به گزارش خبرنگار
گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ بهمن 95؛ روایت نامه احمدی نژاد به «اوباما» بود و گلایه آیتالله جنتی به خرید و فروش رأی در انتخابات مجلس ، نوبخت و صفدر به موزه فرستاد و گریه المپیکی ها را درآورد و نهایتا با ماجرای ایرن «کانکت» در هتل اسپیناس پایان یافت.
**وقتی نقشه لو رفت ! نقشه مرداد 95 لو رفت.
مرداد با مذاکرات مربوط به هسته ای شروع شد.
توافق میان صالحی و آمانو تنها چند ساعت پس از اعلام برجام و در همان وین امضا شد. نامش را هم نهادند: «نقشه راه هستهای»! نقشه راه در واقع فنیترین مسائل مربوط به برنامه هستهای ایران را پوشش میداد. یعنی هر آنچه مربوط به تعهدات ایران در توقف و تعطیلی برنامه هستهای در برجام بود، در نقشه راه به صورت عملیاتی قید شده بود. از همه مهمتر نقشه راه توافقاتی درباره برخی ادعاهای جنجالی آمریکا بویژه درباره مساله PMD در خود داشت. براساس نقشه راه، بازرسی از مراکز نظامی مورد ادعای آمریکا صورت گرفت. آمانو و بازرسانش سایت پارچین را بازرسی و نمونهبرداری کردند.
در کنار برخی نگرانیهایی که نسبت به محرمانگی نقشه راه میان صالحی و آمانو وجود داشت؛ کارشناسان و تحلیلگران مسائل هستهای در ایران درباره وفاداری آژانس نسبت به حفظ اسرار هستهای ایران ابراز نگرانی میکردند. در ایران اعتماد چندانی نسبت به رازداری آمانو وجود نداشت. ترور دانشمندان هستهای ایران در واقع نتیجه نشست اطلاعات محرمانه برنامه هستهای ایران بود.
عوامل سرویسهای جاسوسی غرب که در قالب بازرسان آژانس به ایران میآمدند؛ در جریان همکاریهای رایج ایران و آژانس، این دانشمندان را شناسایی کرده و برخلاف پروتکلهای رسمی پادمان، اسامی آنها را در اختیار سرویسها قرار دادند تا زمینه ترور آنها فراهم شود.
این بارهم نگرانیها زمانی بیشتر شد که سوزان رایس طی اظهارنظری عجیب گفت متن این سند همکاری میان ایران و آژانس در اختیار کنگره قرار گرفته است!
اینبار نیز همانگونه که کارشناسان پیشبینی میکردند؛ آژانس باز هم به عهد خود وفا نکرد و بخشی از سند محرمانه نقشه راه نشت کرد. البته در روزهای پایانی خرداد خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارشی منتشر و ادعا کرد به سندی دست یافته که مربوط به توافق محرمانه میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. این سند برنامه زمانبندیشده محدودیتهای هستهای ایران در دوره زمانی 15 ساله را روایت میکند.
این در حالی بود که وزارت امور خارجه در تاریخ 4 مرداد رسما اعتراض خود به آژانس بینالمللی انرژی اتمی به خاطر نشت اطلاعات محرمانه مربوط به نقشه راه مذاکرات را اعلام کرد.
**فساد 8 هزار میلیارد تومانی
اما در ادامه مرداد 95 پرده از فساد صندوق ذخیره فرهنگیان برداشته شد.
صندوق فرهنگیان در حالی با سپردههای ۷۶۰ هزار نفر از معلمان به بزرگترین هلدینگ اقتصادی کشور تبدیل شده است که حسین مقصودی، سخنگوی فراکسیون مبارزه با مفاسد اقتصادی مجلس در مرداد ماه خبر از فساد ۸ هزار میلیاردی در این صندوق سخن میگوید تا اینکه مجلس برای روشن شدن ابعاد تخلفات، تحقیق و تفحص از این صندوق را مصوب میکند.
این در حالی است که شهابالدین غندالی، مدیرعامل صندوق ذخیره فرهنگیان که سابقه معاونت وزیر آموزشوپرورش در دوره اصلاحات را نیز در کارنامه دارد براساس دستور قوه قضائیه بازداشت می شود.
