به گزارش خبرنگار
سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، بالاخره کارزار انتخاباتی ایالات متحده با انتخاب ترامپ بهعنوان چهلو پنجمین رئیس جمهور کاخ سفید به پایان رسید.
انتخاباتی که بزرگترین رهآوردش برای تحلیلگران سیاسی آمریکا و حتی همه جهان، حیرتی عمیق از نتیجه بود. اکنون همه در جستجوی پاسخ این سوال هستند که چرا برخلاف تمامی نظرسنجیها، ناگهان « ترامپ» عنان ریاست کاخسفید را به دست گرفت؟
ماسکوفسکی کامسامولتس که از جمله پرتیراژترین روزنامههای روسیه به شمار میرود، با اشاره به انتخاب ترامپ نوشت: در حالیکه اکثریت کارشناسان هیچ احتمالی برای موفقیت ترامپ برای ورود به کاخ سفید نمیدادند، وی توانست پیروز میدان انتخابات شود.
به نوشته این روزنامه روس، حتی حزب جمهوریخواه نیز از حمایت ترامپ پاپس کشید، بهعلاوه بسیاری از مقامهای این حزب هم وی را دلقک و بیعقل خواندند و حتی از ارائه کمکهای مالی انتخاباتی به نامزد حزبی خودداری کردند.
در این گزارش آمده است: ترامپ که به کیسه بوکس هیلاری کلینتون نامزد رقیب از حزب دموکرات در جریان مبارزات انتخاباتی تبدیل شده بود، توانست وی را در حالیکه از پشتیبانی های گسترده برخوردار بود، شکست دهد.
*نارضایتی مردم آمریکا از عملکرد داخلی و خارجی دولت اوبامابعد از 11 سپتامبر و اقدامات دولت بوش در حمله به عراق و افغانستان، این کشور مورد نفرت همگانی در جهان قرار گرفت، تهاجمی که تا به امروز نیز منطقه غرب آسیا را در کانون تنش و بحران قرار داده است.
بحث مبارزه با تروریسم، سیاست خارجی آمریکا را در چنان باتلاقی فروبرد که در نتیجهای عکس، موجب توسعه و تعمیق این معضل شده و ان را در همه جهان و به ویژه کشورهای غربی نیز کشاند.
علاوه بر مقوله تروریسم، بحران اقتصادی نیز سیاستمداران این کشور را با رکود و افزایش نارضایتی داخلی مواجه کرد.
*آمارهای تکان دهنده از معضلات جامعه داخلی آمریکاآمارها حاکی از آن است که از آغاز دوران ریاست جمهوری اوباما، حدود 4هزار نفر در شیکاگو هدف گلوله قرار گرفته و کشته شدند. در زمینه مسکن نیز صاحب خانه بودن شهروندان آمریکایی از سال 2008، 51 درصد کاهش یافت و در ادامه رشد اقتصادی این کشور به 1/2 درصد در مقایسه با رشد 8 درصدی چین رسید.
آمار و ارقام بیکاری نیز عدد 14 میلیون نفر را در دوران ریاست جمهوری اوباما نشان دادند که در مجموع آمار افراد بیکار در ایالات متحده به 94 میلیون و 300 هزار نفر رسید.
الوقت به نقل از
فارین پالیسی نوشت: این توصیف فاجعهبار سیاسی که نظام آمریکا را تا بالاترین حد رسوایی کشاند موجب شد تا نهادها و نظام سیاسی طی سه دهه گذشته متوقف شوند.
در این سه دهه اقتصاد آمریکا بر مبنای اعتماد به دستاوردهای کلان قرار داده شد، اما اکثر آمریکاییها فقط به میزان اندکی از آن بهره بردند.
در این شرایط ترامپ به میدان آمد و ساختار تصمیم گیری حاکم بر ایالات متحده را برای مشکلات پدید آمده مقصر شناخت؛ اقدامی که تا پیش از او کسی انجام نداده بود، اما ترامپ جسارت بیشتری به خرج داد و فراتر از حزب، کل ساختار را مورد هدف قرار داد.
*عبارات کلیدی دونالد، اظهاراتی که به جذب آرای جامعه آمریکا منجر شدترامپ برای بازگویی درد مردم بهترین عبارات را بیان کرد و راه حلهایی نوین را برای آنها ارائه کرد؛ اظهاراتی که در قالب عبارات زیر مطرح شد:
-کشور ما در حال مردن است و رشد تولید ناخالص داخلی کشورمان فقط یک درصد است.
- شغلها و کسبوکارهایمان را از دست دادهایم، ما آمریکاییها دیگر چیزی نمیسازیم.
- کسری تجاری ما سالانه حدود 800 میلیارد دلار بوده، لذا 20 تریلیون دلار بدهی آمریکا فاجعه است.
