به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ برآوردها درباره وسایل زندگی خانوادههای ایرانی حاوی نکات قابل توجهی است، به ویژه اگر مقایسهای هم در این زمینه صورت بگیرد و وضعیت اکنون با سالهای قبل مقایسه شود. این مقایسه نشان میدهد در سالهای اخیر با وجود افزایش فاصله طبقاتی و بیشتر شدن شکاف میان درآمد و هزینه، ایرانیان همچنان وسایل خانه خود را تجهیز کردهاند؛ موضوعی که از چند جنبه قابل بررسی است. از طرفی میتوان به مساله تجملگرایی اشاره داشت و از طرف دیگر، باید به درآمدهای پنهان و ترجیحات خانوادههای شهری برای تامین نیازهای خود توجه کرد.
بانک مرکزی هر ساله در گزارشی میزان برخورداری خانوارهای ایرانی از 15 وسیله اصلی زندگی را مورد بررسی قرار داده و درصد برخورداری خانوارها از این لوازم را منتشر میکند. بررسیها نشان میدهد خانوارهای ایرانی اغلب از مهمترین و ضروریترین لوازم زندگی برخوردارند و نرخ مالکیت در حوزه وسایل نه چندان ضروری مانند خودرو شخصی، رایانه و... پایینتر از 50درصد است. در این بین اما وسیلهای همچون یخچال که در نگهداری مواد غذایی نقش مهمی دارد و از وسایل مصرفی ضروری خانوارها به حساب میآید در خانههای 5/17 درصد از شهروندان هیچ جایگاهی ندارد در حالی که تنها 0/07درصد خانوادهها تلویزیون ندارند، شاید صادرات و حتی قاچاق کالاهای لوکس همچون تلویزیون و گوشی تلفن همراه علت نفوذ آن را بین ایرانیان افزایش داده است. همچنین صاحبان سرمایه که کالاهای لوکس را وارد ایران میکنند تمام تلاش خود را در پیش میگیرند تا محصولاتشان به فروش برسد و در این راستا با نفوذی که در جامعه دارند با تبلیغات گسترده مردم را به نوعی وادار به خرید محصولات لوکس میکنند! به هر حال هیچکس نمیتواند هجمه کالاهای لوکس به ایران در چند سال گذشته را انکار کند و به نظر میرسد استفاده از این کالاها امروزه نه تنها به یک ارزش، بلکه به یک فرهنگ تبدیل شده است.
تغییر چیدمان خانههای ایرانی
هنوز از یادها نرفته است که یخچال و اجاق گاز به عنوان مهمترین رکن خانههای ایرانی شناخته میشدند و دکوراسیون بسیاری از خانهها با همین دو وسیله مصرفی چیده میشد. حتی اگر خاطرات دهه شصتیها را مرور کنیم، متوجه میشویم که از وسایلی همچون پیکنیک یا بخاری نفتی چند منظوره استفاده میشد. به طوری که این وسایل در طول سال به عنوان ابزاری برای پخت و پز استفاده میشدند و در پاییز و زمستان نقش وسیله گرمایشی هم ایفا میکردند. شاید در زمانهای گذشته بیشتر افراد و خانوادهها میتوانستند بدون تلویزیون و گوشی تلفن همراه به راحتی معیشت بگذرانند، اما امروزه مشاهده میکنیم که این وسایل غیرضروری به یک عضو جدا ناشدنی شهروندان ایرانی تبدیل شدهاند و گویا اکنون هر که از برند جدیدتر و گرانتری استفاده کند، از ارزش و احترام بیشتری برخوردار میشود.
این رشد مصرفگرایی نه فقط در این دو وسیله، بلکه در تمام تجهیزات مشاهده میشود. در سالهای اخیر خانههای ایرانی به شدت مجهز شدهاند و در برخی خانهها وسایلی کم کاربردی مانند سبزی خرد کن، بستنی ساز، میوه خشک کن، کیک پزهای برقی و... به وفور یافت میشود و اگر از صاحبان آنها بپرسید بی شک اینگونه پاسخ میشنوید: «وجود این وسایل در تزیین چیدمان خانه کمک بیشتری به ما میکنند و با این وسایل خانهام لوکس و مدرنتر میشود!» شاید در دهههای گذشته بیشتر خانوادهها به تلویزیون 14 اینچ و حتی کمتر بسنده میکردند، اما امروز چشم و هم چشمیها شرایطی را به وجود آورده است که تلویزیونهای موجود در خانهها از دیوارها بزرگتر شدهاند.
