سخت است باورش، پدر با قساوتِ داعش پرواز کند و دختر روی خط آرزوی پدر آنقدر پارو بزند تا روزی پدر را به میهمانی سکو های المپیک دعوت کند.

به گزارش خبرنگار حوزه پایه و آبی گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان؛ آرزوی زیادی نبود و اگر چه دور بود اما دیر نبود و زمان پله ها را برای رسیدن به آروزی یک پدر آهسته طی می کرد.

مهم پله های اول بود که طی شد و پدر در آرزوی رسیدن دختر به سکوی اول قایقرانی دنیا لحظه شماری می کرد.
راسپینا هدفش را مشخص کرده بود و در راه رسیدن به هدفش پدر تکیه گاه بزرگی بود.

کوروش، پدر راسپینا تا قبل از این بار ها مدال هایی را در مسابقات مختلف بر گردن دخترش دیده بود و راسپینا می دانست که رسیدن به سکوی المپیک برای پدر اوج آرزوست.

10 روزی تا مسابقات مانده بود و راسپینا برای رسیدن به هدفش باید چند پله دیگر را طی می کرد و این بار در رقابت های قایقرانی کایاک قهرمانی کشور، راسپینا می توانست مدال هایش را افزایش دهد.

خوشحالی پدر و مادر در موفقیت راسپینا انگیزه هایش را بالاتر برده بود و تمرینات سخت ادامه داشت.
روز موعود نزدیک بود و 10 صبح دیگر مسابقات آغاز می شد و آنروز با هر روز فرق داشت.

 جمعه 30 مهر ماه بود، پدر در نیروگاه برق کرکوک به دست عوامل داعش در حمله تروریستی به شهادت رسید و هنوز 10 روز تا رقابت های قهرمانی کشور باقی مانده بود و این خبر آب سردی بر دور دست های خیال راسپینا بود.
سخت بود باور اینکه مدال های آینده راسپینا را پدر لمس نخواهد کرد ...

شهید کوروش قویدل آسمانی شد و راسپینا دریایی ماند، فاصله دریا و آسمان با سکو های قهرمانی کشور درست 10 روز پس از شهادت پدر با قهرمانی راسپینا کمتر و کمتر شد تا راسپینا بر سکوی نخست کایاک ایران خود را به پدر نزدیک تر ببیند.

راسپینا در اوج اندوه و در غم فقدان پدر توانست 2 طلا و 2 نقره را کسب کند اما این بار خنده های راسپینا از جنس دیگری بود این بار قطار مدال های راسپینا فقط مسیر المپیک را طی می کند تا این بار پدر را از سکوی المپیک بهتر ببیند. 
 
مدال های راسپینا را مادر به گردنش آویخت تا غم نبودن پدر آزارش ندهد.

راسپینا هر روز پارو می زند شاید روزی قایقش پرواز کند از المپیک بگذرد و پدر در آسمان ها آرزویش را لمس کند.

وقتی در تماس تلفنی با راسپینا قویدل خواستیم گفتگو کنیم اول ته دلمان لرزید، باور کنید بغض صدای راسپینا و نگاهی به تاریخ شهادت پدرش کوروش قویدل کار ما را سخت تر کرده بود .
پشت خط دختری بود که نام خانوادگی اش برازنده ی خود و پدرش بود.
دلِ قوی می خواهد که در این شرایط روحی هم انیس مادر بود و هم وظیفه دختری را در حق پدر ایفا کرد. 
 
دل را به دریا زدیم و از دختر دریایی اولین سئوال را پرسیدیم، راسپینا از شهادت پدر برایمان بگو :" غم از دست دادن پدر خیلی سخت بود زیرا او خیلی به حضور من در تمرینات علاقمند بود و حتی هنگام تمرین همیشه همراهم به دریاچه آزادی می آمد و هیچ وقت دوست نداشت تمرینات قایقرانی ام را به تعویق بیندازم و یا از دست بدهم.

راسپینا با غمی که در صدایش نهفته بود ادامه داد:"هم اکنون مادرم حال روحی خوبی ندارد و خیلی ناراحت است ولی به خاطر من سعی می کند به روی خودش نیاورد و من هم ...

قویدل در مورد شروع کارش در ورزش قایقرانی گفت: تا به حال 10 مدال کسب کردم که 3 مدالم نقره است و بقیه طلا بوده است، آرزوی پدرم این بود که روی سکوی المپیک بایستم و برای کشور افتخار آفرینی کنم زیرا در این راه خیلی همراهی ام می کرد به این علت سعی دارم به آن مقام دست یابم .

پاروزن تیم ملی کایاک در خصوص وضعیت درسی اش تصریح کرد: در کلاس نهم تحصیل می کنم و  به خاطر تمریناتم کمتر وقت می کنم مدرسه بروم و اکثر اوقات برای رسیدن به بقیه دانش آموزان معلم خصوصی می گیرم، من تک فرزند هستم و خواهر و برادر ندارم، البته بهترین دوستانم هم تیمی هایم هستند  که در کنارشان تمرین می کنم.


انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۸:۰۲ ۲۷ آبان ۱۳۹۵
افرییییین به این دختر نازنین عزیزم مطمعن باش پدرت وهمه ی. مردم ایران به تو افتخار میکنن
-
ناشناس
۱۳:۵۲ ۱۹ آبان ۱۳۹۵
هیچوقت دختر یه شهید معظم نباید حتی یه تار موهاشم بیرون باشه جلو چشم بیگانه... این تعصب وخشک مذهبی اصلا نیست.. پدر این خانم برای دفاع از همین ارزشها مثل حجاب وعفاف رفت وخون پاکش رو ریخت... خدایش بیامرزد
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۰:۵۵ ۱۹ آبان ۱۳۹۵
افرین دمش گرم خداپدرعزیزشورحمت کنه
آخرین اخبار