-شش تریلیون دلار در خاورمیانه خرج کردهایم، با این پول میتوانستیم دوباره کشورمان را بسازیم.
-تصمیمات ساده لوحانه اوباما و کلینتون جنگ عراق را به راه انداخت و به پیدایش داعش در عراق و سوریه منجر شد.
- آمریکا از مهاجرین خطرناک پرشده است.
بنابر همین اظهارات بود که مورد اقبال توده مردم قرار گرفت و جامعه داخلی آمریکا به او پیوستند.
*ویژگیهای خاص ترامپ، دیگر عامل پیروزی در کارناوال پرجنجال کاخ سفید!ترامپ بدون پشتوانه حمایتی سران حزب متبوعش به کارزار با کلینتون پرداخت، بهگونهای که دهها تن از کارشناسان این حزب هشدار دادند که مواضع ترامپ، به کاهش امنیت آمریکا و تنزل جایگاه این کشور در عرصه بینالمللی میانجامد.
ترامپ نشانگر عدم دلبستگی او به ارزشهای حزب متبوعش بود و مردمی که از نظام دوحزبی خسته شده بودند، وی را برگزیدند. درواقع حزب جمهوریخواه نیز از روی ناچاری و با توجه به اقبال مردمی به ترامپ، وی را معرفی کرد.
الوقت به نقل از
فارین پالیسی میافزاید: تمامی این موارد منجر به تسلیم حزب جمهوریخواه در مقابل دونالد ترامپ شد. در نهایت دیدیم که او خواستار مجازات نخبگان سیاسی (چه دموکرات و چه جمهوریخواه) به جرم بیتوجهی به مردم شد.
*ضعف بیش از حد کلینتون، فاکتور دیگر پیروزی ترامپ
از همان آغاز نامزدی، هیلاری کلینتون در نظر بسیاری از مردم مشروعیت نداشت. نکته دیگر در بیان ضعف ساختار انتخاباتی دموکراتها و نامزدشان، موضوع ایمیلهای هیلاری بود که با وجود تلاش نهادهای دولتی
آمریکا برای کاهش آن، اما این موضوع حکایت از بیعدالتی سیستم قضایی ایالات متحده و بیکفایتی کلینتون در محافظت از اسرار دولتی بود. نکته سوم این است که زندگی مشترک هیلاری کلینتون، پردههایی از دورویی در دفاع از حقوق زنان و قدرت طلبی وی را برای مردم آشکار ساخت.
موضوع دیگر بیماری هیلاری بود که ستاد انتخاباتی وی نیز هرگز نتوانست افکار عمومی را پیرامون سلامت جسمی کلینتون اقناع کند.
*توجه به قشرعظیم میانی آمریکا، برگ برنده ترامپ شد«محمد ساجدی» کارشناس مسائل سیاست خارجی در گفتوگو با خبرنگار
سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به این که همه کارشناسان داخلی و موسسات نظرسنجی خارجی به تحلیل درستی از علت پیروزی ترامپ نرسیدند، اظهار داشت: ترامپ روی دردهایی از جامعه آمریکا دست گذاشت که هیچ کس به آنها توجه نکرد.
وی گفت: در ادامه مردم احساس کردند که ترامپ میتواند مشکلاتی از قبیل؛ بیکاری، فقر، بیمه، شکست آمریکا در مسائل اقتصادی و کنار رفتن ایالات متحده از قدرت اولی جهان را حل کند، اگر چه نتواند همه آنها را انجام دهد.
ساجدی در ادامه با بیان اینکه جمهوری خواهان معمولا به دنبال جریان تندرو بوده و دموکراتها نیز کندرو بودند، افزود: در این میان یک قشر عظیمی از جامعه آمریکا مغفول واقع شد، لذا ترامپ به دنبال این قشر آمد و برگ برندهای را کشف کرد.
وی با اشاره به اینکه ترامپ در دوران تبلیغات انتخاباتی خود هیچ مبلغی را از کسی دریافت نکرد، گفت: به نظر بنده تمام صحبتهای ترامپ پیش از انتخابات درخصوص برجام و کشیدن دیوار در مرزهای جنوبی ایالات متحده با مکزیک، همگی ژستهای قبل انتخاباتی بود که عملی نخواهد شد.
این کارشناس سیاست خارجی در پایان تصریح کرد: به نظر میرسد که ترامپ تا حدودی بتواند خواستههای جامعه آمریکا را برآورده کند.
پیروزی ترامپ به هر دلیلی که باشد حاکی از تحولات بنیادین در بطن جامعه آمریکاست، تحولی که اگر ترامپ به وعدههای انتخاباتی خود وفادار بماند، میتواند سمت و سوی سیاستهای کاخ سفید را نه تنها در عرصه داخلی بلکه در سطح بینالمللی نیز تغییر دهد.
گزارش از: وحید امیدی موحد
انتهای پیام/