گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان - سیاوش اکبرپور چند روز پیش از سمت خود در تیم فوتبال جوانان استقلال استعفا کرد که البته بلافاصله توسط باشگاه استقلال سیروس دینمحمدی جایگزین وی شد. از سوی دیگر مدتهاست آکادمی باشگاه استقلال دچار حاشیههایی مثل نداشتن زمین تمرین و ... مواجه شده که البته با واکنش کادر فنی تیم فوتبال استقلال و سرمربیان این تیم روبرو شده است اما صادق ورمزیار چند روز پیش عنوان کرد که برای همه تیمهای پایه زمین تمرین در نظر گرفته و فقط تیم جوانان است که به دلیل دوری مسیر زمین تمرین با سرمربیاش (اکبرپور) زمین تمرین را جدا از سایرین کرده و خود آقایان در زمینهای مختلف تمرین میکنند.
* ابتدا از دلایل استعفایت صحبت کن.
قبل از آغاز صحبتهایم درخواست ویژهای از آقای رئیسجمهور دکتر روحانی دارم که او در دوره حضورش ریشه خیلی از مسائل را قطع کرد. فکر میکنم الان وقت آن رسیده که شخص آقای رئیسجمهور به بحث فساد در فوتبال و کل ورزش رسیدگی کند و ریشه این موضوع را به یک باره بخشکاند. اتفاقاتی که در این چند ماه و در ردههای پایه دیدم هرگز نه دیده و نه شنیده بودم. در این ۶ ماه مربیگری بدترین دوران ورزشیام را سپری کردم. متاسفانه در ردههای پایه خیانتهایی به فوتبال ایران و یا فوتبال پایه میشود که باورکردنی نیست. باور کنید همه چیز را از نزدیک دیدم و لمس کردم و عاجزانه از شخص آقای رئیسجمهور و دکتر سلطانیفر خواهش میکنم که به مسائل ریز در فوتبال پایه که اصلا دیده نمیشود توجه کرده و کمک کنند. این حرف من نیست. حرف خیلی از مربیان ردههای پایه است که شاید جرات نکنند حرف بزنند. همه میدانند که ورزش و فوتبال ما زیر نظر وزارت ورزش و جوانان اداره میشود و من از تک تک این نهادها و حراست وزارت ورزش وجوانان خواهش میکنم که به اتفاقاتی که رخ داده ورود کنند. من زنده هستم و آماده خدمتگزاری. هر کجا که بگویند میروم و توضیح میدهم اما خواهش میکنم از صحبتهای من استفاده کرده و با ریشه فساد مقابله کنند.
* مگر چه اتفاقی افتاده است؟
اتفاقاتی افتاده که از نظر من محرز است. چند سال است این اتفاق میافتد و من دورادور این مسائل را میشنیدم و اگر جلوی آن گرفته نشود مطمئن باشید فاجعه رخ خواهد داد. بعضی مواقع میگوییم چرا فوتبال ما به المپیک نرفت. بیایید بنشینید تا من بگویم چه اتفاقاتی میافتد که خروجیاش میشود نرفتن به المپیک و خیلی مسائل دیگر. من حی و حاضر هستم و همانطور که گفتم توضیح میدهم. از من به عنوان کسی که در فوتبال پایه کار کرده بپرسید شرافتم را وسط میگذارم تا همه چیز را صادقانه بگویم و به سلامت این فوتبال کمک کنم. آیا چیزی با ارزشتر از این برای این دولت و وزارت ورزش وجود دارد؟ متاسفانه در این فوتبال خیلیها دنبال منافعشان هستند و به دنبال افرادی که دنبال خدمت هستند، نیستیم. من اگر استعفا دادم به خاطر شرافتم بوده و به خاطر اینکه سالها در استقلال بازی کردم و مردم من را میشناسند. چیزهایی را با چشم دیدم که باورکردنی نیست.
