به گزارش خبرنگار
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ «مهرنجون» کتابی 300 صفحه ای از محمد محمودی نورآبادی است که سال 1395 از انتشارات سوره مهر منتشر شده است. این کتاب خاطرات خودنوشت نویسنده است که دوران نوجوانی او مصادف با زمان جنگ ایران و عراق بود. وی در اوایل کتاب به موضوع علاقه و اصرار نوجوان های همسن و سال خود برای پیوستن به صفوف مقاومت، می پردازد.
محمودی در ابتدای کتاب فکر فرار از مدرسه و رفتن پنهانی به سوی جبهه را عنوان می کند. توضیحاتی درباره تلاش وی و دوستانش برای فرار از درس و مدرسه و اتفاق هایی که در این مسیر برای آن ها می افتد؛ داستان را به شکل جذابی پیش می برد.
«گرگ و میش صبح، جمعیت پرنده های سیاه مهاجر خیره کننده بود؛ صحنه ای که برای نعمت حیرت آور تر بود. هر کجای آسمان و زمین تا روی کابل های برق را که نگاه می کردی، پرنده ها دیده می شدند. نامشان را اول بار همان جا و از زبان یک پیرمرد آباده ای شنیدیم. « ملق» نام تازه ای بود که پیش تر آن را نشنیده بودیم. نعمت، همان جا کنار من، محاسبه می کرد که اگر یک تفنگ دم پر به طرفشان شلیک شود، بیش از صد پرنده خواهند مرد. این را به قدری با آه و افسوس می گفت که انگار غیر از این دیگر مشکلی نداشت. به جماعت انبوهی از پرنده ها، که روی کابل های برق نشسته بودند، خیره مانده بودم. حس و حال مشابهی داشتیم. انگار آن ها هم مثل ما غریبه بودند. به همان اندازه که ما بهت زده نگاهشان می کردیم، پرنده ها هم از دیدن آن همه آدم، آن هم در آن وقت صبح، وحشت کرده بودند. شاید هیچ گاه آن همه آدم را یک جا ندیده بودند.»
در بخش های بعدی، نویسنده خاطرات روزهای جبهه، عملیات ها و شهادت تعدادی از همرزمان را به زبان ساده و با صمیمیت بیان می کند. نویسنده برای هر بخش کوتاه، عنوانی برگزیده است. فکر فرار، سفرنامه، اعزام، آغاز دلتنگی، اردوگاه، نامه، وصیت نامه، دوبرادر، اولین شهدا، شلیک از جمله عناوینی است که برای بخش های کوتاه در نظر گرفته است.
محمودی در قسمتی از کتاب، وصیت نامه لطیف طیبی را که در آن روزها نگارش کرده، قرار داده است. بخشی از آن را با هم می خوانیم:
«اینجانب لطیف طیبی با نام خدا و به رضای خدا و جلب رضای پدر و مادر و برای جلب رضای ملت مبارز و ملت غیور ایران وصیت نامه خود را شروع می کنم. بر شما ملت قهرمان است که پیام ما را به گوش جهان و جهانیان برسانید و آن ها را آگاه سازید و از ذلت و خواری نجاتشان دهید. همانطوری که به رهبری زعیم عالی قدر، امام خمینی، شهیدان اسلام تا کنون انجام داده اند یا آن ها را راهنمایی کنید، که امیدوارم به خداوند لایزال که مورد راهنمایی قرار بگیرند یا علیه آن ها بستیزند و اسلحه ما را زمین نگذارند که دشمنان اسلام از موقعیت استفاده نموده و علیه شما بشورند. حتما سلاح در دست گیرید و علیه کفر به خصوص صدام و صدامیان و غرب و شرق قیام کنید و آن ها را نابود سازید که دست خدا با شما است و بدانید که حتما و به یاری الله پیروزی از آن ماست.»
انتهای پیام/