در این مناجات، شوق به لقای الهی از لوازم و آثار طبیعی محبت به خداوند، و موجب گسترش و کمال محب میشود. راضی بودن به قضا و قدر الهی، از دیگر لوازم محبت به خداوند معرفی شده و آمده است: «رؤیت و مشاهده خداوند، برای بندگان خالص خداوند تحقق مییابد.»
امام سجاد(ع) از خداوند میخواهد که او را در شمار کسانی قرار دهد که رضایت خود را به آنها بخشیده و آنان را برای مقام رضایتش برگزیده است. همچنین درخواست میکند که وی را از شمار کسانی قرار دهد که به قهر و هجران خود مبتلا نساخته است. آن حضرت بندگی خدا را راه نیل به قرب و جوار الهی و درک عظمت و ارزش آن میداند و از خداوند درخواست میکند که او را در شمار مجذوبان و شیفتگانش و کسانی که آنان را برای مشاهدهاش برگزیده است، قرار دهد. همچنین از خداوند میخواهد که او را در شمار کسانی قرار دهد که توجه و روی او را یکپارچه به سوی خود گردانده است. امام چهارم، پس از آنکه از خداوند درخواست میکند که آرامش و شادمانی از انس با خود را به او عنایت کند، میخواهد وی را در شمار کسانی قرار دهد که همه عمر را با آه و ناله سپری میکنند.
امام زین العابدین(ع)، انوار قدس الهی را در چشم دوستان خدا، بسیار چشمنواز معرفی میکند و میگوید: همه آثار و نتایجی که از محبت خداوند حاصل میشود، ناشی از لطف و عنایت خداست و تا او اراده نکند کسی به این سرمایههای متعالی و ارزشمند دست نمییابد. امام سجاد، از خداوند درخواست میکند که دوستی دوستدارانش را به وی عطا کند. در فراز پایانی این مناجات، از خداوند درخواست میکند که توفیق نظاره کردن به جمالش را به او عنایت کند. سپس میفرماید: «خدایا به دیده لطف و کرم به من بنگر و هیچگاه روی از من برمگردان و مرا از اهل سعادت و کامیابی در نزد خود قرار ده.»
بسم الله الرّحمن الرّحیم
به نام خداى بخشاينده مهربان
اِلهى مَنْ ذَاالَّذى ذاقَ حَلاوَةَ مَحَبَّتِكَ فَرامَ مِنْكَ بَدَلاً وَمَنْ ذَاالَّذى
خدايا نيست كه شيرينى محبت تو را چشيده باشد و جز تو آهنگ ديگرى را بكند و كيست كه به مقام
اَنِسَ بِقُرْبِكَ فَابْتَغى عَنْكَ حِوَلاً اِلهى فَاجْعَلْنا مِمَّنِ اصْطَفَيْتَهُ
قرب تو انس گرفته باشد و درصدد روگرداندن از تو باشد خدايا قرار ده ما را از زمره كسانى كه
لِقُرْبِكَ وَوِلايَتِكَ وَاَخْلَصْتَهُ لِوُدِّكَ وَمَحَبَّتِكَ وَشَوَّقْتَهُ اِلى لِقاَّئِكَ
براى قرب و دوستيت برگزيده اى و براى عشق و محبتت خالصش گردانده و به ديدارت شائقش كرده و به قضا
وَرَضَّيْتَهُ بِقَضاَّئِكَ وَمَنَحْتَهُ بِالنَّظَرِ اِلى وَجْهِكَ وَحَبَوْتَهُ بِرِضاكَ
و قدرت راضيش ساخته و به ديدن رويت به او نعمت بخشيده و به خوشنودى خويش مخصوصش گردانده
وَاَعَذْتَهُ مِنْ هَجْرِكَ وَقِلاكَ وَبَوَّاْتَهُ مَقْعَدَالصِّدْقِ فى جِوارِكَ
و از غم هجران و فراقت پناهش داده و در جايگاه راستى در جوار خويش جايش داده و
وَخَصَصْتَهُ بِمَعْرِفَتِكَ وَاَهَّلْتَهُ لِعِبادَتِكَ وَهَيَّمْتَ قَلْبَهُ لاِِرادَتِكَ
به معرفت خويش مخصوصش كرده و براى پرستش و عبادتت او را لايق كردى و در ارادت خويش دل شيدايش كردى
