«نجیب بارور» شاعر جوان افغانستانی، در گفتگو با خبرنگار حوزه افغانستان باشگاه خبرنگاران جوان، اظهار داشت: در افغانستان شناخت بسیار خوبی از شاعران و بزرگان ادبی ایران وجود دارد اما این شناخت متقابل نیست.
به مناسب سالروز درگذشت استاد شهریار و روز «شعر و ادب فارسی»، گفتگویی با یکی از شاعران جوان افغانستانی داشتیم که متن زیر حاصل این گفتگو است:
باشگاه خبرنگاران جوان:در ابتدا خودتان را به طور کامل معرفی کنید؟
نجیب بارور: 31 سال پیش در کابل متولد شدم. دیار پدری من پنجشیر است و در مقطع کارشناسی در رشته علوم سیاسی در کابل تحصیل کرده ام. بیشتر به کارهای فرهنگی و اجتماعی مشغول هستم و مسئولیت امور فرهنگی یک بنیاد را به عهده دارم؛ بخشی از زندکی من را شعر و ادبیات در بر میگیرد.
تاکنون 3 کتاب به نام های «نام دیگر کابل»، «سه عکس جدا افتاده» و «هندوکش بی اقتدار» از من به نشر رسیده و اگر خدا توفیق بدهد احتمالا در پاییز امسال چهارمین کتاب من به جامعه ادبی تقدیم شود.
کتاب هندوکش بی اقتدار در پاییز سال گذشته منتشر شد و تشبیهی از نبود «احمد شاه مسعود» در افغانستان است؛ عنوان این کتاب از شعری طولانی با همین مفهوم اقتباس شده و در آستانه پنزدهمین سالگرد شهادت ایشان سروده شد.
باشگاه خبرنگاران جوان: 27 شهریور، مصادف است با سالروز درگذشت استاد شهریار و در ایران به نام روز «شعر و ادب فارسی» نامگذاری شده؛ اشعار استاد شهریار چقدر در جامعه افغانستان رواج دارد؟
نجیب بارور: بدون شک آنانی که به کارهای فرهنگی مخصوصا در حوزه زبان فارسی مشغولند؛ ایشان را می شناسند فارغ از اینکه در کدام یک از کشورهای فارسی زبان زندگی می کنند.
استاد شهریار در افغانستان با افسانه هایی از عاشقی های او بر سر زبان هاست و مردم در مجالس خصوصی و رسمی با برخوردهای عاشقانه او و روایت هایی که از زندگی او وجود دارد او می شناسند.
استاد شهریار نه تنها در ایران بلکه درتمام حوزه زبان فارسی شناخته شده است و یکی از بزرگان شعر و ادبیات فارسی است که صادقانه زیستن و صداقانه سرودن پیام خالصانه او به مخاطبین زبان فارسی است. در افغانستان استاد شهریار را به نیکویی می شناسند و در محافل ادبی به عنوان یکی ازبزرگان از او یاد می شود.
استاد شهریار نه تنها در بین مردم بلکه در محافل اکادمیک بر سر زبان هاست و همیشه اشعار ایشان خوانده می شود.
باشگاه خبرنگاران جوان: ویژگی ها و جنس شعر استاد شهریار را چگونه می بینید؟
نجیب بارور: استاد شهریار از نظر من یک عاشق صادق است و همین صداقت عاشقانگی او که در شعرهایش وجود دارد کلام استاد شهریار را صمیمی تر ساخته است؛ به قول معروف «آنچه از دل براید ـ لاجرم بر دل نشیند». نحوه کلام پردازی شهریار مثال زندنی است و جای شک نیست که ایشان از بزرگان ادبیات فارسی است. ویژگی اصلی شعر شهریار خالصانه سرودن و عاشقانه سرودن است و این باعث می شود که بیشتر در بین جوان ها و نسل امروز جایگاه داشته باشد.
