی كه ساليان پس از او آمدند و روحشان با نامش گره خورد و پرورش يافت.

او آمد تا مشعل روشنی بخش دل آدميان باشد. او آمد تا هيچ انسانی تنها نماند...
 

تولد پيامبر اسلام (ص) چه تاریخی بود؟

حضرت محمد (ص) در سال عام الفیل (570 میلادی) در ماه ربیع الاول دیده به جهان گشود. مورخان و دانشمندان شیعی ولادت رسول گرامی اسلام را در صبح جمعه روز هفدهم ربیع الاول و اکثر علمای تسنن دوازدهم همان ماه می دانند.

 

کودکی و نوجوانی پیامبر (ص) چگونه سپری شد؟

 

حضرت محمد (ص)، هنوز به دنیا نیامده بود (یا در گهواره بودند) که پدرش در بازگشت از سوریه در مدینه درگذشت. از آن پس سرپرستی کودک به عبدالمطلب، بزرگ خاندان قریش رسید و او نیز کودک را به دایه ای به نام حلیمه سعدیه از قبیله بنی سعد سپرد.

حضرت محمد (ص) پنج سال در قبیله بنی سعد نزد حلیمه بود و پس از آن به دامان خانواده خویش بازگشت. پس از مدتی، آمنه برای زیارت قبر همسر خویش، عبدالله، و دیدار خویشاوندان راهی مدینه شد. او در این سفر فرزند خود را نیز همراه برد، یک ماه در شهر مدینه درنگ کرد و هنگام بازگشت در محلی به نام ابواء از دنیا رفت.

عبدالمطلب پس از درگذشت آمنه، بیش از پیش از حضرت محمد (ص) محافظت می کرد؛ هر گاه در کنار کعبه با سران قریش و پسران خویش می نشست، همین که چشمش به پیامبر(ص)  می افتاد، او را در کنار خود می نشاند و می گفت: «به خدا سوگند، او دارای منزلتی بزرگ خواهد بود».

در هشتمین بهار زندگی حضرت محمد (ص)، عبدالمطلب نیز درگذشت و بنا به سفارش او ابوطالب سرپرستی حضرت  را به عهده گرفت. ابوطالب که مردی با ایمان، موحد و نیز از شخصیت های برجسته قریش بود، در نگهبانی و دفاع از پیامبر(ص)  از هیچ کوششی فرو گذار نکرد و در سالی که حضرت محمد (ص) دوازده ساله شد، او را همراه خود به سفر سالیانه خود برای تجارت به شام (سوریه) برد. در این سفر، کاروان قریش در مسیر خود در محلی به نام بصری توقف نمود. بحیرا راهب مسیحی، که در این مکان اقامت داشت، پیامبر(ص)  را دید و خبر از آینده او و دین جهان گستر او داد.

پیامبر (ص) در بیست یا پانزده سالگی همراه عموهای خود در چهارمین جنگ از جنگ های فجار شرکت کرد. این نبرد بین طایفه قریش و قبیله هوازن واقع شد. رسول خدا فرموده اند: «من در این جنگ به عموهایم تیر می دادم تا آنان پرتاب کنند.»

پس از پایان نبرد فجار، پیمانی به نام «حلف الفضول» بین طایفه هایی از قریش بسته شد که بر اساس آن می بایست برای یاری هر مظلومی در مکه و باز گرفتن حق او از ستمکار، متحد شوند و اجازه ندهند در مکه بر کسی ستم رود.

رسول خدا(ص)  بیست ساله بود که در خانه عبدالله بن جدعان در این پیمان شرکت کرد و با قریشیان هم پیمان گردید تا یاور ستمدیدگان باشد. آن حضرت سال ها پس از حلف الفضول در زمان بسط اسلام فرمود: «در سرای عبدالله بن جدعان در پیمانی شرکت کردم که اگر در اسلام هم به مانند آن دعوت می شدم، اجابت می کردم و اسلام جز استحکام، چیزی بر آن نیفزوده است.»

حضرت محمد (ص) در سن 35 سالگی با تدبیر خود در نصب حجرالاسود (در ماجرای تجدید بنای کعبه) مانع جنگ و نزاع بین طوایف قریش گردید. آوازه امانت داری و راست گفتاری حضرت محمد (ص) باعث شد تا حضرت خدیجه  دختر خویلد، زن برجسته و ثروتمند قریش که برای تجارت، از مردان یاری می گرفت، او را به همکاری دعوت نماید و آن حضرت را در قالب قراردادی برای تجارت عازم شام «سوریه» کند.

رسول اکرم (ص) پس از بازگشت، سود فراوانی را که به دست آورده بود، به خدیجه سپرد. خدیجه که شیفته حسن خلق و صفات برجسته او شده بود، به آن حضرت پیشنهاد ازدواج داد که مورد پذیرش او قرار گرفت. ازدواج آن ها دو ماه و بیست و پنج روز پس از بازگشت او از شام «سوریه» بوده است. سن خدیجه را هنگام ازدواج با پیامبر از 25 تا 40، متفاوت، نقل کرده اند.

 

بعثت پیامبر اکرم(ص) 

 

پیامبر اکرم (ص) هر سال مدتی را در غار حرا به اعتکاف می نشست. در این مدت که دور از مردم، تنها به عبادت خداوند می پرداخت، کسی جز امام علی (ع) او را نمی دیدند. پس از پایان اعتکاف به مکه باز می گشت، گرد خانه خدا طواف می کرد و سپس به خانه می رفت. حضرت محمد (ص) در بامداد بیست و هفتم ماه رجب سیزده سال قبل از هجرت، در غار حراء با نزول جبرئیل (فرشته وحی) و تلاوت آیات ابتدای سوره علق از جانب خداوند به پیامبری مبعوث گردید. پیامبر(ص)  پس از نزول وحی از حرا پاپین آمد و به سوی خانه خدیجهرهسپار شد.

اولین بانویی که به حضرت محمد (ص) ایمان آورد و رسالت او را تصدیق کرد؛ همسرش خدیجه و اولین مرد، امام علی (ع) بود؛ چنانکه خودش در نهج البلاغه می گوید: «در آن زمان، اسلام در خانه ای نیامده بود مگر خانه رسول خدا و خدیجه، و من سوم ایشان بودم. نور وحی و رسالت را می دیدم و بوی نبوت را استشمام می کردم.»

 

در سال یازدهم هجرت چه اتفاقی افتاد؟

در این سال پیامبر اکرم (ص) آخرین حج خود را انجام داد که به حجة الوداع معروف است. همچنین در بازگشت از همین سفر پیامبر به امر خداوند امام علی (ع) را به جانشینی خود منصوب نمودند که چون این کار در منطقه ای به نام غدیر خم اتفاق افتاد، این واقعه نیز به «عید غدیر خم» مشهور گردید. پس از این که پیامبر(ص)  به مدینه بازگشت و پس از توصیه مردم به پیروی از قرآن و اهل بیت، در بیست و هشتم ماه صفر سال یازدهم هجری از دنیا رفتند.

گزارش از هلیا جنگی

انتهای پیام/س

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.