* مثلا؟
خیلی چیزها. من سرمربی تیم جوانان استقلال بودم و بازیکنانی در لیست تیم من وجود دارند که من تا امروز آنها را ندیدم. منظور من را متوجه میشوید؟ بزرگترین خیانت به تیم جوانان استقلال این بود که بازیکنی مثل طاها شریعتی که باید در رده جوانان استقلال بازی کند چگونه میشود که اسمش به رده تیم امید میرود؟ کدام آکادمی چنین قانونی نوشته است؟ بازیکنی که سنش به جوانان میخورد و میتواند در رده جوانان کار کند به تیم امید استقلال میرود. این برای شما عجیب نیست؟ از روزی که به تیم جوانان استقلال رفتم هر کاری انجام دادم از جیب خودم بوده و همین جا اعلام میکنم منتی روی آن نیست و با تمام وجودم برای بازیکنانم کار کردم. در این ۶ ماه تنها چیزی که گرفتم ۲ دست لباس بوده که فکر میکنم قیمت آن حدود ۲ میلیون تومان میشود. خودم زمین گرفتم، توپ خریدم، پول آمبولانس را خودم پرداخت کردم. لباس بازی را برای بازیکنانم خودم خریدم و ... که همه اینها فیشهایش موجود است. حتی از جیبم پاداش دادم و پول فیزیوتراپی بازیکنان را خودم پرداخت کردم. همه اینها را با افتخار کردم چون این پولها را از تیمی گرفتم که با افتخار پیراهنش را پوشیدم و حالا همان پول را برای جوانانش خرج کردم. ولی اتفاقات زیادی افتاد که ناراحتکننده است.
* بیشتر توضیح بده.
من ۲۴ بازیکن را به باشگاه دادم تا اسامی آن رد شود اما در هیأت فوتبال اسامی ۲۷ نفر در تیم جوانان رد شده است. این ۳ نفر را که من ندیدم چگونه اسمشان رد شده است؟ تائیدیه جذب این بازیکنان را به عنوان سرمربی تیم جوانان من باید به مدیرعامل میدادم. آیا مدیرعامل استقلال این اسامی را تائید کرده است؟ اصلا من نمیدانم این ۳ نفر چه کسانی هستند و سر تمرین تیم ما هم نیامدند.
* یعنی اصلا بازیکنان را ندیدید؟
صراحتا نه. شما اگر بخواهید اسامی تک تک بازیکنانی که من معرفی کردم را در اختیارتان میگذارم.
* در این زمینه با افتخاری صحبت نکردید؟
من بارها با آقای افتخاری صحبت کردم و بارها به او توضیح دادم. چند بار خدمت او رسیدم و گفتم اتفاقات بدی در حال رخ دادن است اما ...
* واکنش او چه بود؟
هیچ! سکوت محض. آقایان مسعود معینی را به ما معرفی کردند و برای ما جلسه گذاشتند. آقای معینی گفت من به آکادمی رسیدگی میکنم. مسعود معینی در هیأت مدیره استقلال است ولی او عضو خانواده استقلال نیست و یک پرسپولیسی است! البته همین آقا فوتبالی است و تنها عضو هیأت مدیره استقلال است که در این فوتبال بوده است. مسعود معینی با اعضای آکادمی استقلال جلسه گذاشت و از راس هرم با صادق ورمزیار تا پایین صحبت کرد ولی سؤال من این است چه اتفاقی افتاد؟ من شخصا نزد آقای معینی رفتم و به او گفتم اتفاقات بدی در آکادمی میافتد چرا شما نمیبینید؟
* واکنش آقای معینی چه بود؟
هیچ، هیچ و هیچ! این را هم بگویم تا یادم نرفته یکسری از دوستان برای شو اجرا کردن به هیأت مدیره استقلال آمدند. آنها بلدند یک ماشین خوب سوار شوند، یک کت و شلوار تمیز و خوب بپوشند و یک موبایل شیک در دستشان باشد تا شو اجرا کنند. این آدمها رسما مردم را مسخره میکنند. این باشگاه ۳۰ میلیون هوادار دارد.
