به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ یکی از پرستاران این بیمارستان در دوران جنگ تحمیلی درباره شروع جنگ تحمیلی و شرایط درمان مجروحان در اهواز در آن دوران از خاطراتش می گوید.
بیبی صدیقه معین موسوی از پرستاران دوران دفاع مقدس و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوا اظهار کرد: 19 ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و آستانه نیمه دوم سال 1359، آغاز جنگی سخت و ظالمانه علیه ایران و نهال نوپای انقلاب اسلامی بود که در ظاهر تنها از سوی عراق و در واقع از سوی تمامی سودمندان نظام سلطه بر ما تحمیل شد.
وی تصریح کرد: جنگ ابتدا با حمله هوایی به چند فرودگاه ایران و تعرض زمینی همزمان ارتش عراق به شهرهای غرب و جنوب ایران آغاز شد. در شرایطی که ما از لحاظ نظامی و تسلیحاتی هیچگونه آمادگی نظیر گروهان آماده ارتش یاسپاه، اسلحه، حتی یک ضدهوایی آماده و همچنین اطلاعاتی از دشمن نداشتیم، عراقیها نقاطی از استانهای غربی و جنوب غرب نظیر شهرها و مناطق دزفول، غرب کرخه، شوش، اهواز، سوسنگرد، اروند، آبادان، خرمشهر، ایلام، قصر شیرین و... را محاصره کردند.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز عنوان کرد: در سالهای آغازین جنگ تحمیلی دانشجو و به عنوان کارورز در بیمارستان امام خمینی (ره) اهواز که از بیمارستانهای قدیمی خوزستان است، مشغول به تحصیل و سپس سرپرستار بخش، سوپروایزر و مسئول گروه آموزشی بودم. این بیمارستان از نظر استراتژیک در مرکز شهر اهواز و ناحیهای پر ازدحام قرار دارد و در دوران جنگ تحمیلی یکی از مراکز درمانی پذیرای مجروحان جبهههای جنوب بود.
معینموسوی با اشاره به مشکلات ارائه خدمات درمانی به مجروحان در جنگ، بیان کرد: به خاطر دارم زمانی که عملیات میشد، مجروحان زیادی برای درمان به این بیمارستان اعزام میشدند و به آنها خدمات میدادیم. آن موقع مسیری برای حرکت مجروح در راهروها و بخشها و سایر نقاط این بیمارستان نداشتیم و به دشواری مسیری باز می شد تا مجروحان را پس از تشکیل پرونده، ویزیت کنیم و درمانهای مناسب ارائه شود.
وی افزود: به خصوص رزمندگانی که وضعیت اورژانسی داشتند را سریعا با پرونده به اتاق عمل منتقل میکردیم و ضمنا به دلیل ازدحام بالای مجروح در بیمارستانها و عدم امکان نگهداری، مجروحان رزمنده بر اساس نوع وضعیتشان تقسیمبندی میشدند. در کنار مجروحان جبهه، مصدومان غیرجبهه ای یعنی افرادی که در پی بمبارانهای هوایی، پرتاب موشک و ترکش به شهر صدمه میدیدند را هم باید اضافه کرد.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز گفت: ما هم به عنوان تیم پزشکی در قبال درمان یک انسان، فارغ از هر گونه تعصبی کارها را انجام میدادیم. یادم میآید که در بین مجروحان خودی مجروحان عراقی به بیمارستان اعزام شده بودند و گروه پزشکی با اینکه از دست دشمن دل خونی داشتند، اما با این حال به دلیل تعهدات از این مجروحان عراقی را مانند مجروحان خودی مراقبت میکردیم و همان کاری که برای مجروح خودی انجام میدادیم برای مصدوم عراقی هم انجام میدادیم.
معینموسوی اظهار کرد: در مقطعی از جنگ تحمیلی دشمن تا 20 کیلومتری اهواز پیشروی کرده و به نزدیکی شرکت نوردلوله و سه راه خرمشهر رسیده بود. ما تا آن زمان سنگر و مکان امن درمانی نداشتیم و پذیرش و ویزیت و سایر امور مجروحان همانطورکه مطرح شد به هنگام عملیات و حمله در طبقه همکف اورژانس، راهرو بخشها، درمانگاهها و محوطه باز بیمارستان انجام میشد.
