به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ نارندا مودی نخست وزیر هند چند روز پیش پس از ۷۰ سال، به تل آویو سفر کرد و در جریان این سفر که رسانههای اسرائیل آن را سفری تاریخی و آغازکننده مرحله جدیدی از مناسبات هند و اسرائیل توصیف کردند، با مقامات رژیم صهیونیستی دیدار کرد. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی که از این سفر و دستاوردهای آن ذوق زده شده بود، در جریان بازدیدهای مختلف مودی در کنار وی حضور داشت و آنها برای نشان دادن عمق مناسبات فیمابین مانند دو دوست به گشت و گذار در سرزمین های اشغالی پرداختند. در اسرائیل معمولا این اتفاق تنها درمورد سفرهای رئیس جمهور آمریکا انجام می شود. آنچه در این زمینه عجیب به نظر می رسد و نیاز به واکاوی آن احساس می شود، عمق مناسبات میان رژیم صهیونیستی و هند نیست، بلکه با توجه به سابقه هند بهعنوان یکی از بزرگترین حامیان آرمان فلسطین این سوال مطرح است که چرا این میزان تغییر را در مواضع بین المللی هند مشاهده می کنیم؟ آیا این تغییرات تنها در نتیجه گرایشهای شخصی مودی است، یا اینکه مجموعهای از تحولات بینالمللی و ناتوانی عربی در حمایت از آرمان خود در آن نقش آفرینی می کند؟ چرا کشورهای عربی نتوانستند از اهرم های قدرتمند خود در بازار انرژی ، هند را در اردوگاه کشورهای اسلامی نگه دارند؟
با وجود اینکه آغاز به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی توسط هند به روز ۱۱ سپتامبر ۱۹۵۰ می رسد و در آن زمان مقامات هندی دفتر تجاری رژیم صهیونیستی را در شهر بمبئی تأسیس کردند تا بر روند مهاجرت یهودیان هند و عراق و افغانستان به سرزمینهای اشغالی نظارت داشته باشد، اما روند واقعی فعالیتهای هند برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی و فعال شدن کانال های دیپلماتیک کامل میان دو طرف و تبادل سفیر بین آنها به دوره پس از کنفرانس مادرید در سال ۱۹۹۱ باز میگردد که مصادف با فعالیت های تعدادی از کشورهای عربی برای امضای معاهده سازش با رژیم صهیونیستی بود.
در جریان سفر شیمون پرز به هند که در آوریل ۱۹۹۳ صورت گرفت، مناسبات دوجانبه در ابعاد مختلف بررسی شد و رژیم صهیونیستی سعی کرد به بهانه مبارزه با تروریسم مواضع هند را بر ضد ایران و پاکستان با خود همراه کند. پس از این سفر میزان تبادل تجاری بین دو طرف از ۲۰۲ میلیون دلار در سال ۱۹۹۲ به ۱۰۸۵ میلیون دلار در سال ۲۰۰۰ رسید. همکاری در زمینه گردشگری و حملونقل هوایی و علوم و کشاورزی و تکنولوژی و سرمایهگذاریهای خارجی و همکاریهای اقتصادی از جمله ابعاد این مناسبات را تشکیل میداد.
علاوه بر ابعادی که در زمینه همکاریهای دوجانبه با هند با رژیم صهیونیستی به آن اشاره شد، میتوان به همکاریهای دوجانبه در ابعاد نظامی و امنیتی اشاره کرد. این همکاریها شامل قراردادهای فروش تجهیزات نظامی و سلاح و خدمات آموزشی و توسعه بود که از سال ۱۹۶۲ آغاز شده است. در جریان سفر پرز به هند در سال ۱۹۹۳ این مبادلات افزایش پیدا کرد.
در می ۲۰۰۰ نیز هند تلاش کرد سامانه دفاع ضد موشکی را از رژیم صهیونیستی خریداری کند. همچنین سامانههای ضدموشکی باراک از دیگر تجهیزات خریداری شده توسط هند بود که به قیمت ۲۵ میلیون دلار به این کشور واگذار شد. در جولای ۲۰۰۱ نیز دو طرف قراردادی به ارزش یک میلیارد دلار امضا کردند که در نتیجه آن هند سامانههای پیشرفته و هواپیماهای بدون سرنشین از رژیم صهیونیستی دریافت کرد. یک سال بعد نیز در سفر مجدد شیمون پرز وزیر خارجه وقت رژیم صهیونیستی به دهلی معامله دیگری به ارزش ۲۵۰ میلیون دلار بین دو طرف به امضا رسید.