* منظورتان چه کسی است چرا شفاف نمیگویید؟
آن کسی که منظورم است خودش بهتر میداند. یک آقایی که چنین مشخصاتی دارد فکر میکند مردم چیزی متوجه نمیشوند. این آقایان اگر زمانی که من فوتبال بازی میکردم به پست من میخوردند جواب سلامشان را هم نمیدادم. ۲ سال است این هیأت مدیره استقلال را به نابودی برده است. یا مثلا آقای دیگری در مورد مسائل فنی حرف میزند. دوست دارم این آقایان دور هم جمع شوند و چند فوتبالیست هم کنارشان برویم و بعد در مورد سیستم ۲-۵-۳ با هم صحبت کنیم تا متوجه شویم که فوتبال یعنی چه؟ آیا شما علم دارید که در مورد باشگاه بزرگی مثل استقلال صحبت میکنید؟
* رسما منظورتان آقای زمانی است؟
من حرفم کلی است. هر که میخواهد باشد. آیا دوستانی که صحبت میکنند علم فوتبال دارند؟ اعضای هیأت مدیره باید آرامش تیم را بخواهند. در اتفاقاتی که در باشگاه استقلال میافتد همه مقصرند. حرف من این است شما به جای آنکه برای تیم بزرگسالان استقلال مصاحبه کنید بیایید یک سری به تیمهای پایه بزنید تا به شما بگویم چه خبر است. شما به جای آنکه پول ۲-۳ میلیاردی به بازیکن بزرگسال بدهید یک سر به تیمهای پایه بزنید تا ببینید بچههای تیمهای پایه چگونه زندگی میکنند. همین بچهها که قرار است آینده فوتبال مملکت شوند.
*یکی از اتفاقاتی که طی ماههای اخیر رخ داده این است که شایعه شده مربیان به سفارش شهاب جهانیان چند بازیکن در تیمهای پایه گرفتند. آیا این موضوع صحت دارد؟
من نکتهای را در مورد جهانیان بگویم. من بارها نزد آقای جهانیان رفتم و ریز و درشت مسائل را به او توضیح دادم. به او گفتم به داد آکادمی برس. جهانیان گفت ما رسیدگی میکنیم و همه چیز را میدانیم! من یکسری مدارک دارم که همانطور که گفتم حتی به بالاترین نهاد اجرایی این مملکت تحویل میدهم اگر بخواهند. ۲ شب پیش با مسئول حقوقی باشگاه استقلال (بزرگی) صحبت کردم و همه چیز را به او توضیح دادم. به او هم گفتم من زیر بار زور در زندگیام تا الان نرفتم و شاگرد کسی در استقلال بودم که خیلی چیزها را در این فوتبال به من یاد داده است. اگر دوستان ۸ سال در استقلال بازی کردند من هم بازی کردم. من هم کاپیتان استقلال بودم. فقط با عزت و احترام بوده که دوام آوردم و در جوانان استقلال مربیگری کردم. به بزرگی گفتم فقط به خاطر بازیکنانم ماندم. بازیکنانی که بعد از استعفای من همگی به یک باره عکس صفحات مجازی خود را با چهره من تغییر دادند. سؤال من از آقای جهانیان این است که چرا از اتفاقات بدی که رخ داده، گذشتید؟ از نظر من به باشگاه استقلال خیانت میکنند. راحت و شفاف حرفم را زدم. کسانی که از حرفهای من و توضیحاتی که به آنها دادم چشمپوشی کردند به باشگاه بزرگ استقلال خیانت کردند. همه این افراد خیانتکار هستند. من از وزیر ورزش خواهش و تمنا میکنم که به این موضوع رسیدگی کنند و من با کمال میل و با افتخار نزد او رفته و توضیح میدهم که چه اتفاقاتی رخ داده است. این همه مربی در حال ناله کردن هستند. آقای سلطانیفر شما رسیدگی کنید چون حق افراد مظلوم خورده میشود. بازیکن جوان من با کفش و جوراب پاره در زمین بازی میکند و این روا نیست حق این بچه خورده شود و پولش به کسی داده شود که دستش به دهانش میرسد. اینکه حق یک نفر خورده شود و چون پدرش پول ندارد روی نامش قلم قرمز بکشیم ظلم به تمام معناست. این موضوع در دین ما هم نیست.