باشگاه خبرنگاران جوان: به نظر شما شعر و ادبیات ایران و افغانستان تا چه اندازه در نزد دو ملت شناخته شده است؟ مردم دو کشور چه اندازه از شعر و ادب یکدیگر می دانند؟
نجیب بارور:در افغانستان شناخت بسیار خوبی از شاعران و بزرگان ادبی ایران وجود دارد اما این شناخت از سوی ایران وجود ندارد؛ استاد «زریاب» در یکی از محافل ادبی که با حضور استادان بزرگ ایران در مشهد برگزار شده بود با کنایه گفت: ما حتی شماره کفش احمد شاملو و اخوان ثالث را می شناسیم؛ ما حتی غذاهای مورد علاقه فروغ فرخزاد را می شناسیم ولی متاسفانه مردم ایران حتی «آصف باختری» را نمی شناسند.
باشگاه خبرنگاران جوان: دلیل این مساله را در چه میدانید؟
نجیب بارور: ایران پیوسته در یک ثبات فرهنگی به سر برده است و فعالیت های گسترده و سازمان یافته فرهنگی در ایران وجود دارد. جریان هایی که در ایران است از طریق مواد فرهنگی به برون انعکاس پیدا می کند و بدین وسیله زمینه شناخت بزگان شاعر در ایران را مساعد می کند.
مثلا وقتی «طلا در مس» توسط «رضا براهنی» نوشته می شود، شاعران به معرفی گرفته می شود؛ مردم افغانستان شاملو و فروغ فرخزاد را بیشتر از طریق رضا براهنی می شناسند. اینکه اشعار این بزرگان چقدر با رسالت های ادبی و منطق آکادمی استوار است را با نقد رضا براهنی می شناسیم.
در ایران فضای شناساندن شاعران از طریق مواد درسی و مسائل دیگر بیشتر است اما در افغانستان در یک فضای نامناسب فرهنگی به سر برده است. گسست هایی که در زمان جنگ های داخلی به وجود آمد نگذاشت ما از طریق یک کار سیستماتیک زمینه شناسایی فرهنگیان افغانستان به جهان را مساعد کنیم.
به عبارت دیگر، در ایران فرهنگیان در یک ثبات فرهنگی زندگی کردند اما در افغانستان متاسفانه گسست ها و جنگ ها همیشه فرصت شناساندن ظرفیت های ادبی را گرفته است.
البته من میدانم که اخیرا در ایران هم اشعار شاعران افغانستانی خوانده می شود؛ من در یکی از جاده های شیراز قدم می زدم و کسی آمد مرا در آغوش گرفت! این به معنای آن است که در ایران از شاعران افغانستانی شناخت وجود دارد اما ما به کار بیشتر نیاز داریم؛ همانطور که شاعران ایران در همه جا شناخته می شوند، شاعران افغانستان و تاجیکستان نیز باید به جهان معرفی گردد.
باشگاه خبرنگاران جوان: شما از کسانی هستید که معتقدید در مسائل فرهنگی نباید مرزها را در نظر گرفت؛ در جامعه امروز دو کشور این روند را چگونه ارزیابی می کنید؟
نجیب بارور: بحث مراودات سیاسی که استراتژی کشورها را تعیین می کند مشخص است. اما بحث فرهنگ همیشه جدا است.
ما وقتی به دیدار آقای ابتهاج (سایه) در تهران رفته بودیم ایشان تعبیر جالبی به کار بردند و گفتند: «مگر می شود به پرندگان درخت های این طرف مرز و آن طرف مرز را تلقین بکنیم؟!
همواره صداهای بسیار خوبی از داخل ایران، تاجیکستان و افغانستان در وحدت فرهنگی به گوش می رسیده است و اکنون نیز این صدای واحد دنبال می شود. در ایران، افغانستان و تاجیکستان، هیچ نوع مرز باوری در فرهنگ و زبان فارسی وجود نداشته است.
انتهای پیام/