وَاجْتَبَيْتَهُ لِمُشاهَدَتِكَ وَاَخْلَيْتَ وَجْهَهُ لَكَ وَفَرَّغْتَ فُؤ ادَهُ لِحُبِّكَ
و براى مشاهده جمالت انتخابش كردى و رويش را براى خودت از اغيار خالى كردى و دلش را براى محبت خويش فارغ كردى
وَرَغَّبْتَهُ فيما عِنْدَكَ وَاَلْهَمْتَهُ ذِكْرَكَ وَاَوْزَعْتَهُ شُكْرَكَ وَشَغَلْتَهُ
و تنها بدانچه نزد تو است راغبش كردى و ذكر خويش را بدو الهام كردى و سپاسگزاريت را بدون نصيب كردى
بِطاعَتِكَ وَصَيَّرْتَهُ مِنْ صالِحى بَرِيَّتِكَ وَاخْتَرْتَهُ لِمُناجاتِكَ
و به طاعت خود سرگرمش ساختى و او را از بندگان شايسته ات گرداندى و براى مناجات خويش انتخابش كردى
وَقَطَعْتَ عَنْهُ كُلَّشَىْءٍ يَقْطَعُهُ عَنْكَ اَللّهُمَّ اجْعَلْنا مِمَّنْ دَاءْبُهُمُ
و بريدى از او هر چه را كه موجب بريدنش از تو گردد خدايا قرار ده ما را از كسانى كه شيوه شان در زندگى
الاِْرْتِياحُ اِلَيْكَ وَالْحَنينُ وَدَهْرُهُمُ الزَّفْرَةُ وَالاْنينُ جِباهُهُمْ ساجِدَةٌ
شادمانى با تو و زارى به درگاه تو است و روزگارشان آه و ناله است پيشانيهاشان در برابر عظمتت به خاك
لِعَظَمَتِكَ وَعُيُونُهُمْ ساهِرَةٌ فى خِدْمَتِكَ وَدُمُوعُهُمْ ساَّئِلَةٌ مِنْ
افتاده و از ديدگانشان در خدمتت يكسره بيدار است و سرشكشان از
خَشْيَتِكَ وَقُلُوبُهُمْ مُتَعَلِّقَةٌ بِمَحَبَّتِكَ وَاَفْئِدَتُهُمْ مُنْخَلِعَةٌ مِنْ مَهابَتِكَ
ترس تو ريزان و دلهاشان به محبتت آويزان و قلبهاشان از هيبتت از جا كنده شده است
يا مَنْ اَنْوارُ قُدْسِهِ لاِبْصارِ مُحِبّيهِ راَّئِقَةٌ وَسُبُحاتُ وَجْهِهِ لِقُلُوبِ
اى كه انوار قدسش براى ديدگان دوستانش در كمال درخشندگى است و پرتوافكنيهاى جمالش براى قلوب
عارِفيهِ شاَّئِفَةٌ يا مُنى قُلُوبِ الْمُشْتاقينَ وَيا غايَةَ امالِ الْمُحِبّينَ
عارفان زداينده (چركيها) است اى آرمان دل مشتاقان و اى منتهاى آرزوى دوستان
اَسْئَلُكَ حُبَّكَ وَحُبَّ مَنْ يُحِبُّكَ وَحُبَّ كُلِّ عَمَلٍ يُوصِلُنى اِلى قُرْبِكَ
از تو خواهم دوستى خودت و دوستى دوستدارانت و دوستى هر عملى كه مرا به قرب تو واصل گرداند
وَاَنْ تَجْعَلَكَ اَحَبَّ اِلَىَّ مِمّا سِواكَ وَاَنْ تَجْعَلَ حُبّى اِيّاكَ قاَّئِداً اِلى
و تو را در پيش من محبوبتر از ماسواى تو قرار دهد و از تو خواهم كه دوستيم را نسبت به تو جلودارم قرار دهى تا
رِضْوانِكَ وَشَوْقى اِلَيْكَ ذائِداً عَنْ عِصْيانِكَ وَامْنُنْ بِالنَّظَرِ اِلَيْكَ
مرا به رضوانت بكشاند و اشتياقم را به سويت چنان كنى كه بازدارنده از نافرمانيت باشد و بر من منت نِه به اينكه بر من توجهى
عَلَىَّ وَانْظُرْ بِعَيْنِ الْوُدِّ وَالْعَطْفِ اِلَىَّ وَلا تَصْرِفْ عَنّى وَجْهَكَ
فرمايى و با ديده دوستى و عطوفت بر من بنگرى و رو از من مگردانى
وَاجْعَلْنى مِنْ اَهْلِ الاِْ سْعادِ وَالْحِظْوَةِ عِنْدَكَ يامُجيبُ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
و مرا از جمله سعادتمندان و بهره مندان نزد خود قرار دهى اى پاسخ دهنده اى مهربانترين مهربانان
انتهای پیام/