* من هنوز جواب سؤالم را نگرفتم. آیا شایعهای که در مورد سفارش رئیس هیأت مدیره استقلال برای حضور چند بازیکن در تیمهای پایه مطرح شده، صحت دارد؟
من یک فایل صوتی دارم که اگر لازم باشد بعدا آن را خدمتتان ارائه میکنم تا مردم خودشان نظر بدهند. ۲ شب پیش به بزرگی گفتم استعفایم را اعلام میکنم به علت اینکه شما با یکسری از دوستان رفاقت و از آنها حمایت میکنید. مستقیم این حرف را زدم میتوانید از خودشان بپرسید. از یک فرد حقوقدان و باسواد چنین اشتباهی بعید است. من به بزرگی گفتم شما از یکسری از دوستان حمایت کردید و اگر فردا روزی مسائل آکادمی باز شد و همه، همه چیز را فهمیدند شما خیانت کردهاید. من دوست نداشتم در این خیانتها شریک باشم و به همین دلیل استعفا دادم چون شرافت ورزشیام را دوست نداشتم به این مسائل بفروشم. در مورد سؤال شما هم باید بگویم یک فایل صوتی دارم که اسم این آقا (جهانیان) در آن فایل صوتی میآید. آنهایی که در این فایل صوتی مکالمه میکنند باید بگویند اسم این آقا از کجا و به چه دلیل مطرح میشود.
* مربیان دیگر پایه هم چنین نظراتی دارند؟
اگر قرار است سکوت برقرار شود وضع بدتر از این میشود. با بگم بگم چیزی درست نمیشود. یک بار برای همیشه این بگم بگم را قطع کنید و از آدمهایی که به دنبال مبارزه با فساد هستند، حمایت کنید. یک بار برای همیشه پای افرادی که به فوتبال ایران خیانت میکنند را ببرید. تا کی به خاطر مسئولیتی که داریم از یکسری مسائل چشمپوشی کنیم.
* ما هنوز چیز شفافی از شما نشنیدهایم و این مسائل بیشتر حالت گلایه است.
یکسری قراردادها رد شده که تعدادی از آنها در زمان بهرام افشارزاده است. افشارزاده انسان بسیار سالمی است و به سلامت او شک ندارم. از آقای افشارزاده سؤال کنید آیا این قراردادهایی که رد شده شما امضا کردهاید یا نه؟
* پس چه کسی قراردادها را امضا کرده است؟
شما از آقای افشارزاده بپرسید جوابتان را میگیرید. من اسم بازیکنی را هم نمیآورم که در لیست ما نبوده ولی اسمش رد شده است. شاید سن و سال آقای افشارزاده به شکلی باشد که نتواند یکسری مسائل را بگوید ولی از او که نامش به عنوان فردی سالم در ورزش یاد می شود، انتظار دارم این موضوع را باز کند. اصلا من از شما سؤال میکنم. مگر میشود قرارداد به هیأت فوتبال برود و ثبت شود و امضای مدیرعامل پای قرارداد نباشد و فقط مهر زده شده باشد. یعنی مدیرعامل قرارداد را مهر زده و وقت نکرده امضا کند؟ چنین چیزی عقلانی است؟ مگر میشود قراردادی به هیأت فوتبال برود و امضای سرمربی آن رده تیمی پای آن نباشد؟ پس سرمربی برای چه انتخاب میکنیم.
