به گزارش خبرنگار توپ و تور گروه ورزش باشگاه خبرنگاران جوان، ناکامی، سقوط، عقبگرد، ضعیف، بد، بد و بد! این واژهها شاید تنها کلماتی باشند که بتوانند عملکرد بانوان والیبال ایران در مسابقات قهرمانی زنان آسیا را توصیف کنند. تیمی که نه تنها نتوانست از عنوان هشتمی خود در آسیا دفاع کند، بلکه همان بازی پرصلابت و غیرتمندانه همیشگی را نیز به نمایش نگذاشت.
همان نمایش محکمی که در مسابقات جام کنفدراسیونهای والیبال آسیا در سال ۲۰۱۶، «شانریت» دبیر کل کنفدراسیون را مجبور به اذعان درباره عملکرد خوب و نمایش محکم تیم ملی زنان ایران کرده بود. این بار، اما بازیکنان ایران پراشتباه و کم انرژی بودند و خبری از بدنهای آمده و روح ِ. پرانگیزه برای کسب پیروزی در بین خیلیهایشان نبود. به جز دیدار دوم با استرالیا که منجر به کسب پیروزی سه بر دو و رسیدن به عنوان نهمی مسابقات شد؛ در دیگر مسابقات، حتی پیروزی مقابل مالدیو (تیمی که در بین چهارده تیم چهاردهم شد) نیز نشانی از شادابی همیشگی در تیم ملی زنان ایران به چشم نمیخورد.
تیم ملی بانوان در شرایطی راهی فیلیپین شد که به تازگی با کادر فنی جدید کارش را پیگیری کرده بود و مدت زمان زیادی از همکاری بازیکنان با مربیان جدیدشان نمیگذشت. هرچند نام اکرم قهرمانی به عنوان سرمربی تیم ملی بانوان مطرح شده بود _مربیای که سالها در لیگ برتر تیم نداشت و صحبت درباره چرایی این انتخاب به مراتب زیاد است-، اما مصطفی شجاعی با سمت مشاور فنی، در واقعیت سرمربی این تیم بود و حتی در بولتن ابتدایی مسابقات هم نام وی به عنوان سرمربی ذکر بود.
شجاعی در همان روزهای ابتدایی که تیم ملی بانوان را تحویل گرفت عنوان کرد که انتظار کسب نتیجه از این تیم نداشته باشید و برای اینکه تیم به مرور بهتر شود و بتواند نامش را در آسیا مطرح کند نیاز به صبوری و زمان است. شاید همین صحبتها از سوی سرمربی (مشاور فنی) تیم ملی سبب شده است که نتوان انتقاد زیادی به عملکرد فنی تیم ملی بانوان داشت، اما سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که چرا تیم ایران نتوانست سطحش را در همان میزانی که سال گذشته قرار داشت، حفظ کند و به جای اندکی پیشرفت با پسرفت هم مواجه شد.
سوال دیگری که کادر فنی جدید، نایب رییس جدید و البته مسئولان بالارتبهتر فدراسیون والیبال باید جوابگوی آن باشند این است که چرا شبنم علیخانی که به نظر میرسید مصدومیت سختی هم نداشته، دقیقه نود از تیم ملی خط میخورد و این تیم یکی از ارزشمندترین مهرههایش را با خود به فیلیپین نمیبرد؟ آیا بهتر نبود اگر مشکل، چیزی به غیر از آسیب دیدگی بود، همانگونه که واقعیت داشت مطرح میشد تا شائبههای ایجاد شده از بین برود؟ آیا در تیم ملی والیبال بانوان بازیکن جایگزینی در حد و اندازه علیخانی وجود داشت و اینکه دختران والیبال تا چه حد از نبودن یک پاسور تمام عیار و با تجربه لطمه خوردند؟
چرا مائده برهانی که پشتخطزن ثابت والیبال بانوان و یکی از لژیونرهای تیم ملی است در بیشتر دقایق بازی جایش را به پشت خط زن دوم تیم که از قضا عضو تیم ذوب آهن اصفهان نیز هست میدهد؟ چرا زينب گيوه ، كاپيتان و ديگر لژيونر ايران در بيشتر دقابق بازي روي نيمكت مينشيند و فرصت كمك به تيمش را ندارد؟ چرا شکوفه صفری باید در آستانه مسابقات خط بخورد بدون اینکه بازیکنی در حد و اندازه وی جانشنیش شده باشد؟ چرا مسئولان فعلی بانوان ایران این بستر را فراهم میکنند که انگ دخالتهای نایب رییس فعلی (سرمربی تیم والیبال بانوان ذوب آهن) و اصرار به استفاده از بازیکنانی که در تیم ذوب آهن حضور دارند، به آنها زده شود؟ چرا فدراسیون بعد از پایان کار با مایدا چیچیچ، سرمربی اسلوونایی تیم ملی که دختران ایران را در ردههای پنجم و هفتم آسیا نشاند؛ توضیحی درباره دلایل این قطع همکاری ارائه نکرد؟
بر کسی پوشیده نیست که والیبال زنان ایران اینروزها حال و روز خوبی ندارد. دختران ایران امروز به ايران بازگشتند تا بعد از چند روز استراحت تمریناتش را آغاز کنند و راهی مسابقات انتخابی قهرمانی جهان در تایلند شوند. مسابقاتی که تیم ملی بانوان ایران حریفان سرسختی مانند تایلند، کره جنوبی، کره شمالی و ویتنام را پیش رو دارد و برای اینکه زنگ تفریح حریفان آسیایی خود نشود باید از همین امروز برنامهریزیاش را برای حضوری بهتر نسبت به فییلپین آغاز کند. ناراحتکننده و تاسفآور است اگر تیم ملی والیبال بانوان ایران که سال گذشته و بعد از عبور از سربالایی سخت و با تجربه کردن شرایطی جدید و امکاناتی بهتر با شیبی ملایم به سمت پیشرفت قدم برمیداشت، دوباره در سراشیبی پسرفت قرار بگیرد. امید است که مسئولان فدراسیون درصدی از توجهشان را باز معطوف والیبال بانوان کنند تا مانع رخ دادن این اتفاق شوند. سقوط از عنوان هشتمی برای والیبال بانوان زنگ خطر مهمی است که باید خیلیها را از خواب خرگوشی بیدار کند.
انتهای پيام/