به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛سردار حق وردی بابایی سال 1344 در یكی از روستاهای نقده به دنیا آمد. در خانواده ای متدین و با ایمان، دوران طفولیت را در كنار همسالان در كوچه باغهای دل انگیز و با صفای زادگاهش گذراند و در هفت سالگی قدم به مدرسه گذاشت. دوره ابتدایی را در این روستا و راهنمایی را در شهر نقده گذراند. اما مشكلات مالی اجازه تحصیل بیشتر را نداد. به ناچار سنگر مدرسه را رها كرد و در جهاد سازندگی برای تأمین مخارج و امرار معاش به فعالیت پرداخت.
در این نهاد انقلابی بود كه قیافه همدردانش را مجسم كرد و دانست كه در گردونه روزگار تنها نیست و همت و تلاش و صداقت و ایثار برای رهانیدن دردمندان تنها سلاح مستمندان است. خدمات صادقانه در این نهاد به مردم محروم پرونده در خور ستایش شهید بزرگوار است كه همگان در تأیید آن متفق اند. بعد از چند سال خدمت صادقانه جهت انجام خدمت سربازی به سپاه پیوست و بعد از اتمام این دوره به عضویت رسمی سپاه درآمد. چون كوه استوار بود و بر سر ایمان و پیمان خویش در این نهاد مقدس و در راه عدالت ایستاد. حماسه ها آفرید. دین خود را به مكتب و انقلاب به اثبات رساند.
مدت ها در خطه آذربایجان سرزمین ایثار و شرف و مهر به تلاش پرداخت. از جان مایه گذاشت و سلحشورانه در حمله ها شركت کرد. آزاده تاریخ این دیار در طول حیات خویش مردانه زیست و در طول خدمت از عشق و معشوق جدا نشد و هر جا ندای واویلا شنید، نجوا كنان به استقامت شتافت. جان در طبق اخلاص نهاده و در سفره احسان خداوند نهاد.
در تاریخ 65/5/22 در منطقه سرشاخان زمانی كه خاك گلگون كفن این دیار در زیر چكمه های ضدانقلاب و بیگانه پرستان تحقیر می شد و مهد لاله خیز جولانگاه خوانخواران اجنبی گردیده بود، پرچم نصرت برگرفت و به میدان شجاعت پا نهاد. در عرصه دلاوری آنچه ناخوش باشد، گواراست. آنچه رنگین تر است، زیباتر است و آنكه مقربتر است، اولی تر است. او را زیستن در دنیای پر آشوب زیبنده نبود. قرابت و نزدیكی او به معبود آرمان مقدسی بود كه در بیست و دوم مرداد ماه با اصابت تیری به شهادت رسید. خلعت نو پوشید و با خون امضاء نمود و به عروج خویش در ملكوت اعلی پرداخت.
و پیكر مطهرش به اتفاق همرزمانش در شهرستان نقده تشییع و در گلزار با طراوت شهدای این شهرستان بر خاك نهاده شد.
فرازی از وصیت نامه شهید
پس از تقدیم عرض سلام و احوالپرسی از خداوند متعال خواستارم كه آن وجود نازنیتان در سایه خداوند متعال صحت و سلامت بوده باشد. باری مادر جان اگر می خواهی از احوالات اینجانب فرزند كوچكت حق وردی بابائی باخبر باشی الحمدا... سلامت و جای هیچ گونه نگرانی در میان نیست. فقط نگرانی بنده از طرف دوری شما است. مادر جان، نامه پر محبت شما به دستم رسید و از خواندن آن خیلی خوشحال شدم و از این راهی كه در پیش گرفته ام بسیارعزیزم صمیمی و بااراده گشته ام و مادر جان اگر از من دیر نامه رسید ناراحت نباش. زیرا وقت آن قدر نیست و هر چه هم شنیدی نادیده بگیر. زیرا راه من حق است و به امید خداوند راه را خواهم رفت و در آخر به تمام اهل خانواده ام سلام مخصوص دارم.تاریخ 61/10/22
انتهای پیام/