* سرمربی نفر اول کادر فنی است و باید بازیکنش را تائید کند.
پس شما هم این موضوع را قبول دارید. سرمربی ابتدا لیست را تایید میکند. به مدیر آکادمی میدهد و مدیر آکادمی به مدیرعامل میدهد و سلسله مراتب این گونه رعایت میشود. بعد هم قراردادها به هیات فوتبال میرود. حالا سوال من این است چگونه یکسری از قراردادها امضای مدیرعامل ندارد.
* شما این قراردادها را دارید؟
به هر حال هیأت فوتبال هم هست و احتیاجی به من نیست. به خدا قسم من حوصله دادگاه و دادسرا و اینگونه مسائل را ندارم. من از حراست وزارت ورزش و جوانان درخواست و تمنا میکنم به این موضوع ورود کنند. چون خودم کشش دادگاه و دادسرا را ندارم. خود حراست ورود کند همه چیز را پیدا میکند. آنقدر راحت به همه چیز میرسند که باورتان نمیشود. من اگر بخواهم به این ماجراها ورود پیدا کنم فردا باید به دادسرا و دادگاه و .. بروم ولی اگر یک ارگان دولتی ورود کند خیلی راحت پشت پردهها را میفهمند. من با کمال میل به آنها کمک میکنم. من یکسری مدارک در اختیار دارم که آنها را تقدیم میکنم و یکسری کدها هم دارم که اگر پیگیری شوند برای مبارزه با فساد در فوتبال به جاهای خوبی می رسند. حالا من از شما سؤال میکنم.
* بفرمایید؟
فرض کنید یک پیشکسوت فوتبال که در یک باشگاه کار و بازی کرده از مدیر آن باشگاه میخواهد که ریاست آکادمی را به او بدهند. اولین چیزی که مدیرعامل از او میخواهد چیست؟
* رزومه...
خدا از دهانتان بشنود! مگر غیر از این است که شخصی که میخواهد به یک ارگان دولتی برود باید در موردش استعلام شود؟ مگر باشگاه استقلال زیرمجموعه یک ارگان دولتی نیست؟ چگونه میشود یک ارگان دولتی، شخصی را که چند سال پیش منشوری شده مدیر یک آکادمی میکند؟! در این فوتبال هر کسی منشوری میشود یا باید در مهمانیهای شبانه دستگیر شده باشد یا باید بدلباس باشد و یا باید اتفاقات زد و بندی داشته باشد. فکر نمیکنم غیر از این چیز دیگری باشد که یک شخص منشوری شود. چطور یک آدمی که در کمیته اخلاق پرونده داشته پست دولتی به او میدهیم. اصلا به فوتبال کاری ندارم. شما در بانک، بیمه، والیبال و .. همین شرایط را دارید. شخصی که به دلیل ... چند سال پیش منشوری شده الان در رأس هرم باشگاه استقلال قرار دارد. بعد میگوییم چرا تیم ما به المپیک نمیرود؟ مگر یعقوب کریمی بازیکن آکادمی نبود؟ او رفت و برگشت و ۲ میلیارد پولش را دادیم. چرا باید چنین اتفاقی بیفتد؟ شما به آکادمی، باشگاههای سایپا، پیکان و مقاومت که چندین سال است در ردههای پایه میدرخشند نگاهی بیندازید. من یک بازیکن عراقی مدنظرم بود که به ایران بیاید و برای او بلیت هم خریدم. او فوتبالیستی بود که میتوانست به بزرگسالان استقلال کمک کند. خدا شاهد است سبک فوتبالش مثل مجتبی جباری بود. من گفتم پول و خانهاش را هم تامین میکنم. التماس کردم او به ایران بیاید ولی نگذاشتند. به همه گفتم اجازه بدهید این بازیکن را من به ایران بیاورم و این شخص به درد ما میخورد ولی نه تنها کمک نکردند که چوب لای چرخمان هم گذاشتند.