اکنون آمارها نیز نشان میدهد که تماشاگران تلویزیونی نسبت به دهههای اخیر ریزش چشمگیری داشتهاند، اما با این حال جعبه جادویی به همراه اجاق گاز بالاترین نرخ حضور در خانههای ایرانی را از آن خود کرده است. البته این موضوع را نمیتوان صرفا به فرهنگ و چشم و هم چشمی خانوادهها ربط داد، بلکه باید توجه داشت عوامل اقتصادی زیادی از جمله صادرات و واردات در این امر دخیلند. یکی از سیاستهایی که به ویژه در زمان تحریمها و در دولت گذشته به چشم میخورد واردات مواد مصرفی در ازای صادرات و فروش نفت خام و مواد اولیه به خارجیها بود که نه تنها ارزی را به کشور به ارمغان نمیآورد، بلکه نتیجهای جز رواج فرهنگ مصرفگرایی در کشور نداشت.
با این حال سال 95 با خبر خوش مثبت شدن تراز تجاری ایران که خبر از پیشی گرفتن صادرات غیرنفتی بر واردات داشت، آغاز شد، اما این بدان مفهوم نیست که واردات کالاهای غیرضروری متوقف یا کم شده است؛ چرا که علاوه بر اینکه طبق آمار رسمی هنوز این نوع واردات ادامه دارد، حتی حجم زیادی از کالاهای مصرفی بدون مجور ورود و از طریق قاچاق به کشور وارد میشوند و همچنان واردات گروه عمدهای از کالاهای لوکس با مجوز رسمی انجام میپذیرد و کالاهای مصرفی خارجی که تولید ملی را تهدید میکنند به دست مصرفکنندگان ایرانی میرسد.
رواج فرهنگ تجملگرایی و روی آوردن به کالاهای غیرضروری و بی توجهی به کالاهای اساسی مورد نیاز علاوه بر اینکه فرهنگ و جامعه یک کشور را دچار هرج و مرج میکند، باعث میشود تا مردم به استفاده از کالاهای خارجی روی آورند و حمایت از تولید ملی را به باد فراموشی بسپرند. در این صورت تولیدکنندگان ایرانی که از لحاظ کیفی هنوز به دانش لازم دست نیافتهاند، در رقابت با خارجیها عقب میمانند و اقتصاد کشور دچار امراض مختلفی همچون رکود، رشد نرخ بیکاری، کاهش نرخ رشد اقتصادی، وابستگی به کشورهای خارجی و... میشود. حال امید میرود با استفاده از نظرات و هشدارهای اقتصاددانان، جامعهشناسان، انسانشناسان و... بتوان حمایت از تولید ملی را از حرف به عمل رساند!
تبلیغات تجاری بلای پسانداز مصرفکنندگان
در رابطه با رواج استفاده از کالاهای مصرفی غیرضروری بین خانوارهای ایرانی یک کارشناس اقتصادی میگوید: بعضی از لوازم لوکس و غیرضروری همچون گوشی تلفن همراه بیشترین استفاده را در مراکز شهری و کلانشهرها دارند. لوازم ضروری مانند یخچال نیز همه جا مورد استفاده قرار میگیرد، اما برخی شهرهای کوچک از داشتن وسایل ضروری زندگی امروز محروم هستند و دلیل اصلی جای نداشتن یخچال در چیدمان 5/17 درصد خانوادههای شهری همین موضوع است.
هادی حقشناس ادامه میدهد: نکته کلیدی آن است که بسیاری از شهرهای حاشیهنشین که مبادلات مرزی انجام میدهند میتوانند با قیمت بسیار پایینتر از بازار جدیدترین تجهیزات و لوازم منزل را خریداری کنند و به همین دلیل خرید کالاهای مصرفی غیرضروری همچون تلویزیون و گوشی همراه برای آنها از جذابیت بیشتری برخوردار است.
او میافزاید: در تقسیمبندیهای صورت گرفته بسیاری از مناطق شاخصه شهر شدن را نداشتند و با قرار گرفتن در آمار شهری گزارشها را دچار اشکال میکنند. البته باید توجه داشت که گزارشهای جدید حاکی از افزایش سطح رفاه میان خانوارها هستند، اما غلبه استفاده از وسایل لوکس بر تجهیزات ضروری منزل در آمارهای ارائه شده از سوی بانک مرکزی قابل تامل است.
حقشناس بیان میکند: البته امروزه تبلیغات تجاری کالاها جامعه را به سمت استفاده از لوازم لوکس سوق میدهند و ذینفوذان اقتصادی کشور برای فروش کالای خود از هر ترفندی استفاده میکنند. باید خاطر نشان ساخت که امسال ما در سال «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عملی» قرار داریم و شیوع چنین کالاهایی که به طور غالب از خارج وارد ایران میشوند در اصل برنامهها و اهداف اقتصاد مقاومتی را زیر سوال میبرند و از طرف دیگر فرهنگ جامعه را تحت تاثیر قرار میدهند و رفته رفته فرهنگهای اصیل به باد فراموشی سپرده میشوند.
منبع: آرمان
انتهای پیام/