**پاداش 260میلیونی هیأتمدیره صندوق
صندوق ذخیره فرهنگیان به عنوان بزرگترین هلدینگ اقتصادی کشور، سال 73 با هدف ارائه خدمت بویژه در ایام بازنشستگی فرهنگیان پا به عرصه وجود گذاشت و سرمایه آن با کسر 5 درصد از حقوق فرهنگیان و واریز 5 درصد سهم دولت کسب شده است و طبق گفته مدیران صندوق فرهنگیان، ماهانه در مجموع حدود 19 میلیارد تومان از حقوق فرهنگیان وارد این صندوق میشود. 27 شرکت زیرمجموعه این صندوق در عرصههای گوناگون مانند بورس، بیمه، بانک، پتروشیمی و ماشینسازی مشغول فعالیتند و حدود 760 هزار نفر از معلمان کشور عضو آن هستند اما این مؤسسه نهتنها در عرصه خدمترسانی به مخاطبان خود ناکام مانده است که زمزمههای فساد مالی و دریافت پاداشها و حقوقهای نجومی از این صندوق به گوش میرسد به گونهای که سال 91 پاداش هیات مدیره صندوق ذخیره فرهنگیان معادل 140 میلیون تومان برای 5 عضو، سال 92، 160 میلیون تومان برای 4 نفر و سال 93، 260 میلیون تومان برای 7 نفر بود.
**گلایه آیتالله جنتی از خرید و فروش رأی اما در ادامه مرداد 95 دبیر شورای نگهبان نه تنها ماجرای خرید و فروش رأی در انتخابات را تأیید كرده بلکه معتقد به رواجیافتن آن هم شد.
آیتالله احمد جنتی در تاریخ 10 مرداد یکی از مشکلات عمده در جریان برگزاری انتخابات را خرید و فروش آرا دانسته و اعلام كرده که « خرید و فروش رای متأسفانه رواج زیادی پیدا کرده است و همین مسئله باعث میشود مجلس شورای اسلامی، مرکزی برای سرمایهداران و پولداران باشد، یعنی هر کسی پول بیشتری دارد، میتواند مجلس برود که باید جلوی تمامی تخلفات در انتخابات گرفته شود».
** اگر ذخیره است چرا اورا برداشتید؟ مدیرعامل صندوق توسعه ملی را شخص رئیسجمهور تعیین میکند و صلاحیت یا عدم صلاحیت وی باید قبل از انتصاب توسط عالیترین مقام دولت بررسی شود. در تاریخ 13 مرداد و در مراسم معرفی رئیس جدید صندوق توسعه ملی، رئیس سازمان برنامه و بودجه از سیدصفدر حسینی بهعنوان یکی از ذخیرههای نظام یاد کرد و گفت: گذشته از ارادت شخصی بنده به دکترحسینی، دیگر اعضای هیأت عامل سابق صندوق توسعه ملی نیز از بزرگان اقتصاد کشور هستند و الحق در دوران مسؤولیت خود امانتداران بزرگی بودند.
اما اظهارات نوبخت در حمایت از صفدر حسینی انتقاد برخی از سیاسیون را در پی داشت.
اکرمی رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری در واکنش به اظهارات سخنگوی دولت مبنی بر اینکه صفدرحسینی یکی از ذخایر نظام و امانتدار بزرگ کشور است، گفت: انشاءالله خداوند آقای نوبخت و صفدرحسینی را به موزه بسپارد؛ این دو نفر برای آثار باستانی به درد میخورند. وی افزود: به من چه که آقای نوبخت درباره صفدرحسینی چه چیزی گفته است؛ باید از آقای نوبخت بپرسید «مرد حسابی!» اگر صفدرحسینی ذخیره و امانتدار کشور بود پس چرا او را از ریاست صندوق توسعه ملی برداشتید؟ خداوند به همه عقل بدهد.
**همه چی آرومه ! اما در ادامه مرداد 95 رئیس جمهور جلوی لنز دوربین صداو سیما قرار گرفت.
حسن روحانی، رئیسجمهوری، سهشنبهشب 13 مرداد در صداوسیما با مردم رودررو صحبت كرد. از تأثیرات مثبت برجام باوجود بدقولیهای آمریکا گفت و اینكه سایه شوم جنگ از سر كشور رفع شده است؛ اگرچه او اضافه كرد كه اگر طرف غربی بهویژه آمریکا حسننیت داشت، امكان مذاكره در حوزههای دیگر هم میسر بود. از بداخلاقی و هتاكی در جامعه و رسانهها انتقاد كرد و گفت كه نباید هیچ روزنامه، رسانه، فرد یا تریبونی آبروی مردم را خدشهدار کند. در انتها هم ورود دستگاههایی را كه مسئولیتشان حفظ امنیت كشور است به حوزه اقتصاد نادرست دانست.
در این برنامه یکی از مجریان از روحانی درباره فیشهای نجومی پرسید و یک سوال کلیدی را نیز از او مطرح کرد. او با اشاره به اظهارات طیبنیا، وزیر اقتصاد گفت که حسن روحانی از سال 94 از ماجرای فیشهای نجومی مطلع بوده است. با این حال اما حسن روحانی از پاسخ به این سوال مجری امتناع کرد و توضیحات کلی درباره فیشهای نجومی داد بهگونهای که انتظار عمومی درباره ضرورت واکنش قاطع روحانی به فاجعه فیشهای نجومی برآورده نشد.