* چطور؟
وقتی میخواستم به هیأت فوتبال بروم دیدم به من میگویند سهمیه شما پر است! شخصی به نام احسان در هیأت فوتبال به من گفت یک بازیکن که جا داشتید به اسم شما رد شده است! من با تعجب گفتم این یک جای خالی برای این بود که اگر کسی مصدوم شد به جایش بازیکن به لیست بفرستیم که به من گفتند بازیکنی به نام صمدایی در لیست شما قرار گرفته است. گفتم صمدایی چه کسی است؟ گفتند اسم او از طرف باشگاه رد شده است. همان روز پرویز برومند به من زنگ زد و گفت بیا تا با هم برویم بازی امیدها را تماشا کنیم. او به من گفت میخواهم چیزی نشانت دهم که باورت نمیشود. همین صمدایی که صبح قرارداد او را امضا کردند ، قبل از ظهر کارت بازیاش را گرفتند و بعد از ظهر جلوی پیکان در نیمه دوم به زمین رفت. من از نزدیک فوتبال او را دیدم، من نه ۵۰ کارشناس بیاورید تا فوتبال این آقا را ببیند و اگر کسی گفت او فوتبالیست است گردنم را میدهم. جالب است بدون مجوز من اسم چنین بازیکنی در لیست تیم جوانان رد میشود و من روحم خبر ندارد و در تیم امید بازی میکند! شما به من بگویید معنی این چیست؟ چرا ملتمسانه خواهش میکنم حراست وزارت ورزش و شخص رئیسجمهور و وزیر محترم ورزش به این مسائل ورود کنند؟ نام اینکارها چیست؟ سهمیه آزاد من رد شده بدون آنکه سرمربی بداند. اگر این بازیکن، بازیکن خوبی است و اسمش در لیست جوانان است چرا بعد از همان یک نیمه دیگر بازی نکرد؟
* یعنی دیگر در تیم امید هم استفاده نشد؟
چرا از من میپرسید؟ این چیزها دیگر مشخص است. بازیها همه ضبط میشود و تمام آمارش را هیأت فوتبال دارد. من در مورد چیزهایی که مشخص است، حرف میزنم.
* اما ما چندی پیش با صادق ورمزیار صحبت کردیم و او مدعی شد که صمدایی بازیکنی است که در تیم ملی حضور داشته.
پس حتما من اصلا فوتبال نمیفهمم و ۱۴ سال هم فوتبال حرفهای انجام ندادم. اصلا من بازیکنی در حد تیم ملی هم ندیدهام. چرا بحث را عوض میکنید. حرف من چیزی دیگری است. نقش من به عنوان سرمربی جوانان این وسط چه بوده؟ وقتی اسم یک نفر از جوانان رد میشود و در امید بازی میکند یعنی خیلی بازیکن قویای بوده است. از بازیکنان تیم جوانان فقط یک نفر به نام علی نجفی در تیم امید بازی میکند که بسیار فوتبالیست توانایی است. شما اصل قضیه را چرا فراموش میکنید؟ یک روز صادق ورمزیار من را کنار کشید و مدعی شد که معضل آکادمی استقلال شده تیم جوانان. بله باید هم ما معضل شویم. چون من اجازه ورود به آن را نمیدادم. شاید در ردههای دیگر ورود میکردند ولی در رده من اجازه نداشتند. مشکل فوتبال ما این است که آدمهای پاک و دلسوز باید بروند و یکسری افراد که به فکر منافعشان هستند باید بمانند. کسی که مقصر است را ول میکنیم و اویی که خیلی میداند را حذف میکنیم چون پای همه گیر است. مجبوریم گردن یک نفر را قطع کنیم و او را بزنیم تا پای ما وسط نیاید. اگر ما مسلمان و شیعه علی هستیم و اگر برای دفاع از حرم جان جوانانمان را میدهیم باید اینجا هم بدهیم. من از وزارت ورزش همین را میخواهم. من همین جا سرم را بلند میکنم. روزی باید فریاد بزنیم هیهات منالذله. این را میگویم چون دوست دارم. مرتب میگویند کیروش فلان بازیکن را از فلان کشور آورد. چون قحطی آمده و نمیگذارند فوتبالیست از تیم پایه بزرگ شود. به چه زبانی بگویم فوتبالیست بزرگ از خانواده ندار به دنیا میآید.
