به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از سنندج ؛ شامگاه یکشنبه 21 آبان ماه سال جاری زمین لرزه ای مناطق غرب کشور و بسیاری از شهرهای دیگر را در مقیاس های متفاوت لرزاند و متاسفانه بر اثر آن بسیاری از هموطنانمان در استان کرمانشاه و روستاها و شهرهای تحت الشعاع جان خود را از دست دادند و یا زخمی شدند.
بر اساس آمارهای سازمان زلزله نگاری ایران برزگی این زلزله در مقیاس 7/3 دهم ریشتر بوده و ازگله در استان کرمانشاه در مرز ایران و عراق نزدیکترین شهر به کانون زلزله بوده است. عمق زلزله 11 کیلومتر بوده که به علت عمق کم و مدت زیاد در کل غرب کشور احساس شد و شهرهای قصرشیرین، سرپل زهاب، دالاهو، ثلاث باباجانی و جوانرود و روستاهای سر به آنها دچار بیشترین خسارت شدند.در این زلزله بیش از 400 نفر جان خود را از دست داده، 9 هزار نفر زخمی و 70 هزار نفر بی خانمان و 1900 روستا دچار خسارت شدند.
برای اطلاع از وضع کنونی مناطق زلزله زده کرمانشاه سفری کوتاه به این مناطق انجام دادیم که گزارش مربوط به آن را در ادامه می خوانید.
در طول مسیر با صحنه هایی برخورد می کنی که خستگی را از تن به در می کند. مردمان دیار جوانرود با پلاکاردها و برگه های خوش آمد گویی در انتظار آمدن مردم هستند تا با دادن شیرینی و چای داغ در این شب های سرد، گرمای محبت را با کسانی که مسیرهای زیادی را برای کمک به زلزله زدگان پیموده اند، تقسیم کنند.
هرچه به مناطق زلزله زده نزدیک ترمی شوی ترس را در دل مردمان اینجا بیشتر حس می کنی. خانه های بسیاری از زلزله آن شب در امان ماندند اما ترس از وقوع دوباره آن، مردم جوانرود، ثلات باباجانی، ازگله، سرپل زهاب و تمام روستاهای اطراف را به داخل چادرهای کنار خیابان ها و کوچه ها کشانده است.
با اکیپی چند نفره روستاهایی را برای سرکشی از وضعیت کنونی آنها مدنظر قرار دادیم، اما حجم بالای ترافیک اینجا قابل تصور نیست و کار رفتن به روستاها را دشوار می کند. جدای از کمک های دولتی و کمپین های مردمی افراد زیادی هم با ماشین های شخصی خود برای یاری رساندن به مردم راهی این سفر می شوند.
ازگله اولین منطقه ای بود که وارد آن شدیم. ورودی پر از ماشین های پارک شده حامل بار بود و در کنار آنها انبوهی از نان، آب و لباس های انباشته شده قرار داشت. مسئولان توزیع می گفتند با مازاد مواد ارسالی مواجه شده اند و باید هرچه زودتر به فکر انبار و ساماندهی باشند.
در میان جمعیت، شهردار ازگله را دیدم که همان روز حادثه به این سمت منصوب شده بود.
نازار بهرامی شهردار ازگله با بیان اینکه میزان خسارت برآورد شده زلزله، بالای 80 درصد است به خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از سنندج ؛ گفت، اولویت های ما به ترتیب زمان عوض می شوند. در اول احتیاج شدیدی به نان، خرما، آب و لوازم بهداشتی داشتیم اما بعد نیاز ما به چادر بیشتر شد و خوشبختانه کمک های دولتی و مردمی به وفور به اینجا رسیده و دست تمام آنها را می بوسیم.
وی ادامه داد: در حال حاضر به دلیل احتمال بارندگی در روزهای آینده تهیه نایلون های ضخیم جزء اولویت های ما هستند.
شهردار ازگله در رابطه با وضعیت توزیع مواد غذایی گفت: وقتی ما احتیاج های خود را اعلام کردیم کمک های بسیاری رسید، اما در این مقطع زمانی با مازاد مواد غذایی موجه هستیم و سعی ما بر این است که تمام این ذخایر را برای روزهای آتی انبار کنیم و بی شک به صورت عادلانه در بین مردم توزیع خواهد شد.
بهرامی با اشاره به اینکه امیدواریم کمک های مردمی فقط محدود به این مدت نباشد افزود: در این شرایط بحرانی طبیعی است که مردم جلوی ماشین ها را گرفته و درخواست کمک کنند اما اینکه دزدی در منطقه انجام گرفته باشد را کاملا رد می کنیم.
نزدیک ظهر بود و صدای اذان به گوش می رسید به یکی از کوچه های داخل روستا رفتم . روسری کوچک دخترانه ای که در حیاط خانه ای با دیوارهای تخریب شده و دری باز افتاده بود نظرم را جلب کرد و در سکوت آن خانه تنها صدای چکه آبی که به ظرف های انباشته شده داخل آشپزخانه می خورد به گوش می رسید و حکایت از ضیافتی داشت که در عرض چند ثانیه به هم خورده بود.