** بدرود حاج رجب اما در ادامه رویداد های سال 95 حاج رجب محمدزاده پس از 29 سال جانبازی از عالم ظاهر پر کشید و به یاران شهیدش پیوست
«حاج رجب» جانباز مشهدی که بر اثر برخورد ترکش به صورتش به درجه جانبازی نائل آمده بود، ظهر پنجشنبه 14 مرداد به جمع یاران شهیدش پیوست.
حاج رجب محمدزاده، نانوای بسیجی بود که در دوران دفاعمقدس و در سال ۱۳۶۶ در منطقه هور عراق، براثر اصابت خمپاره از ناحیه سر و صورت به درجه جانبازی نائل آمد. وی چندی پیش به دلیل مشکلات تنفسی و عفونت ریه در بیمارستان بستری شد و پس از یک دوره درمان، بهبود یافت اما طی چند روز گذشته به دلیل بروز مجدد مشکلات تنفسی در بیمارستان بستری شد و ظهر پنجشنبه 14 مرداد به جمع یاران شهیدش پیوست.
**راه المپیک / لباس المپیکی ها با چند پله سقوط اما مرداد 95 در ادامه با رویدادهای ورزشی اش حاشیه ساز شد.
رقابتهای المپیک ریو16 مرداد به طور رسمی آغاز شد و نمایندگان ٢٠٦ کشور حاضر در این رقابتها در مراسم رژه شرکت کردند. اعضای کاروان کشورمان هم در این برنامه حضور پررنگی داشتند که همگی بهویژه زهرا نعمتی پرچمدار کشورمان مورد توجه ویژه رسانههای مختلف قرار گرفتند.
در میان همه اتفاقات ریزودرشتی که مراسم افتتاحیه بازیهای المپیک داشت یک اتفاق ویژه کاروان ایران و البته این مراسم را تحتتأثیر قرار داد؛ پرچمداری زهرا نعمتی، ورزشکار معلول کشورمان در بازیهای المپیک. نعمتی پیشاپیش کاروان ایران با ویلچرش پرچم کاروان را حمل کرد تا به همه دنیا قدرت زن ایرانی را ثابت کند. او که از چند روز قبل سوژه بسیاری از رسانههای خارجی شده بود به عنوان اولین زن ایرانی که توانسته هم در بازیهای پارالمپیک و هم المپیک شرکت کند معرفی شد و توجه بسیاری را جلب کرد؛ البته نکته رژه کاروان ایران این بود که ١٣ دقیقه با آنچه از قبل پیشبینی شده بود با تأخیر وارد ورزشگاه ماراکانا شد و مراسم رژهاش را انجام داد. ملیپوشان کاروان ایران با لباسهای سفید که نشانههایی از قرمز و سبز، به رنگ پرچم ایران هم در آن بود رژه رفتند؛ البته چیزی نزدیک به ٢٠ ثانیه و بعد هم که همگی منتظر خاتمهیافتن مراسم افتتاحیه ماندند.
اما این تنها حواشی حضور ورزشکاران ایرانی در المپیک ریو نبود و ورزشکاران ایرانی پیش از اعزام هم حواشی زیادی داشتند.
پیش از اعزام ورزشکاران به المپیک به ریو، اولین حاشیه با لباسهای کاروان ایران آغاز شد.
لباسهایی که پس از رونمایی، تصویرش دست به دست در شبکههای اجتماعی چرخید و سوژه انتقادها شد. آنقدر موج این انتقادها زیاد بود که مسئولان را مجاب به تغییر طراح لباسها کرد تا بلکه حمایت افکار عمومی را به دنبال بیاورد. طرحهای جدید رونمایی شد و البته چندین بار نیز به دلایل نامشخص با تغییراتی مواجه شد تا بالاخره لباسهای کاروان ایران آماده شود. لباسی که کاروان المپیک ایران باید در رژه بزرگترین آوردگاه ورزشی دنیا به تن کند.
** احمدی نژاد دست به قلم می شود/ اینبارنامه به اوباما ! اما رویدادهای مردا 95 همچنان ادامه داشت تا اینکه احمدی نژاد دوباره یک برگ A4 برداشت و برای اوباما در فرمت یک شهروند ایرانی نامه نوشت.
نامهام سیاسی نیست، اگر فکر میکنید سیاسی است، یک بار دیگر آن را بخوانید؛ این مضمون بند پایانی آخرين نامهای است که نویسنده نامههای بیپاسخ، به «باراک اوباما» نوشته است؛ او که در زمان ریاستش بر دولتهای نهم و دهم نامههایی از نوع سرگشاده و سربسته به سران برخی کشورها مینوشت، اینبار در قامت یک شهروند عادی ایران و حداکثر فعال سیاسی دست به قلم شده و به رئیسجمهوری آمریکا نامه نوشته است.