هند در گذشته از حامیان مسائل کشورهای عربی از جمله آرمان فلسطین به شمار میرفت، اما با تقویت مناسبات تجاری و اقتصادی این کشور با رژیم صهیونیستی، حمایت از اوضاع فلسطین به حاشیه رانده شد و کار به جایی رسید که نیروهای مقاومت فلسطین از دیدگاه مقامات هند گروه های تروریستی قلمداد شدند. هند البته در اوایل هزاره سوم با وجود مواضع تندی که بر ضد نیروهای مقاومت اتخاذ کرده، همچنان در محافل بینالمللی به نفع مصوبات مربوط به فلسطینی ها رأی می داد، اما این تغییر تا جایی بود که در جنگ اخیر رژیم صهیونیستی بر ضد غزه ، هند به عنوان یکی از تامین کنندگان تسلیحات صهیونیست ها مطرح بود و از رأی دادن به بیانیه شورای حقوق بشر سازمان ملل در محکومیت جنایتهای اسرائیل در تجاوز به غزه در تابستان ۲۰۱۴ امتناع کرد.
تجربه تاریخی نشان داده است که کشور هند روند توسعه مناسبات خود با رژیم صهیونیستی را با نگرانی از واکنش افکار عمومی داخلی خود دنبال میکنند و هر زمان که سایر کشورهای عربی بویژه کشورهای مطرح از جنبه فکری گامی در راستای عادی سازی روابط خود با اسرائیل بر داشته اند، دهلی نیز به فعالیتهای خود در این راستا ابعاد تازهای داده است. از این رو ناگفته پیداست که در سالهای اخیر که رقابت بالایی در میان برخی رژیمهای عربی برای ایجاد و توسعه همکاریهای سیاسی و امنیتی با رژیم صهیونیستی به وجود آمده، هندی ها نیز ابعاد بی سابقه ای به این مناسبات داده اند. البته روی کار آمدن نرندا مودی در ریاست جمهوری هند و گرایش های فکری و سیاسی وی در این زمینه بی تاثیر نبوده است.
شکی نیست که مناسبات هند و رژیم صهیونیستی نیز مانند بسیاری از طرفهای بینالمللی دارای ابعاد مختلفی از منافع دوجانبه و چند جانبه است. در این میان اما، رژیم صهیونیستی بزرگترین برنده تقویت مناسبات با هند است. این رژیم، هند را شریک بزرگی برای خود می داند. هند شریک بزرگی است که منابع بیپایان و اقتصادی قوی دارد که جزو برترینهای اقتصاد دنیا به شمار می رود. علاوه بر این که این کشور موقعیت جغرافیایی ویژهای برای اسرائیل دارد. هند گذرگاه ورود اسرائیل به دولتهای جنوب شرق آسیا به شمار میرود که تا پیش از این به علت وجود دولتها و گروههای بزرگ اسلامی هیچ راهی برای موجودیت و نفوذ اسرائیل در آنها وجود نداشت. علاوه بر اینکه به این ترتیب اسرائیل میتواند از رأی هند در محافل بین المللی نیز استفاده کند.
رژیم صهیونیستی با سوءاستفاده از حوادث و درگیریهای فرقهای به وجود آمده در هند سعی دارد مقامات دهلی را نسبت به موج اسلامی منطقه بترساند و اینگونه وانمود کنند که دهلی از خطر تروریسم دور نیست. تل آویو این کلید واژه را سرفصل مناسبات خود با هند قرار داده و همواره بر این موضوع تاکید دارد. به همین علت است که هند به عنوان یکی از بزرگترین وارد کنندگان تسلیحات دفاعی، رژیم صهیونیستی را یکی از منابع اصلی تأمین این تسهیلات میداند. بنا بر اعلام رسانههای صهیونیستی ، دو طرف به صورت متوسط سالیانه بالغ بر یک میلیارد دلار قرارداد تسلیحاتی امضا میکنند. هند ده ها میلیارد دلار برای نوسازی تجهیزات نظامی خود جهت مقابله با چالشهای موجود در برابر چین و پاکستان هزینه میکند و در این میان اسرائیل بعد از روسیه دومین شریک بزرگ نظامی هند به شمار میرود. از دیدگاه اسرائیلی ها نیز هند بزرگترین بازار فروش تسلیحات به رژیم صهیونیستی ودومین شریک بزرگ اقتصادی این رژیم به شمار می رود.
علاوه بر آنچه که ذکر شد، مناسبات هند با رژیم صهیونیستی برای تلآویو از ابعاد مهمی برخوردار است و این رژیم اهداف متعددی را از این همکاریها دنبال میکند:
تلاش برای مهار جمهوری اسلامی ایران از طریق مناطق جنوب شرقی و تحتالشعاع قرار دادن مناسبات تجاری و اقتصادی و نفتی این کشور با هند یکی از مهمترین اهداف اسرائیل از توسعه مناسبات خود با دهلی است.
رژیم اسرائیل سعی دارد از طریق تقویت مناسبات خود با هند، چین را به عنوان یکی از رقبای آمریکا و یکی از منتقدان سیاستهای خود مهار کند.
صهیونیستها همچنین با این مناسبات به دنبال کنترل تحرکات اصولگرایی مخالف با خود در منطقه آسیای شرقی هستند.