وی ادامه داد: به علت کمبود فضاها و بمبارانهای مکرر شهر و عدم امنیت جانی، بیمارستانهای اهواز از جمله بیمارستانهای امام و گلستان به مکانهای امن منتقل شدند. برای مثال در خصوص بیمارستان امام آزمایشگاه به ساختمان سازمان آب در خیابان نشاط، بخش اطفال به ساختمان زیرزمین سازمان آب و برق در خیابان 24 متری، بخش داخلی به ساختمان هواپیمایی(هما) در خیابان 24 متری و بخشهای جراحی و آی سی یو به هتل فجر منتقل شدند.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز افزود: همچنین دلیل ازدحام مجروح، بیماران بخش زنان و زایمان به ساختمان صنایع دستی در مجاورت هتل فجر منتقل شدند. با اینکه بیمارستانهای امام و گلستان اهواز به علت خطرات یادشده ناامن بودند، اما مرکز برنامهریزی و ستاد حوادث غیرمترقبه در این بیمارستانها فعال بود و مسئولیت اجرایی و تقسیم برنامه ها توسط گروههای پرستاری و مدیریت بیمارستان انجام میشد.
معینموسوی تصریح کرد: در آن زمان این بیمارستانها نیاز به نیروی پرستاری پزشکی، خدماتی، امکانات و تجهیزات بیشتر برای کنترل و سوپروایز کردن داشتند. بنابراین از نیروهای ماموریتی و امدادی آموزشدیده نیز استفاده میشد. بعد از هر حمله که به طور مکرر صورت میگرفت، به علت کمبود نیروی کمکی، افراد هر تیمی اعم پزشک، پرستار، بهیار، نظافتچی و سایر نیروهای امدادی آموزشدیده خارج از حیطه مسئولیتی خود، بدون هیچ تعصب و اختلاف نظری و با خلوص نیت کمک و حتی محیطهای درمانی را پاکسازی و ضد عفونی میکردند.
وی بیان کرد: در زمان هر حمله که ممکن بود از نیمه شب و ساعتی از روز یا شب شروع شود، به محض بلند شدن صدای آژیر آمادهباش، همزمان هلیکوپتر و آمبولانسها و خودروهای شخصی مجروحان را به بیمارستان میآوردند. ما هم در خدمت بیمارستانها و مجروحان بودیم و در این زمینه روز را از شب نمیشناختیم. در کنار آن، وضعیت مجروحان اعزامی که اعزام آنها به عللی در فرودگاه با تاخیر انجام میشد را پیگیر بودیم.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپوراهواز ادامه داد: یعنی پیگیری میکردیم که مجروح به چه محلی از شهر اعزام شده و آیا نیاز به کمکی از لحاظ دارویی و نیروی درمانی دارد. به این شکل کمبودها کنترل و جبران و توجهات بر اساس نیازها برنامهریزی میشد. سیر درمانی مجروحان از مرحله معاینه تا جراحی و اتاق عمل کاملا مورد پیگیری قرار میگرفت. تمام این کارها چه در خود بیمارستان و مکانهای باز آن و چه در خارج بیمارستان مانند فرودگاه و هتل فجر و صنایع دستی بدون هیچ چشمداشتی و با خلوص نیت انجام میشد.
معین موسوی گفت: جو فرهنگی و اجتماعی بیمارستانها در آن دوران با زمان حال کاملا متفاوت بود. در دوران دفاع مقدس با توجه به پیشروی دشمن تا 20 کیلومتری اهواز تقریبا شهر تخلیه شده بود و افرادی که در شهر دیده میشدند، اکثرا نیروهای امدادی، کادر درمانی بیمارستانها و نیروهای امنیتی بودند. کمتر کسی از مردم عادی در شهر مانده بودند. اما همت بلند و اعتقاد قوی و پابرجای رزمندگان و نیروهای مردمی و دفاع همه جانبه ملت ایران دشمن را به عقب راند.
وی عنوان کرد: انتظار داریم فرهنگ ایثار، شهادت، غیرت و جوانمردی ترویج و به نسل جدید منتقل و کارهای بیشتر و موثرتری در خصوص مستندسازی ارایه خدمات بهداشتی و درمانی در زمان جنگ انجام شود تا در معرض دید نسل جدید قرار بگیرد و در این راستا از همه ظرفیتها برای بالا بردن آگاهی و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت استفاده کرد زیرا نسبت به گذشتگان و آیندگان تعهداتی داریم و باید آگاهانه زندگی کنیم.
منبع: ایسنا
انتهای پیام/
آمین
شهدا ما شرمنده ایم