بازیگر تلویزیون گفت: من با کوله بار آرزوها به سفر کربلا رفتم؛ اما همه را آنجا جا گذاشتم و حالا احساس سبکی می‌کنم.

کوله بار آرزوهایم را در کربلا جا گذاشتمبه گزارش حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ عمار تفتی که به تازگی سفر معنوی کربلا را تجربه کرده است،  در گفتگویی داستان شکل‌گیری سفرش با کاروان «چهل چراغ» را این گونه شرح داد: برای سفر به اربعین برنامه‌ای از پیش تعیین شده نداشتم و فکر نمی کردم که به این سفر دعوت شوم. من در این مدت برای بازی در چند فیلم و سریال دعوت شدم و حتی قرارداد حضور در فیلمی سینمایی را هم بستم؛ اما در نهایت هیچ کدام عملی نشد و پروژه ها لغو شد. تا اینکه بچه های «چهل چراغ» از من برای این سفر دعوت کردند و من مجددا به حیرت فرو رفتم که اصلا قرار بر چنین برنامه ای نبود؛ اما متوجه شدم دلیل انجام نشدن همه آن کارها این بود که این سفر انجام شود.

عمار تفتی، ثمرات سفرش با کاروان هنرمندان «چهل چراغ» را خالی کردن آرزوهای دنیوی دانست و گفت: من با کوله بار آرزوها به این سفر رفتم و همه را در آنجا جا گذاشتم و حالا احساس سبکی و بی آرزویی می‌کنم و فکر می کنم تنها حاجتی که ارزش خواستن از درگاه اولیا را دارد این است که شفاعت ما را بکنند تا با آن ها محشور شویم.

عمار تفتی از دعوت نامه سیدالشهدا برای حضور در مراسم پیاده روی اربعین گفت و درباره حال خوش سفرش با دومین کاروان هنرمندان «چهل چراغ»، گفت: حال این سفر برایم همراه با سکوت و حیرت بوده است. آن چیزی که در طول سفر با خود همراه کردم، این بود. سکوت از این جهت که با یک کوله پشتی پُر از حاجت و نیاز و آرزو و طلب راه افتادم و گفتم حالا که من را طلبیده‌اند، پس هر حاجتی دارم را در این کوله بریزم و با خود ببرم. بچه های «چهل چراغ» یک کوله پشتی بزرگ هم به ما داده بودند که همه آرزوهای ما در آن جا می شد! من از باب الحوائج همه آرزوهایم را می خواستم اما از حرم امیرالمومنین در نجف اشرف متوجه شدم که پا در حرم می گذارم، زبانم بند می آید و هیچ چیزی نمی توانم بخواهم و اصلا نمی توانم بگویم. سلام می‌دادم و مدهوش هیبت آن دستگاه و بارگاه می شدم. مدهوش خیل زوار می شدم و با خودم فکر می کردم، این جمعیت با کلی آرزو آمده است و سلامتی و پول و حاجات مختلف می خواهند و من هر چه حاجاتم را نگاه کردم، دیدم که بزرگ ترین آنها می تواند در برابر کوچک ترین حاجت این خلق هیچ باشد و اولین چیزی که از امیرالمونین خواستم این بود که حاجت این خلق را روا کند.

این بازیگر در ادامه گفت: دومین چیز این بود که شفاعت من را بکند تا به تنهایی گناه همه خلق را به گردن بگیرم و آن ها به بهشت موعود رهنمون شوند. از ایشان خواستم تا من را با خود محشور کند و سوم این که گفتم من گنگ و لالم و شما بگویید من چه کنم. این حال را در پیاده‌روی و بارگاه امام حسین و حضرت ابوالفضل هم با خودم داشتم.

 

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.