این نامه در سربرگی نوشته شده که بالای آن عنوان «رئیسجمهور دورههای نهم و دهم» درج شده است و شماره نامه و تاریخ هم دارد؛ ١٧ مرداد ١٣٩٥.
در تصویر متن انگلیسی نامه که سایت «دولت بهار» آن را منتشر کرده، پس از ترجمه قسمتی از دعای فرج که همیشه اول سخنرانیهایش میخواند، خطاب به «اوباما» نوشته:
«As-salamun Alaykum»، «سلام علیکم». او در خاتمه پس از «آرزوی بهروزی و سلامتی برای تمام ملتها» نامهاش را با امضای «خادم ملت ایران؛ محمود احمدینژاد» به پایان رسانده است.
اما در بین «As-salamun Alaykum» تا «خادم ملت ایران»، از رویکرد «اوباما» انتقاد و البته به او نصیحت هم کرده است. این فعال سیاسی در نامهاش نوشته شما با شعار تغییر آمدید و گفتید که مصمم هستید سیاستها و رفتارهای چند دهه قبل آمریکا را اصلاح کنید.
احمدینژاد از «اعلام علنی و همچنین کتبی» اوباما برای «اصلاح روابط با ملت ایران و جبران حدود ٦٠ سال اجحافات و مظالم رفته توسط دولتهای متعدد آمریکا علیه ملت ایران» برای او نوشته و از اینکه «جامه عمل نپوشیدند» ابراز «تأسف» کرده است.
او در ادامه به بلوکهشدن حدود دو میلیارد دلار اموال ایران در آمریکا اشاره کرده است و نوشته «ملت ایران انتظار دارد، این مورد خاص که تماما و مشخصا در دوره حکومت جنابعالی و آن هم در اواخر دوره ریاست شما و برخلاف تمام موازین و قواعد حقوقی بینالمللی اتفاق افتاده است، توسط جنابعالی و به سرعت مرتفع شده، حق ملت ایران استیفا گردد، منابع بهطور کامل مسترد و خسارات وارده نیز جبران شود».
**سفر به ترکیه بعد از کودتا در ادامه رویدادهای خبری مرداد 95 ظریف به ترکیه رفت.
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان، در تاریخ 22 مرداد به آنکارا رفت تا با مولود چاوشاوغلو، همتای ترک خود و رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری این کشور، دیدار و گفتوگو کند. این سفر نخستین سفر یک مقام بلندپایه کشورمان بعد از کوتادی نافرجام ٢٥ تیرماه است و در حالی انجام شد که ظریف پیشازآن با همتای روس خود تلفنی گفتوگو کرد.
به دنبال دیدار رؤسای جمهوری ترکیه و روسیه در سنپترزبورگ، رسانههای این کشور گمانهزنیهایی را درباره احتمال برقراری مکانیسم سهجانبهای بین ایران، ترکیه و روسیه درباره بحران سوریه مطرح کردهاند.
**ایران کانکت
اما در ادامه رویدادهای خبری مرداد 95همایش ایرانکانکت در هتل اسپیناس پالاس تهران حاشیه ساز شد.
خبر همایش «ایران کانکت 2016» در اواخر مرداد ماه حاشیه ساز شد و براساس این موضوع کاردار انگلیس هماهنگیهای اجرایی برگزاری آن را برعهده دارد و گفته شده بود که هتل اسپیناس پالاس تهران در روزهای 16 و 17 شهریورماه میزبان این سمینار ارتباطاتی خواهد بود.
نکته جالب توجه که در این همایش انگلیسی مورد تعجب شد برگزاری این همایش با توجه به قوانین و اعمال تحریمهای غربی در فضای پساتحریم در قلب ایران یعنی تهران است. در سطری از اطلاعیه سایت این همایش آمده است: «علاوه بر ضوابط شرکت برگزارکننده این همایش شرایط الحاقی بر این سمینار حاکم است.
شرکت Euromoney حضور افراد حقیقی و حقوقی که برابر مقررات بینالمللی اتحادیه اروپایی و دولت انگلستان در لیست تحریم قرار دارند را به هیچوجه مجاز نمیداند و این شرکت مجاز است امکان شرکت افراد را براساس این ضوابط بررسی نماید.
با این اوصاف بسیاری از مسؤولان ایرانی که طی بهانههای مختلف از سوی آمریکا و کشورهای غربی در لیست تحریم قرار گرفتهاند اجازه حضور در این سمینار را در کشور خودشان نداشند.
انتهای پیام/