* یعنی از کوچه و پس کوچه میآید؟
دقیقا. او را کمک نمیکنیم پس قید همه چیز را میزند و میرود. چه کسی باید به اینها کمک کند؟ خودم هم آمدم کمک کنم و پولی که سالها از باشگاه گرفتم را خرج خود جوانان باشگاه کنم، اما اجازه ندادند. چند روز پیش یکسری از هواداران و فوتبالیها در صفحه شخصی من پیام نوشتند که بمان و مبارزه کن. تا زمانی که بودم جنگیدم ولی یک جای دیگر زور بالای سرم بود که بروم. به جایی رسید که مجبور به استعفایم کردند. فقط و فقط هم شخص آقای بزرگی این کار را کردند.
* چرا؟
به من گفتند استعفا بده من هم دادم. به من گفتند تو را برمیداریم و من هم برای حفظ آبرویم استعفا دادم. چطور میجنگیدم؟ دیگر اجازه ندادند. به این میگویند کودتای مخملی؛ باشگاه استقلال برای من کودتای مخملی کرد! سؤال من این است که هیأت مدیره از این مسائل خبر دارد؟ اینجاست که میگویم این هیأت مدیره آوردهای نداشته است. من هم میتوانم بروم در هیأت مدیره نظر بدهم اتفاقا از همه فوتبالیترم و با شورت ورزشی هم عکس دارم. جالب است رفتم برای باشگاه اسپانسر آوردم اجازه ندادند.
* چرا؟
چرا از من میپرسید بروید از آنها بپرسید چرا؟ من اسپانسر آوردم که به رده پایه کمک کند اجازه ندادند. شرافت من را همه میشناسند. به خدا خیانتی که به فوتبال پایه میشود وحشتناک است. اگر یک نفر پشت من باشد تا انتهایش میروم. مگر آکادمی بارسلونا چه کار میکند که ما نمیتوانیم آن را انجام دهیم. یک آکادمی مستقل از باشگاه که حتی به تیم بزرگسالان بازیکن میفروشد. یادم میآید آقای بزرگی در یکی از مصاحبههایش مدعی شده بود که برای تیم جوانان خرج کرده است. لطفا ایشان یک فاکتور به ما نشان دهد که ما ببینیم چه خرجی کرده است؟
* این ماجرای بنر گرفتن دست بازیکنان تیم جوانان چه بود؟ قبول دارید کار درستی نبود؟
من اصلا اهل دروغ گفتن نیستم. اگر هم کاری کرده باشم شفاف میگویم. من آن روز در تمرین نبودم. بازیکنانم خودشان رفتند بنری در دست گرفتند. اینها قشر ضعیف جامعه هستند. من فریاد میزنم که به داد این بچهها برسید. شاید پدر این بچهها حتی توان اینکه آنها را به داروخانه ببرد، ندارد. بازیکن لباس گرم نداشت و هر روز میترسیدم آنها سینه پهلو کنند. چقدر باید حرف بزنم؟ اصلا نکتهای که میگویم را از مهدی رحمتی بپرسید.
