به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان؛ نشریه کنگره آمریکا در پایگاه اینترنتی خود در تحلیلی نوشت: در چهاردهم ژوئیه (۲۳ تیر) توافق هستهای ایران دو ساله میشود. دومین سالگرد توافق هستهای مصادف شده است با زمانی که آمریکا سیاست خود را در قبال ایران بررسی میکند و این توافق بحثبرانگیز ستون اصلی آن است و گزینه تغییر رژیم نیز بار دیگر روی میز قرار گرفته است. دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا برای این کار باید درسهایی را از یکی از وقایع مهم در تاریخ معاصر ایران در نظر داشته باشد: جنگ ایران و عراق.
در نگاه اول، به نظر نمیرسد این جنگ ارتباط چندانی با توافق هستهای داشته باشد. این جنگ در دهه هشتاد روی داد. در این جنگ هیچ یک از طرفین این توافق با ایران یعنی آمریکا، شرکای اروپایی آن، چین و روسیه به طور رسمی شرکت نداشتند و تقریبا از ذهن مردم پاک شده است. با این حال، در ایران، خاطره این جنگ که ایرانیها به آن دفاع مقدس یا جنگ تحمیلی میگویند، همچنان بزرگ است. امروز با اینکه تقریبا سه دهه از پایان این جنگ گذشته است، همچنان تاثیر عمیقی بر روند تصمیمگیری ایران دارد به خصوص اگر به مسائل امنیت ملی مرتبط باشد.
هیل در ادامه نوشت: در بیست و دوم سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهریور ۱۳۵۹)، صدام حسین، رئیس جمهور وقت عراق، به ایران حمله کرد. این حمله موجب یکی از خونینترین جنگها در تاریخ معاصر شد، جنگی که هشت سال به طول انجامید و صدها هزار کشته برجای گذاشت و سرانجام در بیستم اوت ۱۹۸۸ (۲۹ مرداد ۱۳۶۷) با آتشبس تحت حمایت سازمان ملل به پایان رسید.
با پایان این جنگ، اوضاع به حال عادی بازگشت و هر دو دولت بدون تغییری در خاک کشور خود در قدرت ماندند. در سالهای آخر جنگ، موشکهایی به شهرهای بزرگ و مراکز پر جمعیت شلیک شد و بغداد از تسلیحات شیمیایی علیه ایرانیها و کُردهای عراقی استفاده کرد.
گرچه این جنگ برای ایرانیها فاجعه بار بود، جمهوری اسلامی ایران دو درس مهم از آن گرفت که همچنان در سیاستهای امروز ایران تعیینکننده است.
اولین درس ایران این بود که با بیاعتمادی عمیق به آمریکا از این جنگ خارج شد. این در حالی است که سالگرد حادثه سوم ژوئیه ۱۹۸۸ (۱۲ تیر ۱۳۶۷) درست چند روز قبل از سالگرد توافق هستهای است، و این نقش بسیار مهمی در این بیاعتمادی دارد. در چنین روزی یک ناو نیروی دریایی آمریکا یک هواپیمای مسافربری ایرانی را هدف قرار داد که همه ۲۹۰ مسافر آن کشته شدند.
در ادامه این مطلب آمده است: دومین درس این بود که ایران بیاعتمادی به نظام بینالمللی به رهبری آمریکا از این جنگ خارج شد با این باور که به غیر از خود نمیتواند به کسی تکیه کند. در تمام طول این جنگ، ایران به سختی سلاح خریداری میکرد و تجهیزات فرسوده خود را ارتقا میداد. در نتیجه، در میانه جنگ، تهران شروع به توسعه برنامههای موشک بالستیک و هستهای خود کرد به طوری که امروز همین مسئله موجب تنشهای زیادی با آمریکا شده است.
این نشریه آمریکایی در ادامه تحلیل خود نوشت: توافق هستهای برای واشنگتن فرصتی برای محدود کردن برنامه هستهای ایران بود و همچنین راه را برای مذاکرات آینده درباره جنبههای دیگر «فعالیتهای خطرناک ایران» هموار کرد. اما برای تهران، توافق هستهای راهی برای رفع خطر جنگ، بازگرداندن جایگاه قبلی ایران در جامعه بینالمللی و گشایش اقتصادی بود. با این حال، سخنان سخت و غیرقابل پیشبینی دولت ترامپ درباره توافق هستهای، درسهایی را که ایران از جنگ ایران و عراق گرفته است، تقویت و ایران را متقاعد کرده است که آمریکا اجازه نخواهد داد این توافق به اهداف خود برسد.
بلاتکلیفی حاصل از این رفتارها درباره توافق هستهای موجب شده است تجار و سرمایه گذاران به ورود مجدد به بازاری که چشم انداز روشنی ندارد، تمایل کمتری داشته باشند و خطر جنگ بار دیگر افزایش یافته است؛ چرا که دولت آمریکا آشکارا درباره سیاست تغییر رژیم در ایران صحبت میکند.
درسهای این جنگ پیامدهای بلند مدت و بسیار منفی برای آمریکا دارد. این درسها موجب شده است ایران تمایل بیشتری به فاصله گرفتن از آمریکا و متحدانش پیدا کند که به نوبه خود توانایی آمریکا را بر تاثیر گذاشتن بر سیاستهای ایران تضعیف میکند. این درسها همچنین بیاعتمادی ایران را به نظم بینالمللی و آمریکا تقویت میکنند. در نتیجه احتمال بسیار کمی وجود دارد که ایران به پای میز مذاکره باز گردد و درباره «فعالیتهای نگرانکننده» دیگر خود مذاکره کند و به احتمال زیاد سیاستهایی را که منافع ملی آمریکا را تضعیف میکنند و به چالش میکشند، دنبال خواهد کرد.
هیل در انتهای این مطلب آورده است: در حالی که توافق هستهای وارد دومین سال خود میشود، برای آمریکا بسیار مهم است که آشکارا تعهد خود را به این توافق بیان کند. در زمانی که اعتماد بینالمللی به رهبری آمریکا در حال کاهش است، واشنگتن با این کار اعتباری را که به شدت به آن نیاز دارد، بار دیگر به دست میآورد. همچنین آمریکا خواهد توانست فرایند اجرای توافق را رهبری کند، درها را برای مذاکرات آینده بر سر «رفتارهای نگرانکننده» دیگر ایران باز نگه دارد و از منافع امنیت ملی خود حمایت کند.
انتهای پیام/
همچنان باقي و پابرجاست تا انشالله نابودي كامل آمريكا و اسرائيل غاصب از صحنه ي روزگار