آخرین روز بررسی لایحه برنامه ششم توسعه در بهارستان از حواشی بیبهره نماند.
چهل و هشت جلسه بررسی لایحه برنامه ششم توسعه، در حالی امروز در مجلس خاتمه یافت که حواشی این جلسه هم دور از چشم نماند.
سوپر پیشنهادات
امروز هم رئیس لاریجانی بود و سوپرپیشنهادات از ابتدای جلسه علنی به مواد ارجاعی لایحه برنامه ششم یکی پس از دیگری مطرح میشد.
دو دو ... ! چهار چهار ...! برخی از نمایندگان از سویی و برخی از سویی دیگر فریاد میزدند، بازار آرای مخالف و موافق را در مجلس گرم میکردند.
یکی روی صندلی میخکوب شده و یکی از لحظه آغاز جلسه برگه به دست در تردد است و صدای فیلسوف بهارستان هم گهگاه با اظهاراتی از این دست که؛ "این ماده چرا این قدر گیر دارد" قطع و وصل میشد.
ملائک مقرب دور فیلسوف
دور و بر صندلی آقای رئیس امروز هم شلوغ بود و به قول خودش ملائک مقرب به اندازه کافی دور و بر صندلیش جمع شده بودند.
بهارستان نشینان در حالی امروز آخرین مواد لایحه برنامه ششم را بررسی کردند که این روز با سومین روز درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی مقارن شد و غیبت عارف رئیس فراکسیون امید هم از ابتدای جلسه علنی امروز مشهود بود.
ماده مغذی
سر و کله زدن نمایندگان با لایحه برنامه ششم توسعه در روز آخر بررسی این لایحه آنقدری نبود و به نظر میرسید مقداری از بار شبهات مواد ارجاعی کاسته شده و به راحتی تصویب میشود و حتی آقای رئیس کمیسیون هم دیگر از شلوغی کار دمپایی به پا نداشت و کمتر روی صندلی رئیس جمهور مینشست.
چیز مغذی توش نیست ... ! خیلی خب ، خیلی خب! پیشنهاد بدید! این اظهارات لاریجانی در پی طولانی شدن بررسی برخی مواد در مجلس بود.
وی سعی داشت با این اظهارات از اتلاف وقت در مجلس به نوعی جلوگیری کند اما اصرارش به درب بسته می خورد و دوباره پیشنهادات از نو میشد.
صبر فیلسوف البته صبر و حوصله رئیس مجلس در بررسی لایحه برنامه ششم هم مثال زدنی بود و
فیلسوف بهارستان تا پایان بررسی لایحه در اکثر اوقات ریاست مجلس را برعهده
داشت.
برو بشین !
«برو بشین و رایت را بده!» صحن مجلس هم در
برخی موارد با این اظهارات از سوی رئیس مجلس آرام میشد اما برخی نمایندگان
همچنان تا آخرین قطره خونشان پیشنهاد میدادند و قصد داشتند قطار برنامه
ششم را تا آخرین واگن سنگین کنند.
جدول کبود بچه!
اما گذشت و گذشت تا اینکه بررسی لایحه برنامه ششم توسعه در مجلس به پایان رسید و جداول این لایحه در ادامه حاشیه آفرید.
نادر
قاضیپور که در جریان بررسی لایحه برنامه ششم که یک بار این لایحه را پاره
کرده بود در پایان بررسی این لایحه، از جداول آن نگذشت و فریادش بلند شد.
وی که در جریان بررسی جداول لایحه برنامه ششم پیشنهاد حذف جزئی از جدول 14 را مطرح کرده بود در ادامه گفت: ما کمبود بچه داریم!
نادرخان تاکید کرد: جدول مذکور جدول کنترل جمعیت است و کنترل جمعیت سیاست صهیونیستی است و شما می خواهید آن را اجرا کنید.
این
نماینده که فریاد میزد در ادامه میگفت: این ماده زیبا است ولی نیش
زهرانگیزی دارد چرا که ما در حال حاضر کمبود بچه داریم.
با پایان بررسی
جداول و تصویب آنها در صحن علنی این بار نوبت به پیشنهادات الحاقی به
برنامه ششم رسید پیشنهاداتی که با شروع بررسی آن موجی از فریادها در صحن
بلند شد و هر کسی دوست داشت ابتدا پیشنهاد خود در مجلس خوانده شود.
آقای دکتر اول من !
«آقای
دکتر اول من اول من!» این بخشی از فریادهای پروانه سلحشوری در مجلس بود که
قصد داشت ابتدا پیشنهاد خود را در صحن قرائت کند که آدم را به یاد مکتب و مدرسه می انداخت.
برخی دیگر از
نمایندگان هم با فریاد زدن خواستار طرح پیشنهاد خود در مجلس بودند که
فیلسوف بهارستان به یکی از آنها گفت: دم آخری اوقات تلخی نکنید و بگذارید
مراحل پایانی بررسی لایحه به خوبی پیش برود.
قطع میکروفون آقای 202 / پیشنهاد برادران قاضیزاده
اما
جریان بررسی پیشنهاد الحاقی زمانی حواشی جلسه علنی امروز را داغ کرد که موضوع
به پیشنهاد درباره جوانان رسید، تا اینکه در ادامه احسان قاضیزاده با طرح الحاق یک
پیشنهادی به ماده 124 لایحه در صدد رفع مشکلات جوانان برآید.که البته حواشی
پیش از این نطق دور از چشم نماند و وقتی امیرحسین قاضیزاده قصد داشت
تریبون برادر خود را در صحن روشن کند ابتدا به اتاق کنترل فرمان میداد که
تریبون آقای 202 را روشن کنید، قاضیپور این مطالب گفت و گفت تا اینکه
تریبون کواکبیان به اشتباه روشن شد و پرفسور که حالا تریبون مجانی گیر
آورده بود به یکهو با باز شدن تریبونش پشت سرهم شروع به صحبت کردن کرد که در
ادامه تریبونش قطع شد و میکروفون احسانخان روشن شد.
حمایت کن به نفع خودته!
این نماینده در ادامه درباره پیشنهادش گفت و گفت تا اینکه در
شلوغی مجلس لاریجانی نظر نماینده دولت را درباره این پیشنهاد جویا شد.
فرهاد دژپسند وقتی بعد از اظهارات لاریجانی پشت جایگاه ناطقان
قرار گرفت با اظهارات وقفچی یکی از نمایندگان مجلس روبرو شد که کلهم سر شوخی را با وی باز کرده بود.
وقفچی که دستش بر روی
شانه دژپسند گذاشته بود و هی روی آن می زد به وی میگفت؛ آقای دکتر حمایت کن! حمایت کن به نفع خودت است ... چند سال بعد رئیس جمهور میشوی ها...
اما در ادامه گذشت و گذشت تا اینکه این پیشنهاد با موافقت نمایندگان روبرو شد و رفته رفته از حواشی صحن کاسته شد.
انتهای پیام/
پیر شدیم آخه تا کی صبر کنیم