به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان؛ عبدالباری عطوان، سردبیر روزنامه اینترنتی رای الیوم، در یادداشتی در این روزنامه نوشت: فکر نمیکنیم سعد حریری، نخست وزیر مستعفی لبنان، به این دلیل که جانش در خطر بوده استعفا کرد. او در بیروت بطور طبیعی رفت و آمد میکرد و چند روز قبل نیز چند حکم از جمله حکم سفیر جدید لبنان در سوریه را امضا کرد. دلیل دیگر این است طرفی که احتمال داشت اقدام به ترورش کند یعنی حزبالله از وی حفاظت میکرد و او از طریق یک معامله سیاسی به نخست وزیری رسید.
او در این یادداشت نوشت: استعفای حریری در چهارچوب نقشه راه سعودی-آمریکایی بود تا حزبالله -بازوی نظامی قدرتمند ایران- را هدف قرار دهد. این بازوی نظامی به تهدیدی برای موجودیت اسرائیل و خطری بزرگ برای امنیت عربستان سعودی و ثبات آن تبدیل شد. حزبالله بطور نامحدودی از حیث رسانهای، سیاسی و نظامی از جنبش انصارالله یمن حمایت میکند. همین حمایت تلفات انسانی سنگینی در مرزهای جنوبی متوجه عربستان کرده است و با پرتاب موشک پیشرفته بالستیک به عمق عربستان، هیبت این کشور را نشانه گرفته است.
اطلاعات به دست آمده نشان میدهد عربستان با هماهنگی دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، اکنون سرگرم تشکیل ائتلاف عربی شبیه به ائتلاف (متجاوز به) یمن هستند که نوک پیکان حمله به حزبالله باشد. بعید نیست اسرائیل ستون اصلی این ائتلاف باشد. خبرهایی در لندن مبنی بر برقراری تماسهای محرمانه سعودی با اردن برای پیوستن به پیمان جدید به گوش رسیده است، اما هیچ منبع رسمی و حتی شبهرسمی این خبرها را تائید نکرده است.
منابعی که با ما (رای الیوم) وارد صحبت شدند بعید نمیدانند در صورتی که چراغ سبز آمریکا دریافت شود تنشی که ضد حزبالله در لبنان به راه میافتد با تنش نظامی دیگر ضد قطر همزمان و همراه میشود. زمان دریافت چراغ سبز از آمریکا نزدیک شده است. این منابع گفتند هفت هزار نظامی مصری از نیروهای ویژه آموزش دیده اکنون در پایگاهی در شمال ابوظبی در چهل کیلومتری مرزهای قطر آماده حمله نظامی هستند و دریافت چراغ سبز آمریکا ضروری و حتمی است؛ زیرا شمار نیروهای ترکیه در قطر در هفتههای اخیر به حدود ۳۰ هزار نفر رسیده است.
لحن منتقدانه حریری علیه ایران که با وارد کردن اتهاماتی درباره «حمایت از تروریسم»، «خرابکاری» و تهدید به قطع دستان آسیبزننده به ملتهای عربی، لحن بیسابقهای بود و در واقع برای تکمیل حمله دیگری است که ثامر سبهان، وزیر سعودی تدارک دیده است. او جملاتی را درباره نصرالله، رهبر حزبالله، به کار برد که خارج از عرف سیاسی و دیپلماتیک است.
حریری فوری به ریاض احضار شد و طی چند ساعت به ریاض رفت. وی همه فعالیتهای رسمی خود را لغو و به آنجا سفر کرد. بعید نیست این استعفا و همچنین لحن تند سخنرانیاش که از شبکه العربیه و نه شبکه المستقبل وابسته به جریان وی، پخش شد، به وی دیکته شده باشد. این امر وفاداری حریری به عربستان را ثابت میکند که هرگز این وفاداری را پنهان نکرده است و وفاداریش به عربستان را بر وفاداری به لبنان برتری دارد.
در ادامه این یادداشت آمده است: اعلام جنگ علیه حزبالله بدون هماهنگی کامل با اسرائیل انجام نخواهد شد؛ زیرا عربستان نمیتواند همزمان وارد دو جنگ در یمن و لبنان شود. افزون بر این، مرزی جغرافیایی بین عربستان و لبنان وجود ندارد. همچنین متحدان عربستان ضعیفتر از آنند که حزبالله را شکست دهند.
سید حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله، بی اصل و اساس حرف نمیزند. وی در گذشته به بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، درباره هر گونه حمله به لبنان هشدار داد و از یهودیان خواست از فلسطین اشغالی فرار کنند و جانشان را نجات دهند؛ زیرا آنها هیزم جنگ احتمالی در آینده خواهند بود. حتما وی اطلاعات مهم و موثقی درباره طرح عربستان سعودی و آمریکا دارد.
عطوان در ادامه نوشت: طبل جنگ در ریاض به صدا در آمد و پژواک آن به سراسر منطقه رسیده است. استعفای حریری یکی از این پژواکهاست. اما پرسش این است چه زمانی نخستین جرقه این جنگ زده خواهد شد؟ لبنان که دو سال را بدون رئیس جمهور سپری کرد میتواند بدون نخست وزیر یا کابینه بگذراند و طرفهایی که در سنگر مقابل قرار دارند این واقعیت را به خوبی میدانند و شاید فوری اقدام کنند تا نظام بانکی لبنان را فلج کنند و مقدمه فلج شدن اقتصاد فراهم شود و این هم مقدمهای برای تحریم کشندهای شبیه به محاصره کنونی یمن است و کشتیهای اسرائیلی و آمریکایی در این زمینه نقش مهمی ایفا میکنند.
او افزود: این یک ماجراجویی سعودی-آمریکایی است بیآنکه عواقب آن محاسبه شده باشد. ورود اسرائیل به این جنگ نیز هزینه سنگینی برایش خواهد داشت و شاید آخرین جنگ منطقه باشد دقیقا شبیه به جنگ جهانی دوم که به جنگهای اروپایی برای همیشه پایان داد و بر سر خرابههای آن اتحادیه اروپا ساخته شد.
فکر نمیکنیم اسرائیل که در همه جنگهایش از سال ۱۹۷۳ شکست خورد در این جنگ پیروز شود. محور مقاومت به خوبی برای این جنگ آماده شده است و توانمندیهای حزبالله چند برابر تواناییهایش در جنگ سال ۲۰۰۶ است.
فضای حاکم بر لبنان شبیه به فضایی است که قبل از حمله اسرائیل به جنوب لبنان در سال ۱۹۸۲ حاکم بود با این تفاوت که حزبالله سازمان آزادیبخش فلسطین نیست و لبنان سرزمین و میهنش است و سوار بر کشتی نمیشود تا به قبرس و تونس برود؛ تا آخرین گلوله خواهد جنگید و هر چه اسلحه در اختیار دارد چه مجاز و چه ممنوع، به کار خواهد گرفت؛ زیرا آخرین جنگ بزرگ حزبالله خواهد بود.
عطوان در انتهای یادداشت خود نوشت: هیچ کس خواهان جنگ نیست و آرزویش را ندارد، اما اگر جنگی علیه محور مقاومت تحمیل شود این بار نتایجش با دفعات قبل متفاوت خواهد بود.
انتهای پیام/