* چطور؟
آقای مهدی رحمتی که کاپیتان استقلال هستی آیا شما به رده جوانان کمک کردی یا نه؟
* کمک کرده؟
بله همین طور است. ۲ دست لباس آستینبلند سفید ما را مهدی رحمتی خرید. بروید از او بپرسید. پس آکادمی یعنی چه؟ هیأت مدیره کجاست؟ معلوم است که صدای یک بچه درمیآید. معلوم است که او اعتراض میکند. تازه چیز دیگری میخواهم بگویم.
* چه چیزی؟
یک لیدر لمپن بازیکنان تیم جوانان را تهدید کرد. کجای دنیا چنین اتفاقی میافتد؟
* چه تهدیدی؟
بازیکن را تهدید کرده که ۲ سال محرومتان میکنم! فاجعه اینجاست. بازیکن تیم جوانان به کمیته انضباطی باشگاه رفته و لیدر در کمیته انضباطی نشسته است، مگر داریم؟ مشخص است این لیدر چه کسی است؟ از آقای بزرگی سؤال کنید او را به شما معرفی میکند. همان آقا در جلسه کمیته انضباطی به آقای بزرگی در مورد یک مشت بچه سختی کشیده نظر داده است. بدتر از همه اینها این است که محسن بزرگی، پرویز برومند را به جلسه کمیته انضباطی راه نداده ولی این لیدر را راه داده است. پرویز برومند دروازهبان این تیم بوده و سالها برایش زحمت کشیده است. شما پرویز برومند را بیرون میکنید و یک لیدر را به کمیته انضباطی راه میدهید؟ آقایان هیأت مدیره کجا هستید؟ آقای بزرگی چرا جواب نمیدهید؟ بازیکنان تیم به پرویز برومند زنگ زدند و گفتند ما میترسیم به کمیته انضباطی برویم. برومند همراه آنها رفت تا مثلا برایشان دلگرمی باشد اما بزرگی او را راه نداد و یک لیدر را داخل اتاق نشانده بود. آن لیدر این جوانان را ترسانده بود. آیا باشگاه استقلال اینگونه بوده است؟ استقلال روی پیراهنش ۲ ستاره دارد. آیا قبلا باشگاه اینگونه مدیریت میشد؟ حرف زیاد است جایی که لازم باشد میروم و میزنم فقط امیدوارم وزارت ورزش و حراستش به من وقت بدهند.
* به تیم بزرگسالان استقلال برسیم. شرایط را که میدانی؟
اگر از من در مورد تیم بزرگسالان سؤال میکنی باید بگویم من از تیمم حمایت میکنم. من حمایت میکنم آن هم تمام قد. حتی اگر سیزدهم جدول باشد. علی منصوریان جزو سرمایههای این باشگاه است و نباید سوزانده شود. مگر منصوریان کم دل مردم را خوشحال کرد؟ استقلال خوب هم بازی نکند اشکالی ندارد چون جوانگرایی کرده است. چه علی منصوریان سرمربی استقلال باشد و چه هر کس دیگری من از استقلال حمایت میکنم. جالب است هیأت مدیرهای که چیزی از فوتبال نمیداند در مورد سبک بازی حرف میزند. من آقای لاریجانی رئیس مجلس را خیلی دوست دارم. واقعا از او خوشم میآید. اگر من در مورد لاریجانی و مجلس صحبت کنم آنهایی که در مجلس هستند به من نمیخندند؟
* چون شما تخصص سیاسی ندارید ممکن است به شما بخندند.
خدا پدرتان را بیامرزد. وقتی یک نفر سیاسی است و در مورد فوتبال صحبت میکند، میخندم. مردم ما ۲ چیز را خوب متوجه میشوند. اگر از آنها در مورد سیاست میپرسی متوجه میشوند و اگر در مورد فوتبال حرف بزنی از شما جلوتر هستند. پس چرا باید آنها را گول زد؟ به شعور مردم بیاحترامی نکنید. بیائید برای خودمان ارزش قائل باشیم. همین.
منبع: خبرگزاری فارس
انتهای پیام/