در این باره رسول گرامی اسلام(ص) می فرماید:موسی(ع) در مکانی نشسته بود. ناگاه شیطان که کلاه دراز و رنگارنگی به سر داشت نزد موسی(ع) آمد و کلاهش را به نشانه احترام از سر برداشت و بین حضرت موسی(ع) و ابلیس چنین گفتگو شد:
موسی(ع): تو کیستی؟
ابلیس: من شیطان هستم
موسی(ع): ابلیس تو هستی؟ خدا تو را دربه در کند.
ابلیس: من نزد تو آمده ام تا به خاطر مقامی که در پیشگاه خدا داری به تو سلام کنم.
موسی(ع): این کلاه چیست که برسرداری؟
ابلیس: با رنگها و زرق و برق این کلاه دل مردم را می ربایم.
موسی(ع): به من از گناهی خبر ده که هرگاه انسان مرتکب آن گردد، تو بر او مسلط گردی.
ابلیس: در سه مورد بر انسان مسلط می شوم؛ اول هنگامی که او از خود راضی شود و اعمال خود را بپسندد و خودبین باشد. دوم هنگامی که او عملش را زیاد تصور کند و سوم هنگامی که او گناهش را کوچک بشمارد.
انتهای پیام/
همه ی ما یه طنابی به نام ایمان داریم که هر روز سه گره دارد که اگر آن سه گره را باز کنیم بقیه ی روز شیطان به سراغمان نمی آید
هر روز صبح که برای نماز خوندن بلند میشید اگر بدونید چقدر شیطان تلاش میکنه که بلند نشید و نماز نکنیم ... برای باز شدن گره اول باید بگید بسم الله الّرحمٰن الّرحیم... و برای باز شدن گره دوم باید وضو بگیریم و سه بار بگیم اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمد رسول الله ... و برای باز کردن گره سوم باید نماز کنیم ... سپس طناب کاملا صاف خواهد شد و شیطان تا نماز صبح بعدی مزاحمتون نمیشه
و لازمه این نکته هم بگم که ممکنه خیلیاتون شنیده باشید
{هر گاه قرآن را باز میکنیم شیطان گریه میکند}
امیدوارم متن مفیدی براتون باشه ... خدا یار و نگهدارتون
بنام خداوند بخشنده مهربان
«به خداوند متعال پناه مى برم، از شرّ شيطان رانده شده»