همکاریهای نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی با هند مانند سایر کشورهای دیگر منطقه و جهان با هدف تقویت رویکرد نظامی اسرائیل و ایجاد اختلال در مقام صنایع نظامی و استراتژیک به نفع این رژیم دنبال میشود.
رژیم صهیونیستی از طریق نقش آفرینی در بحران کشمیر و حضور در کنار هند در مناقشه با پاکستان سعی دارد، پاکستان را از درگیری های عربی- صهیونیستی خارج کند.
مهم ترین بعد روابط هند و رژیم صهیونیستی را می توان در مناسبات امنیتی و نظامی دانست. همکاریهای نظامی دوجانبه تنها منحصر به تسلیحات و تجهیزات نظامی سنتی نمیشود، بلکه شامل همکاریهای هستهای نیز شده است. تاریخ مناسبات نظامی دو طرف به سال ۱۹۶۲ باز میگردد که توافقنامه همکاریهای هستهای در چارچوب مبادله تجربه و دانش هستهای و ساماندهی دیدارهای دوجانبه بین دانشمندان دو طرف صورت گرفت. رژیم صهیونیستی همچنین از این مناسبات برای تأمین توریوم و اورانیوم مورد نیاز خود در صنایع هسته ای و تهیه کلاهکهای اتمی استفاده کرد.
مناسبات اطلاعاتی و جاسوسی از دیگر ابعاد همکاریهای هند و رژیم صهیونیستی به شمار میرود که از طریق دیدارهای متقابل بین رؤسای اطلاعاتی اسرائیل با همتایان هندی خود تقویت شده است. شیمون پرز از این مناسبات تحت عنوان شبکه منافع امنیتی بین دو طرف و تداخل معادلات امنیتی در خاورمیانه و جنوب آسیا نام برده است. عوزی دیان مشاور امنیت داخلی رژیم صهیونیستی یک روز پس از حوادث ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به هند سفر کرد تا در رابطه با تأثیرات بینالمللی این اقدام تروریستی با وی صحبت کرده و زمینه را برای توسعه مناسبات امنیتی و جاسوسی بین دو طرف مهیا سازد.
یکی از ابعاد و همکاریهای امنیتی بین دو طرف موضوع کشمیر است که اسرائیل در این رابطه و در زمینه فعالیت های جنبش های مسلمان پاکستانی در آن اطلاعاتی که از طریق ماهواره های آمریکایی به دست آمده را به دهلی می دهد و درمقابل از چتر پوششی جاسوسان خود در اراضی هند برخوردار شده است.
بی توجهی مودی در جریان سفر به سرزمین های اشغالی تنها منحصر به گرمی روابط وی با مقامات فلسطینی نبود، وی حتی خارج از عرف رایج بین المللی از پذیرش دعوت محمود عباس و سفر به فلسطین اشغالی نیز خودداری کرد تا عمق بی توجهی خود به موضوع فلسطین را اثبات کند.
عکیفا الدار تحلیلگر صهیونیست مسائل سیاسی سفر مودی به تلآویو را آغاز مرحله جدید در مناسبات بین دو طرف بر ضد موضوع فلسطین خواند و تأکید کرد که مودی در این سفر حتی در سخنرانیها و دیدارهای خود با مقامات اسرائیلی به موضوع فلسطین اشاره نکرد. الدار تاکید کرد که در این سفر قراردادهای به ارزش ۷ میلیارد دلار به امضا رسید که میتواند زمینهساز پایان دادن به ۵۰ سال مواضع هند در حمایت از فلسطین و دشمنی با اشغالگری رژیم صهیونیستی در قدس و کرانه باختری باشد.
وی عدم سفر وی به رام الله و عدم دیدار با محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان را اتفاقی دیگر در راستای تضعیف موضوع فلسطین و تغییر در موازنه قدرت در درگیری های عربی – صهیونیستی دانست، این در حالی بود که هند از گذشته یکی از حامیان آرمان فلسطین به شمار می رفت.
این تحلیلگر صهیونیست به رابطه این اقدام هند با مواضع رژیم آل سعود در عربستان مبنی بر همگرایی و عادی سازی روابط با اسرائیل پرداخت و تأکید کرد که اگر همگرایی سعودیها با اسرائیل نبود ، هند به این صورت رفتار نمی کرد.
در شرایطی که بیشتر دولتهای به ظاهر مسلمانِ کشورهای عربی رقابت تنگاتنگی برای احیای مناسبات سیاسی و اقتصادی و امنیتی و جاسوسی با رژیم صهیونیستی را به صورت پنهان و آشکار در دستور کار قرار دادند، نمیتوان دولت هند را به واسطه این اقدامات ملامت کرد. چرا که هند گرچه سیاستی در راستای اهداف فلسطین داشته است، اما کشوری است که به دنبال منافع خود است و در شرایطی که حتی رژیم های اسلامی آرمان فلسطین را از اولویت خود به کلی خارج کرده اند، نمی خواهد خود را قربانی این مبانی ارزشی کند.
منبع: مشرق
انتهای پیام/
البته حداکثر 23 سال !