خانه های بسیاری در ازگله اینگونه تخریب شده اند و آن شب در این روستا 6 نفر جان خود را از دست دادند و اکنون بیشتر مردم در داخل چادرها در انتظار رسیدن روزهای مبهم هستند.
در طول مسیر هرچه جلوترمی رفتم ویرانه های بیشتری را به چشم می دیدم. بیش از 95 درصد خانه های روستای امام عباس تخریب و با خاک یکسان شده است و تا چشم کار می کند چادرهای رنگی و سفید هلال احمر به چشم می خورد.
دادا آسیه 62 ساله با خانواده اش در چادری نشسته و مشغول خوردن چای بودند و من با پرسیدن از وضعیت شب حادثه سکوت حاکم در چادر را شکستم. آن شب او مهمان خانه دخترش بوده و بیشتر اعضای خانواده در آنجا حضور داشتند که یکباره زلزله رخ می دهد اما هیچ کدام از آنها فرصت بیرون رفتن از خانه را به دلیل مسدود شدن راه اصلی نداشتند. در همان شب او پسر و دو نوه دختری خود را از دست می دهد و بعد از ساعت ها زیر آوار ماندن بقیه جان سالم به در می برند.
دادا آسیه باصدایی لرزان و اشک های جاری از تمام کمک هایی که در این مدت به آنها شده است تشکر می کند و آن را نعمتی بزرگ می داند اما همچون بقیه ساکنان اینجا نگران روزهای سرد و بارانی پیش رو است.
روستاهای زیادی را در مسیردیدیم و با زنان و دختران زیادی صحبت کردیم. پس از گذشت یک هفته از وقوع زلزله، اکنون به گفته خود مردمان همه چیز مهیا است، پتو، چادر، آب ، مواد غذایی و بهداشتی فقط باید چادرهای ضدآب و کانکس های بیشتری فراهم شود.اما آنچه در این میان کمتر مورد توجه قرار گرفته ،عواقب بهداشتی بعد از این جریان است که زنان و دختران را بیشتر در معرض خطرات بیماری های عفونی قرار می دهد و به همین سبب حضور دکتر زنان بسیار حائز اهمیت است.
مردمان زیادی برای کمک به مناطق زلزله زده به اینجا سفر می کنند. هرکس هرچه در توان دارد را به کار می گیرد تا از دردهای هم نوع خود بکاهد اما عدم ساماندهی در رفت و آمد، حجم بالای ترافیک و آلودگی های زیست محیطی به خصوص بطری های آب معدنی و ظرف های یکبار مصرف که درهر گوشه و کناری به وفور دیده می شوداز مشکلاتی است که باید فکر اساسی برای آن کرد.
روستای کلاره ژاله آخرین روستایی بود که به آنجا رفتیم. این روستا قبلا 18 خانه با 68 نفر جمعیت داشت. اکنون تمام خانه ها ویران و بیشتر ساکنانش زخمی و در انتظار روزهای روشن آینده هستند. مردی بعد از خواندن نماز در حالی که ما را راهی می کرد گفت: شرمنده چیزی برای پذیرایی از شما نداشتیم انشالله وقتی سروسامان گرفتیم دوباره به اینجا بیاید تا میزبان شما باشیم.
در طول این سفر بارها زیرپایمان لرزید و پس ازگذشت چندین روز ، بیش از 500 پس لرزه مجدد در این مناطق اتفاق افتاده است. پس لرزه هایی که ممکن است ماه ها ادامه داشته باشد و این بار منطقه ای دیگر را دربرگیرد به همین سبب تشکیل کمیته های بحران در هر شهر و روستا امری بدهی و ضروری است و بی شک آموزش نحوه مدیریت بحران در این شرایط حساس می تواند کمک شایانی در کاهش مشکلات کنونی پیش آمده باشد که از جمله آنها می توان به روند کند امدادرسانی در روزهای اولیه، مازاد مواد غذایی در منطقه، عدم مدیریت توزیع، نبود امکانات بهداشتی و دارویی ذخیره ای برای اینگونه حوادث، نبود افراد متخصص در برخورد با شرایط عاطفی زلزله زدگان اشاره کرد و رفع اینگونه مشکلات در کوتاه ترین زمان ممکن می تواند اعتماد مردم به دولت را در ساماندهی شرایط بحرانی افزایش دهد.
مردمان اینجا قدردان تمام کمک های این مدت بودند و در انتظار جبران محبت مردمان سرزمینم در خانه ای سقف دار با لامپ های روشن هستند. حال نوبت مسئولان است تا هرچه زودتر روند ساخت و ساز خانه های اینجا را تا قبل از رسیدن روزهای سرد زمستان آغاز کنند، آغازی برای زندگی دوباره تا خوشامدگویی کودکان کنار جاده ها در این روزهای سرد پاییزی بی جواب نماند.
گزارش از دلنیا محمودی
انتهای پیام/