در شهر این کتاب همه چیز عجیب و غریب است. شهر استرومانت را میگویم. اما «الکساندر باپ» که تازگی همراه خانوادهاش به این شهر آمده، خیلی زود متوجه این عجیب و غریب بودن شهر میشود. هرچند کسی حرفش را جدی نمیگیرد.
مدرسه جدید عجیب و غریب است، رفتار مدیر و معلم و بقیه عجیب است. معلمی که خودش برای بچهها اسم مستعار انتخاب میکند و اسم الکساندر را میگذارد. قورباغهی دماغو. همکلاسیهای تازه هم کم از معلمها ندارند. مثلا ریپ بون کوفسکی کله مکعبی که اتفاقا به وجود هیولاها باور دارد. مدرسهی تازه کلی دهلیز و زیرزمین و جاهای عجیب و غریب دیگر هم دارد. از همه عجیبتر اینکه همان روز اول رفتن به مدرسه یکهو تمام چرخهای ماشینهای شهر پنچر میشود. چه کسی باد این لاستیکها را دزدیده؟
خود رفتن به یک شهر و یک مدرسهی تازه میتواند برای بچهها به اندازهی کافی دلتنگکننده و استرسزا باشد. چه رسد به اینکه شهر پر از هیولا باشد. ممکن است ابتدا بهنظر برسد الکساندر دچار توهم شده و از غم غربت در شهر و مدرسه تازه این تصورات به مغز کودکانهاش راه یافته که بادکنکهای سطح شهر را گاهی شبیه هیولا میبیند. اما وقتی بچه قلدر کلاس میگوید که او هم متوجه حضور هیولاها شده و در میان آدمهای بادی تعدادی هیولا هم هستند که او را با سنگ زده و زخمی کردهاند، کمکم قضیه جدی میشود.
تا اینکه هیولاها وارد عمل میشوند و جنگ بالا میگیرد. در قسمتهای بعدی همین داستان، بعد از اولین پیروزی بر هیولاها، الکساندر به جنگ با کرمهای خاکی میرود که به شهر حمله کرده و تمام خیابانهای شهر را پر کردهاند. در قسمت دیگری کلی سایهی خرابکار به شهر هجوم آوردهاند و الکساندر فکر میکند ممکن است یکی از دوستانشان نیز به هیولا تبدیل شده باشد و در میان سایهها باشد ...
کامینگز با دستمایه قرار دادن حضور هیولاها در لوکیشن یک شهر که گاه در نقشهها و تصاویر سیاه و سفید و جذاب کتاب به خوبی آن را برای مخاطب تصویر کرده، واقعیت و فانتزی را در هم میآمیزد. البته از عنصر ترس نیز برای مخاطبانش کم نمیگذارد.
مخاطبانی که این روزها عاشق ماجراجویی و دلهره و اضطراب هستند تا کمی از بار اضطرابهای جهان واقعی که روزانه به آنها تحمیل میشود، بکاهند. اضطراب مدرسه و تنبیه و تشویق و نمرهی بهتر یا کمتر و خانوادههایی که به بچههایشان سخت میگیرند و شیرینترین روزهای زندگی را با این سختگیریهایی که بیشتر بهخاطر قیاسهای اشتباه و توقعات بیجا است، به کام بچهها تلخ میکنند.
وجود چنین آثار پرتحرکی که فضای داستان در جهان واقعی و نه مجازی واقع شده، برای بچههای امروز که بخش مهمی از اوقات فراغتشان را سرگرم بازی و سیر و سیاحت در تبلت و گوشی موبایل و بازیهای کامپیوتری هستند، لازم و ضروری است. هر داستان و فیلمی که حس ماجراجویی و کشف کردن و کمی هم شجاعت را به کودکان امروز القا کند، برای آنها ضرورت دارد. غرق شدن در جهان مجازی و فاصله گرفتن از دنیای واقعی با تمام پیچ و خمهایش کودکان ما را میتواند آسیبپذیر کند. برای کودکان امروز خوب و البته ضروری است که با خلق آثاری که آنها را تشویق به ماجراجویی کند، درهای جهانی واقعی را به روی آنها بگشاییم. پس پیش به سوی دفتر خاطراتی پر از هیجان و دلهره و ترس و اضطراب و فانتزی و کمی خوشی.
«دفتر خاطرات هیولاها» را نشر پرتقال در 9 جلد قطع رقعی مصور و با قیمت هر جلد 7 هزار تومان به بازار نشر کودک و نوجوان عرضه کرده است.
انتهای پیام/